پيمان چند جانبه با حقوق ملت / عمادالدين باقي

1392/5/30 ۱۰:۰۳

 پيمان چند جانبه با حقوق ملت / عمادالدين باقي

سخنان روحاني در مراسم تنفيذ، تعهدي را براي همه نظام در برابر همه مردم ايجاد كرد، كه ضامن تعهدات قانوني بود.شبيه همين سخنان در مراسم تحليف هم تكرار شد.

 

 

 برخيز تا به عهد امانت وفا كنيم
 تقصيرهاي رفته به خدمت قضا كنيم   سعدي


سخنان روحاني در مراسم تنفيذ، تعهدي را براي همه نظام در برابر همه مردم ايجاد كرد، كه ضامن تعهدات قانوني بود.شبيه همين سخنان در مراسم تحليف هم تكرار شد. قانون اساسي قانون مادر خوانده شد يعني بايد قوانين عادي موافق آن باشد. از ديگر سو قانون اساسي ميثاق ملت و حكومت است و هر كس آن را نقض كند مصداق تخلف از وفاي به عهد است و خيانت به پيمان بالاترين گناه است. اين تصور شايع بين اربابان قدرت و عوام كه حقوق مندرج در قوانين اساسي و عادي براي مجرمان نيست و براي مثال اگر كسي اقدامي عليه امنيت ملي يا.... انجام داد ديگر نبايد توقع رعايت حقوق داشته باشد و حقوق او ساقط است تصوري از اساس نادرست است زيرا اگر جامعه از اولياء الله تشكيل مي‌شد ديگر نيازي به قانون و محتسب نبود بلكه به‌خاطر وجود افراد عادي و بزهكار و ناقض حقوق ديگران است كه نياز به وضع قانون براي جلوگيري از ستم در حق آنان مي‌افتد. پس بايد بيش از هرچيز نسبت به رعايت قانون و حقوق ملت درباره دگرانديشان و مخالفان و نيز مجرمان حساس بود و ناديده گرفتن حقوق آنان است كه مصداق خيانت در امانت و پيمان شكني است.
همين كه قانون اساسي فصلي مشبع از حقوق ملت دارد براي متعهد بودن كارگزاران حكومت به حقوق ملت كافي است اما علاوه بر اين تعهد در جريان انتخابات، تعهد تازه و مكرري اتفاق مي‌افتد و آن هم اعلام مواضع و برنامه كانديداها و رأي مردم به شعارها و وعده‌هاي آنان است كه پيمان ديگري را به‌وجود مي‌آورد. در انتخابات رياست جمهوري يازدهم روحاني و عارف تنها نامزدهايي بودند كه به‌ندرت از اصطلاح حقوق بشر استفاده كردند و اين يك نوع عقب‌گرد نسبت به فعاليت‌هاي انتخاباتي دوره قبل (سال88) بود كه نامزدها با شفافيت و تاكيد زياد از برنامه‌هاي حقوق بشري و شهروندي سخن گفتند. اهميت آن شفافيت و تاكيد بدين روست كه حقوق بشر داراي جزيياتي است كه راه را بر مصادره كردن رأي مردم به نامزدي كه آن را سرلوحه برنامه‌هاي خويش مي‌سازد مي‌بندد، همان چيزي كه روحاني نگران آن بود و در مراسم تنفيذ گفت: «تفسير چيستي و چرايي مشاركت و رأي مردم، ضرورتي است كه پيش روي سياست‌گذاران، برنامه‌ريزان و مسوولان نظام ما قرار دارد». به دليل همين نقشي كه تصريح بر حقوق بشر و شهروندي دارد برخي مي‌كوشند آن را به ميوه ممنوعه تبديل كنند ولي براي شفافيت تعهدها بايد با كاربرد مداوم حقوق بشر، اين تابوي كاذب را شكست.در عين حال و با وجود نارسايي ياد شده اما دكتر روحاني در تبليغات انتخاباتي‌اش وعده‌هايي داد و سخناني گفت كه مردم به همين دليل به او چنان رایی دادند كه اگر همه نامزدها هم ائتلاف كرده و از يك تن پشتيباني مي‌كردند بازهم روحاني در همان مرحله اول پيروز بود. روحاني با اخذ رأي چشمگير مردم پيمان ديگري را بر ذمه خويش نهاده است. او در مراسم تنفيذ هم هوشمندي به خرج داد و در سخناني كه در اين مراسم ارائه كرد چكيده تمام وعده‌هاي انتخاباتي‌اش را تكرار كرد كه نوعي شرط ضمن عقد بوده و مي‌خواست نشان دهد كه او با اين ديدگاه‌ها و وعده‌ها رأي آورده و دارد تنفيذ مي‌شود و در واقع آنچه رخ مي‌دهد تنفيذ رأي او نيست، تنفيذ برنامه او هم هست و در واقع پيماني با رهبري و پيماني هم با مردم بسته است و نه خودش مجاز به تخلف از آن است نه ديگران. شرط‌هاي ضمن عقد يا برنامه تنفيذ شده روحاني چه بود؟
1 او بر پيام مردم براي تغيير تاكيد كرد:«من با حمايت و پشتوانۀ مردمي پا به ميدان مسووليتي نهاده‌ام كه خواستار تغيير و بهبود معيشت و منزلت خويش هستند».
2 روحاني افزود:«مردمي كه مي‌خواهند بهتر زندگي كنند، مردمي كه مي‌خواهند از فقر، فساد و تبعيض به‌دور باشند. مردمي كه مي‌خواهند حرمت و كرامت داشته باشند، مردمي كه مي‌خواهند در فضاي آزاد معنوي و عقلاني رشد كنند و مردمي كه مي‌خواهند به آينده‌اي مطمئن اميدوار باشند».بنابراين، حق حرمت و كرامت داشتن و در فضاي آزاد زيستن، يكي ديگر از پيمان‌هاي چندجانبه او و مردم و سران و كارگزاران نظام است.
3 روحاني گفت:«جامعه ما به‌ويژه نسل جوان، بايد مدام سازوكارهاي گفت‌وگو، حقِ دانستن و در جريان امور بودن را به‌كار بندد تا در «نخواستن‌ها»ي عقلاني قانع، و بر «خواستن‌ها»ي لازم، ترغيب شود» و متعهد است كه راه گفت‌وگو را و حق دانستن را هموار كند.
4 كاهش شكاف‌هاي اجتماعي، سياسي و فرهنگي، وفاق و همگرايي ملت و منزلت جهاني بيشتر ايران  را متذكر شد.
5 او از تعبير شهروند استفاده كرد. كاربرد تعبير «ملت» و «مردم» در ادبيات ديكتاتورها به وفور يافته مي‌شود به اين دليل كه واژه‌اي پر ابهام و كشدار است و با آن مي‌توان تكثر را رد كرد و مخالفان را ناچيز شمرد و سركوب كرد و از «ملت من» سخن گفت. اما «شهروند» از انسان‌هاي ذي‌حق و داراي حقوق مساوي و صاحب كرامت سخن مي‌گويد. البته كاربرد ملت و مردم بدون پرهيز داشتن از به كارگيري مفهوم شهروندي وجه تمايزي را با گروه فوق ايجاد مي‌كند. روحاني و ديگران نيز بايد از ادبيات شبهه ناك دور شده و زبان حقوقي و مدني را به كار برند.
6 او افكار مختلف با گرايش‌هاي متنوع را به رسميت شناخت و گفت: «همه شهروندان ايراني با آراء و افكار مختلف و با گرايش‌هاي متنوع سياسي، دست به‌كار شدند و اميد و اعتمادي بزرگ در متن نظام، ظهور كرد» پس بايد در عمل، همه اين آفرينندگانِ اميد بزرگ را، منظور كنند.
7 او افزود:«دولت مي‌كوشد كه داشته‌ها و نداشته‌ها و عوامل مساعد و نامساعد پيش رو را با صراحت و صداقت با مردم در ميان بگذارد» و اگر با مردم چنين نباشد و پس از ناكامي‌هاي احتمالي، طبق رويه ديگران بگويد «نگذاشتند» از وي پذيرفته نيست.
8 او از رويكرد تعاملي و سياست‌هاي تعادلي و تمركز بر حاكميت قانون، سخن گفت.
9 از اهميت توجه به رونق اقتصاد و توليد كشور گفت و افزود: جهت‌گيري دولت، نجات اقتصادي ايران، تعامل سازنده با جهان و احياي اخلاق است.
10 او گفت بگذاريم كه شايستگان بر ملت خدمت كنند و سينه‌ها از كينه‌ها پاك شود و اجازه دهيم كه آشتي جاي قهر و دوستي جاي دشمني بنشيند و اسلام با چهره رحماني خود و ايران با چهره عقلاني خود و انقلاب با چهره انساني خود و نظام با چهره عاطفي خود حماسه بيافريند.
11 از فرآيند مردم‌سالاري سخن گفت و البته در هر دوباري كه آن را به كار برد پسوند مناقشه‌برانگيز ديني را بر آن نيفزود چه «مردم‌سالاري»، مردم‌سالاري است و ديني و غير ديني ندارد و افزودن قيدها و پسوندهاي ايدئولوژيك، راه را براي  تفسيرهاي محدود‌كننده و تهي‌كننده مي‌گشايد.
12 او گفت: «اميدوارم كه انديشمندان، محققان و نهادهاي علمي و مدني، دولت را در انجام اين مهم ياري دهند تا مبناي جهت‌گيري‌ها، سياست‌ها و برنامه‌هاي آتي كشور باشد» و متعهد شده است كه نهادهاي علمي و مدني را تقويت و سازوكاري براي استفاده از انديشمندان و محققان تدارك ببيند.
13 او خاطرنشان كرد: مردم در انتخابات شگفتي‌آفريدند. بعد از اين نوبت تكليف ما مسوولان است كه در همه سطوح نظام حقوق و تكاليف مردم را محترم بشماريم. روحاني با بيان اينكه «توانمندي دولت در تقويت پايگاه اجتماعي آن و وفاداري به عهد و پيمان خود به مردم است»، خاطرنشان كرد: لازمه اين پايبندي، صداقت و راستگويي است. ما اساس دينداري را اداي امانت و پايبندي به عهد و پيمان مي‌دانيم. امير مومنان علي(ع) گفته است؛ اصل دينداري امانت و وفاي به عهد است.


و در پايان او از خدا خواست از كبر و غرور و بخل و حسد رها و دورش كند؛ از استبداد رأي، عجله در تصميم‌گيري و تقدم منافع شخصي بر منافع ملي و بستن دهان رقيبان به خداوند پناه مي‌برد.


همه محورهايي كه او در مراسم تنفيذ گفته وعده و پيماني است چندجانبه ميان او با مردم، او با رهبري، كل نظام با رئيس جمهور و با تمام شهروندان. اين فقط روحاني نيست كه بايد برعهد خود باقي باشد. همه كساني كه در مراسم تنفيذ حضور داشتند و همه كساني كه مدعي‌اند نظام سياسي كنوني را قبول دارند و همه كارگزاران سيستم در برابر تمام اين محورها مسوول هستند. كمترين تخطي از اين پيمان از سوي هر كس باشد كشور را به وضعيتي وخيم‌تر از قبل سوق خواهد داد. همه مي‌دانند كه اكثريت مشاركت‌كنندگان در دو روز و بلكه ساعات آخر انتخابات تصميم به رأي دادن گرفتند. نگراني از ميزان مشاركت و عواقب كاهش حضور در پاي صندوق‌هاي رأي چنان بود كه از سوی مقام رهبري اعلام شدکه حتي كساني كه نظام را قبول ندارند به‌خاطر ايران در انتخابات شركت كنند. بنابراين اگر طبق نظريات روان‌شناسي اجتماعي سرخوردگي و محروميت موجب پرخاشگري است، سرخوردگي پس از يك اميد موجب پرخاشگري شديدتر و غيرقابل كنترلي خواهد شد و اين بار ديگر كسي هيچ اميد و تدبيري را باور نخواهد كرد. مردم در 24 خرداد اعتراضات خياباني را به صندوق‌هاي رأي بردند و سخن گفتن با زبان مدني و صندوق را بر تعيين تكليف در خيابان ترجيح دادند تا ايران را از سرنوشتي مشابه سوريه و مصر دور كنند و اين حاكي از درجه‌اي از رشد سياسي بود. مباد كه نااميدي اين روند را معكوس سازد. گروه‌هاي افراطي، آگاهانه يا ناآگاهانه همين اميد را نشانه رفته‌اند.


بي‌مغز بود سر كه نهاديم پيش خلق  
ديگر فروتني به در كبريا كنيم
دارالفنا كراي مرمت نمي‌كند     
بشتاب تا عمارت دارالبقا كنيم
دارالشفاي توبه نبستست در هنوز
تا درد معصيت به تدارك دوا كنيم
چند آيد اين خيال و رود در سراي دل     
تا كي مقام دوست به دشمن رها كنيم
چون برترين مقام ملك دون قدر ماست     
چندين به دست ديو زبوني چرا كنيم
سيم دغل خجالت و بدنامي آورد  
خيز ‌اي حكيم تا طلب كيميا كنيم
بستن قبا به خدمت سالار و شهريار
اميدوارتر كه گنه در عبا كنيم

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: