1392/6/6 ۱۰:۳۵
درباره باستانشناسان، مورخان و معمارانی که در دو سده گذشته بهویژه در دورههای قاجار و پهلوی نخست در ایران به کار کاوش و حفاری باستانشناسی و مطالعه در زمینه آثار تاریخی فرهنگ و تمدن این سرزمین کهن مشغول بودهاند، تاکنون سخنان بسیاری رفته است.
1 درباره باستانشناسان، مورخان و معمارانی که در دو سده گذشته بهویژه در دورههای قاجار و پهلوی نخست در ایران به کار کاوش و حفاری باستانشناسی و مطالعه در زمینه آثار تاریخی فرهنگ و تمدن این سرزمین کهن مشغول بودهاند، تاکنون سخنان بسیاری رفته است. زیاد شنیدهایم که گفتهاند حضور پررنگ آثار ایران که امروزه در موزههای بزرگ جهان میبینیم، دستاورد مهم حضور اینها در دورههای یادشده در ایران است؛ غارت میراث فرهنگی ایران، دستاندازی بر محوطههای باستانی و خروج آثار کهن از ایران و جابهجایی آنها به کشورهایی که امروز میزبان آنهاهستند، مهمترین تصویری است که از حضور این باستانشناسان و مورخان خارجی در ایران به جای مانده است؛ تصویری که در دهههای اخیر، خوشایند خیلیها بوده و کوشیدهاند آن را پررنگتر از همیشه جلوه دهند و بهویژه بر افکار عمومی مسلط سازند. در برابر این تلاش، البته جریانی هم، کمرنگ و بیشتر در حوزه اهل علم، وجود دارد که بر دستاوردهای علمی این حضور پامیفشارد. استناد اینها هم حجم فراوانی از کتابها و انتشاراتی است که از کوشش آن باستانشناسان بر جای مانده است. در برابر نگاه غارتگری، «شیفتگی علمی»، دیگر تصویری است که از تلاشهای باستانشناسان خارجی در سدههای گذشته بر جای مانده است. آنچه از اسناد، دستنوشتهها و نامههای تاریخی این باستانشناسان به مقامات دولتی ایران در دورههای قاجار و پهلوی اول به دست ما رسیده است، بیانگر شیفتگی آنان نسبت به آثار و یادگارهای به جای مانده تمدنی است که آنان را واداشته است بار سفر بربندند، به سرزمین ایران بیایند، با کمترین امکانات به بازخوانی نشانههای تمدنی بپردازند که بخش مهمی از تاریخ دنیای باستان را در خود جای داده است.
2 کوشش باستانشناسان خارجی در ایران، معمولا با نگاه سفید یا سیاه ارزیابی شده است. آنان یا غارتگرانی بودهاند که به هوای انباشتن موزهها و گنجینههای تاریخی کشورشان به سرزمینی چون ایران آمدهاند؛ آمدهاند که بکاوند و بیرون بیاورند و با خود، به هر وسیله حتی با تخریب آثار ببرند، یا دانشمندانی در شمار میآمدهاند که عشق و شیفتگی به این سرزمین باستانی و کهن راهنمایشان بوده است. نگاه میانهای، کمتر دیده شده است؛ نگاهی که هم کوششهای علمی باستانشناسان خارجی در ایران را ببیند، هم آسیبی که از حضور بعضیشان به آثار تاریخی این سرزمین کهن رسیده است. واقعیت آن است که در میان این لژیونی که در سدههای 18 و 19 میلادی، همزمان با دورههای قاجار و پهلوی اول، به ایران آمدند، هم شیفتگانی بودند که در بدترین شرایط، فقط در پی روشن کردن نقاط کور باستانشناسی ایران و تمدن شرق باستان برآمده بودند، هم ماجراجویانی که بدشان نمیآمد در کنار کاوشهای علمی، رهاوردی نیز با خود به کشورشان بازگردانند. همانگونه که امروزه موزههای بزرگ دنیا با حضور آثاری شگرف از تمدن ایران، از پسِ فعالیت بعضی از اینها برای بردن آثار به کشور خود، رونق یافتهاند، بسیاری از دانستههای ما از تمدن باستان در قلمروی پهناور ایران باستان، وامدار کوشش همینهاست.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید