1392/6/13 ۱۳:۰۳
سومین جلسه نشست اندیشه فرهنگستان علوم اسلامی قم، از نشستهای روایت افقهای فکری ایران معاصر با حضور حجتالاسلام و المسلمین علیرضا پیروزمند، قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی قم عصر دیروز ۱۲ شهریورماه، به همت موسسه روزگار نو برگزار شد
سومین جلسه نشست اندیشه فرهنگستان علوم اسلامی قم، از نشستهای روایت افقهای فکری ایران معاصر با حضور حجتالاسلام و المسلمین علیرضا پیروزمند، قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی قم عصر دیروز ۱۲ شهریورماه، به همت موسسه روزگار نو برگزار شد.وی طراحی نظام فکری برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی را یکی از دستاوردهای فرهنگستان علوم اسلامی خواند و در ابتدای سخنان خود گفت: مبادی یا ضرورتها در سه حوزه دینشناسی، تمدنشناسی و علمشناسی شامل ضرورت فقه نظامسازی (در حوزه فهم دین)، ضرورت تولید علوم انسانی اسلامی (در حوزه علوم دانشگاهی) و ضرورت الگوی پیشرفت اسلامی (در حوزه برنامه یا الگوی پیشرفت) است. وی در توضیح مفهوم دینشناسی در این حوزه گفت: منظور از دین در این چارچوب اسلام است؛ دینی که «برنامه کامل و جامع سعادت و کمال است». منظور از برنامه مجموعه آموزههای به هم پیوسته برای تربیت ماست و وقتی نگاه برنامهای به دین میکنیم، آن نگاه بدوی که شامل مناسکی که به مکلفین اعلام میشود، نیست. البته این هم هست، اما کمال و سعادت به صورت تدریجی اتفاق میافتد. منظور از کامل و جامع بودن دین آن است که هم دنیا و هم آخرت را شامل میشود، هم فرد و هم جامعه و هم تاریخ موضوع دین است و همه ابعاد فرد از انگیزه و اندیشه و انجام و از باورها و ارزشها و رفتارها را پوشش میدهد.
از عصر آدم تا عصر ظهور یک حرکت تاریخی است حجتالاسلام پیروزمند در بخشی از سخنان خود با اشاره به تفاوت مفاهیم جامعه و تاریخ ادامه داد: دین و انبیاء الهی ماموریت تاریخی دارند؛ یعنی خدای متعال عالم را خلق کرده تا به سمت او رجوع کند: «انا لله و انا الیه راجعون». بنابراین یک حرکت تاریخی به سمت عصر ظهور که اوج کمال اجتماعی در دنیاست اتفاق میافتد. از عصر آدم تا عصر ظهور یک حرکت تاریخی است و عالم به سمت عصر ظهور حرکت میکند و این تنها بحث شیعیان و مسلمانان نیست و انبیاء نقطه عطف این حرکت تاریخی هستند.
فرد، جامعه و تاریخ قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی قم تصریح کرد: ما وقتی رسم بندگی را خوب رعایت میکنیم، همزمان سه مسئولیت را دنبال میکنیم و سه نقش ایفا میکنیم در سه ظرف وجودی. هم هویت فردی خود را کمال میدهیم و هم جامعه را در نقص یا کمالش یاری میکنیم و هم ماموریت تاریخی خود را انجام میدهیم. فرق جامعه و تاریخ آن است که برآیند جوامع در بلندای زمان تاریخ است؛ برای نمونه انقلاب اسلامی یک پدیده تاریخی است و متعلق به یک نسل نیست.
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: زمانی آقای سروش بحث دین حداقلی را مطرح کرده و میگفت دین کامل نیست و برای اثبات آن مثالهای سخیف میآورد؛ مانند آن که مثلاً صابون محصول عصر جدید است و در صدر اسلام نبود، حال آیا این جزء دین است یا نه؟! و نتیجه میگرفت که قهری و طبیعی است که چیزهایی در دین نباشد و وقتی نیست ادعای کامل بودن نکنید. پاسخ آن است کسی چنین ادعایی ندارد که شما نقل بکنید؛ نتیجه شما غلط است و شما میخواهید حوزه حضور و نفوذ دین را به عرصههایی محدود کنید و بعد بگویید ما حکومت یا علم اسلامی نداریم و اینها حوزه عقل و تجربه است. اینها از مقدمه نمیآید و فرض سوم دارد.
سه قابلیت مهم جامعه تمدنساز حجتالاسلام پیروزمند در ادامه به تشریح تمدنشناسی پرداخت و گفت: تمدن محیط زیستی است که بشر برای برآوردن نیازهای خود ساخته است و بنابراین جنبه نمودی و عینی دارد. ارکان تمدنسازی دستکم سه بخش است و جامعهای میتواند ادعای تمدنسازی بکند که حداقل در سه عرصه قابلیت داشته باشد: ۱. قدرت تولید دانش و اطلاعات داشته باشد، ۲. قدرت طراحی ساختارها و روابط انسانی و فیزیکی داشته باشد و ۳. قدرت عرضه محصولات داشته باشد.
وی در ادامه به تشریح علمشناسی پرداخت و گفت: حال ما چه دانشهایی میخواهیم تا پشتوانه تمدن اسلامی باشد. این علم واسطه بین دین و عینیت است که از آن به عنوان تمدن یاد میشود. ما علم را برای علم نمیخواهیم و مرادمان آن نیست که در جامعه علمی هرکس برای دل خودش کار کند، بلکه باید خود را در قبال جامعه علمی مسئول بداند. علم واسطه این دو بخش است و ما احتیاج داریم که علوم انسانی و بلکه علوم پایه متناسب با اسلام پایهگذاری بکنیم. حال تغییر در علم در چه عرصههایی، چرا و چگونه باید صورت بگیرد، خود بحث دامنهداری است.
قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی قم در تعریف علم گفت: علم نظریههایی است که امکان تصرف به انسان برای رسیدن به مقاصدش میدهد. علم یک استقراء و قیاس ساده نیست، بلکه محصول نظریهپردازی است که دانشمند در نظریهپردازی به دنبال مسئله و گمشده خود است. بنابراین تولید نظریه چند رکن دارد: مقصد (یا به قول امروزیها مسئله)، اصل موضوعه (پیشفرض) و معیار صحت و هر سه رکن به دین مربوط میشود. ما وقتی صحبت از اسلامی شدن علم میکنیم، نمیخواهیم بگوییم که برای نمونه اقتصاد اسلامی مانند فقه و رساله عملیه است تا اگر در منابع دینی نبود، بگوییم که ربطی به اسلام ندارد و مربوط به حوزه عقل و تجربه است؛ البته مربوط به حوزه عقل و تجربه است، اما نه هر عقل و تجربهای و عقلانیت دینی هم به همین دلیل معنا و اهمیت پیدا میکند.
وی اضافه کرد: در مواجهه با علم وارداتی که جامعه ما را فراگرفته، اول باید هندسه آن را در بیاوریم و سپس آن را نقد کنیم. رخنهها و روزنههای فرهنگ مادی را بشناسیم و بعد در هر علمی از نظریههای پایه و از علوم بنیادی و مجموعه علوم آغاز کنیم. یعنی ارکان و ستونهای خمیه را کالبدشکافی کنیم و تاثیر این نقد یا تخریب را در بدنه علم نشان دهیم و بعد شعاع تاثیر آن را نشان دهیم. بعد به جای آن نظریههای پایه و مرجع نظریههای جدید را بنیادگذاری کنیم و بعد متفرع بر آن یک نظام علمی جدید ایجاد کنیم.
نیازمند فقه نظامسازی هستیم قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی قم در ادامه سخنان خود به تبیین فقه نظامسازی پرداخت و گفت: فقه در دانشهای حوزوی یکی از ممتازترین علوم و بلکه ممتازترین علم است که از نظر کمی بیشترین سرمایهگذاری در طول تاریخ تشیع بر روی آن شده و به همین دلیل از استحکام بسیاری برخوردار است.
وی ادامه داد: فقهای ما حتی به نسبت دادن یک حرف به غیر خدا خیلی حساس بودند و چون دین همیشه در معرض تهدید بوده، فقها به این مخاطرات توجه داشتند و سعی کردند نظام علمی را پایهگذاری کنند که سد محکمی در مقابل انحرافات و اعوجاجات باشد و هرگونه فهم سستبنیانی وقتی به این محک میخورد عیارش معلوم شود و نتواند جایگاه علمی پیدا کند. به همین دلیل فقه را روشمند و استدلالی کردند. گرچه در ابتدای تفقه این روش استدلالی کاملا تفکیک شده از فقه نبود، اما به تدریج و در طول زمان تفکیک شد؛ ولذا علم اصول دقتها و حوصلههای عجیبی دارد که فقها بر اساس قواعدی خاص کوشیدهاند تا فهم و استنباط خود از دین را قاعدهمند کرده و آن را به تفاهم بگذارند، یعنی هم فهم و هم ملاک فهم را به تفاهم میگذارند.
حجتالاسلام پیروزمند گفت: به تبع انقلاب اسلامی صورت مسئله جدیدی قد علم کرد و موضوعی با عنوان اداره اسلامی مبتنی بر فرهنگ اسلامی شکل گرفت و این سوال جدیتر شد که پاسخ فقهی به نیازمندیهای بعد از انقلاب داده شده است یا نه؟ نکته دیگر اینکه موضوعات اجتماعی موضوعاتی هستند که فوق طاقت افرادند و با اراده فردی نمیتوان آنها را محقق کرد؛ یعنی هم ایجاد، مدیریت، حوزه نفوذ و شعاع تاثیرش شامل اجتماع است. در نتیجه در فهم از منابع باید بتوانیم به بلوغ فهم و فهم احکام موضوعات اجتماعی برسیم. موضوعاتی که مرکب، پیچیده، در حال تغییر و نظاممند و چند بعدی هستند و برای مجموعه انسانی تعیین تکلیف میکنند.
به بهانه پویایی فقه هر رطب و یابسی را به دین نبندیم وی خاطرنشان کرد: دنیای اسلام وارد مقیاس جدیدی از حضور دین شده است که الزاماتی را ایجاب میکند از جمله در حوزه تفقه، تفلسف، علوم کاربردی و فناوری و حضور فقه شیعه در این عرصهها چیزی از عزت و اعتبار و قداست فقه شیعه کم نمیکند. تحول تاریخی اتفاق افتاده و اگر فهم دینی ما متناسب با نیازهای زمانه ارتقاء پیدا نکند، راه به جایی نخواهیم برد. بنابراین نیاز به تکامل تفقه وجود دارد و البته بیمبالاتی فهم دینی نباید اتفاق بیفتد و نباید به بهانه پویایی فقه هر رطب و یابسی را به دین بست.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید