گفت‌وگو با دكتر جعفر توفيقي، سرپرست وزارت علوم : سکولار نیستم

1392/6/16 ۱۸:۵۷

گفت‌وگو با دكتر جعفر توفيقي، سرپرست وزارت علوم : سکولار نیستم

واقعيت اين است كه من پيش‌شرط نداشته‌ام، قبل از انتخابات با توجه به اين كه من در ستاد دكتر عارف بودم، بنا شد در يك مقطع با ستاد دكتر روحاني هم همكاري كنم، در اين مقطع هم كه مسووليت پذيرفتم در وهله اول هدفم كاملا همكاري با ايشان بوده است ...

ولی خلیلی / محمدابراهیم ترقی‌نژاد: از جلوي آشپزخانه و نمازخانه مي‌گذرد و در انتهاي راهرو، در آهني پشت بام وزارت علوم را باز مي‌كند. نزديك غروب است، باد كمي مي‌وزيد و دكتر توفيقي سرپرست وزارت علوم، تحقيقات و فناوري با حوصله جلوي دوربين قرار گرفته و عكس مي‌گيرد. در سوي ديگر، در راهرو محافظان و رئيس دفتر او ايستاده‌اند و به ژست‌هاي دكتر نگاه مي‌كنند و هر كدام نظري در مورد يك عكس بهتر از او مي‌دهند. يكي معتقد است كه دكتر بهتر است دست به سينه باشد و ديگري مي‌گويد اگر يك دستش را در جيب بگذارد ابهت عكس بيشتر مي‌شود. چند فريم عكس كه گرفته مي‌شود و چند قدمي كه دكتر روي پشت بام جا به جا مي‌شود با خنده و علامت دست نشان مي‌دهد كه ديگر از گرفتن عكس خسته شده است و مي‌گويد بهتر است برگرديم به اتاق براي مصاحبه. گفت و گو ساعت 6:30 دقيقه عصر پنجشنبه و بين چند جلسه در اتاق مستطيل شكل وزير علوم در طبقه 16 وزارتخانه شروع شد، جايي كه پيش از اين هم دو سال (بين سال‌هاي 82 تا 84) محل كار دكترتوفيقي به عنوان آخرين وزيرعلوم دوره اصلاحات بود. او كه داراي دكتراي تخصصي در رشته شيمي است و استاد دانشگاه تربیت مدرس، در طول مصاحبه با صبر و آرامش به سوالات پاسخ و وقت نيم‌ساعته مصاحبه را به يك ساعت افزايش داد.

دكتر توفيقي در شرايطي پست سرپرستي وزارت علوم را درسه هفته گذشته برعهده گرفته كه در اين مدت منتقدانش تلاش كرده‌اند تا حتي با پخش فيلم‌هايي سياسي دست به تخريب او بزنند و در مقابل طرفدارانش با انتشار بيانيه‌هاي مختلف از او حمايت كرده‌اند و از دكتر روحاني خواسته‌اند تا دكتر توفيقي را به عنوان وزير پيشنهادي علوم، تحقيقات و فناوري به مجلس معرفي كند. موضوعي كه خود دكتر توفيقي درباره آن مي‌گويد: «نظر خود دكتر روحاني اين است كه در نهايت اين معرفي به مجلس صورت بگيرد البته هنوز زمان براي معرفي در نظر گرفته نشده و همه چيز به شرايط بستگي دارد و اينكه تحولات به چه سمتي مي‌رود.»  

با دكتر توفيقي درباره فشارهاي سياسي، فضاي امنيتي دانشگاه‌ها، تغيير مديران وزارت علوم و تفكيك جنسيتي در دانشگاه‌ها گفت‌و‌گو كرده ايم.

****

بعد از انتخابات كارگروه‌هايي تشكيل شد كه يكي از آنها در ارتباط با وزارت علوم بود و از افراد مختلف برنامه‌هاي كاري گرفته شد و خبرها حكايت از اين داشت كه شما گزينه اصلي براي پست وزارت علوم هستيد اما در آخرين روزها شاهد اين بوديم كه دكتر ميلي‌مفرد به مجلس معرفي شدند، چه اتفاقي باعث شد كه شما به عنوان گزينه اصلي و در مرحله اول به مجلس معرفي نشويد؟

دكتر روحاني پس از انتخابات كميسيون‌هايي را تشكيل دادند و در زيرمجموعه هر كميسيون نيز كارگروه‌هايي شكل گرفت كه يكي از اين كارگروه‌ها، «كارگروه علم و فناوري» يا همان «كارگروه آموزش عالي» بود كه زيرمجموعه كميسيون فرهنگي- اجتماعي قرار داشت. از بنده خواسته شد كه مسووليت اين كارگروه را برعهده بگيرم و چهره‌هاي شاخص را از دانشگاه دعوت كنم و كارگروه را تشكيل دهم. همچنين چند مسووليت به كارگروه‌ها داده شد يا به عبارتي چند كار از آنها خواسته شد. اول اين كه تحليل و گزارشي از وضعيت و عملكرد آن دستگاه ارائه دهند؛ دوم چالش‌ها و آسيب‌هاي آن دستگاه را شناسايي كنند و سوم هم اين بود كه تا 5 نفر افراد مناسب براي مسووليت آن دستگاه را پيشنهاد بدهند. كارگروه ما هم تشكيل جلسه داد و آن كارهايي كه خواسته بودند انجام داديم و پنج نفر هم به دكتر روحاني معرفي شدند.

چه كساني بودند؟

اجازه بدهيد اگر خود ايشان صلاح ديدند افراد را معرفي كنند، منتها اسم بنده هم در ليست بود، اسم دكتر فرجي دانا و ميلي‌منفرد هم مطرح شد اما نكته اصلي اين بود كه كارگروه‌ها جمع‌بندي نهايي نمي‌كردند، كارگروه‌ها موظف بودند كه تا پنج نفر نامزد مناسب را با شاخص‌هايي از سوي دكتر روحاني معرفي كنند و براساس آن دكتر روحاني با توجه به برنامه‌هايشان و شناختي كه از افراد دارند تصميم نهايي را بگيرند. لذا كارگروه‌ها در اين حوزه دخالتي نداشتند و همه هم اين را پذيرفته بودند كه انتخاب نهايي مبتني بر ديدگاه دكتر روحاني باشد. طبيعتا ايشان هم ملاحظاتي را بايد مدنظر قرار مي‌دادند تا هم در عرصه ملي و هم در ارتباط با مجلس و دانشگاه‌ها پاسخگو باشند. بنابراين از ديدگاه بنده تصميم و ملاحظه ايشان محترم بوده است.

در نهايت دكتر ميلي‌منفرد به مجلس معرفي شدند، شما جلسات رأي اعتماد در مجلس، نطق نمايندگان مخالف و دفاع دكتر ميلي‌منفرد را دنبال مي‌كرديد؟

بله، كم و بيش در جريان برنامه‌هاي دكتر ميلي‌منفرد و بحث‌هاي رأي اعتماد در مجلس بودم.

در جريان اين جلسات برخي نمايندگان به دكتر منفرد اتهامات مختلفي وارد كردند، ازجمله جهت‌گيري‌هاي خاص سياسي و كار سياسي در دانشگاه و در نهايت هم دكتر منفرد نتوانستند رأي اعتماد بگيرند، فكر مي‌كنيد چرا دكتر منفرد رأي نياوردند؟ 

اينكه گفته مي‌شود افراد سياسي هستند و طبق آن صلاحيت‌شان بررسي شود به نظر من درست نيست، بالاخره تمام افراد به خصوص كساني كه در رده‌ها و سطوح بالاي مديريتي بوده و هستند، داراي گرايشات سياسي‌اند اما نكته مهم اين است كه وقتي مسووليتي را مي‌پذيرند، ديگر آن مسووليت، مسووليتي ملي است و بايد بنا بر مصالح و قوانين و مقررات كشور انجام وظيفه كنند. دكتر ميلي‌منفرد هم طبيعي است كه همانند ساير افراد و مسوولان گرايشات سياسي داشته باشند، اما به نظرم دكتر منفرد شخصيتي بودند كه هميشه انجام وظيفه برايشان در اولويت بوده و در هر مسووليتي هم كه بودند آن را درست انجام دادند اما اينكه چرا رأي نياوردند اين در واقع جزو اختيارات مجلس است؛ دكتر منفرد هم از برنامه‌هايش دفاع كرد و صحبت‌هاي مخالفان را هم گوش داد و پاسخگو بود ولي تصميم نهايي را نمايندگان مجلس گرفتند و اختيار داشتند رأي منفي بدهند و اين دقيقا طبق قانون و قابل احترام است ولي اينكه چرا برخي نماينده‌ها رأي منفي دادند را بايد خودشان پاسخ دهند اما به نظرم اين رأي منفي بيشتر برمي‌گردد به انتظاراتي كه نماينده‌ها دارند.

آقاي دكتر، بررسي كلي جلسه رأي اعتماد در مجلس نشان مي‌دهد كه سه تن از وزراي پيشنهادي دولت در بخش‌هاي اجتماعي رأي اعتماد نگرفتند در حالي كه تيم اقتصادي دولت رأي بالايي گرفتند، اين موضوع به نظر شما پيام خاصي براي دولت داشت؟

فكر مي‌كنم در اين دوره از مجلس و رأي اعتماد، نمايندگان محترم روي دستگاه‌ها و وزارتخانه‌هايي كه بيشتر با جوانان در ارتباط هستند حساسيت داشتند و تجربيات گذشته هم نشان داده كه جوانان، دانشگاه‌ها، آموزش و پرورش و ورزش نقش تاثيرگذاري دارند. بنابراين جمع‌بندي‌ام اين است كه در اين دوره، مجلس روي وزارتخانه‌هايي كه با امور فرهنگي و اجتماعي سر و كار دارند، حساسيت بيشتري نشان داد و نمایندگان نظر خودشان را در راي‌شان نشان دادند.

يعني فكر نمي‌كنيد اين عدم رأي اعتماد جنبه سياسي داشته باشد؟

اين پاسخي است كه رأي‌دهندگان بايد بدهند، در هر حال هر جنبه‌اي داشته باشد، در نهايت نمايندگان اختياراتي دارند و از آن استفاده كردند و مبتني بر هر ديدگاهي باشد، محترم است و نمايندگان محترم بايد پاسخ دهند.

پس از عدم رأي اعتماد به دكتر ميلي‌منفرد، چه زماني سرپرستي وزارتخانه به شما پيشنهاد شد؟

فرداي جلسه رأي اعتماد در مجلس؛ جمعه پيشنهاد سرپرستي وزارتخانه به من داده شد.

خود دكتر روحاني با شما تماس گرفتند؟

نه، از دفترشان با بنده تماس گرفته شد.

بعد از معرفي شما به عنوان سرپرست وزارت علوم و تحقيقات عده‌اي اعلام كردند كه شما با پيش‌شرط اينكه در نهايت به عنوان وزير پيشنهادي به مجلس معرفي شويد، اين مسووليت را قبول كرده‌ايد، حتي آقاي تركان هم چند روز پيش در مصاحبه‌اي گفتند كه شما گزينه نهايي دكتر روحاني براي معرفي به مجلس هستيد، آيا شما اين پيش‌شرط را گذاشته‌ايد؟

نه واقعيت اين است كه من پيش‌شرط نداشته‌ام، قبل از انتخابات با توجه به اين كه من در ستاد دكتر عارف بودم، بنا شد در يك مقطع با ستاد دكتر روحاني هم همكاري كنم، در اين مقطع هم كه مسووليت پذيرفتم در وهله اول هدفم كاملا همكاري با ايشان بوده است و پيش‌شرطي نداشته‌ام ولي نظر خود دكتر روحاني اين است كه در نهايت اين معرفي به مجلس هم صورت بگيرد البته زماني هنوز براي معرفي در نظر گرفته نشده و همه چيز به شرايط بستگي دارد و اين كه تحولات به چه سمتي مي‌رود.

در سوي مقابل چي، آيا رئيس‌جمهور در اين ماه‌هاي سرپرستي براي شما محدوديت‌هايي گذاشته‌اند و تا چه اندازه دستتان باز است و اختيارات به شما داده شده؟

نه محدوديتي مطرح نيست، فقط دكتر روحاني از بنده انتظاراتي داشتند كه اين انتظارات هم كاملا منطبق بر مشي، برنامه‌ها و سوابق بنده در آموزش عالي است. ازجمله اينكه تاكيد داشتند دانشگاه‌ها بايد آرام باشند، بستري براي ادامه تحولات علمي باشند و دانشگاه‌ها بايد از اختيارات بيشتري برخوردار شوند و دانشگاهيان هم بيشتر در امور مشاركت داشته باشند. اينها توصيه‌ها و راهنمايي‌هايي بود كه كاملا منطبق بر خواست دانشگاهيان و سابقه بنده است.

در زمان معرفي دكتر منفرد به مجلس و قبل از آن زماني كه از شما به عنوان گزينه اصلي نام برده مي‌شد، شاهد بوديم اتهامات مختلفي به شما وارد شد و در فضاي مجازي فيلم‌هايي از شما و دكتر منفرد منتشر و در مجلس هم دست به دست شد، حتي برخي گروه‌هاي تندرو بيانيه‌ها و نامه‌هايي با امضا عليه شما جمع‌آوري كردند و شما و دوستانتان را به ترويج سكولاريسم در دانشگاه متهم كرده و اعلام كردند شما به دنبال طرفداري از دانشگاه‌هاي غربي و ترويج آن در كشور هستيد، پاسخ شما به اين اتهامات چيست؟

هرادعايي كه مي‌شود بايد همراه با آن مستنداتي هم ارائه شود، بنده سوابق كاري‌ام مشخص است و 30 سال است كه در مديريت‌هاي مختلف آموزش عالي كشور از دانشگاه گرفته تا مراكز پژوهشي و وزارت علوم سابقه كار دارم. در واقع از مديريت گروه فني مهندسي دانشگاه تربيت مدرس كارم را به عنوان يك مسوول اجرايي شروع كرده‌ام و بعد معاونت آموزشي دانشگاه را بر عهده داشته‌ام، پس از آن معاون آموزشي وزارت علوم بوده‌ام و بعد از مدتي هم وزير علوم و عضو ده‌ها شورا و هيات‌هاي امنا و مميزی هستم، مدتي عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي بوده‌ام همين حالا هم با دبيرخانه شورا همكاري مي‌كنم، عضو كميسيون آموزش عالي مركز پژوهش‌هاي مجلس هستم و در تدوين برنامه سوم و چهارم توسعه مسوول كميته آموزش عالي بودم. در تدوين نقشه جامع علمي كشور هم جزو كساني بودم كه اظهار نظر كردم؛ اين‌ها سوابق كاري من است و اين كه حالا گفته شود گرايشات غربي دارم يا سكولار هستم بايد مستندات ارائه شود. در زمان معاونت آموزشي من اولين سند اسلامي كردن دانشگاه‌ها تدوين شد، بنابراين خواهشم اين است كه اگر كسي مي‌خواهد صحبتي درباره سابقه مديريتي و رفتاري من داشته باشد به اين مستندات مراجعه كند و بعد اظهار نظر كند، اگر همه بخواهيم بدون دليل و مدرك و شواهد صرفا به خاطر منافع همديگر را تخريب كنيم كشور ضرر مي‌كند البته من استقبال مي‌كنم از انتقاد، طبيعي است كه هر فردي نقطه ضعف‌هايي داشته باشد من هم نمي‌گويم در 30 سال نقطه‌ضعف نداشته‌ام و حتما هم زياد بوده ولي اين تفاوت مي‌كند با اين كه اتهام بزنند و بگويند فلاني گرايشات غربي و سكولار دارد.

بعضي از نمايندگان مجلس شما را به حوادثي كه بعد از انتخابات 88 رخ داد مرتبط مي‌دانند و فيلم‌هايي را هم در اين ارتباط پخش كرده‌اند و ادعا مي‌كنند شما التهابات سياسي را به دانشگاه برمي‌گردانيد، حتي حسين شريعتمداري مدیرمسئول روزنامه كيهان در سرمقاله‌اي به اين موضوع اشاره كرد و نوشت شما فردي هستيد كه آمده‌ايد تا جو آرام دانشگاه‌ها را به هم بريزيد...

باز هم خواهش مي‌كنم دوستان مراجعه كنند به سابقه‌ام و 6 سالي كه معاون آموزشي وزير بودم و ارتباط تنگاتنگي با دانشجويان داشتم و به استناد آن سوابق صحبت كنند و مهمتر از آن برگردند به سال‌هاي 82 تا 84 كه وزير علوم بودم و يك نشانه‌اي برايم ارائه دهند كه در آن دو سال در دانشگاه‌ها تشنجي بوده است، به كسي بي‌احترامي شده، خداي نكرده به نظام و كشور توهين شده؛ خاطرم هست در اولين روزهايي كه مسووليت وزارت علوم را در سال 82 برعهده گرفتم اولين مواجهه‌ام با دانشجويان بود و در واقع خواهش كردم كه صرفا بايد در چارچوب قانون عمل كنند و مخاطبم هم تشكل‌هاي دانشجويي بود و درخواست كردم در چارچوب مقررات و قوانين كشور برخورد كنند و ارزش‌هاي نظام را پاس بدارند و به آنها گفتم به عنوان وزير علوم تا زماني مي‌توانم از آنها حمايت كنم كه از چارچوب‌ها خارج نشوند و اگر خارج شوند ديگر وزير علوم مسووليتي نخواهد داشت و كاري نمي‌تواند انجام دهد و سروكارشان با نهادهايي است كه اين مسووليت‌ها را بر عهده دارند. بنده هميشه اين ادعا را كرده‌ام و الان هم دارم تكرار مي‌كنم اصلي‌ترين كاركرد دانشگاه توسعه علمي است و دانشگاه محل حزب و حزب‌بازي نيست و فعاليت‌هاي سياسي دانشجويان هم تا جايي قابل احترام است كه مبتني بر قوانين باشد و لطمه‌اي به كاركردهاي علمي دانشگاه نزند و آرامش دانشگاه را به هم نريزد، البته اين حرف مربوط به امروز نيست و از منتقدين خواهش مي‌كنم بروند و بررسي كنند تا ببينند كه با همه تشكل‌هاي دانشجويي در آن سال‌ها ارتباط صميمانه داشته‌ام با مجلس هم رابطه خوبي داشتيم و جز بحث كارشناسي و علمي هيچ صحبتي نبوده و خودم از بحث سياسي پرهيز مي‌كنم.

پس فكر مي‌كنيد كه اين مباحث از كجا نشات مي‌گيرد و چرا طرح مي‌شود؟ شاهد اين هستيم كه از تريبون نماز جمعه گرفته تا مجلس الان اين موضوعات مطرح مي‌شود، مثلا آيت‌الله صديقي در نماز جمعه تهران خطاب به دكتر روحاني گفتند كسي را به عنوان وزير علوم انتخاب نكنيد كه آرامش دانشگاه را برهم بزند و رويه كنوني را تغيير دهد.

چون هميشه خوشبين هستم و به مسائل مثبت نگاه مي‌كنم، به نظرم دوستان نگراني‌ها و خواسته‌هايشان را بيان مي‌كنند، انتظار دارند دانشگاه‌ها آرام باشد و تحول علمي خودشان را ادامه دهند. در اين بين هم گفتم تا زماني كه نامي از كسي نبرده‌اند و تنها خواسته‌هايشان را مطرح مي‌كنند قابل احترام است و درخواست‌هاي درستي هم هست كه بايد دانشگاه آرام باشد و توسعه علمي ادامه پيدا كند ولي اگر بعضا منظورشان اين باشد كه آقاي توفيقي اگر بيايد دانشگاه دچار بي‌نظمي مي‌شود من اين اطمينان را به اتكاي 30 سال كارم مي‌دهم كه اين اتفاق نخواهد افتاد.

ولي آقاي دكتر آنها مثلا مي‌گويند كه شما و دوستانتان مسوول به وجود آمدن ماجراهاي كوي دانشگاه در سال 78 در دانشگاه بوده‌ايد.

ادعا كه كافي نيست، سند ارائه بدهند تا دادگاه رسيدگي كند؛ به نظرم ديگر وقت اين رسيده كه براي گفت و گو با هم زبان سياسي را كنار بگذاريم، همه ما تجربيات مثبت و منفي داريم. فكر مي‌كنم يكي از پيام‌هاي اين انتخابات اين بود كه رويه‌هاي گذشته واقعا ايرادهايي داشته، اين كه حالا عده‌اي يك طرف جمع بشوند و حالا يك عده ديگر را محكوم كنند و برعكس كار خوبي نخواهد بود. به سهم خودم پيامي كه از اين انتخابات گرفتم اين است كه افراط و تفريط در كشور جواب نمي‌دهد، تخريب جواب نمي‌دهد بايد دور هم جمع شويم و با هم كار كنيم، نقاط مثبت و منفي هم را ببينيم و با حسن نيت برطرف كنيم. اين كه بگوييم اين‌ها مسببين كوي دانشگاه بوده‌اند درست نيست. در اين باره دستور رسيدگي صادر و دادگاه تشكيل شده، اسناد و مداركي هم وجود داشته، برويم ببينيم چه كسي در آن دادگاه محكوم شده. اگر مثلا آقايي محكوم شده خوب پرونده‌اش هست ولي اگر اين نيست چرا بياييم در جريانات سياسي او و ديگران را تخريب كنيم. بنابراين تا چيزي ثابت نشده باشد توسط مراجع ذي‌ربطش بنده هيچ‌وقت به خودم اجازه نمي‌دهم قضاوتي كنم كه كسي خلافي كرده است. درباره 78 هم اگر كسي ادعايي دارد با دليل و مدرك ثابت كند و مطمئن باشيد كسي از بي‌قانوني و تخلف دفاع نخواهد كرد. اين درست نيست كه دور بايستيم و همديگر را تخريب و تضعيف كنيم براي يك بار هم شده بياييد تجربه جديدي را امتحان كنيم.

در اين بين كه از حفظ رويه كامران دانشجو وزير علوم قبلي براي حفظ آرامش دانشگاه ياد مي‌شود، آيا به نظر شما واقعا محيط دانشگاه‌ها در اين چند سال گذشته آرام بوده و اصلا چه تعريفي از نظر شما براي جو آرام دانشگاه وجود دارد؟

دانشگاه آرام از نظر من دانشگاهي است كه در اوج نشاط، اميد، تلاش و كار باشد. يعني آرامشي كه به قيمت بي‌تحركي، گوشه‌‌نشيني، حاشيه‌نشيني و نارضايتي باشد، مورد قبولم نيست و هيچ‌كسي هم از آن دفاع نمي‌كند. قطعا آرامش، بستر تحولات و رشد علمي خواهد بود به خصوص اينكه براي حيات دانشگاه‌ها اين ضروري است، فقط تاكيدي كه بنده دارم اين است كه آرامش فعلي را حتما داشته باشيم ولي در كنارش جنب و جوش دانشجويي، اميد به آينده و نشاط را هم داشته باشيم و در اين بين براي تحقق آن كافي است تابع قوانين و مقررات باشيم و همه بپذيريم جنب و جوشي كه مي‌گوييم در چارچوب قوانين است و اين پيش از اين تجربه شده و بايد دوباره به سمت آن حركت كنيم.

بسياري از كارشناسان در حوزه‌هاي مختلف معتقدند، افرادي كه در شرايط كنوني آمده‌اند و مسووليت وزارتخانه‌ها را بر عهده گرفته‌اند با توجه به شرايط موجود كشور در «ميدان مين» پا گذاشته‌اند، درباره وزارت علوم هم كارشناسان دانشگاهي اين موضوع را مطرح مي‌كنند و مي‌گويند اين وزارتخانه شرايط «نابساماني» دارد، شما خودتان كه رئيس كارگروه آموزش عالي بوده‌ايد و الان سرپرستي اين وزارتخانه را برعهده داريد، وضعيت را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

اعتقاد دارم كه آموزش عالي كشور در مسير خودش پس از انقلاب اسلامي رشد يافته است و اين قابل كتمان نيست و دانشگاه و دانشجويان ما پيشرفت‌هاي بسياري كردند و نمونه آن را مي‌توان در افزايش تعداد دانشجويان، رشد دوره‌هاي تحصيلات تكميلي و در آثار پژوهشي و علمي و ارتباط دانشگاه و صنعت به خوبي ديد، مسير حركت علمي در كشور رو به رشد بوده است و ترديدي نيست هر كدام از ما در هر مقطعي كه مسوول بوده‌ايم نقاط مثبت، منفي و دستاوردهايي داشته‌ايم و بايد به اين فكر كنيم وقتي به جاي نفر قبلي مي‌آييم سنگي روي سنگ‌هاي قبلي بگذاريم و اين ساختمان را بسازيم و تخريب نكنيم البته انتقاد سازنده بكنيم و مطمئن هستم كه نفري كه بعد از من هم در سال 84 آمده از ديد او هم يك سري نابساماني‌هايي وجود داشته است و الان كه بنده اينجا هستم هم نقاط ضعفي شناسايي مي‌كنم. مشي مديريتي بنده در هر جايي كه مي‌روم اين است كه نقاط قوت موجود را شناسايي و تقويت مي‌كنم و از طرف ديگر، با شناسايي نقاط منفي و همفكري و مشاركت كارشناسان در اصلاح و بهبود آنها اقدام مي‌كنم.

فكر مي‌كنيد چه آسيبي در طول اين 8 سال‌ گذشته به نهاد آموزش عالي وارد شده است؟

آسيب شايد كلمه سنگيني باشد، بعضي چيزها سليقه‌هاي مديريتي است مثلا سليقه مديريتي من بيشتر عدم تمركزاست و مايل هستم وزارت علوم بيشتر در جايگاه سياستگذاري، حمايت و ارزيابي باشد و كارهاي اجرايي به دانشگاه‌ها واگذار شود، فكر مي‌كنم در اين صورت مشاركت اعضای هيات علمي بيشتر جلب مي‌شود و اعتقاد دارم كه دانشگاهيان بايد بتوانند در انتخاب مسوولان دانشگاه نقش بيشتري داشته باشند؛ اين يك سليقه است اما نمي‌خواهم بگويم اگر اين اتفاق نيفتد آسيب به دانشگاه وارد مي‌شود ولي ممكن است اجراي هر سليقه‌اي سرعت پيشرفت علمي را كمي تند يا كند می‌كند ولي بالاخره برآيند كلي اين است كه كشور در زمينه علمي و دانشگاه پيشرفت كرده است. حالا ما هيچ ابايي هم نداريم و اگر اصل را بر همكاري بگذاريم حتي مي‌توانيم وقتي نفر جديد مي‌آيد از تجربيات نفر قبلي استفاده كنيم و نقاط ضعف را شناسايي كنيم.

خود شما اولويت‌هاي كاري‌تان چيست؟

الان اجراي قوانين و برنامه‌ها اولويت اصلي در كشور است. ما سند چشم‌انداز 20 ساله و سياست‌هاي كلي نظام را داريم كه مقام معظم رهبري ابلاغ كرده‌اند، نقشه جامع علمي كشور وجود دارد كه شوراي عالي انقلاب فرهنگي مصوب كرده و قانون برنامه پنجم توسعه را هم داريم كه به تصويب مجلس شوراي اسلامي رسيده است. تمام اين قوانين اسناد علم و فناوري است و اولويت من هم اجرايي كردن همين قوانين است البته عرض كردم حتما هر مديري سلايق مديريتي خودش را هم دارد و مي‌تواند همين برنامه‌ها را با رويكرد خاصي اجرايي كند. اين اسناد، سندهاي بالادستي كشور هستند و بعد از قانون اساسي مهم‌ترين قوانين محسوب مي‌شوند و من به دنبال اجراي آنها هستم. منتها رويكرد مديريتی‌ام عدم تمركز و حمايت از استقلال دانشگاه‌ها است و يك مقدار ارائه تسهيلات و كم كردن مقررات دست و پاگير؛ فكر مي‌كنم دانشگاه‌ها نهادهايي هستند كه با مقررات و آئين‌نامه‌هاي حداقلي مي‌توانند خودشان را اداره كنند. يكي ديگر از اولويت هايم تقويت هيات‌هاي امناست و آنها را مهمترين ركن در دانشگاه‌ها مي‌دانم و به دنبال تقويت آنها هستم تا بتوانند مديريت و سياست‌گذاري كنند.

آيا در انتخاب رياست دانشگاه‌ها هم تغييراتي به وجود خواهيد آورد و آن را بر عهده دانشجويان و استادان و هيات علمي آن دانشگاه مي‌گذاريد؟

نه ببينيد اين موضوع طبق قانون از اختيارات وزير علوم و با تاييد شوراي عالي انقلاب فرهنگي است و نمي‌توان آن را بر عهده كسي گذاشت ولي مي‌توان از مشورت دانشگاهيان استفاده كرد.

سازوكارهاي گرفتن اين مشورت از هيات علمي و دانشجويان چگونه است؟

سازوكارهاي مختلفي براي اين كار وجود دارد. هر دانشگاه يك هيات امنا دارد و افراد بسيار مطلع و كليدي در اين هيات امناها عضو هستند و تجربه دانشگاهي و مديريتي در دستگاه‌هاي ديگر دارند و مي‌توانند مشورت بدهند، شوراهاي دانشگاه هم ركن ديگري هستند كه اعضاي آنها نمايندگان دانشگاهيان هستند و نمايندگان دانشكده‌ها و دانشجويان هستند، بنابراين اين‌ها بهترين نهادهايي هستند كه مي‌توان براي انتخاب رئيس دانشگاه با آنها مشورت كرد و سازوكارهاي بسيار ديگري هم وجود دارد. مثلا افراد مي‌توانند با وزارت علوم در تماس باشند، نظر و پيشنهاد بدهند. به نظرم اگر باب مشورت باز شود بدون اينكه اختيارات كسي سلب شود، مطمئن هستم هم كيفيت انتخاب‌ها را بالا مي‌برد و هم رضايت دانشگاهيان را به دنبال خواهد داشت.

بسياري معتقدند در اين 8 سال اعضاي بسياري از اين هيات امناها و شوراهاي دانشگاه تغيير پيدا كرده است و حالا اگر آنها مورد مشورت قرار بگيرند اميد چنداني به تغيير وضعيت موجود نيست و دانشجويان به مطالبات خود نخواهند رسيد.

نه به اين شكل نيست، تجربه مشورت‌هاي گسترده و با وسعت خوب نشان داده است واقعا عقل و خرد جمعي در نهايت انتخاب خوبي خواهد كرد و نگران اين نيستم و فكر نمي‌كنم بافت دانشگاه‌ها عوض شده باشد يا تركيب هيات امناها؛ بايد در نظر بگيريد اين افراد دانشگاهي هستند و دانشگاهيان، به مرور زمان واقعا روي اصول و ارزش‌ها هم فكر مي‌شوند، ضمن اينكه گفتم معمولا در بحث مشورت مي‌شود تدبير بيشتري كرد و وسعتش را افزايش داد تا واقعا احساس شود كه موضوع به آرامش رسيده و اطلاعات كامل براي تصميم‌گيري به دست آمده و بايد اين موضوع را هم در نظر داشت كه مشورت به معني تصميم‌گيري نهايي نيست بلكه اين نهادها چند نفر را معرفي مي‌كنند و وزير هم روساي پيشنهادي را به شوراي عالي انقلاب فرهنگي پيشنهاد مي‌دهد، يعني از چند فيلتر عبور مي‌كند.

دكترروحاني در جريان تبليغات انتخاباتي از باز شدن فضاي دانشگاه‌ها گفتند و در نشست خبري خود هم بر اين موضوع تاكيد كردند. از سوي ديگر هفته گذشته اعضاي فرهنگستان علوم نيز در نامه‌اي خطاب به رئيس‌جمهور از فضاي امنيتي حاكم بر دانشگاه‌ها انتقاد كردند و خواستار برچيده شدن اين فضا شدند. شما براي برداشته شدن اين فضاي امنيتي چه برنامه‌ عملي داريد؟

فكر مي‌كنم كه اگر در بحث فعاليت‌هاي دانشجويي، تشكل‌ها در چارچوب قوانين و مقررات حركت كنند اصلا بحث فضاي امنيتي منتفي است، يعني قرار نيست كسي خلافي انجام دهد و از كسي نگران باشيم. ايجاد فضاي امنيتي معنايش اين است كه ما نگران فعاليت دانشجويان هستيم و اين نگراني زماني معنا مي‌دهد كه دانشجو بخواهد خارج از چارچوب عمل كند؛ وقتي قانون هست و براي تشكل‌ها آئين‌نامه‌ها و مقرراتي هست و همه دانشجوها توجيح باشند كه در عرصه فعاليت‌هاي سياسي، فرهنگي و اجتماعي بايد ازاين ضوابط تبعيت كنند خود به خود اين فضا آرام مي‌شود.

شما در اين بين فقط از دانشجويان ياد مي‌كنيد در شرايطي كه در اين سال‌ها بسياري از نهادها مثل حراست دانشگاه‌ها نقش بيشتري پيدا كرده‌اند، با اين نهادها چگونه تعامل مي‌كنيد؟

دقيقا درست است، بالاخره يك انتخاباتي در كشور برگزار شده است و دكتر روحاني انتخاب شده‌اند و دولت ايشان دولت تدبير و اميد است و روش او اعتدال و ميانه‌روي است بنابراين من فكر مي‌كنم اين پيام قبل از اينكه به اين معني باشد كه برنامه‌هاي جديد و آدم‌هاي جديد بيايند اين است كه اعمال روش‌هاي مديريتي جديد اتفاق بيفتد، بالاخره ما آدم‌هاي ثابتي كه نيستيم از نظر ظرفيت‌هاي مديريتي دائم تجربه كسب مي‌كنيم و با روش‌هاي مديريتي جديدي آشنا مي‌شويم، هميشه تصورم اين است كه وقتي وارد فضاي جديدي مي‌شويم مثلا فضاي اعتدال يا فضاي باز شدن دانشگاه ما قبل از اينكه به فكر تعويض فرد بيفتيم بهتر است به فكر اعمال روش جديد مديريت باشيم و در اين بين چه بسا خيلي از افراد مي‌توانند همان افراد قبلي باشند ولي با روش مديريتی جديد كار كنند.

اين صحبت شما به اين معني است كه حراست‌ها و نهادهاي امنيتي مثل وزارت اطلاعات در دانشگاه‌ها عملكردشان را عوض خواهند كرد؟ شما چه اقدامي انجام مي‌دهيد؟

اينها بايد با شرايط جديد توجيه شوند، بالاخره مردم به دكتر روحاني رأي دادند، نمايندگان مجلس به كابينه رأي داده‌اند و اين معنایش اين است كه رئيس‌جمهور بايد به مطالبات مردم پاسخ دهد و وزرايي را انتخاب كند كه مطالبات مردم را عملي كنند و همه مديران بايد اين پيام را دريافت كنند يعني اگر تا ديروز روش مديريتي ديگري را اعمال مي‌كردند امروز يا بايد بگويند كه مي‌توانند با روش جديد كار كنند يا اينكه جاي خود را به نفر جديدي بدهند. اين خيلي طبيعي است بنده ممكن است زماني به كاري دعوت شده باشم اما آن را قبول نكرده باشم چون اعتقادي به روش نداشته‌ام. در بحث حراست‌ها هم آنها بايد با فضايي كه دكتر روحاني براي آن رأي گرفته خودشان را تطبيق دهند و اين مطالبه مردم و دانشگاهيان است.

در اين فضا با تعدادي از تشكل‌ها و انجمن‌هاي اسلامي در دانشگاه‌ها هم برخورد شد و تعدادي از آنها تعطيل شدند، آيا دوباره مي‌توان شاهد بازگشايي آنها و رونق تشكل‌ها بود؟

نه‌تنها انجمن‌هاي اسلامي بلكه هر تشكلي كه در چارچوب قانون و مقررات فعاليت كند مورد حمايت خواهد بود.

در طول دوره رياست‌جمهوري محمود احمدي‌نژاد به‌خصوص در دوره وزارت كامران دانشجو شاهد تغيير چهره دانشگاه‌ها بوديم و بيش از 100 استاد ممتاز در اين سال‌ها از دانشگاه‌ها اخراج يا بازنشسته شدند، براي جذب دوباره اين استادان و اعضاي هيات علمي چه برنامه‌اي داريد؟ آيا از آنها دوباره دعوت به كار خواهيد كرد؟

هر كسي كه احساس بكند حقي از او ضايع شده است چه در بحث بازنشستگي و چه اخراج، اين در (نشان دادن در اتاق خود) هميشه براي او باز است و مي‌توانند مراجعه كنند و مشكل خود را مطرح كنند و وزارت علوم هم موظف است كه رسيدگي كند، مسلما اگر حقي از كسي ضايع شده باشد حتما قابل رسيدگي و برگشت است.

براي دانشجويان ستاره‌دار و اخراج شده چي؟

براي همه، مي‌خواهم بگويم اين دور از عدالت است كه ما در اعتراض و تجديد‌نظر را ببنديم، در تجديد نظر و اعتراض بايد هميشه باز باشد و اين از ويژگي‌هاي خوب نظام ما است و چه در مورد استاد و چه در مورد دانشجو همه بايد به نظرم تلاش كنيم تا حقي از كسي ضايع نشود و اگر كسي فكر مي‌كند ظلمي به او وارد شده مراجعه كند؛ اگر وزارت علوم اين كار را انجام ندهد قطعا نقطه ضعف بزرگي خواهد بود.

يعني كميته‌اي براي رسيدگي به بازنشسته كردن استادان و اخراج آنها و دانشجويان تشكيل مي‌دهيد؟

كميته اگر لازم باشد حتما ولي در حال حاضر مسوولين ذي‌ربطش هستند و وزارت علوم معاون آموزشي و پژوهشي دارد، بخش گزينش استادان هست و اگر استادي حس مي‌كند مورد ظلم قرار گرفته مي‌تواند با مستندات مراجعه كند و الان نمي‌خواهم اصلا قضاوت كنم. حتما وظيفه وزارت علوم است كه به شكايت‌ها رسيدگي كند.

يكي ديگر از كارهايي كه در دولت گذشته انجام شد و مخالفت‌هاي بسياري داشت، افزايش تعداد دانشگاه‌هاي تك‌جنسيتي بود، نظر شما در مورد راه‌اندازي اين دانشگاه‌ها چيست؟

تجربه دانشگاه‌هاي تك‌جنسيتي در دنيا وجود دارد و در كشورهاي ديگر هم هست و اين به عنوان يك اختيار و ارائه خدمت به شهروندان مطرح مي‌شود و حتما خانم‌ها و دختراني هستند كه خودشان مايلند در دانشگاه‌هاي تك‌جنسيتي تحصيل كنند و اين را اشكال نمي‌دانم، منتها هيچگاه از روي اجبار نيست، اختياري است و اگر در كشور كسي مي‌خواهد دانشگاه تك‌جنسيتي راه بيندازد به نظرم مانعي ندارد و داوطلب هم مي‌تواند انتخاب كند.

تفكيك جنسيتي و جدا كردن دانشجويان دختر و پسر در سر كلاس‌ها چي ؟

واقعيت را بخواهيد من اجراي تفكيك جنسيتي در دانشگاه‌ها را عملي نمي‌بينم البته شنيده‌ام كه برخي از دانشگاه‌ها اين را عملي كرده‌اند.

بله در دانشگاه علامه اجرا شده است و كلاس‌هاي دانشجويان دختر و پسر جدا برگزار مي‌شود.

اتفاقا الان مي‌توان تجربه اين اقدام را در اين دانشگاه بررسي كرد و آثار فرهنگي و اقتصادي آن را ببينيم. ما اكنون با كمبود منابع مواجه هستيم. خيلي خوب است يك بررسي انجام دهيم و ببينيم نتيجه اجراي تفكيك جنسيتي كلاس‌ها چه چيزي شده، آيا ما را به هدفي كه داشته‌ايم رسانده است! من تا آنجايي كه شخصا تجربه دارم ما هيچ گزارش سوئي از كلاس‌هاي درس در روال عادي نداشته‌ايم و اعتقادم بر اين است كه دانشجويان و دانشگاهيان ما آنقدر فرهيخته، خودآگاه و باشعور هستند كه خودشان پاسدار ارزش‌هاي اخلاقي و فرهنگي باشند؛ نمي‌خواهم بگويم تخلفي نمي‌شود ولي اگر هست بسياربسيار محدود است و كاملا موردي است و آنها هم جداگانه قابل بررسي است و اين مساله اصلا چيزي نيست كه ما بخواهيم تا اين اندازه به آن بپردازيم و اجرايي‌اش كنيم.

شما به تدوين اولين قوانين مربوط به اسلامي كردن دانشگاه‌ها در دوره خودتان اشاره كرديد، در 8 سال گذشته شاهد اين بوديم كه وزراي علوم و مسوولان دانشگاه به بهانه اجرايي كردن سند اسلامي كردن دانشگاه‌ها محدوديت‌هاي بسياري را اعمال كردند، مثلا تعدادي از دانشگاه‌ها و دانشكده‌هاي علوم انساني را منحل كردند، رشته‌هاي دانشگاهي مثل روان‌شناسي و بسياري ديگر را محدود و يا در برخي دانشگاه‌ها حذف كردند و سر فصل بسياري از رشته‌ها را تغيير دادند، آيا شما با اين روش اجرا و برخورد موافق هستيد يا معتقديد بايد بازنگري‌هايي صورت گيرد؟

اول بايد ببينيم كدام قسمت از اين روش با مشكل رو به رو است. مثلا در بحث تحول در علوم انساني من بارها گفته‌ام نه تنها در علوم انساني بلكه اين تغييرات در تمام رشته‌ها لازم است و يكي از ويژگي دانشگاه‌ها اين است كه بايد علوم در مرزهاي دانش حركت كند، استادان بايد دائم در دروس‌شان بازنگري و تجديدنظر كنند و همراه با تحولات روز و تناسبات تغيير كنند. در ضرورت تحول در علوم انساني هيچ شكي نيست؛ علوم انساني جزو رشته‌هاي علمي است كه سروكارش با فرهنگ عمومي مردم است و نظريه‌هاي بنيادين كشور براساس آن شكل مي‌گيرد، به نظرم اهميت علوم انساني از تمام علوم ديگر بيشتر است و تمدن كشور در اين علوم شكل مي‌گيرد و من در بازنگري و تغيير و تحول اين علوم شكي ندارم، منتها هميشه معتقدم بايد بهترين روش را در اجرا انتخاب كنيم. در واقع هميشه بحث من اين بوده كه بهترين روش در تغيير علوم انساني در كشور با تقويت رشته‌هاي علمي اين حوزه، حمايت از نظريه‌پردازي، سياست‌هاي تشويقي براي جذب بهترين دانشجويان و نخبه‌ها براي تحصيل در اين رشته‌ها، بالا رفتن توليد علم در اين رشته‌ها و بيشتر شدن تعاملات دانشگاه‌ها با حوزه‌هاي علميه اتفاق مي‌افتد. اما اينكه ما بيايیم يك دانشگاه و رشته را ببنديم و 6 ماه ديگر دوباره راه بيندازيم، فكر نمي‌كنم جواب بدهد. اين روش تحول علوم نيست، تحول علوم با حركت و زايش و نوع‌آوري آن شكل مي‌گيرد.  

دختران دانشجو و متقاضي تحصيل در دانشگاه‌ها با مشكلات و محدوديت‌هايي در انتخاب رشته و تحصيل در دانشگاه‌ها مواجه شده‌اند و خواسته آنها تغيير اين شرايط است، آيا شما اين رويكرد و برخوردها را تغيير مي‌دهيد؟

هر فرد يا افرادي كه فكر مي‌كنند يك سياست و رويه نادرستي وجود دارد ازجمله دختران دانشجو؛ مي‌توانم اين قول را به آنها بدهم كه درهاي وزارت علوم هميشه برايشان باز است تا بيايند طرح مساله كنند، بحث و شكايت طرح كنند و انتقاد و نارضايتی‌شان را بگويند و اينها را قابل بررسي مي‌دانم و حتما بررسي مي‌شود و هرجايي احساس شود، بايد در رويه‌اي تجديد نظر شود، اين اتفاق خواهد افتاد. درباره محدوديت هم بعضا مي‌بينم كه به اين دليل اجرا مي‌شود كه يك سري مشاغل براي خانم‌ها مناسب نيست، اگر درباره مشاغل اطلاع‌رساني خوبي صورت بگيرد و آينده شغلي و بازار كار توضيح داده شود خود خانم‌ها اين رشته‌ها را انتخاب نخواهند كرد. همه تمايل دارند كه درسي بخوانند كه فردا در جامعه به درد آنها بخورد و هيچ فردي نمي‌خواهد در رشته‌اي تحصيل كند كه فردا برايش كاري نباشد. فكر مي‌كنم محدوديت‌هاي اجباري را اگر تبديل كنيم به دلخواه و ما تنها آگاهي‌بخشي كنيم، خود افراد بهترين تصميم را مي‌گيرند.

 شما اشاره كرديد كه به اعتراض‌ها توجه خواهيد كرد، در روزهاي گذشته گروهي از دانشجويان برخي از دانشگاه‌ها در فضاهاي مجازي كمپين‌هايي را براي درخواست تغيير روساي دانشگاه‌ها راه‌اندازي كرده‌اند و در حال جمع‌آوري امضاء هستند تا از شما تغيير روساي دانشگاه را درخواست كنند، آيا به اين درخواست‌ها توجه خواهيد كرد؟

حتما توجه مي‌كنيم و يكي از وظايف ما گوش دادن به حرف‌هاي دانشجويان و دانشگاهيان و توجه به خواسته‌ها، انتقادات و نارضايتي‌هاي آنهاست و نه‌تنها گوش مي‌كنيم بلكه اصرار مي‌كنيم كه منعكس كنند چون مهم‌ترين وسيله ما براي بازخورد نسبت به عملكرد، همين دانشجويان و دانشگاهيان هستند. حتما منعكس كنند، ما قول مي‌دهيم پيگيري كنيم.

آقاي دكتر به‌طور‌كلي چقدر از مديران و روساي دانشگاه‌ها را عوض خواهيد كرد؟

تغيير مديران و روساي دانشگاه‌ها به شكل حداقلي و در صورت ضرورت است. بيشتر اعتقاد دارم با تغيير روش مديريتي كارها را پيش ببرم مگر اينكه معاون يا مسوولي خودش استعفا بدهد، بعضا اين مشاغل واقعا خسته‌كننده است و افراد سال‌هاست زحمت كشيده‌اند ولي به صورت كلي تغييرات در حد محدود خواهد بود.

منبع : آسمان شماره 58

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: