1392/6/3 ۰۹:۵۳
فهيمه پناهآذر : «هادي قضات» متولد تهران است، موسيقي را از زمان كودكي با نواختن ويلن سل آغاز كرده است، 12 سال پيش براي تحصيل به اتريش رفت، او در حال حاضر فارغالتحصيل دانشگاه موسيقي و هنرهاي زيباي شهر گراتس اتريش بوده، به گفته خودش در اين كشور در رشته آواز كلاسيك درس خوانده است
فهيمه پناهآذر : «هادي قضات» متولد تهران است، موسيقي را از زمان كودكي با نواختن ويلن سل آغاز كرده است، 12 سال پيش براي تحصيل به اتريش رفت، او در حال حاضر فارغالتحصيل دانشگاه موسيقي و هنرهاي زيباي شهر گراتس اتريش بوده، به گفته خودش در اين كشور در رشته آواز كلاسيك درس خوانده است. وي با گرفتن بورسيه وارد استوديوي اپراي دانشگاه خود شد و سپس دورههاي آموزشي را در ايتاليا گذراند اما به درخواست دانشگاهش در گراتس به اتريش بازگشت و در نقشهاي مختلف روي صحنه خواند. او در حال حاضر دانشجوي فوق ليسانس اپرا در وين است. قضات اپراي كمدي «جياني اسكيچي» اثر «جياكومو پوچيني» را روي صحنه دارد و اين اپرا تئاتر توسط «آنسامبل اپراي تهران» به سرپرستي او در تالار وحدت اجرا ميشود.اين اپرا علاوه بر اجرايي كه در سال گذشته داشت، در بخش رقابتي آوازي بيست و هفتمين جشنواره موسيقي فجر سال گذشته نيز اجرا داشت، اين اثر درباره داستان پيرمردي به نام «دوناتي» است كه از يك خانواده اشرافي ميميرد. ميراثخوارها در دل از اين مرگ شادمانند، اما در شهرهاي اطراف شايع شده كه «دوناتي» پيش از مرگ همه اموال خود را به خيريه بخشيده است. جستوجو براي يافتن وصيتنامه توسط اقوام آغاز ميشود و... گروه «آنسامبل» از خوانندههاي ايراني، كه در داخل و خارج ايران مشغول به تحصيل يا كار هستند تشكيل شده است.تاكنون در ايران اپراهاي عروسكي بهروز غريبپور اجرا شده و اين اپرا براي اولين بار توسط خواننده و بازيگران درصحنه تئاتر اجرا ميشود.
اپراي تئاتر «جياني اسكيكي» از كجا شكل گرفت و چطور شد كه تصميم به اجراي آن در ايران گرفتيد؟ اپراي «جياني اسكيكي» اولين اپرايي بود كه در دوران كودكيام شنيدم، بعد از اقامتم در اتريش هميشه به فكر احياي اين اپرا در ايران بودم تا اينكه در سال 1386 توسط آقاي علي رهبري، در يكي از سمفونيهاي بتهوون به عنوان سوليست حضور داشتم كه اين اجرا با استقبال بسيار خوبي از سوي مخاطبان مواجه شد كه البته بعد از اين اجرا بود كه حضور من در ايران ادامه پيدا كرد و تاكنون نيز ادامه دارد. اجراي سمفوني پياپي تمديد شد و از آنجا كه سمفوني بتهوون تنها سمفوني كرال و همراه با آواز اين آهنگساز است كمبود اين هنر در ايران براي من ملموستر و تعهدم نسبت به اين هنر موسيقي جديدتر شد. مدتي كه از اتريش به ايران براي اجرا يا برگزاري كارگاههاي آموزشي سفر ميكردم به من ثابت شد كه جاي خالي آواز كلاسيك در ايران به شدت احساس ميشود به همين جهت از آن زمان دوست داشتم كاري در ايران اجرا شود كه بتواند به سهم خود جاي خالي موسيقي كلاسيك ايراني در موسيقي كشورمان را پر كند كه خوشبختانه با برنامهريزيهايي كه انجام دادم به اين نتيجه رسيدم كه اپراي «جياني اسكيچي» اثر پوچيني را در ايران اجرا كنم.
آيا كار كردن اين اپرا در ايران با توجه به اينكه سابقه اجراي اپرا بسيار نادر است، ريسك نبود و البته به نظر نميآيد اجراي اپرا كار سادهاي باشد؟ انتخاب قطعه اسكيچي اثر پوچيني با شرايط و امكاناتي كه در تهران براي اپرا وجود دارد، كار سادهاي نبود. از يكسو برايم خيلي سخت بود كه چه اپرايي را انتخاب كنم كه در ايران به مشكل برنخورد. از سوي ديگر به دليل اينكه 12 سال در ايران نبودم هيچ آشنايياي درباره بودجه، اركستر، خواننده و لباس و صدا نداشتم؛ به همين دليل تصميم گرفتم كه اپراي كوتاهي را انتخاب كنم. اين اپرا نزديك به يك ساعت است. با اين حال كار كردن درباره هر اپرايي ميتوانست توام با ريسك باشد ولي من با مطالعه درباره شرايط و فضا در ايران احتمال اشتباه خودم را به حداقل رساندم.
با توجه به تجربهاي كه در اجراي اپرا در ايران داشتيد، به نظرتان اپرا در ايران تا چه اندازه شناخته شده است؟ با توجه به گذشته اپرا در كشورمان اين هنر ميتوانست خيلي بهتر از اين مورد شناخت مردم و خود هنرمندان قرار بگيرد اما من شاهد سوء استفاده از اين هنر بودم كه تا حدي آرامش من را به هم ميزند، به نظرم براي شروع هنوز هم دير نشده، به هر حال يك نفر بايد اين كار را شروع ميكرد و اپرا را به ايران بازميگرداند.
با توجه به علاقهاي كه در اجراي اپرا داريد چرا اپراي ايراني اجرا نكرديد؟ متاسفانه من غير از اپراي آقاي «لوريس چكناواريان» خيلي اپراي ايراني نميشناسم، ولي دوست دارم كه اپراي ايراني اجرا كنم. اگر اين كار را خوب به مقصد برسانم دوست دارم يك كار فارسي اجرا كنم. بعد از آن هم يك كار با سازهاي ايراني در مقامهاي موسيقي ايراني اجرا خواهم كرد.
در پايتخت تنها سالن نسبتا مناسب براي اجراي يك اپرا، تالار وحدت است البته براي اپراي عروسكي آقاي غريبپور تالار فردوسي را احيا كردند، تا چه اندازه درباره تالار به مشكل برخورديد؟ بازيگران را چگونه انتخاب كرديد؟ درباره بازيگران بايد بگويم، اين هنر به علت مهجور بودنش به يك هنر آنتيك تبديل شده است كه داشتن آن براي علاقهمندان فقط يك رويا و يك خيال است اما استعدادهايي وجود دارد كه قبل از اينكه اين هنر به حرفه تبديل نشود پيدا كردنشان خيلي سخت خواهد بود.
به نظر ميرسد طراحي اين كار نيز برعهده خودتان بوده؟ در ساخت دكور از دكوري آگوستيك استفاده كردهام چنانچه دكور، اتاق خواب شخصيت «دوناتي» در فلورانس را نشان ميدهد كه با توجه به اين موضوع طراحي صورت گرفته است. در طراحي و اجراي دكور اين كار بايد طوري آنرا ميساختم كه صداي خوانندهام هدر نرود. اين اپرا با سبك فعلي براي اولين بار است كه در ايران اجرا ميشود و خواننده روي صحنه بازي ميكند؛ در واقع طراحي گريم و كارگرداني نيز همه بايد در اختيار خواننده باشد.
چرا اپرا را در طول دو اجرايي كه در تالار وحدت داشتيد، به زبان فارسي ترجمه و اجرا نكرديد؟ محتواي داستان براي تماشاگر ايراني اين اپرا كاملا قابل لمس خواهد بود، ضمن اينكه اتفاقات غيرمترقبهاي در بين اجراي اثر ميافتد كه اين اثر براي تماشاگر ملموس است، با اين حال از ترجمه بالانويس استفاده شده اما خودم دوست داشتم كه پاسخگوي تماشاگر با همان زبان ايتاليايي اثر باشم.البته سعي كردم اپرايي را اجرا كنم كه محتواي داستانش از فرهنگ ايران خيلي دور نباشد و چنين داستاني ممكن است در هر خانوادهاي و هر قشري اتفاق بيفتد.
هميشه در اجراي تئاتر دغدغه اسپانسر وجود دارد چه برسد به اجراي اپرا تئاتر، آيا براي اجراي اين كار اسپانسر خصوصي وجود داشت، به نظر شما داشتن حامي خصوصي چقدر ميتواند كمك كند؟ همه جاي دنيا اپراخانهها از سوي دولت يا شهرداري حمايت ميشوند و مديران و هنرمندان فقط به برنامهريزي و كيفيت كار ميپردازند و دغدغه مالي براي آنها وجود ندارد. در مقايسه با اجراي اپراي جياني اسكيچي كه بيشتر سرمايهگذاريها شخصي بوده تا اينكه شركت DHL به ما پيوست. ببينيد بحث اصلي در اپرا، موسيقي است. اميدوارم با حل شدن بسياري از مشكلات و حمايتهاي دولتي درخصوص اجراي چنين آثاري نگراني و دغدغهاي نداشته باشيم.
حضور خواننده زن در اپرا در ايران با توجه به غيبت 35 ساله اپرا را چگونه ميبينيد؟ دلايل اين غيبت را متوجه نشدم، بهطور حتم يك اپرا بدون خواننده زن غيرممكن است و من از اين بابت كه در كنار همكاران خواننده زن ميايستم و آواز ميخوانم بسيار خوشحالم و اميدوارم اين موضوع به حركت موفق خودش ادامه دهد.
ارزيابي شما نسبت به حضور تماشاگران و استقبال آنها چگونه است؟ حسي كه بين تماشاگران و بازيگران اپرا وجود دارد خيلي نزديك و قابل لمس است و همراه با يك نوع دلتنگي براي هر دو طرف؛ چرا كه اين اپرا وابستگي ميآورد.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید