1392/4/27 ۰۰:۲۲
روزي در مغازه خود با دوستي قديمي نشسته بودم. دو كودك از برابر مغازه عبور ميكردند. آنها وارد شدند و آب طلب كردند.دوست من ليوان آب نيمخورده را به يكي از آنها داد و گفت اين آب را دور بريزيد و ليوان را بياوريد. خيلي عادي بود كه كودك آب را در معبر يا جوي بريزد و بازگردد اما به سراغ باغچهاي رفت كه دو بوته گل داشت ...
سنت من نوشتن مقالات تحليلي است اما اين بار ميخواهم با روايتي آغاز کنم، چه، گاه روايت از هر تحليلي گوياتر است. چندي بود در پي نگارش مقالهاي بودم با اين مضمون كه بدون ورود به بحثهاي كشدار نظري تغييرات اجتماعي را افاده كند كه نشان ميدهد ديگر نميتوان با روشهاي منسوخ شده بر اين جامعه حكومت كرد. جستن قالب و محتواي بحث كار اصلي نويسنده است. در اين اثنا در سال88 در سفري به رشت با مردي بازنشسته و كنجكاو مواجه شدم كه در خلال گفتوگوهايمان داستاني را تعريف كرد. بيدرنگ به وي گفتم كه سوژهام را يافتم. حكايت او چنين بود كه روزي در مغازه خود با دوستي قديمي نشسته بودم. دو كودك از برابر مغازه عبور ميكردند. آنها وارد شدند و آب طلب كردند. دوست من ليوان آب نيمخورده را به يكي از آنها داد و گفت اين آب را دور بريزيد و ليوان را بياوريد. خيلي عادي بود كه كودك آب را در معبر يا جوي بريزد و بازگردد اما به سراغ باغچهاي رفت كه دو بوته گل داشت و نيمي از آب را پاي يكي و نيم ديگر را پاي گل ديگر ريخت و بازگشت. پس از نوشيدن آب يكي از آنها پرسيد شما در انتخابات به كي راي داديد؟ از پرسش يك كودك متعجب شده بودم اما با لحني كه با كودك سخن ميگويند پاسخ دادم من به موسوي و دوستم به كروبي راي داديم. يكي از آنها كه در سن راي دادن نبودند گفت من در انتخابات هوادار موسوي بودم و برادرم هوادار احمدينژاد. سپس پرسيد آيا به شما گفته بودند به اينها راي بدهيد يا خودتان با آگاهي انتخاب كرديد؟
اين پرسش دوم بسيار اهميت داشت زيرا نشان ميداد كه اين كودكان هم ميدانند بايد براساس آگاهي تصميم گرفت و دوره اطاعت كوركورانه سپري شده است. اين پرسش دوم نشان ميداد چرا اين دو با وجود دو نظر كاملا متفاوت با همديگر منازعهاي نداشتند و بدون هيچ تنشي، قضاوت نهايي را به آراي عمومي سپرده بودند. اين رخداد كوچك كه هزاران نمونه ديگرش را در نقاط مختلف ميتوان سراغ گرفت بيانگر يك تغيير بزرگ بود و نشان ميداد بر اين جامعه ديگر نميتوان بدون قانون حكمراني كرد. واقعيت غالبا نيرومندتر از آرزوهاي ما هستند و عقلانيت يعتي توازن ميان واقعيتها و آرزوها.
در سالهاي گذشته برخي بر اين گمان رفتند که جريان اصلاحطلبي محدود به جمعي است که در ساختار قدرت حضور دارند و با قطع کردن رابطه آنها با جامعه از طريق خلع رسانهاي و بيرون راندنشان از ساختار قدرت به يکدستي و دوام قدرت خويش دست مييابند. انتخابات 24 خرداد نشان داد جامعه تغيير کرده و با يکطرفهکردن مسيرها و جناحسازي مصنوعي و غيره نميتوان واقعيت پوياي اجتماعي را که مستقل از اراده اين و آن و تابع مکانيسمهاي دروني خويش است به قامت رؤياهاي خود درآوريم. جريان اصلاحطلبي نيز محدود به يک گروه خاص سياسي يا دنبالهرو آن نيست بلکه يک نيروي عظيم اجتماعي است که برخاسته از تجربه بيش از يکصد سال مبارزه و رشد آگاهيها و تغييرات نهادي، ارزشي و نگرشي است و اين نيرو را که اکثريت جامعه است به دريا ريخت و نيز نميتوان با آن به ستيز ادامه داد و جامعه را به غرقاب درگيري فرو برد. نميتوان اين واقعيت نيرومند و بزرگ را انکار کرد.
عقلانيت يعني هزينه و فايده کردن و نيز از هزينههاي بيهوده و قابل اجتناب، اجتناب کردن. از اين رو اگر عقلانيتي که حاکميت در جريان انتخابات 24 خرداد نشان داد به رويهاي پايدار تبديل شود و جلوي اخلالگري توسط نيروهاي تندرو و مشکوک گرفته شود آنگاه ميتوان با همين منطق، گامهاي سازنده ديگري برداشت. براي مثال در زمان رياست آيتالله شاهرودي در قوه قضاييه دوره اول دوره آزمون و خطا و کسب تجريه بود و دوره دوم، دوره آغاز پيشرفتهاي مثبت. اصلاحاتي در آييننامه سازمان زندانها صورت گرفت. جرمزدايي از قوانين، اصلاح قوانين جزايي، کاهش جمعيت کيفري زندانها (که موفقيت در کاهش 25درصدي را تجربه کرد)، سير نزولي اعدامهاي اجرا شده، تعامل با نهادهاي مدني، اعتنا به اعتراضات حقوق بشري و... در دستور قرار گرفت. اگر این تجربه نهادینه میشد پاسخ مناسبی به همهی نقدها در زمینه مسائل حقوقی شهروندی داده میشد. بدون شک نخستين پاسخ تکراري و هميشگي اين است که دولتهاي قدرتمند از حقوق بشر استفاده ابزاري ميکنند. بدون اينکه لازم باشد در اين سخن ترديدي روا داريم ميدانيم که در گذشته نيز همين دولتها و استفادههاي ابزاري از حقوق بشر و طرح انتقادات وجود داشتند اما واقعیت این است که عقلانيتِ به معني پيشگيري از هزينههاي قابل اجتناب، حکم ميکند که به اين موضوع در دوره جديد و دولت جديد جديتر انديشيده شود. همان عقلانيت نسبي که نتيجه انتخابات 24خرداد را رقم زد بايد بپذيرد که جهان امروز نسبت به گذشته حتي نسبت به ده سال و پنج سال پيش بسيار دگرگون شده است و پيش از اينکه هزينه سنگين جدال با واقعيتهاي جهاني و انساني را بپردازيم بايد توازني ميان آن با آرزوهاي خويش برقرار کنيم. از اين رو توجه جدي به مسائل و مفاهیم حقوق بشري بايد در ادامه عقلانيت نسبي 24 خرداد در دستور کار قرار گيرد و در رويه کنوني بازنگري صورت گيرد.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید