1392/3/1 ۱۴:۳۹
ماکیاولی اندیشمند برجسته ایتالیایی با نظریات خود باعث به وجودآوردن بحثهای بسیار زیادی در تاریخ تفکر اجتماعی و سیاسی شده است. اما به نظر میرسد نگاه ماکیاولی به مقوله امنیت بحثی اساسی است که کمتر از دیگر مباحث و نظریات وی به آن اشاره شده است.
به مناسبت سالروز تولد نیکولا ماکیاولی
نیکولا ماکیاولی اندیشمند برجسته ایتالیایی با نظریات خود باعث به وجودآوردن بحثهای بسیار زیادی در تاریخ تفکر اجتماعی و سیاسی شده است. اما به نظر میرسد نگاه ماکیاولی به مقوله امنیت بحثی اساسی است که کمتر از دیگر مباحث و نظریات وی به آن اشاره شده است. آنچنان که هرگاه به مباحث نهفته در آرای ماکیاولی مینگریم، این مفهوم زیربنای بسیاری از توصیهها و نظریات این اندیشمند را تشکیل میدهد. در یادداشت پیشرو این مفهوم در منظومه فکری ماکیاولی بررسی میشود.
او در فصل شانزدهم «گفتارها»، خاستگاه مردم از آزادی را در ذیل به امنیت میدید. او آنچه را که باعث عظمت و شکوه شهرها میبیند نه رفاه فردی بلکه خیر عموم میدانست و این خیر عموم را تنها در دولتهای جمهوری تصور میکرد. در نگاه ماکیاولی «عده کسانی که از خیر عموم سود میبرند، به قدری زیاد است که میتوان آن کار را برخلاف میل عدهای قلیل نیز به انجام رساند.» او جامعهای را که در زیر یوغ استبداد به سر میبرد بسان جامعهای میبیند که نه پیشرفتی دارد و نه ثروت و قدرتی؛ تا اینکه جامعه در سراشیب زوال میافتد.
قرابت و نزدیکی معنای آزادی با امنیت و رفاه در اندیشه ماکیاولی تا آنجاست که در فصل دوم «گفتارها» اظهار میکند که «ملتها از کسانی که آزادیشان را سلب کردهاند به سختی و بیرحمی انتقام میگیرند»، بنابراین سلب امنیت از سوی حکومتهای دیکتاتوری موضوعی مهم در اندیشه ماکیاولی است. در فصل چهلوپنجم «گفتارها»، پس از ذکر یک مثال میگوید: «چقدر خطرناک است که دولتی جمهوری یا پادشاهی از طریق مجازات و اهانت پیاپی، مردم شهر را در حالت ترس و نگرانی دایم نگه دارد.» بنابراین، از آنجا که دولت نهادی است که امنیت مردم را تامین میکند هنگامی که خود دولت امنیت مردم را نقض کند، همین امر بزرگترین عامل برپایی انقلاب میشود.
آنچنان که ماکیاولی میگوید: «برای دولت رفتاری خطرناکتر از این نمیتوان تصور کرد، زیرا آنجا که شهروندان احساس امنیت نمیکنند، برای مصون ماندن از خطر به هر وسیلهای دست مییازند و روزبهروز بر جسارتشان افزوده میشود و از کوشش برای براندازی دولت نمیهراسند.» این جملات ماکیاولی باز هم براساس امنیت و ضرورت مفهوم امنیت انسان اشاره دارد. نشان میدهد که وجود امنیت اولین نیاز و دغدغه جوامع بوده است بنابراین، در صورتی که این نیاز از سوی نهادی چون دولت سلب شود، مردم آمادگی آن را خواهند داشت تا در برابر نهاد قدرتمند دولت به پا خیزند. بنابراین به گفته ماکیاولی «دولت باید هیچکسی را نیازارد و پس از آن مردم را راحت بگذارد تا از ترس برهند و به امنیت خود اعتماد کنند.»
سخنان ماکیاولی، در ذهن بیشتر اندیشمندان و فیلسوفان و منتقدان، این سوال را ایجاد کرده که چرا ماکیاولی دولت را مهمتر از آزادی و عدالت میبیند؟ آنچه واضح است او مانند هابز در برههای زندگی میکند که تا حدودی درگیر آشفتگی و هرجومرج است و دستیابی به راهکاری برای از بین بردن آشفتگی جوامع یکی از اساسیترین دغدغههای او بوده است. بنابراین، ماکیاولی براین باور است که اگر نظم سیاسی مقتدری بر جامعه حاکم نباشد آزادی مردم سلب میشود. به همین منظور او دولت را یک نهاد مقتدر میبیند تا با توجه به نهادها و قوانین وضعشده توسط آن، امنیت و آزادی مردم را فراهم کند.
ماکیاولی در کتاب «شهریار» نیز بر اهمیت امنیت بسیار سخن رانده است. در فصل نوزدهم این کتاب به شهریار توصیه میکند که نباید به مال و ناموس رعایا و شهروندان خویش و همچنین به جان آنها تجاوز کند، زیرا مردم خواهان امنیت جانی، روانی و مالی هستند و بهطور جد شهریار را از ارتکاب این اعمال که موجب تنفر در ذهن مردم شده، منع میکند.
بنابراین او سیاست حقیقی دولت را در امنیت و رفاه اقتصادی میداند. با توجه به این تعریف او از سیاست، میتوان چنین پنداشت که ماکیاولی معتقد بود که تنها از طریق دولت میتوان جامعه را به امنیت و رفاه اقتصادی رساند.
آنچه روشن است در نگاه و اندیشه ماکیاولی علت خواست آزادی با امنیت و رفاه رابطهای تنگاتنگ دارد زیرا او در توصیههای خود به شهریار وضع قوانین و نهادها را وسیلهای برای تامین امنیت خود شهریار و سپس عموم مردم میداند. یعنی تامین امنیت میتواند دغدغه مشترک شهریار و عموم مردم باشد. بعد از او هابز با تاثیرپذیری از اندیشه ماکیاولی، امنیت را مهمترین اصل فلسفه سیاسی میداند و مفهوم امنیت را بسط و گسترش میدهد. میتوان نتیجه گرفت که از نگاه ماکیاولی آزادی در سایه امنیت معنی پیدا میکند و این مفهوم بدون امنیت فاقد معنی حقیقی است. بنابراین، بهطور خلاصه در اندیشه او سه اصل کاملا آشکار است. اول اینکه امنیت اولین و مهمترین مفهوم در آرای ماکیاولی است. دوم مهمترین کارکرد دولت تامین امنیت است. و سوم برخلاف بسیاری از فیلسوفان، ماکیاولی امنیت و خیر عموم را بر عدالت ترجیح میدهد.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید