1392/6/10 ۱۱:۱۸
سجاد صداقت: مجادله بر سر سیدحسین نصر و اندیشههایش در فضای فکری کشور بالا گرفته است. اندک زمانی از چاپ کتاب «دولتمرد چهارم» نمیگذرد که انتقادات به نویسنده کتاب وارد فضای تازهای شده است.
سجاد صداقت: مجادله بر سر سیدحسین نصر و اندیشههایش در فضای فکری کشور بالا گرفته است. اندک زمانی از چاپ کتاب «دولتمرد چهارم» نمیگذرد که انتقادات به نویسنده کتاب وارد فضای تازهای شده است. حجتالاسلام منصور مهدوی مولف کتاب «دولتمرد چهارم»، پیش از این کتاب، کتاب «سنجش سنت» را در نقد اندیشههای سیدحسین نصر به بازار کتاب روانه کرده بود؛ کتابی که برخلاف کتاب تازهاش واکنش چندانی به همراه نداشت و مانند کتابهای بسیاری که در اینباره به چاپ رسیده است، نگریسته شد. اما «دولتمرد چهارم» حکایت دیگری داشت. مهدوی در این کتاب برخلاف کتاب اول خود به شکلی جسورانهتر زندگی نصر و روابط خانوادگی او را به نقد میکشد. کتاب دولتمرد چهارم اولینبار بعدازظهر روز شنبه ۲۸ اردیبهشتماه ۱۳۹۲ در فروشگاه پاتوق کتاب رونمایی شد. مراسمی که سخنران اصلی آن محمد رجبی رئیس کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس بود و در آن از نسبت خود با استادش یعنی سیدحسین نصر سخن گفت؛ از مشی غیرانقلابی او تا عقیدهاش در معرفی مدرنیته بهعنوان مهمترین حجاب در برابر اسلام. اما آنچه این کتاب را در فضای اندیشهای کشور مهم کرد مصاحبه منصور مهدوی با فارس، نقدی که بر کتاب او در پایگاه خبری الف نوشته شد، پاسخ مهدوی به این نقد و گفتوگوی مفصل نصر با مجله مهرنامه در پاسخ به این هجمهها بود. مهدوی که هدف خود را از تالیف این دو اثر، «فراهم آوردن بستر مناسب برای تعامل واقعبینانه و هوشمندانه با گفتمان سنتگرایی و سیدحسن نصر» معرفی میکند، در گفتوگو با فارس به ذکر نکاتی میپردازد که خوانش مجدد آن شاید خالی از لطف نباشد. مهدوی در این گفتوگو درباره نوشته شدن این دو کتاب میگوید: «بنده از ابتدا سراغ سیدحسین نصر رفته بودم تا او را به لحاظ اندیشههای عرفانی، فلسفی، دینشناسی و هنریاش کشف کنم بنابراین نخست به این مباحث پرداختم اما مطالب و دیدگاههایی که ابتدا از او در مسائل سیاسی به دست آوردم یک حاشیه بود؛ حاشیهای که نمیتوانستم از آن چشم بپوشم» و همین چشم نپوشیدن منجر به نوشته شدن کتاب دوم یعنی دولتمرد چهارم میشود. هرچند مهدوی در گفتوگو با فارس سعی کرد بهطور ویژهای اندیشههای سیدحسن نصر و سنتگرایی او را به نقد کشد، اما محمود حبیبیکسبی در ۱۵ خرداد ۱۳۹۲ در پایگاه خبری الف به کتاب دولتمرد چهارم واکنش نشان داد. شاید این برای اولینبار بود که یک پایگاه خبری اصولگرا به دفاع از سیدحسین نصر در مقابل مخالفانش میپرداخت. حبیبیکسبی که عنوان «چرا یک متفکر مسلمان را تخریب میکنیم؟!» را برای مقالهاش در نظر گرفته بود، سخن را چنین آغاز میکند: «نویسنده محترم کتاب میکوشد با ارائه اسناد و مدارک و تحلیل عملکرد سیاسی و عقاید دینی و فلسفی حسین نصر، به اصطلاح خود، از چهره ایشان پردهبرداری کرده و چهره واقعی اندیشه و عملکرد سیاسی نصر که در لفافهای از محافظهکاری پنهان مانده است را هویدا کند. حال آنکه این چهره هیچگاه و به هیچوجه مخفی نبوده که کسی بخواهد با این همه تلاش و کوشش، مدعی آشکارسازی آن شود. مولف بدون توجه به جایگاه پروفسور نصر در جهان اسلام و خدمات بینظیر ایشان به اندیشه اسلامی، تنها به جرم همعقیده نبودن در تمام شئون فلسفی، دینی و سیاسی با وی، سیدحسین نصر را به محکمه شخصی خود آورده و تمام خدمات ایشان به ایران و اسلام را نادیده گرفته و به تحقیر و تخریب او پرداخته است.» ناقد کتاب دولتمرد چهارم حتی پا را فراتر میگذارد و درباره نصر مینوسید: «او یکی از مشهورترین و تاثیرگذارترین متفکرین مسلمان و فیلسوفهای سنتگرای حال حاضر جهان است که تنها در پی نشر سنتهای الهی و ادیان توحیدی بوده و هست. در نگاه نصر، از اقبال لاهوری و سیدجمالالدین اسدآبادی گرفته تا تجددطلبان امروزی، همگی شیفته و مبلغ دستگاهی هستند که شناختی از بنیادها و تبعات آن ندارند.» و پس از آن است که همچون مهدوی نگاهی به تبار و خانواده این متفکر سنتگرا میاندازد: «سیدحسین نصر، مانند جد مادریاش، «مرحوم شیخفضلالله نوری» که مخالف سرسخت تجدد بهخاطر عدم انطباق بنیادین آن با شریعت اسلام بود و جان خود را بر سر این عقیده گذاشت، تجدد و مدرنیته را حجاب تعالی و معنویت دینی به مفهوم اعم میداند و آن را مغایر با ذات دینداری سنتی در همه ادیان اعلام میكند و در برابر آن قد علم میکند.» همین جملات و شاید نگاه خاص و محبتآمیز نویسنده مقاله به نصر کافی بود تا مهدوی که مشخص است زیاد اهل جدل نیست با تاخیری یکماهونیمه در اول مرداد ۱۳۹۲ دست به قلم برد و جوابی بر نقد حبیبی کسبی بنگارد. مهدوی در ابتدا مینویسد: «با نظر به موقعیت علمی نصر و اینکه اندیشه سیاسی وی جزء انفکاکناپذیر تفکر سنتگرایانه اوست، بهطور طبیعی دولتمرد چهارم در ادامه سنجش سنت (ارزیابی گفتمان سنتگرایی بر پایه اندیشه سیدحسین نصر) انتشار یافت تا ضمن بیان اندیشه سیاسی دکتر نصر میزان تطبیق آرای سیاسی او بر عملکردش را ارزیابی کند.» و ادامه میدهد: «هدف نهایی سنجش سنت و دولتمرد چهارم همچنانکه در خود متن کتاب به آن تصریح شده است، «تعامل هوشمندانه و واقعبینانه» با این تفکر برای یافتن فرصتها و چالشهای آن است. این رویه در مورد هر تفکر و مکتبی میتواند صدق کند.» مهدوی هرچند در پایان پاسخ خود چنین مینویسد: «در مجموع به نظر میرسد ناقد محترم اندکی شتاب کرده و پیش از مطالعه دقیق کتاب نقد خود را نوشته است. این امر ناشی از علاقه زیاد ایشان به دکتر نصر بوده که البته ممکن است دیگران هم به آقای نصر علاقهمند باشند ولی حقیقت عزیزتر است از آنکه در حصار دلبستگیهای ما محصور بماند.» اما به بعضی سوالهای مهمی که درباره کتاب دولتمرد چهارم وجود دارد پاسخ نمیگوید. او بیش از آنکه به شرح زندگی سیاسی نصر آگاه باشد، به اندیشههای او مسلط است و به همین دلیل کتاب «سنجش سنت» مورد توجه و حتی استقبال واقع میشود اما برای «دولتمرد چهارم» چنین اتفاقی رخ نمیدهد. یکی از موارد مهمی که در کتاب دولتمرد چهارم وجود دارد نوع نقد به نصر در رابطه با حکومت پهلوی است. مسالهای که فصل چهارم کتاب را دربرمیگیرد و یکی از نقاط نقد حبیبیکسبی بر دولتمرد چهارم نیز هست: «همه میدانند بسیاری از نامآوران هنر، اندیشه و فرهنگ امروز ایران، در زمان پهلوی (کم یا زیاد به میزان شهرت در آن زمان) برای زنده و منشا اثر بودن، با حکومت ارتباط داشتهاند. حسین نصر هم متفکری است که با توجه به تحصیلات، فعالیتها و ارتباط مستمر با اندیشمندان نامدار جهان از جایگاه ممتازی برخوردار بوده است. حکومت پهلوی حسین نصر (که هم چهره موجه علمی بود و هم اعتقادات مذهبی داشت) را در مناصب مهمی چون ریاست دانشگاه آریامهر (دانشگاه صنعتی شریف کنونی)، ریاست انجمن فلسفه (که با بسیاری متفکران اسلامشناس مانند هانری کربن، توشی هیکو ایزوتسو، دکتر داوریاردکانی، سیدجعفر شهیدی، دکتر اعوانی و... در ارتباط بود)، ریاست دانشکده ادبیات، معاونت دانشگاه تهران و ریاست دفتر فرح پهلوی به کار گماشت. بنابراین مهم این است که یک متفکر از موقعیتها و مناصب حکومتی چگونه استفاده میکند. البته در طول تاریخ، بسیاری از حکما، علما و دانشمندان مانند خواجه نصیرالدین طوسی، شیخ بهایی، غیاثالدین جمشید کاشانی و... بودهاند که با تقربجویی به دستگاههای قدرت، زمینه را برای پیشبرد اهداف علمی، دینی و اجتماعی خود مهیا کردهاند. با توجه به باورها و عملکرد سیدحسین نصر، به نظر میرسد وی برای تبلیغ اندیشههای اسلامی و سنتگرایانه خود، مسیر مصالحه با حکومت وقت و فعالیت دانشگاهی و تبلیغی مسالمتآمیز را برگزیده است.» خود نصر در مصاحبه تازهاش با مجله مهرنامه درباره آن روزها جملاتی را به زبان میآورد که نشان از پذیرش اشتباه در قبول ریاست دفتر فرح پهلوی دارد. او میگوید: «پذیرش ریاست دفتر فرح را یک وظیفه ملی و دینی دانستم. شاید هم اشتباه کردم؛ حتما اشتباه کردم.» هرچند نصر در این گفتوگو نکتهای را به زبان میآورد که واکنش علی مطهری را نیز به دنبال داشت: «تنی چند از آقایان علمای بنام آن زمان در مورد پذیرفتن این نوع مشاغل به من اصرار میکردند. اسم آنها را نمیخواهم ببرم و فقط یکی را نام میبرم که آن هم مرحوم مطهری است.» علی مطهری در پاسخ نصر مینویسد: «نمیخواهم نسبت دروغگویی به آقای دکتر نصر که فرد محترمی هستند بدهم، ولی این سخن با آنچه اینجانب از پدرم در این موضوع شنیدهام سازگار نیست و لاجرم یکی از این دو باید خلاف واقع باشد. ازجمله زمانی که استاد مطهری عکس آقای دکتر نصر را در حال تعظیم در مقابل فرح در صفحه اول روزنامه کیهان دیدند جملهای در نکوهش ایشان گفتند که قابل نقل نیست. یا در جای دیگر فرمودند: «دکتر نصر تحت فشار همسرش که دائم به او میگفت تو از اقران خود عقب ماندی، این پست را پذیرفت.» هرچه است قطعا پس از این نیز واکنشهای متفاوتی به کتاب «دولتمرد چهارم» را شاهد خواهیم بود. چه آنکه فضای بحث بیش از این باز خواهد شد و نگاهها به این کتاب و نوع مواجهه با آن روزهای مهمتری را برای نویسنده کتاب رقم خواهد زد. هرچند جدل درباره حسین نصر نیز قطعا به این زودیها پایان نخواهد پذیرفت.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید