1392/4/27 ۰۶:۴۶
سجاد صداقت: امروز ۱۷ جولای، سالروز درگذشت آدام اسمیت است. قطعا برای صحبت از آدام اسمیت باید سراغ کسی رفت که اندیشههای او را به خوبی بشناسد و از آن مهمتر به آنها معتقد باشد.اندیشمندی که با نظریه نظم طبیعی و کتاب ثروت ملل خویش به عنوان پدرخوانده راست گرایان و لیبرالها مورد توجه است. با این تفاسیر باید سراغ دکتر موسی غنینژاد رفت. دکتر غنینژاد، عضو هیاتعلمی دانشگاه صنعت نفت و استاد مدعو دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه صنعتیشریف است
سجاد صداقت: امروز ۱۷ جولای، سالروز درگذشت آدام اسمیت است. قطعا برای صحبت از آدام اسمیت باید سراغ کسی رفت که اندیشههای او را به خوبی بشناسد و از آن مهمتر به آنها معتقد باشد.اندیشمندی که با نظریه نظم طبیعی و کتاب ثروت ملل خویش به عنوان پدرخوانده راست گرایان و لیبرالها مورد توجه است. با این تفاسیر باید سراغ دکتر موسی غنینژاد رفت. دکتر غنینژاد، عضو هیاتعلمی دانشگاه صنعت نفت و استاد مدعو دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه صنعتیشریف است و دیدگاههایش درباره آدام اسمیت وجه ویژهای دارد. در گفتوگو با دکتر غنینژاد از بخشهای گوناگون تفکر آدام اسمیت با رویکردی اندیشهای و تاثیر وی بر اندیشه سیاسی سوال پرسیدم و در پایان بحث به تاثیر این اندیشهها در زندگی اقتصادی ایران پس از انقلاب اسلامی رسیدم. در ادامه گفتوگوی فرهیختگان با دکتر موسی غنینژاد را خواهید خواند.
تفکرات آدام اسمیت بر اندیشه سیاسی چه تاثیری دارد؟ بهطور کلی آیا میتوان این اندیشمند را بهعنوان یکی از جایگاهداران تاثیرگذار بر اندیشه سیاسی دانست؟
آدام اسمیت بیشتر بهعنوان بنیانگذار اقتصاد سیاسی در اندیشه اقتصادی مطرح است و به شکل ویژهتر از زاویه اقتصاد و حقوق او را مورد بحث قرار میدهد تا سیاست. بنابراین به لحاظ سیاسی اگر بخواهیم جایگاه اندیشه آدام اسمیت را تعیین کنیم باید بگوییم اندیشه او در چارچوب لیبرالیسم و آزادیخواهی کلاسیک قرار میگیرد. ما یک سنت انگلیسی آزادیخواهی داریم که عمدتا در دوران جدید از جان لاک در قرن هفدهم شروع میشود. در قرن هجدهم یکی از مهمترین نمایندگان این تفکر در انگلستان در حوزه اندیشه اقتصادی و حقوقی، آدام اسمیت است. آدام اسمیت کارکرد جامعه آزاد را در کتاب «ثروت ملل» توضیح میدهد. به این معنا که جایگاه دولت در چارچوب اندیشه لیبرالی در این کتاب تعیین میشود. یعنی دولت بهعنوان ناظر بیطرف و داور و حَکم نقش دارد و در فعالیتهای اقتصادی دخالت مستقیم نمیکند اما بهرغم اینکه در فعالیتهای اقتصادی دخالت نمیکند از نظر آدام اسمیت نظم اجتماعی براساس قانون شکل میگیرد و مشکلی پیدا نمیکند. یعنی برخلاف نظر بعضیها که معتقدند بدون حضور دولت در عرصه فعالیتهای مدنی اقتصادی جامعه دچار هرج و مرج میشود، آدام اسمیت معتقد است اگر دولت در فعالیتهای اقتصادی و در جامعه مدنی مداخله نکند، نظم بهتر و کارآمدتری شکل میگیرد که که نام آن را «نظم آزادی طبیعی» یا همان «آزادی طبیعی» میگذارد.
برخی معتقدند نظرات آدام اسمیت و تاثیر آن بر سیاست را میتوانیم باعث تحکیم نظام سرمایهداری بدانیم. آیا چنین جنبهای را برای اندیشههای او میتوان تبیین کرد؟ نظام سرمایهداری اصطلاحی است که مخالفان نظام لیبرالی به آن دادهاند. به این معنا که سرمایهداری معلوم نیست یعنی چه؟ اما آدام اسمیت میخواهد بگوید در واقع نظام بازار برخلاف آنچه مخالفان به او نسبت میدهند یک نظام و نظم کارآمد است. برخلاف اینکه مارکس میگوید سرمایهداری یا نظام بازار، آشفتگی و هرج و مرج جستوجوکنندگان منافع خصوصی است، آدام اسمیت اظهار میدارد اینگونه نیست و انسانها اگر آزاد باشند که به دنبال منافع شخصی خود بروند، در چارچوب مقررات و قانون، نظم بسیار کارآمدی شکل میگیرد. در این فرآیند دولت فقط باید ناظر باشد که آن قواعد بازی یا آن قانونی که همه افراد و بازیگران باید در جامعه رعایت کنند به درستی رعایت شود. بنابراین نقش دولت تنها محدود به نظارت در اجرای قانون میشود یا مورد اجرا گذاشتن قانون، نه مداخله در فعالیتهای اقتصادی.
گروهی دیگر نیز معتقدند کتاب «نظریه احساسات اخلاقی» و «ثروت ملل» به گونهای ناقض یکدیگر هستند. شما این مساله را میپذیرد؟ اصلا اینگونه نیست. این دو کتاب در ادامه یک تفکر و یک فکر از جنبههای مختلف است. علت اینکه میگویند کتاب نظریه احساسات اخلاقی آدام اسمیت در تناقض با کتاب ثروت ملل اوست این است که در کتاب اول از اصطلاحی به نام «نوعدوستی» یا دوست داشتن دیگران استفاده میکند و میگوید انگیزه مهم انسان برای عمل کردن، دوست داشتن یا عواطف انسانی است، این به هیچ وجه ناقض عقاید آدام اسمیت در کتاب ثروت ملل نیست که در آن میگوید انسانها باید برای جستوجوی اهداف یا منافع شخصی خود آزادی داشته باشند، چون انسان در درجه اول برای اینکه دیگران را دوست داشته باشد، باید خودش را دوست داشته باشد بنابراین این دو کتاب در تضاد با هم نیست. مصداق نوعدوستی اول دوست داشتن خود است. انسانی که خود را دوست ندارد نمیتواند دیگران را هم دوست داشته باشد. چارچوب تفکر آدام اسمیت این است.
تاثیر آدام اسمیت را در ایران و به خصوص پس از انقلاب اسلامی چگونه میتوانیم ببینیم؟ خیلیها عقیده دارند که اندیشههای آدام اسمیت در دولتهای پس از انقلاب تاثیرگذار بوده است. آیا ما میتوانیم این تاثیر کلی را ببینیم یا نه؟ من تصور نمیکنم اندیشههای آدام اسمیت مستقیما روی فضای اقتصاد ایران تاثیر گذاشته باشد. به خاطر اینکه آدام اسمیت اقتصاددانان و کسانی که به اندیشه اقتصادی علاقهمند هستند اهل مطالعه میخوانند. بنابراین اگر به حوزه عمل و در زندگی اقتصادی پس از انقلاب اسلامی نگاه کنید، شما جایگاهی از آدام اسمیت نمیبینید. برای اینکه کسی اصلا اهمیتی برای او قائل نبوده که به دنبال اندیشههای او باشد. به جز معدود کسانی که اقتصاد میخوانند و به اندیشههای اقتصادی علاقهمند هستند. بنابراین من اعتقاد ندارم اندیشههای آدام اسمیت مستقیما بر زندگی اقتصادی ایران تاثیر داشته باشد.
آن کسانی که به دنبال اندیشههای آدام اسمیت رفتند، نسبتی با قدرت یا حکومت نداشتند؟ اتفاقا برعکس بوده است. ایدئولوژی اقتصادی حاکم بر اندیشه اقتصادی ایران بعد از انقلاب اسلامی، عمدتا ایدئولوژی چپگرایانه بوده و ایدههای چپ اصلا با اندیشههای آدام اسمیت سازگار نیست. بیشتر سیاستمداران در ایران موافق اقتصاد دولتی بودند یا به عبارتی از دخالت دولت در اقتصاد حمایت میکردند و این دقیقا مقابل دیدگاه آدام اسمیت است.
با این تفاسیر آیا شما معتقدید اگر برنامههای خود را براساس اندیشههای کسانی چون آدام اسمیت پایهریزی میکردیم، بهتر بود و الان زندگی اقتصادی مناسبتری داشتیم؟ قطعا اینگونه بود. متاسفانه هنوز اهل فکر و جامعه ما به اهمیت اقتصاد آزاد و اقتصاد رقابتی پی نبرده است. علیرغم حرفهایی که گفته میشود همچنان تفکر غالب بر اندیشه اقتصادی ما همین تفکر اقتصاد دولتی است.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید