1392/5/1 ۱۴:۵۶
این روزها رفتوآمد به دفتر «حسن روحانی» رییسجمهوری منتخب زیاد است و بازار رایزنیها و جمعآوری امضا برای وزرای پیشنهادی در حوزههای مختلف و از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گرم است، اما خبرها حاکی است که بررسیهای کارشناسی کمیته فرهنگ و هنر به پایان رسیده و نظرات به رییسجمهوری منتخب ارائه شده است.
این روزها رفتوآمد به دفتر «حسن روحانی» رییسجمهوری منتخب زیاد است و بازار رایزنیها و جمعآوری امضا برای وزرای پیشنهادی در حوزههای مختلف و از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گرم است، اما خبرها حاکی است که بررسیهای کارشناسی کمیته فرهنگ و هنر به پایان رسیده و نظرات به رییسجمهوری منتخب ارائه شده است. همچنین پیگیریهای خبرنگار بهار حاکی است که حسن روحانی و حلقه نزدیکانش در دیدارهای حضوری با چهرههای مختلف از جمله علما و دستاندرکاران فرهنگ و هنر و همچنین از طریق پیغامها و نامهها از نظرات و افراد پیشنهادی آنها آگاه شده و چنانکه از قراین و شواهد پیداست، درباره وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصمیم نهایی گرفته شده است. با این همه هنوز تلاشها برای معرفی افراد و نشان دادن پایگاه مردمی بین هنرمندان و اهل فرهنگ ادامه دارد. هفته پیش نامهای با 200 امضا، در حمایت از وزارت محمدعلی زم در سایتها منتشر شد. خبرنگار بهار که از امضای نامهای توسط گروهی از اهل فرهنگ در اوایل تیرماه برای وزارت احمد مسجدجامعی مطلع بود، خبر را از کسانی که امضاها را جمع میکردند، پیگیری کرد و مطلع شد که نامه در حال جمعآوری امضا بوده که نزدیکان احمد مسجدجامعی مطلع شده و خواستهاند که جمعآوری امضا متوقف شده و در مطبوعات منتشر نشود. براساس این گزارش این نامه هنگامی که جمعآوری امضا متوقف شده است، امضای 700 نفر از اهالی فرهنگ و هنر را پای خود داشت که در میانشان چهرههای سرشناس بسیاری یافت میشد. هرچند بازار گمانهزنیها از همان ابتدا گرم بود سایتها و خبرگزاریهای متعدد افرادی را به صورت گمانهزنی مطرح کردند که فهرست طولانی را در برمیگرفت؛ از احمد مسجدجامعی، سیدمحمد بهشتی تا افراد ناآشنا. این فهرست اسامیای همچون سیدرضا صالحی، محمدعلی زم، حسام الدین آشنا را دربر میگرفت. تا اینکه بیانیه دفتر رییسجمهوری منتخب منتشر شد که خواسته شده بود از گمانهزنی پرهیز شده و به جایش پیشنهادهای خود را ارائه کنند. پس از این ماجرا، چند روزی گمانهزنیها متوقف شد، اما در روزهای اخیر باوجود اینکه خبرها حکایت از قطعی شدن وزیر دارد، نامهای کسانی چون حقشناس هم در بعضی سایتها مطرح میشود. هفته پیش سیدمحمد خاتمی در مراسم اکران فیلم «گذشته»، وقتی توسط اصغر فرهادی که او را برای سخن گفتن و خبردادن از وزیر آینده فرهنگ و هنر دعوت کرده بود، پشت تریبون آمد، از احمد مسجدجامعی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نام برد. این خبر با واکنشهای محدودی میان اصولگرایان نزدیک به جبهه پایداری و روزنامه کیهان روبهرو شد، اما در میان اصولگرایان سنتی واکنشی برنیانگیخت. «سیدمحمد خاتمی» در این مراسم گفت: «امیدوارم که در دولت آینده در عرصه فرهنگ و هنر و ارشاد اسلامی شاهد وزیری باشیم که متناسب با وضعیت ایران سرفراز و مورد توجه اصحاب فرهنگ و هنر باشد و فکر میکنم که فرد مورد قبول معلوم است و اسمش را نمیبرم و نمیگویم اسمش آقای مسجدجامعی است ولی امیدوارم بههرحال هرکسی که میآید کسی باشد که شما هنرمندان را راضی کند و انشاءالله که نتیجه کار وی هم نتیجه خوبی بشود.»منتقدان و مخالفان این سخنان را نوعی پیشنهاد به حسن روحانی ارزیابی کرده و از آن به عنوان سهمخواهی یاد کردند، اما کسانی که سیدمحمد خاتمی را میشناسند، میدانند که او اهل سهمخواهی نیست. به همین دلیل بعضی از آن به عنوان خبر یاد کردند و فکر کردند که رییسجمهوری محبوب پیشین به هنرمندان از اتفاقی که در حال وقوع است، خبر داده است؛ خبری که بعضی آن را زودهنگام ارزیابی کردند. با این حال او چند روز پیش نیز در حاشیه مراسم ختم در شهرک غرب در مقابل سوال جهتدار بعضی سایتها که معرفی «احمد مسجدجامعی» را سهم خواهی ارزیابی میکردند، گفت که ترجیحش حضور مسجدجامعی در شورای شهر است، اما گفتوگوهای ما با بخشی از اهالی فرهنگ و هنر حکایت از این دارد که آنان روی وزارت مسجدجامعی تاكيددارند حتی باوجود نامههاي مختلف هم در حال جمعآوری است. روزنامه بهار از مدتی پیش به نظرخواهی از اهل فرهنگ و هنر پرداخته بود. سوال این نظرخواهی به این شیوه بود که پرسیده میشد پیشنهاد شما برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چه کسی است؟ اگر کسی میپرسید چه کسانی مطرح هستند، اسامی افرادی که در مطبوعات و سایتها به عنوان گمانهزنی مطرح شده بودند، به آنها گفته میشد. دلمان میخواست نام تعداد زیادی در این فهرست باشد، اما بسیاری از هنرمندان و اهل فرهنگ با اینکه به یک یا دو فرد نظر مثبت داشتند، اما دلشان نمیخواست، نام ببرند. بعضی حتی ابراز نگرانی میکردند که اگر از کسی نام بردند و کسی دیگر وزیر شد، برایشان خوب نخواهد بود و بعضی دیگر شرایط وزیر را اعلام میکردند به جای اسم بردن. بعضی هم با دلایلی علیه وزیر شدن یک نامزد حرف میزدند که ما چون بنایمان حذف دیگران نبود، دیدگاه منفی نسبت به دیگران را منتشر نمیکنیم. ما نظرها را در جدولی مرتب کردهایم، اما بیشتر کسانی که طرف پرسش قرار گرفتند، دلایلی هم بیان میکردند که تقدیم میشود. افرادی همچون اسدالله امرایی، محمد آفریده، جلال تهرانی، عبدالحی شماسی، به بیان خصوصیات وزیر پرداختند. این نظرخواهی با کمک محمد تاجیک و رضا آشفته ممکن شد.
مجتبی راعی (کارگردان): به نظرم بهترین گزینه برای وزارت ارشاد آقای مسجدجامعی و آقای بهشتی است چون هریک از این مدیران هرجا که بودند موفق بودند و مدیریت خوبی داشتند، ما اگر نخواهیم آدم جدیدی را بیاوریم که از صفر شروع کند به آدمهای باتجربهای مثل مسجدجامعی نیاز داریم که به خوبی بر حوزه فرهنگ اشراف دارد و آن را به خوبی میشناسد و نیازی نیست چیزی را تجربه کند. محمد نیکبین (تهیهکننده): با سوابق و آشنایی که از آقای زم و مسجدجامعی سراغ داریم به نظرم این دو نفر بهترین گزینه برای وزارت ارشاد هستند و بسیار میتوانند در این مورد مناسب باشند. به نظرم شخصی مثل آقای مسجدجامعی میتواند با قدرتتر عمل کرده و به دلیل موقعیتها و ارتباطهایی که دارد موفقتر باشد. همه مسئولان وقتی میتوانند خوب عمل کنند که قدرت داشته باشند و دایما مثل باد به این طرف و آن طرف نروند. به نظرم آقای مسجدجامعی با توجه به سوابق خوبی که داشته گزینه مناسبی برای وزارت ارشاد است. ابوالحسن داوودی (کارگردان): به نظرم بهترین گزینه برای وزارت ارشاد آقای مسجدجامعی است و دلیل این انتخابم هم روشن است و نه به مسائل سیاسی و نه به سلایق شخصی من ارتباط دارد. متاسفانه در سالهای اخیر ارتباط میان دولت و هنرمندان بریده شده است و هنرمندان به نوعی اپوزیسیون شدهاند. در این وضعیت کسی که بتواند ارتباط بسیار خوبی با هنرمندان برقرار کند خیلی مهم است بدون اینکه متهم شود به اینکه یکسری از نقطه نظرهای سیاسی را دنبال میکند. آقای مسجدجامعی در سالهای اخیر مسیری را پیموده و نقشی را ایفا کرده که بیشتر در میانه بوده و همواره اعتدال را مد نظر داشته است. به نظرم با شرایط فعلی ما بهترین گزینه آقای مسجدجامعی است. ما باید این موضوع را در نظر بگیریم که آیا میخواهیم کسی وزیر باشد که بیشترین نزدیکی را با نظرات ما داشته باشد یا کسی باشد که مطالبات هنرمندان را در میان فشار گروههای افراطی شکستخورده پیگیری کند و بتواند این کشتی را از تلاطم امواج به ساحل برساند. با این توضیحاتی که دادم به نظرم آقای مسجدجامعی بیشترین رای را میآورد. {... } محمد رضاییراد (نمایشنامهنویس): یوسف اباذری چهرهای است که میتواند وزیر فرهنگ باشد زیرا شخصیت مستقل دارد و چندان به دنبال ترویج فرهنگ دولتی نیست و در ضمن به آزادی بیان معتقد است و تحت هیچ شرایطی به دنبال ایجاد نگاههای کنترلشده نیست. بهروز بقایی (بازیگر): وزیر فرهنگ نباید هنرمند باشد چون هنرمند یا باید کار هنری بکند یا با دور شدن از آن بتواند وقتش را صرف اداره فضای فرهنگ و هنر کند. او باید قدرت داشتن ملاکهایی برای انتخاب آثار هنری داشته باشد. «احمد مسجدجامعی» فردی شایسته برای وزارت فرهنگ است. او اهل دین و معنویت است و با جامعه نیز در ارتباط است. «مسجدجامعی» انسان شریفی است که میتواند در مسند امور فرهنگی قرار بگیرد. حمید پورآذری (کارگردان تئاتر): [... ] سیدمحمد بهشتی گزینهای است که میتواند وزیر فرهنگ باشد زیرا او یک مدیر فرهنگی با سابقه قابل قبول است. محمدمهدی عسگرپور: به نظرم از میان گزینههایی که این روزها در رسانهها و محافل برای پست وزارت ارشاد مطرح میشود آقای مسجدجامعی و بهشتی هر دو بهترین گزینه هستند. به نظرم برای انتخاب وزیر ارشاد اولویت باید تسلط او بر حوزه فرهنگ و هنر باشد. هم آقای مسجدجامعی و هم آقای بهشتی تسلط کامل به فرهنگ و هنر دارند و هم اشراف کامل بر سیستم وزارتخانه، همچنین این دو نفر افرادی هستند که مطالعات زیادی در این زمینه داشتهاند و همیشه هم رابطه آنها با اهالی فرهنگ رابطه بسیار خوبی بوده است. آنها هیچوقت با حب و بغض و کینه به اهالی فرهنگ نگاه نکردهاند. علیرضا داوودنژاد(کارگردان): به نظرم آقای بهشتی و مسجدجامعی بهترین گزینهها برای وزارت ارشاد هستند. به نظرم آقای زم زمانی که در حوزه هنری بود، توانست به خوبی جریانسازی کند و حوزه هنری با مدیریت او پس از انقلاب در حوزههای موسیقی، رمان، نقاشی و... بسیار موفق بود. او هماکنون نسبت به گذشته باتجربهتر شده و در کار حرفهای سینما هم وارد شده است. او در این سالها هم فیلم تهیه کرد و هم شرکتی فعال در شبکه نمایش خانگی داشت، او هماکنون در سینما هم دارای شناخت نظری است و هم دارای شناخت عملی. سیدمحمد بهشتی نیز به هرحال مدیری است که توانست سینمای ایران را دوباره سرپا نگه دارد چون سینما درآن زمان از هم پاشیده شده بود. آنها توانستند تولید فیلم را راه بیندازند و ابزار و تجهیزات لازم برای تولید فیلم را فراهم کردند. در واقع این بهشتی و انوار بودند که سینمای ایران را زنده کردند. به نظرم در میان این گزینهها ابتدا بهشتی از همه بهتر است و بعد آقای زم. آقای مسجدجامعی هم انسان و مدیر خوبی است و هم سوابق خوبی داشته و همیشه نیز ارتباط خوبی با هنرمندان داشته است. او همچنین انسان سلیمالنفسی است. ابوالفضل جلیلی (کارگردان): من از میان گزینههای مطرحشده بیشتر به آقای بهشتی علاقه دارم، او همیشه مدیری کاردان، صاحب اندیشه و دارای برنامه بوده و علاقه زیادی نیز به انقلاب داشته است. سینمای ایران با مدیریت آقای بهشتی از صفر به همهجا رسید. [... . ] پوران درخشنده (کارگردان): من خودم نگاه آقای بهشتی را بسیار دوست دارم، ولی به نظرم در ماجرای انتخاب وزیر ارشاد این اسمها نیستند که تعیینکنندهاند بلکه وزیری که برای وزارت ارشاد انتخاب میشود باید امکانات لازم برای کار کردن را داشته باشد. وزیر ارشاد باید فردی عاشق باشد و به کار فرهنگی عشق داشته باشد. به نظرم وزیر ارشاد باید اشراف همهجانبهای به موضوعات داشته باشد و به مردم و هنرمندان تعلق خاطر داشته باشد و طرفدار آزادی اندیشه باشد. متاسفانه در سالهای اخیر فضا به گونهای بود که ما خیلی نتوانستیم به بعضی از مضامین بپردازیم. هادی مرزبان (کارگردان): نه تنها گزینه من «احمد مسجدجامعی» است که میتواند در ارتباط با هنرمندان به آنان اعتماد کند و اینگونه مسئله ممیزی تا حد زیادی رفع و رجوع بشود و هم به لحاظ مالی خواهد توانست شرایط بهتری را ایجاد کند که زندگی هنرمندان تحتالشعاع این شرایط نامطلوب فعلی قرار نگیرند. پس از آقای مسجدجامعی کسی که بتواند در مقابل حملات به حوزه فرهنگ مقاومت کند را ارجح میدانم و بنابراین اشخاصی مانند آقای علی ربیعی شاید از بقیه گزینهها بهتر باشد. جمال ساداتیان (تهیهکننده): اگر بخواهیم تحلیلی از وضعیت فرهنگ وهنر در سالهای گذشته داشته باشیم باید بگویم مادراین سالها بیشتر با مدیران اجرایی فرهنگ سروکار داشتیم. به نظرم وزیر ارشاد باید تفکری فرهنگی در حوزه تولید اندیشه وفکر داشته باشد. هم اندیشه وفکر وفرهنگ را بشناسد و هم ساختارهای هنری، ما مشکلی که در سالهای اخیر داشتیم این بوده که بعضی آثار هنری در زمینه تطابق با مسائل فقهی ودینی دچار تعارض و مشکل بودهاند، درواقع آنهایی که با چنین آثاری دچار مشکل هستند نمیتوانند این آثار را با مسائل فقهی تطبیق بدهند. به نظرم وزیر ارشاد باید یک روحانی روشنفکر واندیشمند باشد که مسلط به بحثهای فکری واندیشهای باشد و در کنار او نیز باید یک مدیر اجرایی قوی وجود داشته باشد. به نظرم گزینههایی که خبرگزاری مهر زده یعنی آقای مقدم به عنوان وزیر ارشاد وآقای زم به عنوان رییس سازمان سینمایی گزینههای درست ومقبولی هستند و فردی مثل آقای پورمحمدی به عنوان کسی که سالها در عرصه فرهنگ تجربه داشته میتواند به عنوان یک مدیر اجرایی پرقدرت در وزارت ارشاد حضور داشته باشد. به نظرم آقای زم گزینه خوبی برای معاونت سینمایی است چون آدم متعادلی است و نگاه وتفکرش با برنامههای دکتر روحانی تطابق دارد. مهدی نادری (کارگردان): نامزدهایی که برای وزارت ارشاد مطرح شده هر یک ویژگیهایی دارند، از نظر تخصص آقای بهشتی که به نظرم کارنامه درخشانی در دورههای مدیریتی خودشان دارند، گرچه من و بسیاری از هم دورهایهایم خاطرات شرینی از دوران مدیریت مدیر مهربان، قاطع و نکته سنجی مثل آقای مسجد جامعی داریم. یادم هست بدون هیچ رابطه یا شناختی بارها به دفترشان دعوت میشدیم و بهدلیل موفقیتهایمان تقدیر میشدیم. این مسئله خیلی مهم است، فیلمساز قدرت یک دولت و حکومت و تلاش برای شایسته سالاری را با همه وجود درک میکند. درباره آقای زم، ما خاطرهای از دوران مدیریت ایشان نداریم گرچه جریان فیلمسازی که ایشان آغاز کردند در حوزه هنری جزو مهمترین و مقتدرترین فیلمسازان حال حاضر هستند. ظاهراٌ ایشان هم ویژگیهای اقتدار یک مدیر جامع نگر را دارند. {... . } مجید مدرسی (تهيه كننده): به نظرمن هم آقای مسجدجامعی، هم آقای بهشتی، هم آقای زم و هم آقای مطهری همه این چهار نفر نازنینان شایسته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند. اما در میان این جمع عدهای از شایستگی بیشتری برخودار هستند... مانند سیدمحمد بهشتی. این نازنینی که سابقه فعالیتهای فرهنگیش از همه و همه بیشتر است. آنچه او در سالیان طولانی در سمت مدیریت بنیاد سینمای فارابی انجام داد و همه شایستگیهایی که در ایجاد خلق صنعت سینمای ایران علی الخصوص و شناساندن ایران و اهمیت فرهنگ ایران از طریق سینمای ایران به جهان معاصر را ایشان ریلگذاری و عرضه کرد. کلیه هنرمندان سینمای ایران و من حقیر از جمله دوران پرتلاش ایشان هستیم. تلاش ایشان در دوران تصدی ایشان در میراث فرهنگی برکسی بوشیده نیست. و بعد حجتالاسلام زم خود نازنینی است که در حوزه هنری سابقه درخشانی را از خود بجا گذاشت و یادمان نرود که چه هنرمندان قابلی را تحویل سینمای ایران داد و اگر نبود تلاش بیوقفه ایشان در عرصه سینماکه چقدر میتوانستیم کمبود داشته باشیم و من مجید مدرسی چقدر به این روحانی نازنین در دوران کادر فیلم و حمایتهای ایشان از آثار آن دوران چقدر بدهکار هستم و آرزو میکنم هرجا هستند خداوند به سلامت برایمان نگهدارش باشد. و بعد تلاش جناب مسجد جامعی در دوران وزارت فرهنگ را از خاطر نمیبریم {... . } احمد کامیابی مسک(مترجم و استاد دانشگاه تئاتر): محمد خاتمی و عطا الله مهاجرانی دو وزیر ارشاد مهم بودند که البته مهاجرانی از وطن خارج شد و دیگر علاقهای به او ندارم. بنابراین دوست دارم وزیری در حد آنان باشد که بتواند رشد و آگاهی در جامعه را بالاتر ببرد و از سانسور جلوگیری کند و بتواند کتابهایی غیراز کتاب خرافه را مجوز بدهد و فقط به ادبیات ماقبل قرون وسطا دلخوش نکند. الان سانسور زمینه نفوذ استعمارگران را زیاد کرده چون اینان با پایین آمدن سطح آگاهی و رشد راحت از پس استعمار برخواهند آمد. آزادی مطبوعات، آزاد شدن چاپ کتاب و آگاه شدن مردم مهم است. وزیر فرهنگ باید بتواند فضای فرهنگی را آزاد کند که در طول تاریخ خیلی از چیزها سرکوب شده است. مثلا فرهنگستان زبان و ادب فارسی باید به زبان پارسی تغیر نام دهد. اسکناس دو کشور مثل چین و ژاپن که ماهیتی مستعمرهگونه نداشتهاند فقط به زبان رسمیشان منتشر میشود ما هم که زبانمان پارسی است، باید اسکناسهایمان به همین زبان و خط منتشر شود. نام بزرگانی مانند مصدق که ما از خدمات شایان او درباره ملی شدن نفت بهرهمند شدهایم در همه جا برای بیان شدن آزاد باشد. هم چنین علی منتظری در دوره مدیریتش در مرکز هنرهای نمایشی فرد توانایی بود که شاید بازهم بتواند از عهده این مسئولیت بر بیاید. علی زمانی عصمتی (کارگردان): من بهشتی را از همه با صلاحیتتر میدانم به دلیل عملکرد خوب در سالهای طلایی فارابی، شناخت از مدیریت سینما، فکر باز و اعتقاد به استقلال سینما، معرفی و صدور سینمای ایران به دنیا در دوره مدیریت ایشان، بعد از ایشان آقای زم به دلیل مدیریت خوب در حوزه هنری، آشنایی با مدیریت سینما وفعالیت در تهیه کنندگی فیلم بعد از ایشان مسجد جامعی به دلیل رویکرد اصلاحطلبی و دوری از از سیاسی کردن سینما و جنجال. علی عطشانی (کارگردان): به نظرم بهترین گزینه برای وزارت ارشاد آقای زم است. با شناختی که در مدت زمان ساخت فیلم دموکراسی در روز روشن از ایشان دارم به نظرم کسی است که هم دلش برای سینما واقعا میسوزد و هم نگاه سلیقهای به سینما ندارد، همه میدانند که در زمان حضور وی در حوزه هنری چه اتفاقهای خوبی برای سینمای ایران افتاد و چه فیلمسازهایی را به سینما معرفی کرد. مهدی کرم پور (کارگردان): به نظرم از این میان افرادی چون بهشتی، زم ومسجد جامعی گزینههای بهتری برای وزارت ارشاد هستند. {... } به نظرم بهشتی وزم برای پست وزارت ارشاد بهترین هستند چون هردو کارنامه خوبی دارند وهم سینما رابه خوبی میشناسند. کورش نریمانی (کارگردان): وقتی آدم معمولی وزیر ارشاد بشود آن وقت اطلاعات محدودی نسبت به هنر دارد. باید کسی وزیر باشد که ضرورتهای تئاتر، سینما و دیگر هنرها را بشناسد. اغلب افرادی وزیر میشوند که بیشتر در حوزه اقتصاد و سیاست و نظامی فعال بودهاند. باید وزیر از شعار دادن و شعارگرایی پرهیز کند. ترجیح میدهم که «احمد مسجد جامعی» وزیر فرهنگ باشد زیرا در دوره اصلاحات توانسته به عنوان یک مدیر فرهنگی خود را اثبات کند. او همواره به دیدن نمایش میآید و حتی در دورانی که وزیر فرهنگ نبوده این ارتباطش هرگز قطع نشده است. او آدم مثبتی است که هنرمندان را میشناسد. حسن باستانی (نویسنده): اولویت اول از نظر من «علی منتظری» است که در زمان وزارت خاتمی رییس مرکز هنرهای نمایشی بود. زیرا او شایسته و لایق است و در زمینه مدیریت توانایی دارد. مننتظری خدمات شایستهای به فرهنگ و تئاتر کرده است. همچنین «احمد مسجد جامعی» گزینه دیگری است که برای تصدی این مقام مناسب است زیرا سابقه و فعالیتهای مثبتش مبتنی بر توانمندی اوست. «مسجد جامعی» همیشه به دیدن تئاتر، فیلم، موسیقی و نمایشگاه نقاشی میرود و تعهدی نسبت به هنر دارد. او فردی معتدلی است و در کارهایش نیز این اعتدالگرایی وجود دارد. بههرحال وزیر آینده به دنبال احیای آزادی بیان و آزادی مطبوعات در تایید قانون اساسی کشور باشد. امیدوارم این مسئله ممیزی هم در چارچوب قانون اساسی حل و فصل شود. سیروس تسلیمی (تهیهکننده): به نظرم آقای زم بهترین گزینه برای وزارت ارشاد است. آقای زم همیشه فرد معتدلی در سینما بوده و زمانی که در حوزه هنری بود با همه طیفهای سینما ارتباط خوبی داشت. ودوران مدیریت ایشان در حوزه هنری دوران پرباری بود. البته به نظرم آقای مسجد جامعی هم مدیر بسیار خوبی است {... } بابک محمدی (نمايشنامهنويس): از آنجا که فرهنگ پایه همهچیز است نقش این وزارتخانه را کم اهمیت نباید بدانند و آن را به دیگران هدیه نکنند. همچنین اهل مجلس هوس نکنند که برای تصاحب این وزارتخانه پا پیش بگذارند. سیدمحمد بهشتی، مهندس کاظمی و احمد مسجد جامعی سه گزینه قابل اعتنا برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند. بههرحال دوست دارم یک آدم فرهنگی تصدی این کار را عهدهدار شود. «مسجد جامعی» آدم خوش ذات و عاقل است و از آن دست آدمهایی است که حداقل حرف دیگران را گوش میکند. او سابقه کار فرهنگی دارد و هنرمندان را میشناسد. همچنین او فرد باهوش و علاقهمند به هنر است و همواره به دیدن تئاتر و فیلم و نقاشی و کنسرت میرفته است. «بهشتی» هم فعال فرهنگی است. این برایش با اهمیت است که از بهشتی طریق این وزارتخانه خدمات شایان ذکری را برای اهل هنر ارائه کند. بههرحال پست وزارت فرهنگ سالیان زیاد سابقه میخواهد. این سه نفر سالها تجربه موثر در زمینه فرهنگ و هنر داشتهاند. حمیدرضا آذرنگ (نویسنده): فعلا بیشتر نام دو گزینه مسجد جامعی و بهشتی بر سر زبانهاست. نباید از هیچ مقام مسئولی متوهمانه غول بسازیم که بعدا نتوانیم از او به ازای انتخابش کاری بخواهیم. در حالیکه وزیر فرهنگ وظیفه دارد که به هنرمندان توجه بکند تا بتواند فضای مساعدی برای گسترش فعالیتهای فرهنگی مهیا کند. الان اگر خیلی چیزها از هنر دریغ شده به دلیل همان است که از آدمها اغلب تابو میسازیم. در حالیکه زاویه دید هنرمندان باید بالاتر بیاید و هر آدمی که وزیر شد باید به او بگویند که از اوچه میخواهند و نه اینکه خوار و ذلیل تماشاگر هر کار غیرمنطقی وزیران باشند. امیرشهاب رضویان (کارگردان): از دوران وزارت آقای مسجدجامعی خاطره خوبی در ذهن سینماگران مانده است؛ دورانی نسبتا متعادل و کمتنش. آقای زم هم در سالهای دور حوزه هنری را فعالانه در زمینه سینما وارد کردند. اما به نظر من آقای بهشتی به دلیل برنامهریز بودن، نگاه متعادلشان به سینما و هنر، سابقه خوبی که در دهه 60 در احیای سینمای ایران همراه با آقای انوار داشتند و آرامشی که در رفتارشان هست و اینکه در سالهای حاشیهنشینی همچنان نگران میراث فرهنگی و معماری ایران بودهاند، بهترین گزینه برای وزارت ارشاد است. وحید موساییان (کارگردان): با توجه به تجربه بیش از 30 سال حضور در عرصه فرهنگ و هنر و طی کردن پله پله مدیریتهای فرهنگی و درنهایت پنج سال وزارت، احمد مسجدجامعی را در حال حاضر مناسبترین و درعینحال تنها گزینه وزارت ارشاد میدانم. مسجدجامعی میتواند مسئولیت فرهنگ و هنر کشور را بر عهده گرفته و به سرمنزل مقصود برساند. محمدهاشم اکبریانی (نویسنده): بسیاری از مسائل حوزه فرهنگ، هنر و ادبیات به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مرتبط است. مسئله ممیزیها در حوزه ادبیات، سینما، تئاتر و غیره باعث شده تا نویسنده و ناشر دچار مشکل شوند. بنابراین قبل از هر چیزی وزیر آینده باید فکر اساسی برای این مسئله بکند. متاسفانه در هر دوره وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بنابر سلیقه شخصی قانونی را وضع میکند. این وضعیت نویسنده را هر بار بلاتکلیف و سرگردان نگه میدارد و وجودش کاملا مضر است تا مفید. الان با توجه به پیشرفت تکنولوژیک و رسانهای اصلا ممیزی چندان کارآیی خاصی ندارد چون نشر اطلاعات گسترده و غیرقابل کنترل است. «احمد مسجدجامعی» یک گزینه مناسب است. در زمان انتخاب شوراهای شهر از نزدیک شاهد حمایت هنرمندان از این شخصیت فرهنگی بودم. این نشان میداد که هنرمندان از دوره مسجدجامعی خاطره خوشی دارند که کسانی چون محمد احصایی و محمود دولتآبادی نیز حامی او بودهاند. این نوع حمایت متنوع دلالت بر جایگاه مسجدجامعی در میان اقشار و گرایشهای مختلف فرهنگی و هنری است. منصور خلج (کارگردان): با انتخاب هنرمندان شاید راه به جایی نبریم اما وزیر فرهنگ باید دغدغه فرهنگی و هنری داشته باشد و در جهت تعالی هنر اهتمام بورزد بهخصوص در زمینه هنر تئاتر. احمد مسجدجامعی نامی است که از او شناخت دارم و این مدیر بر مسائل فرهنگی اشراف دارد. او دغدغه هنر مملکتش را دارد و در زمان وزارتش مسائل را طوری راهبری میکرد که فضای مناسب برای فعالیت در زمینه هنر تئاتر، سینما، موسیقی و تجسمی و غیره ایجاد بشود. در شرایط فعلی فضای فرهنگ و هنر نیاز به جهش دارد تا وضعیت مطلوب ایجاد شود و همه از این تنگنای فرهنگی بیرون بیایند. مدیر خوب بههرحال انگیزه لازم را برای رسیدن به جوشش و آفرینش هنری ایجاد میکند و در ضمن حقوق اهل هنر باید مدنظر گرفته شود و تلاش میکند تا جامعه به سمت خلاقیتها و آفرینشگریها برود. آفرینشگری کار هنرمند است و این آفرینشگری فراهم نمیشود مگر آنکه هنرمند خود را در شرایط و فضایی ببیند که به او اهمیت بدهند و درعینحال درک کند که مخاطب دارد و این شور و انرژی متقابل بده و بستان میشود. بهمن اردلان: (صدابردار) از بین این شخصیتها من فکر میکنم آقای بهشتی مناسبتر از بقیه باشد. البته آقای مسجدجامعی هم به دلیل تجربه وزارتی که داشتهاند بسیار خوب هستند اما [... ]. آقای بهشتی هم به دلیل دید بسیار خوبی که در امور فرهنگی و بهخصوص در زمینه سینما دارند و به نوعی یکی از تاثیرگذارترین مسئولان سینمای ایران تابهحال بودهاند از نظر من مناسبترین گزینه است. عزت الله مهرآوران (نمايشنامهنويس) : در میان گزینههای احتمالی برای وزارت فرهنگ، میتوان از احمد مسجد جامعی نام برد که با توجه به سوابق مدیریتی و فرهنگی بهتر از هرکسی میتواند عهدهدار این مقام باشد زیرا او با هنر و اهالی هنر آشناست. از سوی دیگر آدمی مثل «مسجد جامعی» خود اهل فرهنگ است و همین زمینهساز درک متقابل بین هنرمند و مقام مسئول خواهد شد و این نوع ارتباط منجر به شناخت از مسائل و دغدغهها خواهد بود. اردشیر صالحپور (پژوهشگر): مسجد جامعی گزینه اول من برای وزارت فرهنگ است. زیرا مسجد جامعی در خانواده فرهنگی بزرگ شده و یکی از تهرانشناسان بزرگ است. او معرفت فرهنگی دارد و مقوله تهران را به خوبی میشناسد و همچنین بر آداب و سنن ایرانی کاملا آگاه است. «مسجد جامعی» شخصیت کاملا فرهنگی دارد و هیچگاه جلوه سیاسی به خود نگرفته است. او در یک خانواده اصیل فرهنگی تهران بزرگ شده و از سوی دیگر سالها در وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی مدارج رشد را از رده مدیر تا معاون و معاون وزیر و وزیر ارشاد طی کرده است. او شخصیتی منعطف و فرهنگی دارد. او مدیر مهربانی است که تمام مفاهیم فرهنگی را درک کرده و از همان ابتدا در وزارت فرهنگ بوده و هیچگاه خود را دچار سیاستزدگیهای معمول نکرده است. او شئونات فرهنگی رامیشناسد و برای همین تولیت فرهنگی و هنری دارد و در دوران وزارتش اتفاقات خوب و بنیادینی بهوقوع پیوسته است. سیدمحمد بهشتی اولویت دوم است. بهشتی آدم ناب و خالصی است که مثل او کم داریم و تا دلت بخواهد سیاستمدار و سیاستبازداریم. اگر بخواهیم اسم ده تا آدم فرهنگی را بگوییم یکی از آنها مطمئنا بهشتی است. او معماری خوانده و از همان دوران دانشجویی سینما را میشناسد و از راه اندازان بنیاد فارابی در سینماست و در شبکه دوم کار کرده است. بهشتی با سعهصدر و وسعت نظر میتواند در فضای فرهنگی کار کند. همه اقشار فرهنگی می-توانند به چنین گزینهای اعتماد کنند. از افراد متعصب گرفته تا افراد ملایم. از عوام گرفته تا خواص. هر دو گزینه افراد صاحب بصیرت فرهنگی هستند که همین باعث ایجاد سعهصدر در فضای فرهنگی خواهد شد. این دو گزینه در ایجاد خلاقیت هنری و احساس امنیت شغلی میتوانند موفقیتهای قبلی خود را ادامه دهند. جعفر صانعیمقدم (تهیهکننده سینمای مستند): به نظرم از میان گزینههای مطرحشده آقای مسجدجامعی و بهشتی بهترین گزینه برای وزارت ارشاد هستند. به نظرم ما نیازمند افرادی هستیم که علاقهمندی خود را به عرصه فرهنگ و هنر سالهاست نشان دادهاند و فرهنگ و هنر سالها دغدغه آنها بوده است. افرادی چون آقایان بهشتی و مسجدجامعی چنین ویژگیای دارند. تمام زندگی فردی مثل آقای بهشتی در ارتباط با حوزه فرهنگ بوده است، یا آقای مسجدجامعی در هر جایی که حضور داشته در محافل فرهنگی هنری حضوری قابل توجه داشته یا هر برنامهای برگزار کرده اهالی هنر در آن حضوری جدی داشتند. آقای مسجدجامعی حتی زمانی که در شورای شهر حضور پیدا میکند رییس کمیسیون فرهنگی شورا میشود چون دغدغه فرهنگ دارد، او حتی وقتی درباره مسائل جدی فرهنگی شهر تهران صحبت میکند نشان میدهد که مطالعه فرهنگی و اجتماعی جدی داشته است. ما در گذشته با مدیرانی مواجه بودیم که چون شناختی از سینما نداشتهاند بیشتر شروع به نصیحت کردن سینماگران و هنرمندان کردهاند. اما مدیرانی چون بهشتی در چارچوب مورد نظر یک هنرمند نظر میدهند. در واقع مدیری مثل بهشتی همواره وقتی سینماگری به او مراجعه میکند چیزی را به او اضافه میکند. چون دستی براین حوزهها داشته و به لحاظ مطالعاتی و فکری آدم قویای است. محمد آفریده (تهیهکننده): به نظرم وزیر ارشاد باید کسی باشد که تجربه کار اجرایی داشته باشد و سینماوهنر را بشناسد وبه سینماوهنر به دیده شک وتوطئه نگاه نکند ونگاه متعادلی به سینما داشته باشد. بعد از انقلاب یک دیدگاه سینما را بد وحرام میدانست ودیدگاهی دیگر آن را مفید وخوب، همیشه دعوای میان این دو دیدگاه وجود داشته است و در مواردی یکی از این دیدگاهها بر دیگری حاکم شده است. به نظر من انقلاب اسلامی ما انقلابی بوده که این اعتقاد را داشته که از همه پدیدههای بصری برای موفقیت جامعه استفاده کند. به نظرم وزیر ارشاد باید جرات و جسارت لازم و آگاهی داشته باشد و آدمهای بسته و آدمهایی که نگاه حذفی دارند به درد جامعه روبه رشد ما نمیخورند. فردی باید این مسئولیت را برعهده بگیرد که کاروانی از کار وتولیدات را راه بیندازدو در این حرکت است که نشاط فرهنگی راه میافتد وآرزوهای ما بر آورده میشود. عبدالحی شماسی (نویسنده): دوست دارم فردی وزیر فرهنگ بشود که با گرفتن این وزارتخانه تمام امتیازات مثبت یک وزیر فرهنگ را داشته باشد تا بتواند در زمینه فرهنگ و هنر کاری بکند. او باید براساس قانون در زمینه مطبوعات آزادی بدهد و همچنین در زمینه تئاتر باید بداند مسائل و تعاریف واقعیاش چیست که بتواند تصمیمات درستی در اینباره بگیرد. او باید با نگاه تحلیلی بداند موقعیت فرهنگ و هنر چگونه است و اینگونه بتواند مسائلش را حل و فصل کند. جلال تهرانی (کارگردان): فرقی نمیکند چه کسی وزیر ارشاد باشد بلکه مهم این است وزیر ارشاد بعدی حدالامکان واسطهگری بین اهل هنر و مخاطب را به حداقل برساند. وقتی وزیر ارشاد از این واسطهگری چشم بپوشد مسئله ممیزی، حمایت و سفارش دادن برطرف خواهد شد. آنها به اهل هنر کار سفارش ندهند و حمایت هم نکنند ما خودمان با مخاطبانمان همدیگر را پیدا میکنیم. اسدالله امرایی (نویسنده): دوست دارم فردی وزیر فرهنگ بشود که بتواند برای اهل فرهنگ کار انجام دهد؛ فردی که فرهنگ و ادبیات را بشناسد و اهل فرهنگ و هنر باشد. من یکی از اعضای کوچک مجموعه بزرگ فرهنگی هستم و انتظار دارم که وزارت فرهنگ بتواند تمام خواستههای اهل فرهنگ و هنر را تامین کند زیرا در یک فضای آرام هنرمند میتواند دست به فکر و خلاقیت بزند و تامین این فضا میتواند بر عهده وزیر فرهنگ باشد. هنرمند و نویسنده دوست دارد در فضایی امن کار خلاقه بکند و دیگر دغدغه چاپ کتاب و اجرای نمایش و اکران فیلم و برگزاری نمایشگاه را نداشته باشد. چنانچه الان در سالهای اخیر دیدیم که جلوی چاپ چهارم و پنجم کتابی گرفته میشود و چاپ اول با ممیزی شدید مواجه میشود و از این قبیل موارد که نویسنده را ناراحت میکند. در این شرایط فرقی نمیکند چه کسی وزیر باشد مهم این است که بتواند فضای فرهنگی را تلطیف کند تا همه بتوانند کار کنند.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید