1392/5/12 ۱۹:۵۹
محمدقاضی مترجم، نویسنده و شاعر کرد از خانواده علمی و مشهور قاضیان مهاباد در 12 مرداد 1292 شمسی در این شهر به دنیا آمد. او در سال 1307 گواهینامه 6 ابتدایی را در شهر مهاباد گرفت. پس از فوت پدر و ازدواج دوم مادرش به توصیه عمویش، دکتر جواد قاضی به تهران آمد و در دبیرستان دارالفنون مشغول تحصیل شد. در سال 1315 دیپلم ادبی را از دبیرستان دارالفنون و در سال 1318 لیسانس حقوق را از دانشگاه تهران دریافت کرد. از 1318 تا 1320 در خدمت سربازی بود
به بهانه یکصدمین سالگرد تولد محمد قاضی محمدقاضی مترجم، نویسنده و شاعر کرد از خانواده علمی و مشهور قاضیان مهاباد در 12 مرداد 1292 شمسی در این شهر به دنیا آمد. او در سال 1307 گواهینامه 6 ابتدایی را در شهر مهاباد گرفت. پس از فوت پدر و ازدواج دوم مادرش به توصیه عمویش، دکتر جواد قاضی به تهران آمد و در دبیرستان دارالفنون مشغول تحصیل شد. در سال 1315 دیپلم ادبی را از دبیرستان دارالفنون و در سال 1318 لیسانس حقوق را از دانشگاه تهران دریافت کرد. از 1318 تا 1320 در خدمت سربازی بود. نخستین ترجمه او در سال 1318 و در سن 26 سالگی با عنوان «کلود ولگرد» نوشته ویکتور هِوگو چاپ شد. از آن زمان تا سال 1373 به مدت 55 سال مشغول تألیف و ترجمه بود که نتیجه آن تألیف 4 کتاب و ترجمه 64 کتاب از بهترین نویسندگان جهان به زبان فارسی است. هر چند بیشترین ترجمههای او در حوزۀ رمان و ادبیات بودند ولی او کتابهای علمی مانند «زمین و زمان»، «طبیعت و اسرار آن»، کتابهای تاریخی مانند «ناپلئون»، «مهاتما گاندی»، کتابهای مذهبی مانند «درباره مفهوم انجیلها» و کتابهای کودکان مانند «داستان کودکی» من چارلی چاپلین را ترجمه کرده است. همچنین او در کنار تألیف و ترجمه، مقالاتی را در مجلات معتبر زمان خود چاپ کرده و مصاحبههای زیادی با نشریات مختلف انجام داده است. چنانکه در مصاحبهاش با سیدعلی صالحی گفته، گاهی هم شعر سروده است.
او در سال 1337 بهخاطر ترجمه کردن «دن کیشوت» تألیف سروانتس جایزه بهترین ترجمه کتاب سال را دریافت کرد. سرانجام محمدقاضی در 24 دی 1376 در سن 84 سالگی وفات کرد. قاضی درباره هدف خود از ترجمه در مصاحبه با سیدعلی صالحی چنین گفته است: «من فانوس افروزم و کارم این بوده است که در دوران عمر کوتاه ادبی خود مغزها را با عرضه کردن آثار برجسته آزاداندیشان جهان روشن کنم و حقایق زندگی را که آزاد زیستن و آزاد اندیشیدن و تبرّی از تعصّبات خشک و غلط و روشن کردن فکرها و تبلیغ عشق به همنوع و محبت و انساندوستی و دموکراسی و کار و کوشش برای بهروزی خود و جامعه است به همه ابلاغ کنم».
پس از مرگ او سوگنامههای زیادی در مجلههای ادبی مانند دنیای سخن، گردون، مترجم، چیستا و ... برای او نوشته شد. به عنوان مثال سیمین دانشور مقالهای با عنوان «مرگ جنین خواجه نهکاری است خرد» درباره او نوشت و سید علی صالحی، شاعر معاصر، او را «زوربای بزرگ زمان ما» نامید.
پس از آن هم هر از چند گاهی در محافل و مجلههای ادبی از او یاد شده و لی هرگز کنگره بزرگداشتی در سطح ملی که در شان این نویسنده و مترجم توانا باشد برگزار نشده است. نوشته را با شعری از استاد بزرگوار دکتر شفیعی کدکنی به پایان می رسانم که به بهانه هشتاد ویکمین سالگرد تولد محمد قاضی سروده است
قاضيا! نادره مردا! و بزرگا! رادا!/ سال هشتاد و يکم بر تو مبارک بادا!/ شادي مردم ايران چو بود شادي تو/ بو که بينم همه ايام به کامت شادا /پير ديري چو تو، در دهر نبينم امروز/ از در بلخ گزين تا به خط بغدادا / شمع کُرداني و کُردان دل ايرانشهرند/اي تو شمع دل ماريال پرتوت افزون بادا / خان زند، آن که چنو مادر ايران کم زاد/ رستم کُرد بُد اما نه که فرخزادا/ اصل «کُرمانجي»و«گوراني» و«زازا» خود چيست؟/ حرف شيرين که سخن سر کُنَد از فرهادا / عمري اي دوست به فرهنگ وطن جان بخشيد/ قلمت صاعقه ي هر بد و هر بيدادا /همچنين شاد و هُشيوار و سخن پيشه بزي/ نيز هشتاد دگر بر سر اين هشتادا /
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید