1392/5/23 ۱۱:۵۱
هادي مشهدي : كتاب در باب زبان و زبانشناسي، با زيرعنوان«شصت گفتار مختصر و مفيد درباره زبان و زبانشناسي»، به همت انتشارات هرمس، چاپ و منتشر شده است. اين كتاب را محمدمهدي مرزي به فارسي برگردانده است. كتاب در باب زبان و زبانشناسي، ضمن طرح پرسشهايي، به مسائلي اساسي در حوزه زبان و زبانشناسي، از جمله ماهيت زبان، ارتباط زبان با كاركرد مغز و تفكر، زمينه اجتماعي زبان، صداهاي زبان، يادگيري و آموزش، زبان در امريكا، كاربردهاي زبان، زبانهاي خاص و خانواده زباني، پاسخ گفته است. اين كتاب، در مركز فرهنگي شهر كتاب، با حضور محمد مهدي مرزي، علي صلحجو، اميد طبيبزاده و علاءالدين طباطبايي نقد و بررسي شد.
فروتني در متن! مرزي، مختصات كلي و مراحل تدوين كتاب در باب زبان و زبانشناسي را تشريح كرد. وي گفت: اين كتاب، از منظري، رشكانگيز است؛ چهبسا متخصصان رشتههاي گوناگون مشتاق باشند نمونهيي از آن را در دسترس داشته باشند تا به دانشجويان خود و علاقهمندان آن رشته معرفي كنند. كتابي شامل همه مفاهيم و تعاريف، درباره يك مبحث و يك رشته علمي. اين كتاب، در حوزه زبان و زبانشناسي از اينگونه است. سرنخي از هر آنچه خوانندگان مشتاق درباره اين مبحث بايد بدانند در اين اثر وجود دارد؛ البته به جز مباحث فني، پيچيده و تخصصي.
كتب عامالمنفعه! علي صلحجو، بر اهميت كتابهايي كه مورد توجه عموم افراد يك جامعه واقع ميشوند، تاكيد و تصريح كرد: واژه عامهپسند را تنها از اين روي به كار ميبرم تا بتوان به مدد آن، كتب صرفا تخصصي را از غير آنها تفكيك كرد. من به اين قسم كتابها علاقهمند هستم و تصور ميكنم بسيار موثر هستند، چراكه تعداد زيادي از افراد جامعه، ميتوانند مخاطب آنها باشند. از وراي اين ديدگاه ميتوان اين دست كتب را به مثابه گذرگاهي پنداشت كه مخاطبان خود را از حيطه متوسط به اوج و مراحل تخصصي گذر ميدهند. اين كتابها ميتوانند عدهيي را در كشف علايق و سلايق خود و پيگيري تخصصي آنها ياري كنند. برخي روشنفكران، به عكس، اين رويكرد را منفي ميپندارند و براي آن فايدهيي مترتب نيستند؛ اما من تصور ميكنم كه فايده اين قسم كتب اگر از كتابهاي تخصصي بيشتر نباشد كمتر هم نيست. وي ادامه داد: آنچه ميگويم به اين معنا نيست كه به فرض نبايد درباره فلسفه قارهيي كتابهايي نوشته شود، آنها هم طرفداراني دارند كه بايد نيازهايشان مرتفع شود، ولي اين سو هم كساني هستند كه به اين دست آثار و مطالبي در اين حد نياز دارند. به اعتقاد من روشنفكران اصيل هيچگاه اين ديدگاه را نفي نميكنند. به عنوان نمونه در گستره سينما ميتوان مهرجويي را در اين دسته جاي داد؛ او هم هامون ميسازد و هم ميهمان مامان؛ اين دو اثر مخاطبان كاملا متفاوتي دارند؛ به اعتقاد من يك روشنفكر اصيل اينگونه به قضايا مينگرد. صرف اينكه مخاطبان اثري وسيعتر است، نميتوان بر كم فايدگي آن تاكيد كرد. صلحجو ساختار كتاب در باب زبان و زبانشناسي را نيز يكي از نقاط مثبت آن ارزيابي كرد و در اينباره گفت: در مرور فهرست اين كتاب، ميتوان همهچيز ديد؛ مخاطب ميتواند يكي از موضوعات را برگزيند، لزومي ندارد همه مقالات به دنبال هم مطالعه شوند. مقالات كوتاه و منسجم هستند. به اعتقاد من در تحقق اين امر نميتوان نقش موثر ويراستاران را ناديده انگاشت.
زبان مادري ارجح از تعصبات قومي! دكتر طبيبزاده به جدالهاي اخير بر سر حفظ گويشها و زبانهاي بومي در مقابل زبان ملي، اشاره كرد، وي پرداختن به اين مساله را حائز اهميت دانست و تصريح كرد: اين دست جدالها به طرح سوالي ميانجامد، مبني بر اينكه آيا پرداختن به زبانهاي محلي، در مباحث روشنفكري محلي از اعراب دارد يا اينكه بايد آنها را رها كرد؟ برخي بر اين عقيدهاند كه بايد اين مباحث را رها كرد تا به تبع، آن زبانها هم رها شوند و سرآخر تنها همان زبان ملي باقي بماند. به اعتقاد من اين رويكردي ناصحيح است. با استناد به مقالهيي از مقالات اين كتاب ميتوان به اين پرسش پاسخ گفت.
تغييرات و وضعيت ايدهآل زبان! طباطبايي نيز بر اهميت انتشار كتبي كلينگر در سطح عمومي تاكيد كرد و آنها را باعث ارتقاي فرهنگ عمومي يك جامعه دانست، وي تصريح كرد: اينگونه آثار علم را دموكراتيزه ميكنند و ارتقاي فرهنگ را سبب ميشوند. اگر افراد يك جامعه تنها به دانشهاي تخصصي در حيطه كار خود، آشنا باشند، جامعه ايشان از حيث علم و تكنولوژي پيشرفتهاي زيادي ميكند، اما از نظر فرهنگي دچار ضعف خواهد شد. در حقيقت عمومي كردن مسائل علمي ميتواند به ارتقاي فرهنگ يك جامعه كمك كند. در حوزه زبانشناسي، قبل از انقلاب، دكتر باطني به اين امر اهتمام داشت و بسيار خوب عمل كرد. بعد از او كسي مباحث زبانشناسي را در سطح عمومي مطرح نكرده است. اين كتاب اين رويكرد را احيا كرده است. تقريبا تمامي پرسشهايي كه افراد غير زبانشناس در ذهن دارند در اين اثر مطرح شده است. وي در ادامه ضمن اشاره به يكي از مباحث كتاب، چگونگي بروز تغييرات در زبان را بررسي و تبيين كرد. وي گفت: برخي بر اين عقيدهاند كه عدم بروز تغيير در زبان فارسي طي هزار سال گذشته، يكي از نقايص آن محسوب ميشود. طرح اين ديدگاه سوالات ديگري را در پي دارد؛ مثل اينكه، آيا به واقع زبان فارسي، طي اين هزار سال تغيير نكرده است؟ به اعتقاد من اينگونه نيست؛ تغييرات زبان فارسي در حوزه واژگان، بسيار وسيع بوده است حال آنكه در دستور خير. زبان فارسي در صد سال گذشته چندين هزار واژه تازه ساخته و وام گرفته است و از آن مهمتر تعداد بسيار زيادي از واژههاي موجود در خود را معناي تازه بخشيده است.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید