1392/6/9 ۱۱:۰۰
در این نکته شکی نیست که هر کاری از انسان سر میزند، دارای انگیزه است. یعنی تمایلی در شخص شکل گرفته و بعد براساس آن اقدام به کاری کرده است. گاهی این تمایل با علم و عقل قرین میشود و نارساییهای آن از بین میرود و گاهی نیز از علم و دانش بیبهره میماند و در نتیجه موجب انحراف شخص میشود. یکی از مهمترین کارهایی که پیامبران به دستور خداوند در پی آن بودند، اصلاح تمایلات درونی انسان بود. خداوند این اقدام را تزکیه (پاکنهاد شدن) نامیده است. تزکیه یکی از اهداف اصلی دین به حساب میآید.
در این نکته شکی نیست که هر کاری از انسان سر میزند، دارای انگیزه است. یعنی تمایلی در شخص شکل گرفته و بعد براساس آن اقدام به کاری کرده است. گاهی این تمایل با علم و عقل قرین میشود و نارساییهای آن از بین میرود و گاهی نیز از علم و دانش بیبهره میماند و در نتیجه موجب انحراف شخص میشود. یکی از مهمترین کارهایی که پیامبران به دستور خداوند در پی آن بودند، اصلاح تمایلات درونی انسان بود. خداوند این اقدام را تزکیه (پاکنهاد شدن) نامیده است. تزکیه یکی از اهداف اصلی دین به حساب میآید. وَ الشَّمْسِ وَ ضحُاهَا. وَ الْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا. وَ النهَّارِ إِذَا جَلَّاهَا. وَ الَّیلِ إِذَا یغْشَاهَا. وَ السَّمَاءِ وَ مَا بَنَاهَا. وَ الْأَرْضِ وَ مَا طحَاهَا. وَ نَفْسٍ وَ مَا سَواهَا. فَأَلهْمَهَا فجُورَهَا وَ تَقْوَاهَا. قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکاهَا. وَ قَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا. سوگند به آفتاب و روشنیاش به هنگام چاشت و سوگند به ماه چون از پی آن برآید و سوگند به روز چون گیتی را روشن کند و سوگند به شب چون فرو پوشدش و سوگند به آسمان و آنکه آن را برآورده و سوگند به زمین و آنکه آن را بگسترده و سوگند به نفس و آنکه نیکویش بیافریده، سپس بدیها و پرهیزگاریهایش را به او الهام کرده، که: هر که در پاکی آن کوشید رستگار شد و هر که در پلیدیاش فرو پوشید نومید شد. (سوره شمس، آیات 10- 1) در آیات بالا، خداوند نفس را محل انگیزش تمایلات خوب و بد اعلام کرده است. در قرآن به بعضی تمایلات انسان اشاره شده و گاهی هم مورد تحلیل قرار گرفته است. به نظر میرسد خداوند همه شرایط را برای انسان فراهم کرده تا وی با جهاد و تلاش بیوقفه از گردنه تمایلات درونی به سلامتی بگذرد و سرفراز بیرون آید تا بتواند از زندگی خوبی با همنوعانش در زمین برخوردار شده و در این دنیا به استخلاف و در جهان آخرت به بهشت برین دست یابد. خداوند در قرآن به شاکله اشاره کرده و گفته است: قُلْ کلٌّ یعْمَلُ عَلَی شَاکلَتِهِ فَرَبُّکمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَی سَبِیلا. بگو: هرکسی طبق روش (و خلق و خوی) خود عمل میکند؛ و پروردگارتان کسانی را که راهشان نیکوتر است، بهتر میشناسد. (اسراء، آیه 84) شاکله به معنای ساختار وجودی شخص است. در این ساختار خصلتهای خوب و بد شخص که با تربیت او جان گرفته و پرورش یافته، به عنوان شخصیت غالب وی، ساختار وجودی او را به نمایش میگذارد. حال اگر انسان بتواند انگیزههای خود را سامان داده و تضادهای درونی خویش را حل کند، به آرامش روحی و روانی میرسد و شاکله معتدلی مییابد. شخص معتدل اگر وارد جامعه شود، تاثیرگذار خواهد بود و کمتر ممکن است به انحراف کشیده شود. در قرآن تاکید شده شیطان که وظیفه وسوسه انسان را بر عهده دارد، تسلطی بر بندگان خداوند ندارد. یعنی بر کسانی که به مقام رفیع عبداللهی میرسند. ان عِبَادِی لَیسَ لَک عَلَیهْمْ سُلْطَنٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَک مِنَ الْغَاوِینَ. تو را بر بندگان من تسلطی نیست، مگر بر آن گمراهانی که تو را پیروی کنند. (حجر، آیه 42) ان عِبَادِی لَیسَ لَک عَلَیهِمْ سُلْطَانٌ وَ کفَی بِرَبِّک وَکیلا. تو را بر بندگان من هیچ تسلطی نباشد و پروردگار تو برای نگهبانیشان کافی است. (اسراء، آیه 65) فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْءَانَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیم. إِنَّهُ لَیسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلیالَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَلی رَبِّهِمْ یتَوَکلُونَ. إِنَّمَا سُلْطَنُهُ عَلی الَّذِینَ یتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِینَ هُم بِهِ مُشْرِکونَ. و چون قرآن بخوانی، از شیطان رجیم به خدا پناه ببر. شیطان را بر کسانی که ایمان آوردهاند و بر خدا توکل میکنند تسلطی نیست. تسلط او تنها بر کسانی است که دوستش میدارند و به خدا شرک میآورند. (نحل، آیات 100- 98) اگر انسان به تزکیه بپردازد و تمایلات درونی خود را تربیت کند، عقیده مستحکمی پیدا کرده و به شخصی تبدیل میشود که دارای انگیزه بسیار قوی است. چنین شخصی بااراده شده و میتواند در راه صحیح قدم بردارد و در جامعه نیز نقش بسیار مثبتی ایفا کند. خداوند هم بر ایمان وی میافزاید: وَ یزِیدُ اللَّهُ الَّذِینَ اهْتَدَوْاْ هُدی. و خدا بر هدایت آنان که هدایت یافتهاند، خواهد افزود. (مریم، آیه 76) اما اگر تمایلات درونی پالایش، تربیت و اصلاح نشود، دل و قلب صاحبش را مریض میکند و راه اصلاح را بر او میبندد، به گونهای که از دریافت عادیترین پیامهای انسانی عاجز میشود. خداوند در آیات شش تا 20 سوره بقره این اشخاص مریض را توصیف میکند و در علتیابی مشکل آنها میگوید: فی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضا وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمُ بِمَا کاَنُواْ یکذِبُونَ. در دلهاشان مرضی است و خدا نیز بر مرضشان بیفزوده است و به کیفر دروغی که گفتهاند برایشان عذابی است دردآور. (بقره، آیه 10) اگر این اشخاص به درمان خود اقدام نکنند، مرضشان رو به وخامت خواهد گذاشت: وَ أَمَّا الَّذِینَ فی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَتهْمْ رِجْسا إِلی رِجْسِهِمْ وَ مَاتُواْ وَ هُمْ کفِرُون. اما آنان که در دلهایشان مرضی است، جز انکاری بر انکارشان نیفزود و همچنان کافر بمُردند. (توبه، آیه 125) خداوند کافران و منافقان را از جمله اشخاص مریضی میداند که مرتبا بر مرضشان افزوده میشود. بعضی تمایلات منفی و مثبت انسان که در قرآن به آنها اشاره شده، به قرار زیر است: هواپرستی: و لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لکنَّهُ أَخْلَدَ إِلَی الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ. اگر خواسته بودیم به سبب آن علم که به او داده بودیم رفعتش میبخشیدیم، ولی او در زمین بماند و از پی هوای خویش رفت. (اعراف، آیه 176) وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ کانَ أَمْرُهُ فُرُطا. و از آنکه دلش را از ذکر خود بیخبر ساختهایم و از پی هوای نفس خود میرود و در کارهایش اسراف میورزد، پیروی مکن. (کهف، آیه 28) أَ رأَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ أَ فَأَنْتَ تَکونُ عَلَیهِ وَکیلا. آیا آن کس را که هوای نفس را به خدایی گرفته بود، دیدی؟ آیا تو ضامن او هستی؟ (فرقان، آیه 43) فَإِنْ لَمْ یسْتَجیبُوا لَک فَاعْلَمْ أَنَّما یتَّبِعُونَ أَهْواءَهُمْ وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ بِغَیرِ هُدی مِنَ اللَّهِ أن اللَّهَ لا یهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ. پس اگر اجابتت نکردند، بدان که از پی هوای نفس خویش میروند و کیست گمراهتر از آن کس که بیآنکه راهنمایی از خدا خواهد، از پی هوای نفس خویش رود؟ زیرا خدا مردم ستمکاره را هدایت نمیکند. (قصص، آیه 50) أ فَرَأَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلی عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلی سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلی بَصَرِهِ غِشاوَه فَمَنْ یهْدیهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلا تَذَکرُونَ. آیا آن کس را که هوسش را چون خدای خود گرفت و خدا از روی علم گمراهش کرد و بر گوش و دلش مُهر نهاد و بر دیدگانش پرده افکند، دیدهای؟ اگر خدا هدایت نکند چه کسی او را هدایت خواهد کرد؟ چرا پند نمیگیرید؟ (جاثیه، آیه 23) بُخل: بخیل به کسی گفته میشود که از بخشش و خرج مال، خودداری میکند و به قول معروف، دست و دلباز نیست. الَّذِینَ یبْخَلُونَ وَ یأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَ یکتُمُونَ مَا ءَاتَئهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَ أَعْتَدْنَا لِلْکفِرِینَ عَذَابا مُّهِینا. آنان که بخل میورزند و مردم را به بخل وامیدارند و مالی را که خدا به آنها داده است پنهان میکنند. و ما برای کافران عذابی خوارکننده مهیا ساختهایم. (نساء، آیه 37) بخل درجات مختلفی دارد. شُح: به معنای بُخل شدید و ناشی از دلبستگی بسیار به مال و در نتیجه آزمندی است. وَ الَّذینَ تَبَوَّوا الدَّارَ وَ الْإیمانَ مِنْ قَبْلِهِمْ یحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَیهِمْ وَ لا یجِدُونَ فی صُدُورِهِمْ حاجَه مِمَّا أُوتُوا وَ یوثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ به هم خَصاصَه وَ مَنْ یوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِک هُمُ الْمُفْلِحُونَ. و کسانی که پیش از آمدن مهاجران در دیار خود بودهاند و ایمان آوردهاند، آنهایی را که به سویشان مهاجرت کردهاند دوست میدارند. و از آنچه مهاجران را داده میشود در دل احساس حسد نمیکنند و دیگران را بر خویش ترجیح میدهند هرچند خود نیازمند باشند. و آنان که از بخل خویش در امان مانده باشند، رستگارانند. (حشر، آیه 9) فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ اسْمَعُوا وَ أَطیعُوا وَ أَنْفِقُوا خَیرا لِأَنْفُسِکمْ وَ مَنْ یوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِک هُمُ الْمُفْلِحُونَ. تا توانید از خدا بترسید و گوش فرا دارید و اطاعت کنید و به سود خود از مالتان انفاق کنید. و آنان که از حرص نفس خویش در امان ماندهاند رستگارند. (تغابن، آیه 16) خودنمایی و ریاکاری: إنّ الْمُنَافِقِینَ یخُادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خَادِعُهُمْ وَ إِذَا قَامُواْ إِلی الصَّلَوه قَامُواْ کسَالی یرَاءُونَ النَّاسَ وَ لَا یذْکرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِیلا. منافقان خدا را فریب میدهند و حال آنکه خدا آنها را فریب میدهد. و چون به نماز برخیزند با اکراه و کاهلی برخیزند و برای خودنمایی نماز کنند و در نماز- جز اندکی- خدای را یاد نکنند. (نساء، آیه 142) یاایهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِکم بِالْمَنِّ وَ الْأَذَی کاَلَّذِی ینفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَ لَا یومِنُ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الاَخِرِ فَمَثَلُهُ کمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَیهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَکهُ صَلْدا لَّا یقْدِرُونَ عَلی شیْءٍ مِّمَّا کسَبُواْ وَ اللَّهُ لَا یهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ. ای کسانی که ایمان آوردهاید، همانند آن کس که اموال خود را از روی ریا و خودنمایی انفاق میکند و به خدا و روز قیامت ایمان ندارد، صدقههای خویش را به منت نهادن و آزاررسانیدن باطل مکنید. مثَل او مثَل سنگ صافی است که روی آن خاک نشسته باشد. به ناگاه بارانی تند فرو بارد و آن سنگ را همچنان کشتناپذیر باقی گذارد. چنین کسان از آنچه کردهاند سودی نمیبرند، که خدا کافران را هدایت نمیکند. (بقره، آیه 264) وَ الَّذِینَ ینفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاءَ النَّاسِ وَ لَا یومِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَا بِالْیوْمِ الاَخِرِ وَ مَن یکنِ الشَّیطَانُ لَهُ قَرِینا فَسَاءَ قَرِینا. و نیز کسانی را که اموال خویش را برای خودنمایی انفاق میکنند و به خدا و روز قیامت ایمان نمیآورند. و هر که شیطان قرین او باشد، قرینی بد دارد. (نساء، آیه 38) وَ لَا تَکونُواْ کاَلَّذِینَ خَرَجُواْ مِن دِیارِهِم بَطَرا وَ رِئَاءَ النَّاسِ وَ یصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ وَ اللَّهُ بِمَا یعْمَلُونَ محُیطٌ. همانند آن کسان مباشید که سرمست غرور و برای خودنمایی از دیار خویش بیرون آمدند و دیگران را از راه خدا بازداشتند. و خدا به هر کاری که میکنند احاطه دارد. (انفال، آیه 47) در قرآن با ریاکاری به شدت برخورد شده است. در سوره ماعون خداوند میفرماید: فَوَیلٌ لِّلْمُصَلِّینَ. الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتهِمْ سَاهُونَ. الَّذِینَ هُمْ یرَاءُونَ. وَ یمْنَعُونَ الْمَاعُونَ. وای بر نمازگزارانی که در نمازشان سستی به خرج میدهند و ریاکاری و خودنمایی میکنند و مانع برآورده شدن نیازهای مردم میشوند. (ماعون، آیات 7- 4) از این آیه مستفاد میشود که ریاکاری سبب مشکلات دیگری برای انسان و جامعه میشود. غرور و سرمستی، باعث میشود شخص از واقعگرایی دور شده و خود را بیش از آنچه هست، بپندارد. وَ کمْ أَهْلَکنَا مِن قَرْیه بَطِرَتْ مَعِیشَتَهَا فَتِلْک مَسَاکنُهُمْ لَمْ تُسْکن مِّن بَعْدِهِمْ إِلَّا قَلِیلا وَ کنَّا نحَنُ الْوَارِثِینَ. چهبسا مردم قریهای را هلاک ساختیم که از زندگی خویش دچار سرمستی شده بودند و این خانههای آنهاست که بعد از آنها، جز اندکزمانی کس در آنها سکنی نگرفت و ما وارث آنان بودیم. (قصص، آیه 58) وَ لَا تَکونُواْ کاَلَّذِینَ خَرَجُواْ مِن دِیارِهِم بَطَرا وَ رِئَاءَ النَّاسِ وَ یصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ وَ اللَّهُ بِمَا یعْمَلُونَ محُیطٌ. همانند آن کسان مباشید که سرمست غرور و برای خودنمایی از دیار خویش بیرون آمدند و دیگران را از راه خدا بازداشتند. و خدا به هر کاری که میکنند احاطه دارد. (انفال، آیه 47) حسادت: شخص حسود چشم دیدن پیشرفت دیگران را ندارد. وَدَّ کثیرٌ مِنْ أَهْلِ الْکتابِ لَوْ یرُدُّونَکمْ مِنْ بَعْدِ إیمانِکمْ کفَّارا حَسَدا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَینَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّی یأْتِی اللَّهُ بِأَمْرِهِ أن اللَّهَ عَلی کلِّ شَیءٍ قَدیرٌ. بسیاری از اهل کتاب با آنکه حقیقت بر آنها آشکار شده، از روی حسد، دوست دارند شما را پس از ایمانآوردنتان به کفر بازگردانند. عفو و گذشت کنید، تا خدا فرمانش را بیاورد، که او بر هر کاری تواناست. (بقره، آیه 109) قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ. مِن شَرِّ مَا خَلَقَ. وَ مِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ. وَ مِن شَرِّ النَّفَّثَاتِ فی الْعُقَدِ. وَ مِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ. بگو: به پروردگار صبحگاه پناه میبرم، از شر آنچه بیافریده است و از شر شب چون درآید و از شر جادوگرانی که در گرهها افسون میدمند، از شر حسود چون رشک میورزد. (سوره فلق) قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ. مَلِک النَّاسِ. إِلَهِ النَّاسِ. مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الخْنَّاسِ. الَّذِی یوَسْوِسُ فی صُدُورِ النَّاسِ. مِنَ الْجِنَّه وَ النَّاسِ. بگو: به پروردگار مردم پناه میبرم، فرمانروای مردم، خدای مردم، از شر وسوسه وسوسهگر نهانی، آنکه در دلهای مردم وسوسه میکند، خواه از جنیان باشد یا از آدمیان. (سوره ناس) شهوتپرستی: به معنای دوست داشتن بیش از حد چیزی است، دلبستگی شدید به چیزی باعث کاهش علاقه انسان به چیزهای دیگر میشود. زُینَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَ الْبَنِینَ وَ الْقَنَاطِیرِ الْمُقَنطَرَه مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّه وَ الْخَیلِ الْمُسَوَّمَه وَ الْأَنْعَمِ وَ الْحَرْثِ ذَالِک مَتَعُ الْحَیوه الدُّنْیا وَ اللَّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَاب. در چشم مردم آرایش یافته است، عشق به امیال نفسانی و دوست داشتن زنان و فرزندان و همیانهای زر و سیم و اسبان داغ برنهاده و چارپایان و زراعت. همه اینها متاع زندگی اینجهانی هستند، در حالی که بازگشتن خوب نزد خداست. (آل عمران، آیه 14) در آیه بالا خداوند زن و فرزنددوستی، علاقه به طلا و نقره، مرکب و مزرعه را به عنوان نمونههایی نام میبرد که انسان به آنها علاقه وافر و بیش از حد نشان میدهد، زیرا موارد یادشده، از نمادها و مظاهر دنیا هستند. موارد یادشده عمومی است و هرکسی در زندگی خود، کم و بیش آنها را تجربه کرده است. اگر کسی موفق شود این خواستهها را متعادل بکند، زندگی آرام و بسامانی خواهد داشت. دنیاپرستی: کلاَّ بَلْ تُحِبُّونَ الْعاجِلَه. آری، شما این جهان زودگذر را دوست میدارید. (قیامه، آیه 20) ان هَولَاءِ یحُبُّونَ الْعَاجِلَه وَ یذَرُونَ وَرَاءَهُمْ یوْما ثَقِیلا. اینان این دنیای زودگذر را دوست دارند و آن روز دشوار را پس پشت میافکنند. (انسان، آیه 27) مالپرستی و تُحِبُّونَ الْمالَ حُبّا جَمّا. و مال را فراوان دوست دارید. (فجر، آیه 20) تکبر: از صفات مذمومی است که خداوند آن را نهی کرده و در قرآن فرموده که انسانهای شایسته (عبادالرحمان) کسانی هستند که در زمین با تکبر راه نمیروند. أَصْرِفُ عَنْ آیاتِی الَّذِینَ یتَکبَّرُونَ فیالارض بِغَیرِ الْحَقِّ وَإِن یرَوْاْ کلَّ آیه لاَّ یومِنُواْ بِهَا وَإِن یرَوْاْ سَبِیلَ الرُّشْدِ لاَ یتَّخِذُوهُ سَبِیلا وَإِن یرَوْاْ سَبِیلَ الْغَی یتَّخِذُوهُ سَبِیلا ذَلِک بِأَنَّهُمْ کذَّبُواْ بِآیاتِنَا وَکانُواْ عَنْهَا غَافِلِینَ. بهزودی کسانی را که روی زمین بهناحق تکبر میورزند، از (ایمان به) آیات خود، منصرف میسازم! آنها چنانند که اگر هر آیه و نشانهای را ببینند، به آن ایمان نمیآورند؛ اگر راه هدایت را ببینند، آن را راه خود انتخاب نمیکنند؛ و اگر طریق گمراهی را ببینند، آن را راه خود انتخاب میکنند! (همه اینها) بهخاطر آن است که آیات ما را تکذیب کردند و از آن غافل بودند! (اعراف، آیه 146) خشوع نقطه مقابل تکبر است. قَدْ أَفْلَحَ الْمُومِنُونَ. الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ. مومنان رستگار شدند. آنها که در نمازشان خشوع دارند. (مومنون، آیات 2- 1) خداوند در آیات مختلفی آنانی را که در برابر خداوند خاشع هستند، ستوده است: وَ ان مِنْ أَهْلِ الْکتابِ لَمَنْ یومِنُ بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیکمْ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیهِمْ خاشِعینَ لِلَّهِ لا یشْتَرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ ثَمَنا قَلیلا أُولئِک لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ ء- أن اللَّهَ سَریعُ الْحِسابِ. بعضی از اهل کتاب به خدا و کتابی که بر شما نازل شده و کتابی که بر خودشان نازل شده است ایمان دارند. مطیع فرمان خدایند. آیات خدا را به بهای اندک نمیفروشند. مزد ایشان نزد پروردگارشان است. هر آینه خدا حسابها را زود خواهد رسید. (آل عمران، آیه 199) کینهورزی باعث انحراف شخص از مسیر درست الهی میشود. وَالَّذِینَ جَاووا مِن بَعْدِهِمْ یقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونَا بِالْإِیمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلّا لِّلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّک رَووفٌ رَّحِیمٌ. (همچنین) کسانی که بعد از آنها [= بعد از مهاجران و انصار] آمدند و میگویند: «پروردگارا! ما و برادرانمان را که در ایمان بر ما پیشی گرفتند بیامرز و در دلهایمان حسد و کینهای نسبت به مومنان قرار مده! پروردگارا، تو مهربان و رحیمی! (حشر، آیه 10) وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لَا نُکلَّفُ نَفْسا إِلَّا وُسْعَهَا أُوْلَئک أَصحْبُ الجْنَّه هُمْ فِیهَا خَلِدُونَ. وَ نَزَعْنَا مَا فی صُدُورِهِم مِّنْ غِل. به هیچکس جز اندازه توانش تکلیف نمیکنیم. آنان که ایمان آوردهاند و کارهای نیکو کردهاند اهل بهشتند و در آنجا جاویدانند. و هرگونه کینهای را از دلشان برمیکنیم. (اعراف، آیات 43- 42) إن الْمُتَّقِینَ فی جَنَّاتٍ وَ عُیونٍ. ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ ءَامِنِینَ. وَ نَزَعْنَا مَا فی صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ إِخْوَانا عَلی سُرُرٍ مُّتَقَبِلِینَ. پرهیزگاران در بهشتها، کنار چشمهسارانند. به سلامت و ایمنی داخل شوید. هر کینهای را از دلشان برکندهایم، همه برادرند، بر تختها روبهروی همند. (حجر، آیات 47- 45) وَ الَّذینَ جاو مِنْ بَعْدِهِمْ یقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذینَ سَبَقُونا بِالْإیمانِ وَ لا تَجْعَلْ فی قُلُوبِنا غِلاّ لِلَّذینَ آمَنُوا رَبَّنا إِنَّک رَوُوفٌ رَحیمٌ. کسانی که از پس ایشان آمدهاند، میگویند:ای پروردگار ما، ما و برادران ما را که پیش از ما ایمان آوردهاند بیامرز و کینه کسانی را که ایمان آوردهاند، در دل ما جای مده.ای پروردگار ما، تو مشفق و مهربان هستی. (حشر، آیه 10) شَنَان: به معنای کینهتوزی و کینهورزی است که باعث دشمنی شدید میشود. خداوند میداند که دارنده این صفت یا خصلت، خشم طرف مقابل را برمیانگیزد و او را وامیدارد تا از قصاص فراتر رود. به همین دلیل برای جلوگیری از چنین عکسالعمل نادرستی به مومنان دستور داده تا خویشتندار بوده و دست به تجاوز نزنند و از اعتدال که لازمه تقوی است، بیرون نروند. وَ لَا یجَرِمَنَّکمْ شَنَانُ قَوْمٍ أن صَدُّوکمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الحْرَامِ آن تَعْتَدُواْ. و دشمنی با قومی که شما را از مسجدالحرام بازداشتند وادارتان نسازد که از حد خویش تجاوز کنید. (مائده، آیه 2) وَ لَا یجْرِمَنَّکمْ شَنَانُ قَوْمٍ عَلی أَلَّا تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَی. دشمنی با گروهی دیگر وادارتان نکند که عدالت نورزید. عدالت ورزید که به تقوی نزدیکتر است. (مائده، آیه 8) ان شَانِئَک هُوَ الْأَبْترَ. که بدخواه تو خود ابتر است. (کوثر، آیه 3) نوعدوستی: نقطه مقابل کینهورزی و مقدمه ایثار است. یعنی شخص به چنان درجهای میرسد که دیگران را دوست میدارد. دوست داشتن خویشتن امری طبیعی است و هرکسی در وهله نخست این کار را میکند. به همین دلیل است که نوعدوستان در جهان شاخص میشوند. خداوند در قرآن گروه انصار را با این صفت ستوده است. نوعدوستی منحصر به قوم خاصی نیست، بعید است کسی باشد که از رابطه صمیمی مهاجران و انصار در صدر اسلام بیخبر بوده یا داستان ماهاتما گاندی، مادر ترزا یا نلسون ماندلا در عصر حاضر را نشنیده باشد. وَ الَّذِینَ تَبَوَّءُو الدَّارَ وَ الْایمَانَ مِن قَبْلِهِمْ یحُبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیهْمْ وَ لَا یجَدُونَ فی صُدُورِهِمْ حَاجَه مِّمَّا أُوتُواْ وَ یوثِرُونَ عَلی أَنفُسِهِمْ وَ لَوْ کاَنَ به هم خَصَاصَه وَ مَن یوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئک هُمُ الْمُفْلِحُون. و کسانی که پیش از آمدن مهاجران در دیار خود بودهاند و ایمان آوردهاند، آنهایی را که به سویشان مهاجرت کردهاند دوست میدارند. و از آنچه مهاجران را داده میشود در دل احساس حسد نمیکنند و دیگران را بر خویش ترجیح میدهند هرچند خود نیازمند باشند. و آنان که از بخل خویش در امان مانده باشند رستگارانند. (حشر، آیه 9) وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فی سَبیلِ اللَّهِ وَ الَّذینَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِک هُمُ الْمُومِنُونَ حَقّا لَهُمْ مَغْفِرَه وَ رِزْقٌ کریمٌ. آنان که ایمان آوردهاند و مهاجرت کردهاند و در راه خدا جهاد کردهاند و آنان که جایشان دادهاند و یاریشان کردهاند، به حقیقت مومنانند، آمرزش و روزی نیکو از آن آنهاست. (انفال، آیه 74)
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید