1392/2/29 ۱۳:۵۰
محمد رجبی دوانی ، رئیس کتابخانه مجلس در مراسم رونمایی از کتاب دولتمرد چهارم که به زندگی دکتر سید حسین نصر می پردازد، به انتقاد از نصر پرداخت و با اشاره به حضورش در دانشکده ادبیات در سالهای 48 تا 50 گفت:....
خواجهنصیرالدین طوسی الگوی دکتر نصر بود محمد رجبی دوانی ، رئیس کتابخانه مجلس در مراسم رونمایی از کتاب دولتمرد چهارم که به زندگی دکتر سید حسین نصر می پردازد، به انتقاد از نصر پرداخت و با اشاره به حضورش در دانشکده ادبیات در سالهای 48 تا 50 گفت: در آن زمان من دانشجوی رشته فلسفه بودم و دکتر نصر استاد ما و رئیس دانشکده ادبیات بود که در سال 52 من دستگیر شدم و پس از آزادی با خود گفتم بین یک زندانی سیاسی آزاد شده و دکتر نصر نمیتواند ارتباطی باشد! رجبی دوانی اظهار داشت: به لحاظ فکری دکتر نصر فردی مذهبی و شناخته شده بود، ما تا آن زمان فرد مذهبی در دانشگاه نداشتیم اما نکتهای که مهم بود این است که کمتر استادی حاضر میشد به مسجد آمده و نماز بخواند و حتی دانشجویان نیز جرأت حضور در مسجد را نداشتند و فضا به طور کلی لائیسیته شده بود؛ فضای آن روز دانشگاه آن چنان ضدمذهبی بود که به قول آقای حداد عادل میگفت ما از زیر شاخ و برگ درختان عبور میکردیم تا به مسجد برسیم! در آن زمان دکتر نصر به همراه شهید مطهری در حسینیه ارشاد سخنرانی میکرد. دانشجوی سال دوم بودم که تصمیم گرفتیم در دانشکده ادبیات انجمن اسلامی راهاندازی کنیم ،آن زمان انجمن دانشجویان داشتیم اما انجمن اسلامی وجود نداشت، از این رو این مسئله را با دکتر نصر در میان گذاشتیم و انجمن اسلامی دایر شد که علامه جعفری، دکتر داوری اردکانی، دکتر شریعتی و دکتر نصر در این انجمن حضور داشتند. رجبی با بیان اینکه سید حسین نصر در آن زمان چهرهای محبوب در میان مذهبیها و چهرهای منفور در میان ضدمذهبیها بود، عنوان کرد: دکتر نصر همواره از شخصیت خواجهنصیرالدین طوسی تعریف میکرد و او را الگوی خویش میدانست و حتی درباره ابنسینا گله کرده و اینگونه سخن میگفت: «سلطان محمود غزنوی میخواست ابنسینا پیش او بماند اما ابنسینا فرار کرد و مدتها متواری بود و در واقع ابن سینا نباید این کار را میکرد». من آن زمان متوجه صحبتهای دکتر نصر نمیشدم. وی ادامه داد: بعدها دکتر نصر رئیس دانشگاه آریامهر (دانشگاه صنعتی شریف امروزی) و رئیس دفتر فرح شد و تفکر او بر تمام مذهبیهایی حاکم شد که اندیشه مبارزاتی و انقلابی نداشتند. در واقع سیدحسین نصر بر این باور بود تا بچههای مذهبی را تربیت کند و آنها بتوانند با تخصص بالا در زمینههای گوناگون به فعالیت بپردازند. رئیس کتابخانه مجلس با اشاره به تفکر انجمن حجتیه اظهار داشت: سیدحسین نصر معتقد بود که ما باید به جای مبارزه سعی کنیم ترقی کنیم چرا که وقتی ما درست رفتار کنیم جزیرهای را تشکیل میدهیم و مجموع این جزایر میتواند اوضاع کشور را آرام آرام بهبود بخشد، از این رو تمام کسانی که با مبارزه سیاسی و مسلحانه مخالف بودند اعتقاد داشتند که ما باید به بالاترین مدارج و پستها نفوذ کنیم. وی گفت: دکتر نصر «انجمن شاهنشاهی فلسفه» را با حمایت فرح تشکیل داد و در ادامه آن، به چاپ کتابهایی در حوزه فلسفه اسلامی از جمله آثار سهروردی روی آورد و به نوعی اصلاحگرایی فرهنگی، هنری و تمدنی را در سطوح بالا پیش آورد و اساتیدی را که وجهه مذهبی داشتند -امثال سید جعفر شهیدی- مدیرگروه کرد اما از آنجا که کار در دفتر فرح به کشت و کشتارها میگذشت، سبب نفرت عمومی میان مذهبیها از دکتر نصر شد. رجبی یادآور شد: دکتر نصر مبارزات سیاسی را برای مملکت «سمّ» میدانست و فقط هر آنچه را که خودش درست میپنداشت همان را انجام میداد، درست همانند انجمن حجتیه.روزی آقای صدوق عضو انجمن اسلامی و رئیس کمیسیون یونسکو در ایران به من گفت که من به دکتر نصر گفتم: چرا شما نظر آقای خمینی را قبول ندارید، ایشان همواره بر مبارزه تأکید دارند. که دکتر نصر در جواب من گفت که من به آقای خمینی ارادت دارم اما مسئله کشور پیچیدهتر از آن است که خمینی فکر میکند و ما با این مبارزات نمیتوانیم مملکت را تغییر دهیم! رجبی خاطرنشان کرد: اسلام فرهنگی، تمدنی، تحقیقاتی یا اسلام آکادمیک، اساس تفکر دکتر نصر بود. زمانی که وی در دانشگاه برای ما تدریس میکرد نسبت به اهل تسنن بینش خاصی نداشت. همچنین نسبت به ادیان دیگر به استناد آیه قرآن آنجا که میفرماید: «ما قرآن را نازل کردیم تا تصدیق کننده ادیان پیشینیان باشد» میگفت شما از این جهت قرآن را تصدیق نمیکنید که به کتاب خودتان ایمان ندارید و معتقد بود میتوان یک مبنای توحیدی را برای پذیرش تمام ادیان پیدا کرد و اگر باطن تمام ادیان را از جمله هندوئیزم بشکافیم، میتوان دریچههایی از خدا را دید. وی افزود: دکتر نصر به لحاظ سیاسی فردی محافظهکار بود و نسبت به مکاتبی که به ایسمها تعلق خاطری نداشتند، احساس قرابت میکرد و مدرنیته را بزرگترین حجاب در برابر اسلام میدانست و معتقد بود که اگر ما این سد را برداریم، امکان گفتوگو میان تمام ادیان وجود خواهد داشت. رئیس کتابخانه مجلس با تأکید بر اینکه تضاد جهانی با امپریالیسم در تفکر نصر جایی نداشت، گفت: دکتر نصر درباره اسلام نیز تضادی میان متفکران قائل نبود همانند ابنسینا که مشایی است و سهروردی که صاحب مکتب اشراق بود و ابن سینا را نقد کرده بود. همچنین دکتر نصر با برخی از متکلمان موافق و با برخی دیگر مخالف بود و اعتقاد داشت که همه آنها یک چیز را میگویند و همگی درد دین دارند. بنابراین گوهر تمامی این موارد را یکی میدانست و طوری ابنسینا را تشریح و تبیین میکرد که با سهروردی همخوانی داشته باشد. وی گفت: دکتر نصر سنت را به معنای قرآنی آن قبول داشت از این رو سنت را امری ثابت و غیرقابل تغییر میپنداشت و میگفت سنتگرایی در واقع بازگشت به یک اصول فطری و ازلی است که در تمام انسانها مشترک است و معتقد بود راز بقای ادیان در مقایسه با فلسفهها این است که ادیان امور فطری هستند. رجبی ادامه داد: دکتر نصر با اعتقاد به اینکه باید در بالاترین منصبها قرار گیرد به هر جایی ورود پیدا میکرد، بنابراین موضع او موضع انقلاب نبود و در واقع او مخالف انقلاب بود و بعد از انقلاب نیز در آمریکا در یک دوگانگی قرار گرفت، از یک طرف آنچه در ایران رخ داده بود باعث فرار او شد و از طرف دیگر انقلاب ایران را با اصولی که داشت مورد نقد قرار میداد، البته نقد جدی از او مشاهده نکردهایم. وی گفت: رویکرد دکتر نصر یک اسلام آکادمیک با گرایش به تشیع بود و چون فلسفه را جوهر تفکر و فرهنگ اسلامی میدانست آن را به ملاصدرا ختم میکند. همچنین آثار و راه دکتر نصر از جهت مطالعه، تفاوت ماهوی با شهید مطهری ندارد مگر جایی که دکتر نصر میخواهد مباحث را با کل ادیان و فرهنگها تطبیق دهد.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید