گزارشی از همایش «هشت دهه علوم اجتماعی در دانشگاه تهران»

1394/2/9 ۰۹:۴۲

گزارشی از همایش «هشت دهه علوم اجتماعی در دانشگاه تهران»

همایش «هشت دهه علوم اجتماعی در دانشگاه تهران» همزمان با هشتادمین سالگرد این دانشگاه در روز یكشنبه و دوشنبه، ششم و هفتم اردیبهشت در دانشكده علوم اجتماعی برگزار شد. هدف این همایش ضمن گرامیداشت رشته علوم اجتماعی و قدردانی از تلاش‌های دانشگاه تهران و دانشكده علوم اجتماعی در رشد و گسترش این رشته در كشور، نقد و بررسی روند تحولات علوم اجتماعی در ایران و سنت‌های آموزشی و پژوهشی این رشته در دانشگاه تهران و مروری بر فراز و فرودهای آن در طول هشت دهه بود. در این همایش بسیاری از اساتید پیشكسوت و قدیمی این رشته با موضوعات مختلف به سخنرانی پرداختند كه در گزارش تحلیلی خود به آن خواهیم ‌پرداخت.

 

همایش «هشت دهه علوم اجتماعی در دانشگاه تهران» همزمان با هشتادمین سالگرد این دانشگاه در روز یكشنبه و دوشنبه، ششم و هفتم اردیبهشت در دانشكده علوم اجتماعی برگزار شد. هدف این همایش ضمن گرامیداشت رشته علوم اجتماعی و قدردانی از تلاش‌های دانشگاه تهران و دانشكده علوم اجتماعی در رشد و گسترش این رشته در كشور، نقد و بررسی روند تحولات علوم اجتماعی در ایران و سنت‌های آموزشی و پژوهشی این رشته در دانشگاه تهران و مروری بر فراز و فرودهای آن در طول هشت دهه بود. در این همایش بسیاری از اساتید پیشكسوت و قدیمی این رشته با موضوعات مختلف به سخنرانی پرداختند كه در گزارش تحلیلی خود به آن خواهیم ‌پرداخت. در حاشیه سخنرانی‌ها نیز تمبر میراث هشت دهه علوم اجتماعی در دانشگاه تهران رونمایی شد و فیلم مستندی درباره اندیشمندان علوم اجتماعی و در قالب تاریخ شفاهی علوم اجتماعی در دانشگاه تهران به نمایش درآمد.

در مراسم افتتاحیه این همایش، ابتدا دكتر یونس نوربخش، رییس دانشكده علوم اجتماعی دانشگاه تهران به سخنرانی پرداخت و پیش از هر چیز این همایش را آغازی برای ارتقای جایگاه علوم اجتماعی در جامعه دانست كه به گفته او پیشینه آن در ایران بسیار كهن‌تر از ٨٠ سال است و به آثار ابوریحان بیرونی، ابن سینا و فارابی می‌رسد. دكتر نوربخش در سخنرانی خود بر اهمیت علوم اجتماعی تاكید كرد و ضمن گلایه‌ای كوتاه از سازمان‌ها و وزارتخانه‌ها كه طرح‌های بزرگ علمی را به افراد حقیقی یا موسسات درجه چندم می‌سپارند، پیشنهاد كرد دانشكده علوم اجتماعی دانشگاه تهران می‌تواند مرجعی مناسب‌تر برای این كار باشد. او گلایه‌ها و پیشنهادات خود را ادامه داد و افزود: «متاسفانه مسوولان ما هنوز نیاز جدی به این علم را احساس نكرده‌اند و هرگز شرایط لازم برای رشد و شكوفایی علوم اجتماعی در ایران وجود نداشته است. بهتر است در تقویم ایران اسلامی، روزی هم با عنوان علوم اجتماعی نامیده شود تا ضمن معرفی این رشته و تكریم دانشمندان آن، ضعف‌های موجود نیز مجال بررسی و نقد پیدا كنند». دكتر نوربخش اما به جای این گله‌ها و پیشنهاد‌های كلی‌گویانه اولا بهتر بود بحث نابرابری شدید و قابل ملاحظه‌ای را كه در تخصیص بودجه دانشگاه‌ها به نفع رشته‌های فنی و به ضرر رشته‌های انسانی وجود دارد مطرح می‌كرد و به عنوان رییس دانشكده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، معضل بیكاری دانشجویان فارغ‌التحصیل این رشته و ضعف كمی و كیفی فرصت‌های شغلی مناسب برای آنها را مورد نقد و گلایه قرار می‌داد و به عنوان نمونه می‌توانست به آزمون استخدام ادواری دستگاه‌های دولتی كه اخیرا دفترچه آن منتشر شده و قرار است خرداد ماه برگزار شود، اشاره كند و نقد و گلایه جدی و فراگیر دانشجویان علوم اجتماعی در مورد تبعیض فاحش نسبت به این رشته را مطرح و پیگیری كند كه چرا در چنین آزمونی، تا این حد نسبت به زیرشاخه‌های مختلف علوم اجتماعی كم‌توجهی شده است. ثانیا ایشان می‌توانست پیشنهاد مفیدتر و علمی‌تر تاسیس یك موسسه پژوهشی در دانشكده علوم اجتماعی را ارایه و پیگیری كند كه هم بهترین فرصت خواهد بود برای استفاده از دانش و تجربه دانشجویان رشته‌های علوم اجتماعی و حل معضل بیكاری و هدر رفتن این نیروی خلاق و مفید برای جامعه ایران و هم پیوند بین دانشگاه به عنوان قطب علمی و دولت به عنوان قطب اجرایی كشور را محقق خواهد كرد؛ گفتنی است نابرابری بین رشته‌های فنی و انسانی در اینجا نیز دیده می‌شود چراكه مدت‌هاست چنین موسسات پژوهشی با چنین اهدافی برای استفاده از دانش‌آموختگان فنی فراهم شده است.

 

نیلی احمدآبادی: مشاركت در امور جامعه از طریق فعالیت‌های پژوهشی از وظایف دانشگاه است

سخنران دوم این همایش، دكتر محمود نیلی احمدآبادی، رییس دانشگاه تهران بود. یكی از محورهای اصلی صحبت‌های دكتر نیلی به بحث تعامل بین دانشگاه و جامعه به عنوان یكی از رسالت‌های دانشگاه تهران اختصاص داشت و اینكه مشاركت در همه حوزه‌های جامعه از طریق فعالیت‌های پژوهشی، آموزشی و در تصمیم‌سازی‌های مورد نیاز هم یكی از وظایف اصلی دانشگاه تهران و هم از نیازهای جدی امروز ایران است. اما به گفته‌های دكتر نیلی باید اضافه كرد كه سیاستگذاری‌های دانشگاه به سمت و سویی غیر از این رفته است كه بر فعالیت‌های آموزشی صرف توجه كند و توجه بیشتر به امر پژوهش خصوصا در فرآیند تخصیص بودجه‌ها و نیز افزایش جذب دانشجوی پولی و درنتیجه آن كاهش سطح كیفی دانش دانش‌آموختگان از نشانه‌های این روند است. اما دكتر نیلی در ادامه افزود: با هدف كاهش بار سنگین آموزش بر گردن اساتید و بالا بردن كیفیت سطح علمی دانشجویان، دانشگاه تهران، بر اساس شاخص‌های مصوب شورای دانشگاه، سیاست تعدیل پذیرش دانشجو را در دستور كار خود قرار داده است و با بررسی این مساله در واحدها و به ویژه در پردیس‌ها، تصمیم دارد به عنوان نمونه در پردیس ارس دانشگاه تهران پذیرش دانشجوی دكترا را لغو كند. وی به طرح دیگری اشاره كرد كه باعنوان یكپارچه‌سازی در آموزش، پژوهش و مسائل مالی در حال تدوین است و می‌تواند در بسیاری از موارد به توان كیفی دانشگاه و تعامل دانشگاه و جامعه پاسخ دهد. در اینجا دو سوال از دكتر نیلی قابل طرح است، یك، با توجه به اینكه علوم اجتماعی می‌تواند یكی از مهم‌ترین پل‌های ارتباطی بین دانشگاه و جامعه و حتی دولت باشد و به تحقق رسالت آموزشی دانشگاه تهران كه مورد تاكید ایشان بود، بیشترین كمك را بكند، آیا ایشان، به عنوان ریاست دانشگاه تهران برنامه‌ای برای افزایش امكانات این رشته، خصوصا افزایش بودجه دانشكده علوم اجتماعی در زمینه آموزش و كاهش بودجه‌های نامشخص و سرسام آور پژوهشی دارند یا خیر؟ آیا ایشان حاضرند نقد دانشجویان و اساتید این رشته را نسبت به نابرابری فاحش در جذب نیرو ضد دانشجویان علوم اجتماعی، به عنوان نمونه در همین آزمون استخدام ادواری دولت، موردپیگیری قرار دهند و به مساله بیكاری دانش‌آموختگان این رشته جدی‌تر بیندیشند؟ سوال دوم این است كه نسبت بین خصوصی شدن دانشگاه‌ها و جذب دانشجویان پولی با افزایش سطح كیفیت علمی دانشجویان را چطور توجیه می‌كنید؟ آیا جذب دانشجو، بدون توجه به سطح علمی او و حتی رتبه‌اش در كنكور (البته خود سنجه كنكور هم از بسیاری جهات قابل نقد است) و به صرف اینكه از تمكن مالی برخوردار است، به ارتقای سطح علمی دانشگاه‌ها كمك می‌كند؟

 

عباس آخوندی: تقدس مآبی زاییده پوپولیسم است

سخنران سوم این پنل دكتر عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی بود كه در سخنرانی خود روی دو مساله «هویت ملی» و «شهروندی» به عنوان دو معضل اساسی امروز جامعه ایران تاكید داشت و گفت دانشگاه باید درباره روندهای موجود در جامعه هشدار بدهد؛ همان‌طور كه استادان دانشگاه تهران در دهه ۵۰ بارها راجع به كالایی شدن جامعه هشدار دادند و با موشكافی اتفاقات از ادامه آن روند ابراز نگرانی كردند. وی ضمن اشاره به تحلیل خود از بنیادگرایی در منطقه از جمله موضوع‌القاعده بر مبنای مساله بحران هویت، اظهار كرد در ایران نیز با در نظر داشتن خطرات بحران هویت، یكی از اصلی‌ترین سوال این است با جهان مدرن چگونه مواجه شویم و بازخوانی اسلام و ایران در جهان مدرن چگونه صورت می‌گیرد؟ طبق گفته‌های دكتر آخوندی این مساله گرچه به ظاهر انتزاعی می‌آید اما در وزارت راه و شهرسازی هر روز به عنوان امری جدی و انضمامی تجربه می‌شود. او از دلایل به وجود آمدن این مساله به رشد لجام‌گسیخته شهرنشینی در دهه‌های اخیر، افزایش تعداد شهرك‌ها و حجم شهرهای بزرگ، سرعت بالای مدرنیزاسیون و گسترش ارتباطات مجازی اشاره كرد. آخوندی همچنین به حق شهروندی و پیچیدگی و دشواری پیاده كردن آن در عمل پرداخت و با تاكید بر اینكه حق دسترسی آزاد به اطلاعات نخستین حق شهروندی است و ضمن اشاره به شهر بدقواره تهران كه نه هویتی برای آن مانده و نه شهروندان از جهت نور، هوا، صدا، زمین و آب آسایش دارند، افزود: «بسیاری این موضوع را به قوانین معماری، ساخت و ساز یا پلیس ساختمان محدود می‌كنند ولی اگر همین دسترسی آزاد به اطلاعات در كشور جاری بود شاهد این حجم از شهرفروشی نبودیم. وقتی حقوق شهروندان خرید و فروش می‌شود دیگر كدام معماری اسلامی باقی می‌ماند؟»وزیر راه و شهرسازی در بخش دیگری از اظهاراتش با نقد دولت قبلی و خصوصا بی‌انضباطی اجتماعی، تقدس‌مآبی زاییده عوام‌گرایی، پوپولیسم مطلق و منطق نادرست گفته‌ها و عمل‌های آن دولت، به مشكلاتی جان‌سخت در جامعه پرداخت كه در طول دهه گذشته به وجود آمده‌اند و حل آنها نیازمند سیاستگذاری‌های اجتماعی كارآمد است. وی در نهایت به ضرورت پژوهش‌ها و مداخلات دانش‌آموختگان و اساتید علوم اجتماعی در زمینه مسائل مطرح شده و همكاری آنها در سیاستگذاری‌های كلان اشاره می‌كند اما متاسفانه به ضرورت آموزش و حمایت از بخش‌های آموزشی اشاره‌ای نكرد. با این حال می‌توان از ایشان این سوال را پرسید كه وی به عنوان وزیر راه و شهرسازی، برای به‌كارگیری پژوهش‌های علوم اجتماعی در حوزه شهری و در مورد بحث‌های هویت، حقوق شهروندی، كالایی شدن زندگی و غیره و در واقع برای مشاركت با دانشگاهیان این حوزه خصوصا در رشته علوم اجتماعی چه تدبیری اندیشیده و چه راهكاری را عملا مورد استفاده قرار داده‌اند؟

 

حجت‌الاسلام احمد احمدی: جبران خرابی‌های دولت قبل زمانبر است

در ادامه، حجت‌الاسلام والمسلمین دكتر احمد احمدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی سخنان خود را با نقد دولت قبلی آغاز كرد و به گفته وی وسعت و عمق خرابی‌هایی كه آن دولت در تمامی زمینه‌های اخلاقی، دینی، ادبی، علمی، سیاسی، سیاست خارجی و غیره به وجود آورده آنقدر زیاد است كه جبران آنها بسیار زمانبر است و سال‌ها باید بگذرد تا بتوان مشكلاتی را كه حداقل در دانشگاه‌ها به وجود آمده تا حدی اصلاح كرد. برای انجام این امر وی مشاركت پژوهشگران و اساتید دانشكده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در خصوص ارایه طرح‌ها و پروژه‌های پژوهشی با هدف بررسی این مشكلات و همچنین اطلاع‌رسانی به مردم در این زمینه را امری مهم و ضروری دانست.

 

سخنرانی‌های اساتید پیشكسوت رشته علوم اجتماعی در همایش هشت دهه علوم اجتماعی در دانشگاه تهران

دكتر غلام عباس توسلی بر پیوند نسل‌های مختلف جامعه‌شناسی كه برای نخستین‌بار در این همایش محقق می‌شود، تاكید كرد. او این ٨٠ سال را به دو دوره تقسیم كرد؛ دوره اول از سال ١٣١٣ تا ١٣٢٠ یعنی دوره موسسه تحقیقات علوم اجتماعی و دوره دوم بعد از آن یعنی دوره دانشكده علوم اجتماعی. توسلی افزود: موسسه بعد از آنكه توانست كار جامعه‌شناسی و علوم اجتماعی را به شكل منظمی به لحاظ نظری و عملی پی بگیرد دارای خصلت‌های مهم و مفیدی بود از جمله كار میدانی، باز بودن فضا برای همكاری افراد زیادی از حوزه‌های مختلف و... از نظر توسلی این دوره شكوفایی تحقیقات اجتماعی در ایران بود كه سبب شد جامعه‌شناسی در سطوح مختلف فراگیر شود و حتی در سیاستگذاری‌های مهم كلان مورد استفاده قرار گیرد. بعد از مستقل شدن دانشكده علوم اجتماعی دانشگاه تهران بحث آموزش نسبت به پژوهش اولویت یافت و در نتیجه شكافی بین آموزش و پژوهش به وجود آمد. توسلی در نهایت از ضرورت پژوهش بیشتر خصوصا در جهت بومی‌سازی تاكید كرد. اما سوالی كه از دكتر توسلی می‌توان پرسید این است كه اتفاقا در سال‌های اخیر بخش پژوهش آنچنان فربه شده كه در نتیجه آن نقش آموزشی جامعه شناسی و علوم اجتماعی به حاشیه رفته است.

دكتر ناصر تكمیل همایون با اشاره به اینكه اجتماعیات یا معارف اجتماعی چه به لحاظ مسائل تعقلی این حوزه و چه به لحاظ مسائل عملی در ایران و تمدن اسلامی سابقه دارد، نمونه برجسته آن را ابن‌خلدون دانست و اشاره كرد كه ما پیش از ورود جامعه‌شناسی به ایران با مسائل اجتماعی آشنا بوده‌ایم. وی افزود: حتی رشته‌های مختلف علوم اجتماعی هم در ایران سابقه دارد. مثلا علم تاریخ كه خاستگاه آن نه ادبیات بلكه اجتماعیات است و نیز علومی از قبیل جغرافیای انسانی، اقتصاد و علم احصاییه، علم عتیقه‌جات (باستان‌شناسی) و مردم‌شناسی. تكمیل همایون در ادامه افزود: غلامحسین صدیقی به عنوان موسس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی به‌طور مشخص به علوم اجتماعی می‌پرداخت و با دولت و قدرت همكاری نمی‌كرد. در این میان بحث مدیریت موسسه و ارتباط با حاكمیت را احسان نراقی بر عهده گرفت. بنابراین تلفیق این دو فكر توانست موسسه را به جایگاه قابل تحسین خود برساند.

جواد صفی‌نژاد، باقر  ساروخانی، مصطفی ازكیا، مهدی طالب، جلال‌الدین رفیع‌فر، محمد توكل، علی‌اصغر سعیدی، عبدالحسین نیك‌گهر، اعظم راودراد، محمد‌جلال عباسی، مهدی منتظر‌قائم، حسین ایمانی، مهدی اعتمادی‌فر و حمید پارسانیا از دیگر سخنرانان این همایش بودند.

روزنامه اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: