1392/4/1 ۱۲:۰۳
ترجمه: محمد حسین باقی: از 1 تا 3 ژوئن، ژاپن میزبان پنجمین نشست TICAD (همکاری های بین المللی توکیو برای توسعه آفریقا) بود. این نشست یادآور این است که در حالی که در سایر نقاط دنیا دغدغه ها حول دشواری های اقتصادی اروپا، فلج سیاسی در امریکا و کاهش یا رکود در رشد اقتصادی چین می چرخد اما منطقه ای به نام صحرای آفریقا هست که فقر در آنجا یک قاعده – و نه استثنا – است.
ترجمه: محمد حسین باقی: از 1 تا 3 ژوئن، ژاپن میزبان پنجمین نشست TICAD (همکاری های بین المللی توکیو برای توسعه آفریقا) بود. این نشست یادآور این است که در حالی که در سایر نقاط دنیا دغدغه ها حول دشواری های اقتصادی اروپا، فلج سیاسی در امریکا و کاهش یا رکود در رشد اقتصادی چین می چرخد اما منطقه ای به نام صحرای آفریقا هست که فقر در آنجا یک قاعده – و نه استثنا – است. از سال 1990 تا 2010 تعداد افرادی که در منطقه صحرای آفریقا در فقر (25/1 دلار در روز) زندگی می کردند از کمتر از 300 میلیون به حدود 425 میلیون رسید در حالی که تعداد افرادی که با کمتر از 2 دلار در روز زندگی می کردند از 390 میلیون به حدود 600 میلیون افزایش یافت. با این حال، نسبت کسانی که در فقر زندگی می کردند از 57 درصد به 49 درصد در این بازه زمانی کاهش یافت. کشورهای توسعه یافته بارها وعده کمک و یا تجارت خود با این منطقه را شکسته اند. با این حال، ژاپن که همچنان از دو دهه ضعف اقتصادی رنج می برد همچنان به شکلی فعالانه در این امور مشارکت دارد؛ و این نه به دلیل منافع استراتژیک این کشور بلکه به منظور پاسخگویی به ضرورتی اخلاقیِ است؛ یعنی کسانی که ثروتمند هستند باید به کسانی نیازمندند یاری رسانند.
آفریقا امروز تصویری در هم و پیچیده را ارائه می دهد. از سال 2007 تا 2011 موفقیت های قابل توجهی وجود داشت؛ پنج تا از ده کشوری که دارای رشد سریع اقتصادی در جهان هستند و جمعیت شان بیش از 10 میلیون نفر است در آفریقا بودند. و موفقیت های آنها تنها با اتکای صرف بر منابع طبیعی نبوده است. در میان کشورهایی که بهترین عملکرد را دارند می توان از اتیوپی نام برد که در آنجا تولید ناخالص داخلی (GDP) در پنج سال منتهی به 2011 سالیانه حدود 10 درصد رشد داشت و در رواندا، تانزانیا و اوگاندا که تولید سالانه شان تا بیش از 6 درصد برای یک دهه یا بیشتر رشد داشته است. اما در عین حال برخی منابع نشان می دهد که خانواده های طبقه ی متوسط بیشتری در آفریقا وجود دارند (که با داشتن درآمد سالانه ی بیش از 20 هزار دلار تعریف می شوند) تا هند؛ قاره ای که شامل کشورهایی با سطوح بالای نابرابری در جهان است.
بخش کشاورزی که بسیاری از فقرا به آن وابسته اند رشد چندانی نداشته است. بازدهی به ازای هر هکتار دچار رکود شده است. تنها 4 درصد از گندم زارهای دائمی و قابل زرع آبیاری می شود این در حالی است که در جنوب آسیا این رقم 39 درصد و در شرق آسیا 29 درصد است. کود شیمیایی که در آفریقا مورد استفاده قرار می گیرد 13 کیلوگرم در هکتار است در حالی که در جنوب آسیا 90 کیلوگرم و در شرق آسیا 190 کیلوگرم در هکتار است.
ناامید کننده تر این است که حتا کشورهایی که ساختار اقتصاد کلان خود را مرتب کرده اند و در حکومتداری هم به پیشرفت هایی رسیده اند جذب سرمایه گذاری خارج از بخش منابع طبیعی را دشوار یافته اند. مشارکت و تعامل ژاپن مهم است نه فقط به خاطر پول و حمایت های اخلاقی این کشور بلکه به این خاطر که آفریقا می تواند از تجربه توسعه در شرق آسیا درس هایی بیاموزد. این مساله امروز با افزایش دستمزدها در چین و افزایش نرخ ارز که بر تغییر سریع در مزیت های نسبی و رقابتی در سطح جهان تاکید دارد بیشتر حائز اهمیت است. برخی از تولیدات به خارج از چین می رود و آفریقا از این فرصت برخوردار است که سهمی از آن را جذب کند. این بسیار مهم است با عنایت به اینکه طی بیش از 30 سال گذشته صحرای آفریقا از صنعتی نشدن دچار تنگنا بود. در واقع، در اواخر سال های 2000 – تا حدی به علت سیاست های تعدیل ساختاری که از سوی نهادهای مالی بین المللی به اجبار به اجرا در می آمد – تولید به عنوان سهمی از تولید ناخالص داخلی در اقتصادهای در حال توسعه ی آفریقا کمتر از سال 1980 بود. اما رونق تولید به خودیِ خود اتفاق نمی افتد. دولت های آفریقایی باید متعهد به سیاست های صنعتی باشند تا بتوانند اقتصاد خود را بازسازی کنند.
این سیاست ها بحث برانگیز بوده است. برخی استدلال می کنند که دولت در انتخاب بَرندگان خوب عمل نمی کند. برخی دیگر استدلال می کنند که هیچ تفاوتی ندارد که یک کشور تکه های سیب زمینی تولید کند یا تراشه های کامپیوتری. هر دو چشم انداز گمراه کننده هستند. هدف از چنین سیاست هایی همانا پرداختن به محدودیت های شناخته شده در بازار است؛ بطور مثال، آموزش های مهم خارجی مثل مهارت هایی که به درد یک صنعت می خورد و به کار صنایع دیگر هم می آید. هدف از سیاست های صنعتی شناخت این تاثیرات است و دولت ها در این رابطه بسیار خوب عمل کرده اند. در ایالات متحده، دولت به ترویج و حمایت از کشاورزی در قرن 19 پرداخت؛ از اولین خط تلگراف حمایت کرد (بین بالتیمور و واشنگتن که در سال 1844 اجرایی شد) و اولین خط فرا قاره ای را هم مورد پشتیبانی قرار داد و سپس انقلاب ارتباطات از راه دور را آغاز و در نهایت انقلاب اینترنت را راه انداخت. به ناچار، دولت (از طریق زیر ساخت ها، قوانین و مقرراتش مثل مالیات، و سیستم آموزشی) اقتصاد را شکل داد. بطور مثال، قوانین مالیاتی و ورشکستگی در امریکا همراه با سیاست های مقررات زدایی به شکل موثری باعث ایجاد بخش مالی بزرگی شد.
کشورهای در حال توسعه با منابع کمیاب خود نمی توانند هزینه ی این همه نعمت هدر رفته را بپردازند. آنها باید درباره مسیر آینده اقتصادهایشان و درباره مزیت های نسبی این پویایی به دقت تامل کنند. موفق ترین کشورهای در حال توسعه در دنیا – کشورهای شرق آسیا – همین کار را انجام دادند و در کنار درس هایی که باید به اشتراک گذاشته شود می توان به درس هایی در مورد کسانی اشاره که نگران این هستند که چگونه آن کشورها سیاست های صنعتی را در برهه ای به اجرا در آوردند که دولت هایشان فاقد پیچیدگی و عمق دانش و استعداد امروزی بود. ضعف در حکومتداری ممکن است بر ابزارهای سیاست صنعتی تاثیر بگذارد نه بر استفاده از آن.
ژاپن هم درس های دیگری برای آموختن دارد. عناصر کلیدیِ استراتژی توسعه ایِ این کشور (مثل تاکید بر آموزش، برابری اصلاحات ارضی) امروز در آفریقا مهمتر از هر چیز دیگر است. جهان از نیم قرن پیش که شرق آسیا روند توسعه ی چشمگیر خود را آغاز کرد بسیار تغییر کرده است و تفاوت در تاریخ، بنیادها و شرایط به این معناست که سیاست ها باید با وضعیت و شرایط داخلی منطبق شده و بومی سازی شود. اما آنچه روشن است این است که ژاپن و سایر کشورهای شرق آسیا مسیر کاملا متفاوت تری از مسیر پیشنهاد شده از سوی «اجماع واشنگتن» یِ نولیبرال ها را دنبال کردند. سیاست شرقی ها کارگر افتاد. اغلب هم سیاست های «اجماع واشنگتنی» به شدت شکست خورد. کشورهای آفریقایی می توانند با تامل بر این موفقیت ها و شکست ها بهره برداری کرده و استراتژی های توسعه ای خاص خود را دنبال کنند.
ژوئن 2013 / منبع: پروجکت سیندیکیت
* برنده جایزه نوبل اقتصاد و استاد دانشگاه کلمبیا و چهره برتر سال 2012 از سوی تایم. وی رییس شورای مشاوران اقتصادی رییس جمهور بیل کلینتون بود و به عنوان معاون ارشد و اقتصاد دان برتر بانک جهانی هم خدمت کرده است.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید