1392/3/29 ۱۱:۱۳
ایرانهزاران سال تاریخ مداوم و مستمر دارد؛ تاریخی سرشار از فراز و فرودهای عبرتآموز. در این دوران دیرسال خاطره این کشور بزرگ و یکپارچه هرگز فراموش نشده و همواره در مقابل حوادث ایستاده است.
ایرانهزاران سال تاریخ مداوم و مستمر دارد؛ تاریخی سرشار از فراز و فرودهای عبرتآموز. در این دوران دیرسال خاطره این کشور بزرگ و یکپارچه هرگز فراموش نشده و همواره در مقابل حوادث ایستاده است. تشبیهی که شاید بهتر بتواند این خاصیت تداوم و نوپذیری را تعبیر کند، همان درخت سرو است که در ادبیات فارسی بارها سخن از آن رفته است. این درخت از توفانها و بادهای سهمگین نمیشکند و قابلیت انعطاف دارد. چون تندبادی سهمگین بوزد، خم میشود و سر به زمین میساید و سپس با آرامش توفان باز قد راست میکند و برافراشته میشود. در این میان، یکی از بارزترین جلوههای فرهنگ و تمدن مردم ایرانزمین در دوران ایران باستان بود؛ دورانی شکوهمند که تمدن بشری را پُربارتر کرد و بر غنای آن افزود.
در سال ۲۰۰۵ میلادی موزه بریتانیا تصمیم گرفت نمایشگاهی از آثار بهجامانده از دوره هخامنشی برگزار کند. سرپرست این نمایشگاه دکتر کرتیس، مدیر بخش خاورمیانه موزه، بود. خود موزه بریتانیا البته در این زمینه بسیار غنی بود، ولی برای هرچه کاملتر کردن نمایشگاه بر آن شد تا همکاری دو موزه مهم دیگر یعنی موزه لوور فرانسه و موزه ملی ایران را هم جلب کند، به نحوی که آثار بهجامانده از دوره هخامنشی در این دو موزه هم در این نمایشگاه در معرض نمایش گذاشته شود. برای نخستینبار بود که در جهان نمایشگاه بزرگ و عمدهای درباره هخامنشیان برپا میشد. امپراتوری هخامنشی یکی از بزرگترین و گستردهترین امپراتوریهای جهان بود و حوزه گسترش آن از سند و ماوراءالنهر در شرق تا مصر و لیبی در جنوب و کشورهای بالکان در شمال و غرب را دربرمیگرفت. امروزه در این محدوده حدود ۱۵ کشور مستقل وجود دارد. این نمایشگاه در واقع نهتنها دربرگیرنده فرهنگ و تمدن ایران و قوم ایرانی بود، بلکه نمایشگر فرهنگ و تمدن ملل و اقوام گوناگون دیگر امپراتوری هم بود. حاصل این نمایشگاه بعدا به صورت کتابی مفصل شامل نزدیک به ۷۰۰ لوح و تصویر رنگی منتشر شده و همین کتاب است که تحت عنوان «امپراتوری فراموششده» به فارسی ترجمه و درنهایت زیبایی و نفاست چاپ و منتشر شده است. ترجمهآن به همت خشایار بهاری درنهایت دقت و صحت انجام پذیرفته و دکتر شاهرخ رزمجو هم که خود از نویسندگان متن اصلی انگلیسی کتاب بوده، ویرایش و زیرنویسهای تصاویر و لوحها را برعهده گرفته است که بر اعتماد خواننده میافزاید. عنوان این کتاب را «امپراتوری فراموششده» نام نهادهاند. چرا فراموششده؟ به راستی چه چیزی فراموش شده است؟ امپراتوری هخامنشی در جهان باستان در دوره خود بزرگترین و شناختهشدهترین دولت موجود بود. در آن زمان در شرق ایران هند قرار داشت و فراسوی آن چین که هنوز کموبیش ناشناخته بودند. اما در غرب ایران کشور یونان بود که از قضا هرگز نمیتوانست هخامنشیان را فراموش کند. برای یونانیان امپراتوری هخامنشی همواره حضوری چشمگیر داشت. بخشی از یونان جزیی از امپراتوری هخامنشی بود و بخشهای دیگر یونان، بهخصوص آتن، گاه در مقابل این قدرت بزرگ سرکشی و گاه تمکین میکرد. نوعی رابطه مِهر و کین میان ایران و یونان وجود داشت که مظهر کینورزی و دشمنی آن به صورت دو جنگ بزرگ ماراتون در زمان داریوش بزرگ و جنگ سالامیس در زمان خشایارشاه جلوهگر شد. یونانیان درباره ایران دوره هخامنشی بسیار گفتهاند و نوشتهاند، پس هرگز این دولت هخامنشی را فراموششده نمیدانستند. ظاهرا غرض از فراموششده در کتاب «امپراتوری هخامنشی» احتمالا فراموشی دنیای غرب نسبت به هخامنشیان است. تمدن غرب خود را میراثدار تمدن یونان میداند. پس نباید عظمت هخامنشیان را فراموش کند. ظاهرا از نظر تدوینکنندگان این کتاب اگر هم این عظمت فراموش شده، باید این فراموششدگی را چارهای اندیشید و با نمایش جلوهها و جنبههای پنهانشده یا پنهانمانده آن دوباره خاطره پرشکوه آن را زنده کرد. در واقع هدف از برپایی نمایشگاه آثار هخامنشی همین بوده است. شاید هم این فراموششدگی به خود ما ایرانیان هم برگردد که هرگز به درستی دوران هخامنشی را نشناختیم و در رفع آن نکوشیدیم. کتاب «امپراتوری هخامنشی» در ۱۳ فصل فراهم آمده است که هر فصل به یکی از جنبههای فرهنگ و تمدن و تاریخ هخامنشیان میپردازد. در آغاز هر فصل نخست مقالهای به قلم یکی از متخصصان و صاحبنظران درباره موضوع آن فصل آمده و به دنبال آن تصاویر اشیا مربوط به آن موضوع که اصل آنها در نمایشگاه به نمایش گذاشته شده، آمده است. از فصول مهم و مفصل این کتاب معماری، باستانشناسی و زبانهای امپراتوری هخامنشی است که کموبیش شناختهشده هستند و من در اینجا به توصیف آنها نمیپردازم و بیشتر فصولی را معرفی میکنم که تازگی دارند و کمتر کسی به آنجا توجه کرده است. یکی از این فصول، مقاله «رمزگشایی از خط میخی» است که سرگذشت هیجانانگیزی را بیان میکند. کشف رمز خط میخی فارسی باستان یکی از کشفیات مهم و دورانساز تاریخ جهان باستان است. خط میخی تا نیمه قرن نوزدهم خوانده نشده بود. نیاکان ما آن را خط جن میدانستند که در زمره طلسمها بود. تمدنهای بزرگ سومر، بابل و آشور و البته ایران آثار خود را به این خط مینوشتند. منشا آن خط میخی سومری بود که خواندن آن بسیار مشکل و حتی غیرممکن است. ولی خط میخی که زبان فارسی باستان در دورههخامنشیان با آن نوشته میشد بسیار سادهتر بوده و به یک معنی خطی الفبایی بوده است. این خط به همت گروتفند آلمانی و راولینسون انگلیسی سرانجام رمزگشایی و خوانده شد و چون کتیبه بیستون به سه زبان فارسی باستان، بابلی و عیلامی نوشته شده بود و در واقع متن بابلی و عیلامی آن ترجمه متن فارسی بودند، با کشف خط میخی فارسی، خط دو زبان دیگرهم رمزگشایی و خوانده شد. فصل جالب دیگر «سفره شاهانه» نام دارد. تجملات دربار هخامنشی و از جمله سفرهغذای آنها همواره هوش از سر یونانیان میبرده است. آریستوفانس، نمایشنامهنویس مشهور یونان باستان، میگوید: «وای از این میزبان بیرحم پارسی که شراب را بیآب در جامهای زرین و لیوانهای بلورین به ما میدهند.» در این فصل با انواع ظروف از قدح و کاسه و بشقاب و قاشق (ملاقه) و ریتون (جام شاخهای) و آمفورا (کوزههای دستهدار) از جنس طلا و نقره و انواع سفال که امروزه در کشفیات باستانی پیدا شدهاند و در این نمایشگاه اصل آنها به نمایش گذاشته شده، آشنا میشویم. در فصل جالب «جواهرات و زینتآلات» شرح و تصویر اشیا موزهبسیار گرانبهایی را میبینیم از دستبند و گوشواره و گردنبند و سینهریز و مدال و غیره که جلوهگر ظرافت استادکاران عصر هخامنشی است. بخش مربوط به سلاحها و وسایل نقلیه نیز نشانگر هنر صنعتگران آن دوره است. دولت هخامنشی دولتی مقتدر بود و طبعا اسلحهسازی در آن دوره رواج بسیار داشت. از جمله دشنه و نیزه و تیر و کمان و گردونهها و ارابههای یکاسبه و دواسبه و چهاراسبه و یراق اسب و انوع کشتیها که ماکت بعضی از آنها از طلای ناب است.
فصل جالب دیگر درباره سازماندهی امپراتوری هخامنشی است که نشانگر نبوغ خاص ایرانیان است. امپراتوری هخامنشی نخستین امپراتوری بزرگ جهان بود. در این امپراتوری که 200سال دوام آورد کمتر با شورش و خشونت مواجهیم. رفتار انسانی و بردبارانه کوروش بزرگ بنیانگذار این امپراتوری با اقوام مغلوب باعث پایداری آن شد. البته مدیریت و سازماندهی چنین امپراتوری گستردهای که از شرق تا غرب آن سه تا چهارهزار کیلومتر بود کار سهل و آسانی نبود. فرمانهایی که از مرکز این امپراتوری به اقصا نقاط آن فرستاده میشد روی لوح و سفال و پاپیروس نوشته میشد. در این نمایشگاه انواع این فرمانها که از آن دوران به جا مانده به چشم میخورد.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید