گفتگو با دکتر اسماعیل شمس: تاریخ جامع کردستان منتشر می شود

1392/4/25 ۱۲:۱۴

گفتگو با دکتر اسماعیل شمس: تاریخ جامع کردستان منتشر می شود

بخش کرد‌شناسی را می‌توان یکی از موفق‌ترین دست آوردهای مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی دانست. بخشی که امروز به یک منبع اطلاعاتی بزرگ در حوزه کرد‌شناسی در دنیا تبدیل شده است. این بخش حاصل چندین سال تلاش دکتر اسماعیل شمس در این حوزه است؛ حوزه‌ای که به عقیده وی مطالعه و تحقیق در رابطه با آن باعث هرچه بیشتر آشکار شدن ابعاد غنی فرهنگ و تاریخ ایران می‌شود.

 


بخش کرد‌شناسی را می‌توان یکی از موفق‌ترین دست آوردهای مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی دانست. بخشی که امروز به یک منبع اطلاعاتی بزرگ در حوزه کرد‌شناسی در دنیا تبدیل شده است. این بخش حاصل چندین سال تلاش دکتر اسماعیل شمس در این حوزه است؛ حوزه‌ای که به عقیده وی مطالعه و تحقیق در رابطه با آن باعث هرچه بیشتر آشکار شدن ابعاد غنی فرهنگ و تاریخ ایران می‌شود.


-    فعالیت‌های شما در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی چگونه شروع شد و به چه زمانی باز می‌گردد؟
همکاری من با مرکز با نوشتن مدخل سیدحسن تقی‌زاده برای جلد ۱۶ دبا در سال ۸۵ آغاز شد. درواقع مقاله سیدحسن تقی‌زاده حلقه وصل من با مرکز بود.


-    این مقاله از ابتدا به شخص شما سفارش داده شده بود؟
نه ظاهرا قرار بوده آقای رضا آذری مقاله را بنویسد ولی ایشان فرصت نکرده بود و مرا برای نگارش مقاله به جناب آقای دکتر سجادی مدیرمحترم گروه تاریخ معرفی کرده بود


-    پس از نگارش مقاله تقی‌زاده ارتباط شما با مرکز چگونه ادامه یافت؟
در آن مقطع من فقط با گروه تاریخ ارتباط داشتم پس از آن دکتر سجادی سه مدخل مربوط به تاریخ جامع ایران را برای نگارش به من پیشنهاد کردند هنگامی که من نخستین مدخل را تحویل ایشان دادم صحبت از پروژه مرکز برای نگارش تاریخ وفرهنگ اقوام ایرانی شد ایشان گفتند که پیش نویس طرح تاریخ وفرهنگ آذربایجان نوشته شده وپیشنهاد دادند که در صورتی که برای انجام پروژه تاریخ وفرهنگ کرد آمادگی دارم خدمت آقای بجنوردی برویم و با ایشان در رابطه با نوشتن طرح صحبت کنیم.


-    این جریان به چه سالی باز می‌گردد؟
 اواخر پاییز سال ۸۵


-    واکنش شما چه بود؟
اجازه بدهید همین جا بگویم از اینکه اتفاقی کوچک باعث آغاز همکاری من با مرکز شد بسیار خرسندم زیرا چنانکه می‌دانید پیشینه شخصی و علمی من با پیشنهاد دایره المعارف همخوانی داشت یکی اینکه خودم کُرد بودم و یکی از مهم‌ترین علایق و دغدغه‌هایم پژوهش در حوزه تاریخ و فرهنگ محلی کردستان و پیوند آن با تاریخ و فرهنگ ایران زمین بود. به همین سبب موضوع رساله دکتری‌ام را بررسی رابطه ملیت، قومیت و مذهب در میان کردهای ایران انتخاب کردم وسال‌ها در این زمینه مشغول مطالعه وپژوهش بودم. ثانیا از کودکی عاشق کتابخانه پر از کتابی بودم که پیرمردی عینک به چشم که برای من نماد دانشمند وآدم بزرگ بود در آن باشد من کتاب بخوانم و سوالاتم را از او بپرسم آن روز متوجه شدم که در هیچ جای ایران کتابخانه‌ای به خوبی دایره المعارف یافت نمی‌شود و نمی توان این همه دانشمند و آدم بزرگ را آن هم در کنار هم و سهل الوصول جز در دایره¬المعارف در جای دیگری پیدا کرد. مهم‌تر از آن نخستین باری که آقای بجنوردی را دیدم متوجه شدم که دنیایی بزرگ و اندیشه‌ای بلند دارد و اگر جز این بود نمی‌توانست این همه آدم بزرگ و به قول مشهور این همه ژنرال را کنار خودش جمع کند. برداشتم این بود که استفاده از محضر ایشان و سایر بزرگان مرکز که سعادت بهره گیری از دانش آنان در دانشگاه‌ها را نداشتم بهترین سرمایه برای آینده علمی من خواهد بود. بنابراین مطمئن شدم که کار در اینجا با علایق درونی و رشته تحصیلی‌ام منطبق و به نوعی تحقق رویای کودکانه‌ام است. همچنین با وجود اینکه در فروردین ۸۴ از رساله دکتری‌ام دفاع کرده بودم به سبب تغیر اوضاع و احوال هنوز جذب دانشگاه یا موسسات پژوهشی نشده بودم. می‌دانید آرزوی هر کسی پس از ۱۲ سال تحصیل پیوسته و خسته کننده در مقاطع کار‌شناسی و ارشد و دکتری این است که با شور و شوق آموخته‌هایش را به عنوان عضو هیات علمی دانشگاه به دانشجویان انتقال دهد یا حداقل در جایی مشغول پژوهش شود و تحقیقاتش را به جامعه عرضه کند. من هم از این قاعده مستثنا نبودم و هنگامی که پس از یک سال ونیم تلاش به هدفم نرسیدم آرزو‌هایم را برباد رفته می‌دیدم و از کار در مراکز دولتی مایوس و تا حدودی سرخورده بودم ولی با آمدن به مرکز، که موسسه‌ای خصوصی وغیردولتی بود، احساس کردم که جای من اینجاست و چه قدر خوب بود که در دانشگاه استخدام نشدم. مخصوصا پس از آنکه بسیاری از بزرگان ودانشمندان پیشکسوت مرکز مانند استاد ایرج افشار، دکتر عنایت الله رضا، دکتر منوچهر ستوده، دکتر فتح الله مجتبایی، دکتر جلال خالقی مطلق، دکتر شفیعی کدکنی وبسیاری دیگر از بزرگان از ابتکار آقای بجنوردی درانجام این پروژه استقبال کردند مطمئن شدم که انتخاب درستی کرده‌ام


-    پس از موافقت شما فرایند تدوین طرح چگونه پیش رفت؟
 دکتر سجادی طرحهای تاریخ جامع ایران وتاریخ وفرهنگ آذربایجان را در اختیار من قرار دادند و قرار شد با اقتباس از آن‌ها پیش نویس طرح تاریخ و فرهنگ کرد وکردستان را بنویسم ظرف یک ماه با کمک ایشان این پیش نویس تهیه شد و به اتفاق ایشان خدمت جناب آقای بجنوردی رفتیم. آقای بجنوردی دیدگا‌ه هایشان را درباره ضرورت نگارش تاریخ و فرهنگ کرد با استناد به منابع مستند و علمی و بدون تعصب و پیشداوری بیان نمودند و خلاصه پس از گفتگویی مفصل توافق کردیم که کار آغاز شود.


-    مراحل آغاز کار به چه صورت بود؟
ابتدا در ظرف دو ماه با کمک دکتر سجادی طرح نگارش تاریخ و فرهنگ کرد در ۳ جلد آماده شد و پس از بررسی آن در شورای عالی علمی و کمیته‌های تخصصی به تایید مرکز رسید. سپس یک هیات علمی برای نظارت بر روند اجرای طرح تعیین شد واینجانب هم به عنوان مدیر اجرایی انتخاب و قرارداد آغاز کار در اسفند۸۵ امضا شد. بر پایه این قرارداد مقررگردید که جلد ۱ به جغرافیای کردستان وپراکندگی جغرافیایی کرد‌ها درایران وجهان، جلد ۲ به تاریخ سیاسی وجلد ۳ به تاریخ فرهنگی واجتماعی کرد اختصاص یابد. البته پس از آن وبا روشن شدن ابعاد بیشتر موضوع، این طرح در دو نوبت ویرایش شد والان پروژه بر مبنای ویرایش دوم طرح انجام می‌شود


-     این طرح در قالب دانشنامه‌ای بود؟
نه، کلیات طرح تاریخ کُرد براساس طرح تاریخ و فرهنگ آذربایجان بود که آن هم در اصل از تاریخ جامع ایران اقتباس شده بود. البته با توجه به ویژگی¬های خاص کرد و کردستان مطالب دیگری بر آن اضافه شد این طرح به شکل موضوعی است و بر خلاف دایره¬المعارف مدخل بندی الفبایی ندارد. مثلا تاریخ کرد و کردستان در عصر صفوی در یک مقاله می‌آید در حالی که اگر به صورت دایره المعارفی بود حداقل باید بیش از یکصد مدخل برای آن تعریف می‌شد البته بسیار خوب است که در آینده به شیوه دانشنامه‌ای هم کار شود ولی اولویت مرکز نگارش تاریخ وفرهنگ کرد به شکل موضوعی بود.


-    این طرح چه مقطعی از تاریخ کردستان را در بر می‌گیرد؟
از دوره باستان تا پایان جنگ جهانی اول


-     آیا شامل نواحی کردنشین خارج از ایران هم می‌شود؟
بله ببینید تاریخ ایران به معنای مصطلح آن از دوره ماد آغاز می‌شود که بیشتر جغرافیای این دولت در مناطق کردنشین امروزی است. پس از آن هم از دوره هخامنشیان تا پایان دوره ساسانیان جز مقطعی کوتاه که بخشی از کردستان در ترکیه امروزی توسط رومی‌ها اشغال شد تمام نواحی کردنشین در قلمرو جغرافیایی واداری دولتهای ایران باستان بود و وقتی ایران و روم صلح کردند مرز این دو کشور درنواحی دیاربکر،‌‌ رها ونصیبین تعیین شد که امروزه جزء کردستان ترکیه است بنابراین تاریخ مناطق کردنشین در این دوران بخشی از تاریخ ایران است. پس از اسلام تا عصر صفوی این پیوستگی تاریخی همچنان برقرار بود در دوره صفوی به علل مذهبی وسیاسی بخش بزرگی از کردستان توسط عثمانی‌ها تسخیر شد ومتاسفانه بر اساس عهدنامه‌های آماسیه در زمان شاه تهماسب وسپس زهاب در دوره شاه صفی به صورت رسمی به عثمانی داده شد. در اینجاست که تاریخ کردستان دو پاره می‌شود وبخشی از آن در ذیل تاریخ عثمانی قرار می‌گیرد


-     طرح شما به این قسمت هم می‌پردازد؟
بله البته فقط تاریخ کردستان در عصر عثمانی زیرا هم در دوره صفویه وهم پس از آن حتی تا پایان قاجار همواره میان ایران وعثمانی کشمکش ودرگیری وجود دارد واز آنجایی که بخش اعظم سرحد این دو کشور در مناطق کردنشین است خواه ناخواه باید به تاریخ کردهای قلمرو عثمانی هم توجه کرد ثانیا هر چند کرد‌ها ی آن طرف مرز از نظر جغرافیایی وسیاسی از ایران جدا شدند ولی از نظر فرهنگی وحتی زبانی پیوندهای خود را با این طرف حفظ کردند بسیاری از شاعران ونویسندگان کرد حتی در اواخر عهد عثمانی همچنان به زبا ن فارسی می‌نوشتند به عنوان مثال شاعری با نام سلیمان متخلص به کاتب وجود دارد که در سال ۱۸۵۰م/۱۲۶۶ق دیوان اشعارش را به زبان فارسی سروده وبه عارف حکمت شیخ الاسلام دوره سلطان عبدالمجید تقدیم کرده است. پس از جنگ جهانی اول بر اساس قراردادهای سایکس پیکو، ورسای، سور وسپس لوزان کردستان عثمانی میان چهار کشور جدید التاسیس ترکیه، عراق، سوریه وارمنستان تقسیم شدند


-    بسیاری از تحولات کردستان در دوره پس از جنگ جهانی اول رخ داده چرا دوره به این مهمی در طرح شما قرار نگرفته است؟
 دقیقا به همین دلیل اهمیتش. راستش را بخواهید در پیش نویس اولیه طرح من و حتی در صحبت‌های مقدماتی با آقای بجنوردی قرار بود این دوره هم باشد اما بعدا متوجه شدیم که کار، بسیار گسترده و مفصل خواهد شد. در ضمن، طرح تاریخ جامع ایران وتاریخ وفرهنگ آذربایجان هم که الگوی ما بود تقریبا در همین دوران خاتمه می‌یابد و به تاریخ معاصر کمتر می‌پردازد. مرحوم ایرج افشار که همواره مشوق و مشاوری مطمئن برای پروژه تاریخ وفرهنگ کُرد بودند چندین بار با توضیحاتی مفصل ومُدلل تاکید کردند که به این قسمت نپردازیم وآن را به بعد از اتمام پروژه فعلی موکول کنیم. البته این نپرداختن صرفا برای تاریخ تحولات سیاسی آن مناطق است وگرنه از نظر فرهنگی وآداب ورسوم تفاوت چندانی وجود ندارد مثلا آیینهای جشن نوروز در سنندج وسلیمانیه ودیاربکر وقامیشلی به شیوه مشابهی برگزار می‌شوند


-    پس در واقع تاریخ وفرهنگ کردستان از پیدایش کردستان شروع می‌شود تا پایان جنگ جهانی اول.
بله والبته امیدوارم که اگر این پروژه با موفقیت تمام شود و به تاریخ کردستان دردوره معاصر هم بپردازیم


-    سوال بعدی من این است که چرا عنوان پروژه، کرد وکردستان است تفاوت این دو چیست؟
 کردستان قلمروی جغرافیایی است که نام آن به شکل رسمی در دوره سلطان سنجر سلجوقی در قرن ششم قمری در متون دیوانی آمده است ولی کرد نام قومی است که در این جغرافیا می‌زیسته است. البته در مواردی مفهوم کرد کارکرد اجتماعی اقتصادی هم داشته و برای نوعی سیاق معیشت به کار رفته است و بر همین اساس در فارس و کرمان و حتی بخارا وبلوچستان در ابتدای قرون اسلامی بار‌ها از کلمه کرد برای نامیدن برخی عشایر و کوچ نشینان این مناطق استفاده شده است جالب است که در تاریخ طبری آمده که اردوان پنجم آخرین پادشاه اشکانی، اردشیر اول را با عبارت «ای‌ها الکرد المربی فی خیام الاکراد» [ای کرد پرورش یافته در چادرهای کردان] مورد خطاب قرار داده است. کردهای دامدار‌گاه در جستجوی مرتع وگاه برای جنگ و سپاهیگری از کردستان خارج شده و به سرزمینهای دیگری رفته‌اند به عنوان مثال کرد‌ها در دوره فتوحات اسلامی به قفقاز رفتند یا با جنگجویان ترک زنگی به مصر رفتند. در دوره نادر شاه با نادرشاه به هندوستان رفتند والبته زبان و فرهنگ کردی و به تبع آن زبان پارسی را که زبان کتابتشان بود با خودشان برده‌اند. به عبارت دیگر می‌توان امتداد مرزهای ایران فرهنگی را در مهاجرت‌های کرد‌ها پیگیری کرد.


-     برای این ادعا شواهد مستدلی هم وجود دارد؟ و اگر هست شامل چه چیزهایی می‌شود‌؟
بله شواهد مستدل بسیاری وجود دارد مثلا یک نمونه واضح به شما بگویم. کرد‌ها به مصر می‌روند و دولت ایوبی را در شمال آفریقا تشکیل می‌دهند. صلاح الدین ایوبی کرد بود. از کردهای روادی ایران بود در آذربایجان. قبلا یکی از مراکز استقرار کرد‌ها آذربایجان ایران وآذربایجان فعلی شوروی و ارمنستان بود. صلاح الدین متولد روستای دوین در ۲۵ کیلومتری ایروان پایتخت ارمنستان است. یکی از کانون‌های تجمع کرد‌ها آنجا بود و سلسله کرد شدادی آنجا تشکیل شده بود. حتی مثلا عنصر المعالی نویسنده قابوسنامه به دیدارابوالاسوار شدادی رفت واز او به نیکی در کتابش یاد کرده است یا اسدی طوسی. وقتی ترکان غزنوی در ماوراءالنهر وخراسان حاکم شدند و سلطان محمود آن برخورد را با فردوسی کرد مشخص بود که دوره اعتبار فرهنگ ایرانی برای دولتمردان حاکم تمام شده بنابراین فردی مثل اسدی طوسی خراسان را ترک کرد و به غرب ایران رفت که همچنان امرای محلی ایرانی بر آن حکومت می‌کردند او در دوره مهاجرتش مدتی در دربار سلطان منوچهر شدادی در شهر آنی به سر می‌برد آنی پایتخت کهن ارمنستان بود که امروزه در مرز ارمنستان و ترکیه قرار دارد. اگر مقاله دکتر خالقی مطلق را درباره اسدی طوسی در مجله دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد بخوانید آنجا ایشان به خوبی در این باره توضیح داده است، ایشان اشعار زیادی را از اسدی طوسی در مدح منوچهر شدادی که حاکم کرد بود آورده است. صلاح الدین ایوبی هم از تبار شدادیان بود، از تبار‌‌ همان حاکمانی که اسدی طوسی و عنصر المعالی و قطران تبریزی را در دوره‌ای که زبان فارسی و فرهنگ ایرانی توسط ترکان غزنوی وسپس سلجوقی در شرق مورد بی‌مهری قرار گرفته بود پناه دادند وبا تشویق آنان باعث شدند که شعر فارسی که پس از دو قرن سکوت ناشی ازحکومت اعراب در شرق ایران سر بر آورده بود از بین نرود و در غرب ایران ادامه حیات دهد وانقطاع تاریخی دیگری در آن پدید نیاید.. متاسفانه این کار مهم امرای کُرد در تاریخ‌های درسی وعمومی ما غایب است. خوشبختانه من این موضوع رادر تاریخ امارت‌های محلی غرب ایران که برای تاریخ جامع ایران نوشته‌ام به تفصیل شرح داده‌ام


-     آنچه که کرد‌ها از فرهنگ ایرانی با خود به جهان غیر ایرانی بردند چه بود؟
من فقط یک مثال از کردهای ایوبی می‌آورم که به شام و مصر و فلسطین وشمال آفریقا رفتند وده‌ها سال در آن مناطق حکومت کردند یکی از کارهای مهم آنان ترجمه شاهنامه فردوسی به عربی بود این کار به پیشنهاد سلطان معظم ایوبی پسر سلطان صلاح‌الدین وتوسط فتح بنداری اصفهانی انجام شد. متاسفانه در پژوهشهای شاهنامه‌شناسی کمتر به این کار بسیار مهم وتاثیرات فرهنگی وتمدنی آن پرداخته شده است. بعد از آن شما به دیوانیات مصر نگاه کنید بسیاری از واژه‌های فارسی مانند «فرمان» را هنوز می‌توانید آنجا ببینید. جایی شنیدم که ۲۰ درصد از واژه‌های دیوانی، اداری و حکومتی مصری‌ها هنوز فارسی است البته صحت وسقم آن را نمی‌دانم بخش عمده این تاثیرپذیری برمی‌گردد به ایوبیان کردتبارکه سال‌ها حاکم این سرزمین بودند. چون کرد‌ها در آن زمان به کردی نمی‌نوشتند. کردی زبان دیالوگ و گفت‌وگو بود و زبان نوشتاری کرد‌ها زبان پارسی بود. و این پارسی نویسی تا صد سال پیش و در برخی مناطق خارج از ایران هم تا امروز ادامه پیدا کرد. توجه کنید که فارسی نویسی توسط کردان انتخابی واختیاری بود وکسی مثل شرف خان بدلیسی در ۱۰۰۴ ق نخستین تاریخ کرد وکردستان را به فارسی نوشت در آن زمان آموزش وپرورش رسمی ورسانه‌های همگانی وجود نداشت که از بالا فارسی نویسی را در میان مردم رواج دهد مردمان کرد خود با زحمت وتلاش فارسی را یاد می‌گرفتند و آن می‌نوشتند. در واقع عنوان تاریخ و فرهنگ کرد و کردستان انتخاب شد تا بتوان مواردی از این سنخ را در آن گنجاند.


روند اجرایی طرح از چه زمانی و چگونه آغاز شد؟
مرحله اول شناسایی نویسندگان توانمند و متخصص بود سپس در بهار۸۶ گفتگو با نویسندگان آغاز شد و پس از تشریح ابعاد کار برای آنان و جلب موافقت اولیه ابلاغ رسمی با امضای ریاست محترم مرکز به همراه راهنمای نگارش مقالات به آنان داده می‌شدخوشبختانه استقبال خوبی صورت گرفت و تا امروز بیش از ۹۰ نویسنده با این پروژه همکاری کرده ومقاله نوشته‌اند


-    معیار شما برای انتخاب نویسنده ها چه بود؟
تنها معیار، تخصص در موضوع پیشنهادی و داشتن نگاه علمی به تاریخ و فرهنگ کرد بود. نویسنده باید قبلا در زمینه موضوعی که قرار بود برای پروژه بنویسد کار پژوهشی کرده باشد. از این ۹۰ نویسنده حتی یک نفر وجود ندارد که صاحب تالیف کتاب، پایان نامه یا مقاله در حوزه‌ای که برای ما کار کرده، نباشد.


 آیا فقط نویسندگان کرد را می‌پذیرفتید؟
نه هرگز؛ نگاهی به نویسندگان ما بیندازید نویسندگانی از آذربایجان، بلوچستان، سمنان، فارس، مازندران وجاهای دیگر با ما همکاری کرده‌اند لازم می‌دانم بگویم که علاقه نویسندگان غیرکرد برای همکاری بسیار بالا بود. در خارج از کشور کردشناسانی در ایتالیا، آلمان، ارمنستان، ترکیه، عراق و... برای این پروژه مقاله نوشته یا در حال نوشتن هستند. البته در جاهایی که آشنایی با زبان کردی ضروری است نویسندگان حتما باید کرد باشند.


-    روند نگارش وارزیابی مقالات چگونه است؟
برای مقالات یک گردش کار منظم مشخص شده است ابتدا عنوان مقاله پیشنهادی به نویسنده بر اساس طرح، تعیین می‌شود وپس از توافق با نویسنده حداکثر زمان لازم برای نگارش مقاله و تعداد کلمات مورد نیاز مشخص می‌گردد. این موارد در پیش نویس ابلاغی که برای این مساله نوشته شده ثبت ودر اختیار معاونت محترم پژوهشی وسپس ریاست محترم مرکز قرار گرفته ودر صورت موافقت ایشان، ابلاغ رسمی با امضای آقای بجنوردی برای نویسنده صادر می‌شود. پس از بازگشت مقاله، اینجانب آن را مطالعه ودر صورتی که با چارچوب علمی طرح مغایر نباشد به دفتر ریاست محترم مرکز می‌فرستم جناب آقای بجنوردی مقاله را مطالعه وبرای بررسی دقیق‌تر به معاونت محترم پژوهشی می‌فرستند در صورتی که مقاله تایید شود مرحله دوم کار، که شامل بررسی وکنترل منابع توسط دستیار طرح و ویرایش علمی توسط مدیر پروژه است، انجام شده ومقاله مجددا به دفتر ریاست و سپس معاونت پژوهشی ارسال شده تا روند کار را ارزیابی کنند در ‌‌نهایت مقاله پس از ویرایش ادبی وفنی تایپ وحروف چینی می‌شود. البته چون تشکیل پرونده، کنترل منابع وویرایش علمی مقالات در بخش متمرکز است کار ما مقداری سخت می‌شود چون مقالات، در زمینه‌های تاریخی، جغرافیایی، ادبی، هنری و... نوشته شده ودر هنگام کنترل منابع وویرایش باید تمام کتاب‌های مربوط به آن حوزه دیده شود که کاری سخت وچند بخشی و چند وجهی است.


-    آیا امکان داشته که در این روند طولانی مقاله‌ای رد شود و مورد پذیرش قرار نگیرد؟
چنانکه پیش‌تر هم اشاره کردم نویسندگان طرح کردستان اکثرا در حوزه‌ای که برای ما نوشته‌اند صاحب تالیف بوده‌اند اشکال کار آنان یکی عدم آشنایی با شیوه نگارش دایره¬المعارفی و نداشتن تجربه پیشینی در این زمینه ودوم ناکافی بودن منابع مقاله به علت عدم دسترسی بود اما بله در مواردی محدود مقاله پذیرفته نشده. ولی در بیشتر اوقات پذیرش آن به انجام اصلاحات پیشنهادی مشروط شده و به نویسنده برگردانده شده تا آن اصلاحات را اعمال کند و در صورت اعمال اصلاحات وارد چرخه کار شده است.


-     و اگر پیشنهادهای مرکز توسط نویسنده پذیرفته نمی‌شد سرنوشت مقاله به کجا می‌انجامید؟
اشکالاتی که گرفته می‌شد صبغه علمی داشت و برای ارتقاء سطح علمی مقاله بود. لازم است به یک نکته اشاره کنم که مرکز دایره المعارف یک سازمان علمی است وهمه بخشهای مرکز به شیوه‌ای سیستماتیک به هم وصل‌اند مرکز اساسا جایی برای تکروی وکارهای فردی نیست. من به عنوان فرد، مقاله‌ای را برای مثلا پروژه کردستان به مرکز می‌دهم تا اینجای کار، مقاله متعلق به من است اما این مقاله از چندین مرجع علمی شامل سرویراستاری، معاونت پژوهشی، ویراستارهای تخصصی، کنترل کنندگان منابع وچندین گروه دیگر می‌گذرد. خروجی آن عملا یک کار جمعی است. این چارچوب سیستم نگر عملا خیلی از مشکلات احتمالی مقاله را رفع می‌کند حالا ممکن است عملکرد یک نفر چندان مطلوب نباشد ولی سیستم موجود در خدمت ارتقای سطح علمی و کیفی مقاله است. و وقتی چنین فرایندی برای نویسندگان توضیح داده می‌شد خیلی‌ها می‌پذیرفتند.


-     آیا برای مقالات پروژه کُرد مانند دایره المعارف ودانشنامه‌ها پرونده علمی تهیه می‌شود؟
نه چنین کاری صورت نمی‌گیرد ابتدا قرار بود که نویسندگان خودشان متکفل شناسایی منابع و تهیه پرونده شوند اما پس از برگشتن نخستین سری از مقالات سفارشی مشخص شد که نویسندگان با وجود زحمت بسیار از منابع زیادی استفاده نکرده‌اند ومقالات از نظر منابع ومراجع چندان غنی نیستند از این رو بپس از مشورت با آقای بجنوردی مطالعه فهرست¬های منابع کتابخانه مرکز وسایر کتابخانه‌های تهران مانند کتابخانه ملی، مجلس، دانشگاه تهران، ملک آغاز شد تا منابع موجود شناسایی وتهیه ودر قالب پرونده‌ای علمی برای نویسنده فرستاده شود. پس از بررسی تقریبا یک میلیون برگه ثبت کتاب در حدود ۶ماه، مشخص شد که متاسفانه تعداد کتابهایی که در کتابخانه‌های مهم تهران مستقیما به موضوع کرد وکردستان مرتبط باشند از چندصد کتاب بیشتر نیست معلوم است که بدون وجود منابع کافی نگارش تاریخ وفرهنگ کردستان، اگر نه غیرممکن، دست کم ضعیف وناقص می‌شد ودرشان علمی مرکز نبود از این رو ریاست محترم مرکز دستور دادند که شناسایی و جمع آوری منابع کرد‌شناسی در دستور کار مجری پروژه قرار گیرد.


-    می‌توان گفت که از همین جا ایده شکل گیری بخش کرد‌شناسی از دل پروژه کرد برآمد؟
بله همین طور است.

 

ادامه دارد

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: