1392/3/26 ۱۴:۴۶
آنچه که باعث پدید آمدن دانائی میشود تعامل آزاد انسانها با یکدیگر است. مانند تعامل یک تیم قایقران یا تیم فوتبال و والیبال است که بر اثر تمرین جمعی شعور جمعی پدید میآید و در عمل بدون آنکه هدایتگری داشته باشند هر یک همان کاری را انجام میدهد که گوئی هدایتگری فرمان آن را داده است. این همان دانائی تیمی است که...
برنامه فرهنگی نامزدهای محترم ریاست جمهوری را با دقت نگاه کردم و خواستم از لابلای برنامههای ارائه شده و در گوشه و کنار الفاظ به کار رفته از تصورات فرهنگی نامزدهای محترم آگاه شوم و بدانم بالأخره بر سر ما چه خواهد آمد. قبل از هر چیز باید تأکید کنم که بالا رفتن دانائی مردم می باید هدف اساسی کارگزاران و خادمان فرهنگی کشور باشد. همه ما به دنبال این هدف مقدس هستیم که دانائی مردم را بالا ببریم و از این طریق به شکوه ملی دست یابیم. ملتی که دانا باشد چنان آسیبناپذیر است که در برابر هجمههای تند بنیان کن استقامت خواهد کرد و هرگز تن به شکست و خواری نخواهد داد. حال باید دید این دانائی چیست؟ از چه مقولهای است؟ چگونه به دست میآید؟ آیا هر کس که تحصیلات دانشگاهی داشته باشد به دانایی دست یافته است؟ آیا هر کس که سواد داشته باشد و در رشتهای مثلاً دکترای سیاسی یا دکترای فلان رشته را داشته باشد شخص دانا به شمار میرود. قطعاً اینطور نیست. دانایی ناظر به درک همه جانبه است. کسیکه تحصیلات عالی داشته باشد ولی فاقد دانائی باشد محیط پیرامون خود را و نیز هر پدیدهای را که در منظر او قرار میگیرد و یا هر چیز دیگری را به گونهای محدود و شاید نامرتبط با صدها مسأله دیگر مینگرد و بیاعتنا از کنار همه آنها میگذرد و حال آنکه شخص دانا به دقت به همه چیز مرتبط با پدیده یا موضوع مورد نظر و به همه پیامدهای آن نگاه میکند و طبعاً درکش به گونه دیگری است. دانا ورای پرده را میبیند و آنکه از نعمت دانائی محروم است حجابی در روبرو دارد که هرگز ماورای برخی پدیدهها و حقایق را نمیبیند و به رازها آگاه نمیشود و حال آنکه دانایان پی به راز میبرند و رفتارشان دگرگونه و متفاوت است. مسلم است که تحصیلات در هر مرحلهای که باشد کمک به پدید آمدن بستر مناسب برای بروز دانائی میکند اما همه قضیه را حل نمیکند. آنچه که باعث پدید آمدن دانائی میشود تعامل آزاد انسانها با یکدیگر است. مانند تعامل یک تیم قایقران یا تیم فوتبال و والیبال است که بر اثر تمرین جمعی شعور جمعی پدید میآید و در عمل بدون آنکه هدایتگری داشته باشند هر یک همان کاری را انجام میدهد که گوئی هدایتگری فرمان آن را داده است. این شعور جمعی، این کنش تیمی، این هماهنگی در عمل، همان دانائی تیمی است که توان تیم را چنان بالا میبرد که از جمع جبری توان تک تک افراد تیم فزونتر است و این همان است که به آن سنرژی میگویند یعنی نیروی برایند برهم افزائی که از دانائی پدید میآید و جوشیده از سرچشمه معرفت است. اگر همه جامعه در تعامل آزاد قرار بگیرند توان ملی چنان بالا میرود که اعجاببرانگیز خواهد بود و جامعه خود سامان میگردد. یعنی جامعه به چنان توانائی دست می یابد که به ظاهر از جمع جبری نیروها فراتر رفته و به کیفیت جدیدی نائل میشود که در هر حال از نوع دیگر است. از نوع آزادگی و بردهستیزی و بزرگواری و نوشیدن شربت عزت نفس است. بدین گونه است که از گذار دانائی به رفتارهای اخلاقی میرسیم و آزادگی را عملاً تجربه میکنیم. نتیجه اینکه از تعامل آزاد دانائی پدید میآید و بارور میشود و در عمل به تجربه اخلاقی دست مییابد. حال، اگر سخن از باروری فرهنگی کشور به میان آید در گام نخست باید به تعامل آزاد دست یافت. تمام رفتارهای تحمیلی و اندیشههای تزریقی به ویژه از نوع جبری ایدئولوژیک چنان محیط را بر ضد دانائی برمیانگیزد که هر گونه رفتار اخلاقی را محدودتر میسازد. در محیط آزاد است که استعدادها شکوفا میشود و نویسندگان و هنرمندان و شاعران از گوشه و کنار کشور سر بر میآورند و نغمه پیشرفت را سر میدهند و تقریباً همگان بال و پری مییابند و پرواز را تجربه میکنند. انسانی که پیوسته مجبور باشد قطعاً رفتاری مسخ گونه، همراه با ریا و تدلیس پیدا خواهد کرد. او به تدریج از خود بیگانه شده و برخلاف ضمیر شفافی که زائیده فرهنگ هزاران سال گذشتۀ انسانهاست عمل خواهد کرد و طبعاً دیگر او خود نیست بلکه بیگانهای است شریر و متمایل به بزه کاری و پذیرندهخواری و نکبت و تباهی روحی. سخن از بالندگی فرهنگی بدون برخورداری از تعامل آزاد جامعه خواب و خیالی بیش نیست و به سرانجام مطلوبی نخواهد رسید. وقتی این تعامل آزاد فراهم شد، دولت و جامعه میتوانند. وسائل تسهیل این تعامل آزاد را فراهم سازند. مثلاً از طریق ایجاد زیر ساختهای مناسب به اینگونه تجربههای سازنده وسعت دهند. شما وقتی زیر ساخت مناسب را برای آموزش و پرورش و افزودن بر سرعت ارسال و دریافت اطلاعات پدید آوردید و هر یک از افراد جامعه دسترسی آزاد به منابع تحقیق داشته باشد و کسی و نهادی از او چیزی نخواهد که برخلاف تعامل آزاد باشد طبعاً جامعه به سوی رشد و تعالی خواهد رفت و در این مسیر برهم افزاست که هر چه دستآوردها بیشتر شود بر سرعت رشد و تعالی افزوده خواهد شد، زیرا این انسان است که زندگی و جامعه خود را رقم میزند. البته این سخن بدین معنا نیست که جامعه فاقد مرزهای مقدس است. مرزهای تقدیس شده جزو فرهنگ مردم است و هر کس وظیفه دارد که به فرهنگ مردم احترام بگذارد و سخنی نگوید و ننویسد که ملت را آزرده کند و باید از چنین کاری اجتناب نمود. اما باید این را هم شفاف کرد و قانون محدودۀ آن را به دقت تعیین کند. مثلاً بگوید به چهارده معصوم و خدا و پیامبران توهین نکنید که اگر کسی بدین عمل ناشایست دست زد مثلاً به فلان مبلغ جریمه محکوم شود و یا به این مقدار حبس محکوم گردد. وقتی قانون بصورت شفاف مرزهای ممنوعیت را نشان دهد. طبیعی است که هر شهروندی موظف به رعایت آن میشود. ایجاد فضاهای آموزشی و پرورشی و تفریحی و ایجاد فضای آزاد رسانهای و گسترش صنعت توریسم و ایجاد فضای آزاد کسب و کار و سرمایهگذاری در چارچوب جهان متکثر و رقابتی، شرط ورود به فضای توسعه پایدار است. مسأله تعامل عقلانی و براساس حفظ منافع ملی با کل جهان میتواند تمام عوامل پیشرفت ایران را فعال و مؤثر سازد و به توسعه فرهنگی و بالندگی آن تحقق بخشد.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید