1394/3/30 ۰۸:۴۶
اقبال میخواهد روح ایمان به خویش را دیگر بار در کالبد ملل مشرق زمین بدمد و آنان را از «خودباختگی» و «مسخ فرهنگی» برهاند: ای اسیر رنگ، پاک از رنگ شو مؤمن خود، کافر افرنگ شو
اقبال میخواهد روح ایمان به خویش را دیگر بار در کالبد ملل مشرق زمین بدمد و آنان را از «خودباختگی» و «مسخ فرهنگی» برهاند:
ای اسیر رنگ، پاک از رنگ شو
مؤمن خود، کافر افرنگ شو
رشتة سود و زیان در دست توست
آبروی خاوران در دست توست
این کهن اقوام را شیرازه بند
رأیت صدق و صفا را کن بلند
***
ای امین دولت تهذیت و دین
آن ید بیضا برآر از آستین
خیز و از کار امم بگشا گره
نشئة افرنگ را از سربنه
نقشی از جمعیت خاور فکن
واستان خود را زدست اهرمن۲۲
اقبال میخواهد بگوید که مسلمانی با دریوزگی و ذلت سازگار نیست. یعنی نمیتوان هم ادعای مسلمانی داشت و هم این که از فرق سر تا نوک پا وابسته به مصنوعات غرب بود. وی توصیه میکند که برای رهایی از سلط? غرب باید «خودکفا» شد و در این مسیر گام برداشت:
تاجران رنگ و بو بردند سود
ما خریداران همه کور و کبود
آنچه از خام تورست ای مرد حُر
آن فروش و آن بپوش و آن بخور
آن نکوبینان که خود را دیدهاند
خود گلیم خویش را بافیدهاند۲۳
تأیید اقبال براین امر ـ کشف تواناییهای بالقوه خویش و بهرهبرداری از استعدادهای ذاتی و خدادی ـ در جای جای دیوان اشعارش به خوبی هویداست:
تا مسلمان بازبیند خویش را
از جهانی برگزیند خویش را
**
روح شرق اندر تنش باید دمید
تا بگردد قفل معنی را کلید
هر که اندردست او شمشیر لاست
جمله موجودات را فرمانرواست
تراش از تیشة خود جادة خویش
به راه دیگران رفتن عذاب است۲۴
«اقبال» و «رسالت» خطیر او
اقبال در کتاب «احیای فکر دینی در اسلام» میگوید:«ترس ما تنها از این است که ظاهر خیره کننده فرهنگ اروپایی از حرکت ما جلوگیری کند و از رسیدن به ماهیت واقعی آن فرهنگ عاجز بمانیم.
در مدت قرنهای رکود و خواب عقلی ما، اروپا با کمال جدیت در بارة مسائلی میاندیشیده است که فیلسوفان و دانشمندان اسلامی سخت به آنها دل بسته بودند.
از قرون وسطی که مکتبهای کلامی به حد کمال رسید، پیشرفتهای نامحدودی در زمینه فکر و تجربه بشری حاصل شده است. گسترش قدرت آدمی بر طبیعت به وی ایمان تازه و احساس لذتبخش چیرگی بر نیروهایی که محیط او را میسازد بخشیده است. دیدگاههای تازه و طرحریزی شده، در مسائل کهن، در پرتو آزمایشهای تازه صورت بیانی دیگر پیدا کرده، و مسایل تازهای جلوهگر شده است.
چنان به نظر میرسد که گوئی عقل آدمی بزرگتر شده و از حدود مقولههای اساسی خود، یعنی زمان و مکان و علیت، تجاوز کرده است.
با پیشرفت فکر علمی، حتی تصور ما نسبت به قابلیت تعقل، دستخوش تغییر شده است. نظریة انیشتین بینش جدیدی از طبیعت با خود آورده، و راههای تازهای برای نگریستن به دین و فلسفه پیشنهاد میکند.
پس ما با تعجب نیست که نسل جوانتر اسلام در آسیا و آفریقا، خواستار توجیه جدیدی در ایمان خود باشد. بنابراین، با بیداری جهان اسلام لازم است که این امر با روح بیطرفی مورد مطالعه قرار گیرد که اروپا چه آموخته است و نتایجی که به آن رسیده، در تجدیدنظر و اگر لازم باشد، در نوسازی فکر دینی و خداشناسی در اسلام، چه مددی میتواند به ما برساند.»۲۵
آینده اسلام در انحصار انسانهای مجتهد، خودآگاه و جهانآگاه
تأمل در آنچه اقبال میگوید، چشمانداز تازهای را در مقابل چشمان ما میگشاید. زیرا وقتی میگوییم «باید به خویشتن باز گردیم» عدهای تصور میکنند «بازگشت به خویشتن» یعنی چنگ زدن به همه آن چیز هایی که «نداریم»! طبیعی است که اقبال هرگز از طرح این اشعار چنین چیزی را مدنظر نداشته است.
منطقاً نیز این چنین است؛ یعنی وقتی ما میخواهیم به تجدید ساختمان و باسازی یک بنا بپردازیم، بسیاری از زوائد و اضافات را حذف میکنیم و به آنچه در خور ارزش است میپردازیم.
اگر قرار باشد که به بهانه «بازگشت به خویشتن» و «تجدید حیات اسلام» خرافات و باورهای غلط و انحرافی را همچنان نگهداریم و به جای پیش رفتن به جلو، سیر قهقرایی داشته باشیم، این دیگر اسمش «بازگشت به خویشتن» نیست، بازگشت به ارتجاع، تحجر و مقدس مآبی است.
زمانی توانستهایم این اشعار اصولی را به صورت اصیل و واقعبینانه تحقق ببخشیم که ارزشهای اصلی و کارآمد را احیاء نماییم و خرافات و تقلیدهای کورکورانه را از پیکر اسلام بزداییم و علاوه بر همه اینها از غرب و شرق نیز هر آنچه را نیکو و پسندیده است و در حرکت تکاملی ما میتواند به کار گرفته شود استخراج کنیم و به کار بندیم.
زیرا ما هرگز نمیتوانیم چشممان را بر روی پیشرفتهای علمی و صنعتی غرب ببندیم و از پهلوی چپ برخیزیم و غرب را یکسره بکوبیم و تکفیر نماییم.
ما باید در برخورد با غرب حق انتخاب و گزینش را برای خود محفوظ نگاهداریم و خوب و احسن را انتخاب کنیم و به کار گیریم، زیرا در غیر این صورت خودمان را قریب دادهایم و وضع از این که هم اکنون هست، بهتر نخواهد شد.
بنابراین باید با واقعبینی با غرب و شرق برخورد کنیم و با بیطرفی کشورهای غربی را مورد نقد قرار دهیم.
اقبال نیز از طرح شعار «بازگشت به خویشتن» منظوری غیر از این در سر ندارد.چرا که خوب میداند لازم? رهایی و آزادی از بند غرب مقابله اصولی و منطقی با آنهاست، نه مقابله احساسی و تعصبی. بنابراین وی رسالت خود را در این میداند که به بیدارگری در این راستا بپردازد؛ چنان که میگوید:
تا به روز آرم شب افکار شرق
بر فروزم سینه احرار شرق
از نوائی پخته سازم خام را
گردش دیگر دهم ایام را
فکر شرق آزاد گردد از فرنگ
از سرود من بگیرد آب و رنگ۲۶
اقبال بر روی این نکته تاکید میکند که برای مقابله با «باطل و شیطان» ابتدا باید ظرفیت و تواناییهای خویش را ارزیابی کرد و شناخت و آنگاه به مبارزه پرداخت:
ای مسلمان، اندرین دیر کهن
تا کجا باشی به بند اهرمن؟
جهد با توفیق و لذت در طلب
کسی نیابد بینیاز نیم شب
زیستن تا کی به بحر اندر چوخس
سخت شومانند کوه از ضبط نفس۲۷
اقبال میگوید: «برای مبارزه باید آماده شد، زیرا بدون آمادگی نمیتوان مبارزه کرد.» بنابراین قبل از مبارزه باید مقدمات و امکانات لازم را تدارک دید.
نشستن و دست روی دست گذاشتن و دلخوش داشتن به شعارهای فریبنده، نشانگر آنست که ما مرد مبارزه نیستیم و این امر یک خودفریبیبیش نیست:
تو منشین نرم بر ساحل که آنجا
نوای زندگانی نرمخیز است
به دریا غلت و با موجش درآویز
حیات جاودانی در ستیز است۲۸
اقبال رسالت خود را در این میداند که به مسلمانان شیوه درست اندیشیدن و درست دیدن را بیاموزد. و او معتقد است یک انسان مسلمان باید در عین اطلاعت و بندگی حق، به فلسفه امور و احکام اسلامی آشنا باشد، یک مسلمان باید در برخورد با جهان پیرامونش واکنشهای مناسب از خود نشان دهد و بتواند به تجزیه و تحلیل مسائل بپردازد.یک مسلمان باید گستاخی انتقاد و پرخاش را در خود تقویت نماید. یک مسلمان باید در اظهار عقیده خویش توانایی داشته باشد. یک مسلمان باید قدرت تمیز خوب و بد را پیدا نماید و هر مسئلهای را به طور کورکورانه نپذیرد.
یک مسلمان باید شهامت گفتن «نه» را داشته باشد و در برخورد با هر پدیده، قبل از پذیرش بیچون و چرای آن به ارزیابی آن بپردازد.
یک مسلمان باید عارف و شاعر به معنای واقعی کلمه باشد. یک مسلمان باید عقاید خود را بدون «خودسانسوری» آزادانه بیان کند و خلاصه کلام آن که یک مسلمان باید «اعتماد به نفس» و «شخصیت» داشته باشــد و برای رای و نـــظر خود ارزش قائل گردد.
اقبال نیز میخواهد مسلمانان را بدین شیوه تربیت کند، زیرا مسلمانی که از اسلام فقط «تقلید کردن» را خوب آموخته است، به درد آینده اسلام نمیخورد. چرا که آینده اسلام در انحصار انسانهای مجتهد ، خودآگاه و جهانآگاه است.
جان کلام آن که فقر و تهیدستی ملل جهان سوم و به خصوص ما مسلمانان را پایانی نیست، مگر آن زمان که به خود آئیم و دیگر بار هویت انسانی و اسلامی خویش را بازشناسیم و آئینه ادراکمان را از زنگار خرافات و باورهای غلط و انحرافی پاک کنیم.
به تعبیر اقبال «تهیدستان شرق» آن زمان میتوانند به استغنای مادی و فرهنگی دست یابند که خود بیندیشند، خود انتخاب کنند و خود سرنوشت خویش را در دست گیرند و بسازند:
مرد حق برنده چون شمشیر باش
خود جهان خویش را تقدیر باش
تا زمانی که ما چشممان به دهان تئوری پردازان و فرضیهسازان غرب و شرق است و از مصنوعات فکری و صنعتی آنان ارتزاق میکنیم، هرگز نباید انتظار داشته باشیم که «فقر و تهیدستی» از پیکره جامعهمان رخت بر بندد.
ما آن زمان میتوانیم، نان استقلال و خودکفائی در دست بر جهان فخر بفروشیم و سربلند زندگی کنیم که از خود فریبی و شعار دادن سخت بپرهیزیم و در عرصه عمل به تاخت و تاز و اظهار وجود بپردازیم.
در غیر این صورت همچنان روزهایمان بر همین منوال که هست سپری خواهد شد و همچون گذشته تازیانه ظلم بر گردهمان بیرحــمانه فرود خواهد آمد و در جامعهمان «زورمند» بر «ناتوان» غالب خواهد بود و… تا به ابد حدیث فقر و محرومیت و استضعاف ما بر زبانها خواهد رفت.آری، اگر خویش را خودمان نسازیم و سرنوشتمان را خودمان به دست نگیریم، تا به ابد درمانده و فقیر و سربزیر در کوچههای فقر، با کاسههای خالی با نان ننگ و ذلت و دریوزگی سد جوع میکنیم… هرگز مبادمان که بنشینیم و نظارهگر آن روز باشیم. پس بپاخیزیم و درد خویش را با داروی همت و سرمایه عقل و درایت و کاردانی از هم اکنون چاره بیندیشیم.
_______________
پانویس:
۲۲ – ۲۳ و ۲۴ـ «پس چه باید کرد، ای اقوام شرق؟»
۲۵ـ احیای فکر دینی در اسلام ـ محمد اقبال لاهوری ـ ترجمة احمد آرام ـ ص ۱۰ و ۱۱
۲۶ و ۲۷ـ «پس چه باید کرد، ای اقوام شرق؟»
۲۸ـ کلیات علامه اقبال لاهوری ، زوار ، ۱۳۸۹
روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید