گفتگو با مازيار بهروز: خسرو روزبه، محمد مسعود را به قتل رساند

1392/3/4 ۱۱:۱۲

گفتگو با مازيار بهروز: خسرو روزبه، محمد مسعود را به قتل رساند

خسرو روزبه را بايد يك انقلابي ماجراجو به حساب آورد.فردي كه نظم كار حزبي را چندان برنمي‌تافت.برخي حركات وي مانند قتل مسعود و حسام لنكراني قابل قبول و توجيه به هيچ عنوان نيست.بي‌شك وي شخصيتي تراژيك به حساب مي‌آيد. او قرباني سه جريان بود

تاریخ معاصر ایران 


محسن آزموده : نگاه علمي به تاريخ فارغ از عينک هاي جانبدارانه بايد صورت پذيرد. جنجالي ترين چهره هاي تاريخ معاصر ما متاسفانه به دليل نفوذ و گسترش نگاه هاي يک سونگرانه عمدتا در هاله ابهام فرو رفته اند. براي بازنگري نقش شان و نگرشي انتقادي به تاريخ بايسته است که بي طرفي علمي اتخاذ کنيم و اعمال ايشان را به دور از پيش داوري ها در سنجه داوري قرار دهيم. خسرو روزبه يکي از چهره هايي است که عمدتا توسط حزب سابق توده مصادره شده است، حال آن که چهره او را بايد به دور از قهرمان‌نگري هاي مرسوم حزب توده يا لعن و نفرين هاي مخالفانش نگريست. در سال روز مرگ خسرو روزبه نزد دکتر مازيار بهروز استاد تاريخ دانشگاه ايالتي سانفرانسيسکو نويسنده کتاب مشهور «شورشيان آرمانخواه: نقد و بررسي عملکرد چپ در ايران» رفتيم تا با روايتش از زندگي خسرو روزبه آشنا شويم. روزبه با آن چشم هاي براق، لب هاي خندان، سبيل لنيني و پيشاني بلند، بسته به ديرک و منتظر تيرباران رژيم کودتاي محمد رضا شاه، براي چندين دهه قهرمان چپ گرايان بود. مبارزي که جمع عمل و نظر معرفي مي شد، با سواد بود و زندگي کوتاهش پر فراز و نشيب و ماجراجويانه بود. طرح چهره اش تا سال ها در ذهن مبارزان به عنوان نماد مقاومت نقش بسته بود و شاعران و نويسندگان نيز در بزرگ کردن اسطوره اش دريغي نمي ورزيدند. شمايل روزبه را اما بايد از منظري ديگر نيز ديد، با نگاهي انتقادي به عنوان انسان باهوش و متعهدي که در مسير مبارزه دست به قتل صميمي ترين دوستش هم مي زند.
****
خسرو روزبه را بايد يك انقلابي ماجراجو به حساب آورد. اما فردي كه نظم كار حزبي را چندان برنمي‌تافت. وي با وجودي كه نظامي بود، در مراحل مختلف از زاويه ديد خود اگر حركتي را درست مي‌ديد، آن را انجام مي‌داد. برخي حركات وي مانند قتل مسعود و حسام لنكراني قابل قبول و توجيه به هيچ عنوان نيست. بي‌شك وي شخصيتي تراژيك به حساب مي‌آيد

گفته مي‌شود كه روزبه دومين فرزند ضياء لشكر در سال 1294 در شهرستان ملاير متولد شد. همچنين گفته مي‌شود كه پدر او به واسطه شرافت در كار ثروتش را از دست داد و خسرو در شرايط نامساعد زندگي كرد. اين پيشينه خانوادگي تا چه ميزان صحت دارد و مسائلي كه درباره هوش سرشار روزبه در دوران مدرسه گفته مي‌شود تا چه اندازه درست است؟
درباره گذشته خانوادگي و وضعيت مالي خانواده روزبه و دوران كودكي وي به نظر مي‌آيد اطلاعات موجود در همان سطحي باشد كه در پرسش شما طرح شده است. اما درباره هوش سرشار روزبه به نظر نمي‌آيد بزرگ‌نمايي شده باشد. تعداد زياد كتاب‌هاي وي و نقل قول آنهايي كه وي را مي‌شناختند، جملگي حكايت از انساني باهوش و پركار دارد.

علت ورود روزبه به دانشكده افسري چيست؟ و مسائلي كه درباره پيشرفت‌هاي او در دانشكده افسري گفته مي‌شود تا چه ميزان درست است؟ آيا به همان اندازه كه گفته مي‌شود، محبوبيت داشت؟ درباره تاليفات او و فعاليت‌هاي اجتماعي‌اش در دانشكده هم توضيح دهيد؟ اينكه گفته مي‌شود قريب به دو هزار نفر از افسران ارتش شاگرد او بودند، تا چه ميزان درست است؟
به نظر مي‌آيد دليل ورود روزبه به ارتش نبايد چندان متفاوت از دليل پيوستن ديگران به اين نهاد باشد. ارتش در زمان رضاشاه (و تا حد كمتري در زمان پسرش) نهادي براي پيشرفت اجتماعي، اخذ تحصيلات جديد، تضمين شغلي، به ويژه براي خانواده‌هايي بود كه از امكانات مالي زيادي برخوردار نبودند. در يك كلام، ارتش نردباني بود براي پيشرفت اجتماعي و از اين منظر با اقبال بسياري از جوانان صاحب استعداد روبه‌رو شد كه روزبه يكي از آنان بود. از اين منظر، روزبه كه هم از هوش بالا برخوردار بود و هم انساني پركار بود، با نگارش كتاب‌هاي نظامي و پركاري، خيلي زود مدارج ترقي را طي كرد و در سن نسبتا پايين تبديل به يكي از مدرسين دانشكده افسري شد. تاليف‌هاي نظامي وي در اين دوران گواه اين مطلب است. به گفته خودش وي در مجموع 36 اثر تاليف كرده است كه 14 اثر به مسائل نظامي و تخصصي ارتباط دارد و گويا در دانشكده افسري هم تدريس مي‌شده‌اند. اما درباره محبوبيت در ارتش نمي‌توانم نظر بدهم. به جز آنكه بگويم كه استادي كه هم صاحب هوش باشد و صاحب قلم و استعدادهاي ديگر به احتمال زياد نزد دانشجويان محبوبيت مي‌توانست داشته باشد. كلام آخر، اينكه گفته مي‌شود قريب به 2000 نفر افسر دانشجوي وي بوده‌اند را نمي‌توان بدون استناد به اسناد دانشگاه افسري تاييد كرد. اما مي‌توان گفت به يقين تعداد زيادي از افسران ارتش دانشجوي وي بوده‌اند، چرا كه وي سال‌ها استاد دانشگاه افسري بود.

درباره رابطه او با رزم‌آرا چه مي‌شود گفت؟
من اطلاع چنداني درباره اين رابطه ندارم اما رزم آرا در زماني كه سرلشكر بود در سال 1323، روزبه سروان بود و بنابراين احتمال اينكه اين دو رابطه نزديكي داشتند، زياد نيست. هم به دليل تفاوت سني و هم به دليل تفاوت درجه نظامي.

چطور شد كه خسرو روزبه به حزب توده پيوست؟ به عبارت ديگر تمايلات چپ چگونه و به واسطه ارتباط با چه انديشه‌ها يا افرادي در او پديد آمد؟
پيوستن روزبه و ديگر افسران و غيرنظاميان به حزب توده از يك زاويه خاص طبيعي به نظر مي‌رسد. حزب توده داراي تشكيلات و افكار ترقي‌خواهانه بود و حمايت از شوروي و حمايت شوروي از حزب در دوران اشغال ايران نيز به كمك حزب مي‌ آمد. بايد توجه داشت كه در زمان جنگ ضد فاشيستي، اتحاد شوروي تحت رهبري استالين در سرتاسر جهان از محبوبيت برخوردار بود و نه فقط در ايران. مجمع مسائل بالا شرايط گيرايي و جذبه حزب را فراهم آورد و به محبوبيت حزب در ميان اقشار مختلف، علي‌الاصول قشر تحصيلكرده مي‌افزود. در چنين شرايطي بود كه افرادي مانند روزبه كه داراي تمايلات عملي بودند، جذب حزب توده مي‌شدند و حزب را به عنوان تشكيلاتي در جهت ترقي و اصلاح ايران مورد حمايت قرار مي‌دادند.

نقش روزبه در شكل‌گيري سازمان نظامي مخفي حزب توده چه بود؟
روزبه در شكل‌گيري اوليه تشكيلات نظامي حزب نقشي نداشت، اما زماني كه اين تشكيلات آماده بود تا در سال 1323 قدم بعدي را بردارد و تبديل به سازمان نظامي شود، روزبه عضو آن بود و از همان اول جزو رهبران آن به حساب مي‌آمد. كتاب آقاي محمدحسين خسروپناه تحت عنوان «سازمان افسران حزب توده ايران» پژوهشي دقيق و ارزنده درباره سازمان نظامي است و بدين وسيله از آن ياد مي‌كنم.

آيا روزبه از قيام افسران خراسان در سال 1324 به رهبري سرهنگ آذر و سرگرد اسكندراني در تركمن صحرا اطلاع داشت؟ اين قيام و سركوب آن چه تاثيري بر سازمان نظامي و شخص روزبه داشت؟
روزبه از رهبران سازمان نظامي بود و بدون شك از اين عمليات آگاهي داشت. اما قيام افسران خراسان حمايت حزب توده را دارا نبود و از اين منظر حركتي مستقل از سوي نظاميان توده‌يي به حساب مي‌آمد كه اين خود نشان‌دهنده استقلال نسبي اين تشكيلات است. حزب توده از اين اقدام افسران انتقاد كرد.

گويا روزبه بعد از اين زندگي مخفيانه‌يي داشته و مقالاتش را با نام مستعار «ستخر» (سروان توپخانه خسرو روزبه) منتشر مي‌كرده است. آيا شما كتاب منسوب به او «اطاعت كوركورانه» را ديده‌ايد؟ اين كتاب چه تاثيري در فضاي فرهنگي كشور داشت؟
درست است، روزبه و عده ديگري در حين قيام افسران زندگي مخفي را آغاز مي‌كنند. كتاب «اطاعت كوركورانه» در واقع نقد و انتقاد يك روشنفكر و فعال سياسي است كه نداي نسل خود را دربردارد. نقد جامعه عقب افتاده ايران با تمام مشكلاتش و انتقاد از طبقه حاكم و دستگاه حكومتي براي وابستگي، عدم تمايل به اصلاح، فساد مالي و غيره. اينكه اين كتاب تا چه حد با اقبال روبه‌رو شد مشكل بتوان گفت ولي خب، اين اثر روزبه، نوشته‌يي است گيرا و بي‌شك در ميان طرفداران حزب توده و افراد كتابخوان آن زمان تاثير داشته است.

درك و دريافت روزبه از انديشه‌هاي چپ و ماركسيسم تا چه اندازه بود؟
خسرو روزبه زبان فرانسه را خوب و انگليسي را در حد خواندن فراگرفته بود. از اين منظر وي دريچه‌يي به سوي ادبيات غيرفارسي داشت. اما به نظر نمي‌آيد دانش ماركسيستي وي فراتر از دانش غالب آن زمان يعني ماركسيسم به قرائت استالينيسم بوده باشد. در يك كلام، سطح دانش وي از ماركسيسم مسخ شده استاليني خوب بود و مفاهيم پايه را درك مي‌كرد، اما نشاني از خلاقيت فكري بيش از اين را نمي‌توان ديد. نگاهي به كتاب «واژه‌هاي نو» تهيه و تدوين شده توسط روزبه اين برداشت را به اثبات مي‌رساند.

ماجراي دستگيري روزبه در 17 فروردين 1326 و فرارش در يك ماه بعد چه بود؟
ماجراي دستگيري روزبه در سال 1326 به نظر مي‌آيد در رابطه با اختلافات وي و درگيري‌هاي وي در ارتش بوده باشد. ريشه اين اختلافات هم به نظر مي‌آيد در رابطه با اعتراض وي به فساد و دسته‌بندي سازمان ارتش بود.

گفته مي‌شود كه روزبه به همراه عده‌يي ديگر در فروردين 1327 مجددا دستگير شد و به 15 سال زندان محكوم. اما به همراه 9 تن ديگر از جمله كيانوري و مرتضي يزدي و جودت و نوشين و قاسمي آن فرار معروف را سامان داد. ماجراي آن فرار و انتساب آن به رزم آرا چه بود؟
فرار روزبه و ديگر زندانيان توده‌يي توسط سازمان نظامي و حزب سازماندهي شد و يكي از شاهكارهاي حزب به حساب مي‌آيد. من تاكنون مدرك و سندي نديده‌ام كه انجام اين عمليات موفقيت‌آميز را به رزم آرا نسبت داده باشد.

روزبه و ديگر افسران در ماجراي كودتاي 1332 چه نقشي ايفا كردند؟
روزبه و افسران سازمان نظامي تابع حزب توده بودند و بدون تصميم‌گيري حزب بعيد بود در 28 مرداد سال 1332 دست به اقدامي بزنند. روابط حزب و سازمان نظامي در اين زمان با دوران قيام افسران خراسان تفاوت كرده بود و سازمان نظامي آن استقلال سابق را از دست داده بود. از اين منظر سازمان نظامي خبر كودتا را به حزب رساند كه متعاقبا به اطلاع مصدق رسانده شد. اما چون حزب توده در حين كودتا اقدام جدي و اساسي انجام نداد، سازمان نظامي نيز بالطبع از همين سياست پيروي كرد.

پس از كودتا و افشاي سازمان نظامي، روزبه چه كرد؟ آيا درست است كه او هم دستگير و به اسم مهندس فرار كرد؟ روزبه در اين ميان تا زمان دستگيري خودش چه مي‌كرد؟
من از دستگيري مجدد روزبه پس از كودتاي 28 مرداد اطلاعي ندارم و در جايي مدركي هم دال بر آن نديده‌ام. اشتباه مهلك روزبه درباره دستگيري سروان عباسي و اينكه او مقاومت خواهد كرد، بي‌شك نقش مهمي در ضربه خوردن سازمان نظامي در سال 1333 داشت. پس از آن و تا دستگيري روزبه در كوشش بود سازمان نظامي را جمع و جور كرده و در راه احياي شبكه‌هاي از دست رفته اقدام مي‌كرد كه البته موفق نشد.

ماجراي دستگيري روزبه به چه صورت بود؟ آيا درست است كه در كوچه‌يي حوالي خيابان سيروس جنوبي، محله بازارچه اسماعيل بزاز دستگير شد؟
من اطلاع بيشتري از آنچه در پرسش شما درباره دستگيري روزبه آمده است ندارم.

يكي از بزنگاه‌هاي حساس زندگي روزبه ماجراي بازجويي و اعدام او در زندان قزل قلعه است. تا چه ميزان اطلاعاتي كه درباره لو دادن رفقايش از جمله حسام لنكراني گفته مي‌شود و داستان اعتراف علني درست است؟
روزبه تا آنجايي كه من اطلاع دارم كسي را لو نداد. وي قبل از دستگيري و به دستور حزب حسام لنكراني را به قتل رساند. پس از دستگيري و همان‌گونه كه در دفاعياتش آمده است، رژيم از تمام جوانب شبكه حزب توده و سازمان نظامي اطلاع يافته بود. يعني در زمان دستگيري روزبه، رژيم اطلاعات كاملي از ديگر رهبران و اعضاي حزب توده به دست آورده بود. بنابراين روزبه در بازجويي صرفا اطلاعات خود را در اختيار مي‌گذارد، آن هم پس از اينكه متوجه مي‌شود بازجوهايش از همه‌چيز باخبر هستند. روزبه در دفاعياتش از اين موضوع پرده برداشته است. بنابراين در يك كلام خيانتي مرتكب نشده است.

نقش روزبه در قتل محمد مسعود، روزنامه‌نگار تندرو در سال 1326 چه بود؟ اين قتل تا چه اندازه به خود حزب توده ربط داشت؟
محمد مسعود را روزبه به همراه دايره كوچكي كه در كنار داشت به قتل رساندند. در اين زمان اين افراد از حزب توده استعفا داده بودند و رابطه‌يي با حزب نداشتند. مدركي وجود ندارد كه نشان دهد حزب در قتل مسعود نقش داشته است.

در پايان رابطه روزبه با حزب توده را چگونه ارزيابي مي‌كنيد و نقش او را در ميان جريان‌هاي چپ ايراني چطور مي‌بينيد؟
خسرو روزبه را بايد يك انقلابي ماجراجو به حساب آورد. انساني حساس، باهوش و بااستعداد. اما فردي كه نظم كار حزبي را چندان برنمي‌تافت. وي با وجودي كه نظامي بود، در مراحل مختلف از زاويه ديد خود اگر حركتي را درست مي‌ديد، آن را انجام مي‌داد. برخي حركات وي مانند قتل مسعود و حسام لنكراني قابل قبول و توجيه به هيچ عنوان نيست. بي‌شك وي شخصيتي تراژيك به حساب مي‌آيد. او قرباني سه جريان بود: نظامي كه با آن مي‌جنگيد، حزبي كه به آن وابسته بود و شخصيت اراده‌گراي خودش.

 


منبع: اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: