تأملي در باب نسبت ‌سنجي تفكر و سياست / دكتر عزت‌الله فولادوند

1392/6/12 ۱۰:۱۹

تأملي در باب نسبت ‌سنجي تفكر و سياست / دكتر عزت‌الله فولادوند

سه ركن بزرگ حيات جمعي انسان، «فلسفه» و «جامعه» و «سياست» است.سياست بنياد تشكيل جامعه و فلسفه شالوده انديشه سياسي در ساختن و شكل دادن به زندگي اجتماعي است. تشكيل جوامع بزرگ قومي يا ملي همواره بر پايه ديد كلي كمابيش مشتركي ميان افراد هر جامعه صورت مي‌گيرد كه مي‌توان از آن به نظرگاه سياسي يا ايدئولوژي آنان تعبير كرد.



سه ركن بزرگ حيات جمعي انسان، «فلسفه» و «جامعه» و «سياست» است.سياست بنياد تشكيل جامعه و فلسفه شالوده انديشه سياسي در ساختن و شكل دادن به زندگي اجتماعي است. تشكيل جوامع بزرگ قومي يا ملي همواره بر پايه ديد كلي كمابيش مشتركي ميان افراد هر جامعه صورت مي‌گيرد كه مي‌توان از آن به نظرگاه سياسي يا ايدئولوژي آنان تعبير كرد.
كسي ممكن است بگويد كه آدميان را نمي‌توان آزاد گذاشت و بايد راه و روش درست را (هرچند به زور و جبر) به ايشان آموخت. ديگري ممكن است ادعا كند كه آدمي به نحوي سرشته شده كه خود بهترين داور مصلحت خويش است. در تاريخ انديشه سياسي و اجتماعي، جمعي از مهمترين فيلسوفان، نظريه نخست را طرح و تبليغ كرده‌اند و عده‌اي از برجسته‌ترين متفكران مدافع نظريه دوم بوده‌اند.
گروه اول (از جمله بزرگترين آنان، افلاطون) يادآور مفاسد و معايب دموكراسي شده‌اند و معتقد بوده‌اند كه خردمندان و آگاهان به اسرار (يا همان حاكمان حكيم افلاطوني) بايد به عوام، فرمان برانند و ايشان را به سوي مدينه فاضله رهنمون سازند.
گروه دوم گفته‌اند كه اولاً هيچ‌كس يا هيچ جرگه‌اي، جامع همه اطلاعات لازم براي گردانيدن جامعه و خطاناپذير نيست. به قول معروف همه چيز را همگان دانند و همگان هنوز پاي به عرصه هستي ننهاده‌اند. ثانياً سرگذشت انسان ثابت مي‌كند كه هيچ‌كس يا هيچ قوه‌اي نبايد بدون نظارت و بي‌نياز از پاسخگويي باشد وگرنه به استبداد و فساد خواهد گراييد.بديهي است كه ميان اين دو قطب بسياري مواضع ديگر نيز بوده‌ و هستند، ولي به استثناي مواقعي كه كشورگشايي يا قهر و زور يا هرج و مرج مطلق استيلا داشته باشد، آنچه درباره توجيهات فلسفي اين دو قطب گفتيم، همواره صادق بوده است.
 البته آموزه‌هاي فلسفي، اعم از ديني و غير آن، لازم نيست حتماً در روشن‌ترين سطح آگاهي سنجيده شده باشند و قائلان ضرورتاً به سرچشمه‌ها و پيامدهاي آن‌ها آگاه باشند. شگفت اين‌كه گاهي حتي پيش مي‌آيد كه جهل به اساس و نتايج آموزه‌هاي فلسفي بيشتر مايه استحكام اعتقاد و تعهد خلق مي‌شود، ولي به يقين اختلاف نتايج در نهايت بر‌مي‌گردد به اختلاف ديدگاه‌هاي فلسفي و چنانكه مي‌دانيم، كسي كه به مقدمات هر استدلال ملزم شود، لاجرم بايد نتيجه را بپذيرد.

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: