بازگشت به جهان اسلام / حسين سليمي(استاد دانشگاه)

1392/5/17 ۱۹:۰۹

بازگشت به جهان اسلام / حسين سليمي(استاد دانشگاه)

بي‌گمان ظرفيت‌هايي در جهان اسلام نهفته است كه بازسازي ارتباط با آن مي‌توان موجب حل بسياري از مشكلات فراروي كشور ما شود. كشورهاي محوري جهان اسلام و متحدان منطقه‌شان، بيش از 300 ميليون نفر جمعيت دارند كه بازاري بزرگ به وسعت 70درصد از اتحاديه اروپا محسوب مي‌شود.

 

چند سالي است كه جهان اسلام و كشورهاي اسلامي - كه هم از نظر فرهنگي و هم از نظر استراتژيك پيوندي عميق با ايران دارند - به منطقه‌اي مغفول در سياست خارجي جمهوري اسلامي بدل شده‌اند.  در حالي كه اتحاد جهان اسلام از آرزوهاي ديرين اسلام‌گرايان ايراني بوده و حمايت از مسلمانان و ارتباط با كشورهاي اسلامي از مباني مصرح در قانون اساسي است، در سال‌هاي گذشته كشورهاي اسلامي به حلقۀ مفقودۀ روابط خارجي ما بدل شدند. از سوريه و حزب‌الله لبنان كه بگذريم رابطۀ ايران با مابقي كشورهاي اسلامي به خصوص كشورهاي محوري جهان اسلام شرايط مناسبي نداشت و با بعضي در سطح تعارفات رسمي سياسي و به برخي از مهم‌ترين كشورهاي اسلامي رو به كدورت گذاشته بود و اين امر سبب شده كه حتي برخلاف آموزه‌هاي سنتي كه دارالاسلام را اولويت نخست روابط خارجي دولت اسلامي محسوب مي‌كرد، كشورهايي در آمريكاي لاتين و شرق آسيا به محورهاي اصلي روابط خارجي ايران بدل شوند. كشورهايي مانند عربستان سعودي، مصر و تركيه كه كشورهاي كليدي در جغرافياي سياسي و فرهنگي جهان اسلام هستند يا با ما رابطه‌اي نداشتند و يا به تدريج به مقابله و رويارويي سياسي با ما كشيده شدند. اين امر روابط ايران را با گروهي ديگر از كشورهاي اسلامي از قطر و امارات گرفته تا يمن و تونس و ليبي تحت تأثير خود قرار داده است.

يكي از نقدهاي جدي كه مي‌توان به سياست خارجي سال‌هاي اخير وارد كرد، فراموش كردن جهان اسلام و كشورهاي محوري اسلامي و روي آوردن به كشورهاي دور و غير اسلامي است كه انديشه و منافع ژئواستراتژيك آنها به ايران گره نخورده بود. جمهوري اسلامي ايران به تدريج از كشورهاي اسلامي دور شد و حتي به سوي تنش با آنها حركت كرد و به جاي آن با برخي كشورهاي فقير آمريكاي لاتين و آفريقا پيوند خورد. در اينكه منافعي بزرگ در گسترش ارتباط ايران با كشورهاي آمريكاي لاتين و آفريقا نهفته است، ترديدي نيست، اما نمي‌بايست انرژي اصلي سياست خارجي ما مصروف تحكيم رابطه با آنان مي‌شد و چيزي براي گسترش پيوند با كشورهاي محوري جهان اسلام باقي نمي‌گذارد. از اين رو مي‌توان به صراحت گفت كه برخلاف انتظار، جهان اسلام حلقۀ مفقودۀ سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران در سال‌هاي گذشته بوده است. حلقه‌اي كه مي‌توانست بسياري از خلأ‌هاي بزرگ را در روابط خارجي ما پر كند و امنيت و منافع ملي ما را به حد اطمينان‌بخشي ارتقا دهد.

بي‌گمان ظرفيت‌هايي در جهان اسلام نهفته است كه بازسازي ارتباط با آن مي‌توان موجب حل بسياري از مشكلات فراروي كشور ما شود. كشورهاي محوري جهان اسلام و متحدان منطقه‌شان، بيش از 300 ميليون نفر جمعيت دارند كه بازاري بزرگ به وسعت 70درصد از اتحاديه اروپا محسوب مي‌شود. تركيه، عربستان، مصر، عراق، تونس، ليبي و يمن در كنار كشورهاي حاشيۀ جنوبي خليج فارس نه فقط از نظر جمعيت بلكه از نظر امكانات مالي و منابع انرژي مي‌توانند از قطب‌هاي بزرگ جهان در هم تنيدۀ امروز شوند.

تقريباً عمدۀ بازار انرژي شرق آسيا كه حدود 30درصد از توليد اقتصادي جهان را در دست دارد در انحصار اين كشورهاست و مالكيت و سهام بخش عمده‌اي از شبكه‌هاي جهاني توليد و توزيع در اختيار اين كشورها است. شبكه‌هاي جهاني خبري و اطلاعاتي در كنار مراكز عظيم دانشگاهي و فكري كه توسط صاحبان سرمايه در اين كشورها اداره مي‌شود، به منبع عظيمي براي توليد و انتشار انديشه اسلامي بدل شده است و نوع ارتباطات راهبردي اين كشورها به گونه‌اي است كه مي‌توانند متحدان خود را به شبكۀ امنيت جهاني متصل كنند. اينها نمونه‌هايي از امكانات وسيع نهفته در جهان اسلام است كه ضرورت رويكرد دوباره به كشورهاي محوري جهان اسلام را مي‌طلبد. حتي نگرش‌سنجي‌هاي اخير مؤسسات معتبر نظرسنجي گوياي آن است كه جايگاه اين كشورها نيز در افكار عمومي بخشي از جهان اسلام جايگاه بالايي است و اگر مي‌خواهيم تا جايگاه خود را در افكار عمومي جهان اسلام تحكيم بخشيم، لازم است روابط خود را با كشورهاي محوري جهان اسلام تجديد كنيم. از اين رو است كه پيوند دوباره ميان ايران با كشورهاي محوري جهان اسلام، و آغاز فصلي جديد براي گسترش روابط با اين كشورها مي‌تواند ضريب امنيت ملي كشور را بسيار بالا برده و راه را براي گسترش بي‌سابقۀ منافع ملي و نيز نشر و گسترش انديشۀ اسلامي بگشايد. نزديكي و پيوند ميان كشورهاي ايران، مصر، عربستان، تركيه و عراق به عنوان محورهاي اصلي جهان اسلام نتايج ذيل را به دنبال خواهد داشت:

ـ شكل گرفتن اين محور مي‌تواند به كاهش فراوان منازعات خونين در منطقۀ خاورميانه كمك كند و خشونت‌هاي ويرانگر جاري در ميان مسلمانان جهان را به همكاري‌هاي سازنده مبدل سازد.

ـ شكل گرفتن اين محور به دليل برخورداري از منابع عظيم نفت و گاز، به خصوص با توجه به اينكه كشورهاي حاشيۀ جنوبي خليج فارس نيز بدان خواهند پيوست، آنها را به قطب اصلي انرژي بدل خواهد كرد و قدرتي بلامنازع نصيب آنها خواهد كرد.

- شكل‌گيري اين محور موجب خواهد شد كه بازاري بزرگ‌تر از 300 ميليون نفر به سوي محصولات كشورهايي مثل ايران كه توليدكنندۀ انواع محصولات مورد نياز اين كشورها هستند، گشوده شود كه به دنبال آن بخش ديگري از بازار جهان اسلام از شرق آسيا تا آسياي ميانه و قفقاز نيز به آنها خواهند پيوست. اين امر زمينه را براي جهش اقتصادي در كشورهايي چون ايران كه ظرفيت توليد كالاهاي متنوع دارند فراهم خواهد كرد.

- سرمايۀ انباشته شده در اين كشورها مي‌تواند نيازهاي سرمايه‌اي موجود را تأمين كرده و زمينه‌ساز توسعۀ اقتصادي ـ اجتماعي شتابان در اين كشورها شود.

- از نظر امنيتي شكل گرفتن محور امنيتي ميان اين كشورها، موجب خواهد شد كه تهديدات امنيت ملي اين كشورها به حداقل برسد. محور امنيتي ايران، تركيه، مصر، عربستان و عراق مي‌تواند به تدريج دولت‌هاي اين منطقه را از نظر امنيتي به اطميناني بسيار بيشتر از شرايط كنوني برساند.

- شكل‌گيري اين محور مي‌تواند اختلافات و مشكلات جاري در منطقۀ خليج فارس را به حداقل رسانده و تهديدات موجود را از ميان ببرد. نبايد فراموش كرد كه در زماني كه رابطۀ نزديك‌تري ميان ايران و عربستان وجود داشت، امارات حتي يك بار هم نتوانست موضوع جزاير سه‌گانه را در شوراي همكاري خليج فارس مطرح كند. اين نشان مي‌دهد كه رابطۀ نزديك با قدرت‌هاي منطقه‌اي مي‌تواند مشكلات موجود با كشورهاي كوچك‌تر را به طور خود به خودي حل كند.

- اين محور و موفقيت آن در زمينه‌هاي سياسي و اقتصادي مي‌تواند تصوير جهاني از دنياي اسلام را اصلاح كند. در حالي كه در بخش مهم و بزرگي از جهان ما جنگ و خشونت به عنوان راه‌حل مشكلات سياسي و اجتماعي فراموش شده‌اند، جهان اسلام به عنوان كانون خشونت و تنازع نمايش داده مي‌شود. در حالي كه شكل‌گيري اين محور مي‌تواند چهرۀ راستين جهان اسلام، يعني سازندگي و عقلانيت و پيشرفت را در عصر جهاني به نمايش بگذارد. اين تنها برخي از فوايد رويكرد دوباره به كشورهاي محوري جهان اسلام است. از اين رو بازسازي ارتباط با اين كشورها مي‌تواند يكي از مباني و اصول بنيادين سياست خارجي توسعه‌گراي دولت يازدهم باشد تا شايد با احياي اين آرزوي ديرين اسلام‌گرايان، روزنه‌هاي اميد جديد به روي مسلمانان جهان گشوده شود.

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: