پیروزی فریدون بر اژدهاک

1404/7/14 ۱۰:۴۰

پیروزی فریدون بر اژدهاک

«جشن مهرگان» اسطوره‌ پیروزی فریدون بر بیداد اژدهاک را بر پیشانی خود نشانده است و به ایزدِ میترا، مهر و پیمان‌داری ارج می‌نهد.

آناهید خزیر: «مهر، را ستایش می‌کنیم که دارنده دشت‌های فراخ است. بشود که «مهر» از برای یاری بسوی ما آید، از برای آزادی بسوی ما آید. از برای آرامش بسوی ما آید، از برای آمرزش بسوی ما آید، از برای تندرستی بسوی ما آید. از برای پیروزی بسوی ما آید، از برای اشویی، راستی و پاکی بسوی ما آید. آن نیرومند همیشه پیروز، سزاوار ستایش که هرگز فریب نمی‌خورد و همیشه هشیار و بیدار است.»

آنچه بازگو شد، بخشی از نیایش مهریشت بود که در روز جشن مهرگان (دهم مهر از ماه مهر) با دست‌های برافراشته به سوی نور خوانده می‌شود. این سروده در بخش یشت‌های اوستاست که یشت دهم به نام میتریشت یا مهریشت نامیده شده است. این یشت یکی از کهن‌ترین یشت‌های اوستاست. سه یشت یعنی یشت‌های ۵ و ۱۰ و ۱۹ کهن‌تر هستند، ولی یشت دهم یا مهریشت کهن‌تر از همه است.

۱۰ مهر ماه در سالنمای زرتشتی جشن نیک مهرگان است. ایرانیان از هزاره‌های دور این جشن خجسته را برگزار کرده و گرامی داشته‌اند. روز مهرگان روز مهر ایزد از ماه مهر در گاهشمار زرتشتی روز مهرورزی و پایداری دوستی‌ها بر همه ایرانیان و فرهنگ‌دوستان خردورز است. امسال دومین سالی است که جشن مهرگان به ثبت جهانی رسیده است. امروز جهان نیز مهرگان را می‌شناسد و ما نیز باید گام‌های بزرگی برداریم تا این جشن را بهتر بشناسیم و پاس بداریم.

مسعود سعد سلمان در دیوان اشعارش چنین می‌سراید:

روز مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان

مهر بفزای ای نگار مهرجوی مهربان

زندانی ضحاک تا پایان جهان در دماوند

مهرگان کهن جشن ایرانیان باستان است. گروهی جشن مهرگان را روز پیروزی کاوه آهنگر بر ضحاک می‌دانند که در واپسین روز جشن فریدون و مردم خسته از بیداد و ستم ضحاک ماردوش را در کوه دماوند به بند کشیدند. شاید بتوان به این نکته نیز اشاره کرد که مهرگان یادآور رهایی مردمان ایران زمین از ستم نیز است. از نگاه اسطوره‌ای دلیل گرامیداشت این روز در نزد ایرانیان آن است که پس از شهریاری جمشیدشاه ضحاک در ایران پادشاهی کرد، روزگار او برای ایرانیان دوران بیداد و ستم بود اما سرانجام فریدون به همراهی کاوه آهنگر بر ضحاک شورید، از پادشاهی برکنارش کرد و او را در کوه دماوند به بند کشید. بر پایه این اسطوره، ضحاک تا پایان جهان در دماوند زندانی شد. ایرانیان به شکرانه این رخداد نیک و آزادی که در روز مهر از ماه مهر روی داده است جشنی بزرگ برپا کردند و هر ساله تا به امروز این جشن را گرامی می‌دارند.

فردوسی در شاهنامه هویت ملی ایرانیان از این جشن به نیکی یاد می‌کند و این‌گونه می‌سراید:

فریدون چو شد بر جهان کامکار / ‏ ندانست جز خویشتن شهریار

به رسم کیان تاج و تخت مهی / ‏ بیاراست با کاخ شاهنشهی

به روز خجسته سر مهرماه / ‏ به سر برنهاد آن کیانی کلاه

زمانه بی‌اندوه گشت از بدی / ‏ گرفتند سر یک ره ایزدی

دل ازداوری‌ها بپرداختند / ‏ به آیین کی جشن نو ساختند

پرستید مهرگان دین اوست / ‏ تن آسایی و خوردن آیین اوست

کنون یادگار است ازو ماه‌مهر / ‏ به کوش و به رنج ایچ منمای چهر

تجلی مهرگان در تاریخ بیهقی

تجلی مهرگان در تاریخ بیهقی بیان شده و یکی از جشن‌هایی که در تاریخ بیهقی بدان بیش‌تر پرداخته شده، جشن مهرگان و یادکرد روز مهرگان است. در این روز شاه توجه ویژه‌ای به آیین مهرگان داشته است و کوشش می‌کرده با برپایی آیین‌های ویژه و گستراندن سفره مهرگانی و چیدن میوه‌هایی نظیر انار این روز را گرامی بدارد. آیین برگزاری جشن مهرگان این گونه بود که امیر بر تخت می‌نشست و امیرزادگان و حشم و دیگر مردم می‌آمدند و هدایا به شاه می‌دادند که آوردن انار یکی از مواردی بود که کشاورزان برای سپاسگذاری از محصول برداشت شده بخشی از آن را پیشکش می‌کردند. این عمل در واقع نماد برداشت محصول و کاشتن آن در ماه‌های بعدی بوده است. مهرگان در واقع به خاطر پایان رسیدن کار جمع‌آوری محصول و آغاز شش ماهه شب‌های طولانی‌تر و سرما به وجود آمده بود و خوردن انار که در این ماه برداشت می‌شد نقش ویژه‌ای داشت.

مهرگان جشنی است که چند گونه دارد، نخست اینکه جشنی ماهانه است. در گذشته باستانی ایران هر روزی که با نام ایزدی برابر می‌شده آن روز را جشن می رفتند. از سویی دیگر مهرگان جشن فصلی نیز هست. ایران کهن در سرآغاز هر فصل جشنی داشته است. چله در ابتدای زمستان بوده و مهرگان در آغاز پاییز. در کنار این‌ها جشن‌های سالانه هم داشته‌ایم که عملاً دو تا بوده‌اند، یکی نوروز در نیمه نخست سال و دیگری مهرگان در نیمه دوم سال. ما نیمه دوم را به فراموشی سپردیم و امروزه تنها نیمه نخست را جشن می‌گیریم. این جشن‌ها در شاهنامه فردوسی و متون کهن باستانی روایت شده‌اند.

اهمیت جشن مهرگان به اندازه جشن نوروز

مهرگان دومین جشن بزرگ ایرانیان در درازنای تاریخ باستان بوده است. اهمیت جشن مهرگان به اندازه جشن نوروز نزد ایرانیان است. ایرانیان این دو جشن ملی را به فرخندگی و شادی برگزار می‌کنند همان‌گونه که نوروز در نخستین روز از بهار برابری نقطه اعتدال یکم و جشن مهرگان نیز در نقطه دوم اعتدال نامدار به اعتدال پاییزی برگزار می‌شود. به سخنی دیگر این دو نقطه که در آنها، میزان روز و شب روشنایی و تاریکی با هم برابر است. در پی آن دگرگونی‌های آب و هوایی در زمین پدیدار می‌شود، از این رو چیستی و درونمایه فرهنگ ایرانی این دو زمان را در چارچوب در جشن بزرگ نوروز و مهرگان به یادگار گذاشت و با نگرش به ارزش آنها در روند زندگی زمینی آن جشن ها را بزرگ داشت.

در جشن مهرگان همچون سفره هفت سین نوروز سفره مهرگانی یا خوان مهرگانی پهن می‌کنند. این سفره که برگرد آتشدان پهن می‌شد به رنگ ارغوانی یا سبز است و در آن از انواع میوه ها شیرینی و خوراکی‌ها، شربتی از عصاره هوم یا هنومه که با شیر رقیق شده و نان سنتی ترک قرار می‌دادند و میوهایی چون انار، سیب، ترنج، به، سنجد، انگور، زالزالک، خرمالو و… وجود داشته است.

آجیل ویژه‌ای هم از هفت خشکبار از جمله مغز گردو، بادام، پسته، فندق، تخمه، توت خشک، انجیر خشک و نخودچی درست می‌کردند. از دیگر خوردنی‌های این سفره آشی به نام هفت غله است که با ترکیبی از گندم، برنج، جو، نخود، عدس، ماش و ارزن تهیه می‌شود، کاسه‌ای پر از گلاب، آب، سرکه، برگ آویشن، گل‌های بنفشه و نازبو یا ریحان نیز قرار می‌دادند. سرمه‌دان آیینه، اسفند و عود و همچنین گل همیشه شکفته که پیرامون آن را با شاخه‌هایی از سرو، مورد و گز تزیین می‌کردند نیز زینت بخش سفره مهرگانی بود.

اندیشه‌ها و باورهای ایرانیان دوران کهن

زنده‌یاد بهرام فره‌وشی در کتاب «جهان فروری» به اندیشه‌ها و باورهای ایرانیان دوران کهن، درباره جهان مینو، زندگی و مرگ و ایزدان و جشن‌های آنان پرداخته است. این کتاب به دلیل اینکه بیشتر گفتارهایش با جهان مینو پیوستگی دارد به نام گفتار نخستین آن یعنی «جشن فروردین و رابطه آن با جهان فروری»، نام «جهان فروری» به خود گرفته و به بررسی مساله هویت ملی ایرانیان و تشریح رویکردهای گوناگون پرداخته است.

فره‌وشی درباره جشن مهرگان در این کتاب چنین می‌گوید: ایرانیان باستان در جشن مهرگان از میوه انار بهره می‌گرفتند و پردانگی میوه انار را نماد برکت و باروری به شمار می‌آورده‌اند. از این رو، درخت انار و میوه و شاخه‌های آن در اسطوره‌های بیشتر اقوام جهان و ادیان الهی مقدس شمرده شده است.

در ایران باستان و در جشن مهرگان خوردن انار برای دختران و پسرانی که به تازگی ازدواج کرده بودند به نیت و آرزوی باروری و به دنیا آوردن فرزندان سالم بوده است. همچنین فلسفه چیدن انار بر خوان مهرگانی نشان از رویش‌، باززایی و نوشُدگی و پیروزی زندگی است‌. سرسبزی و حفظ سرزندگی و جاودانگی درخت انار، به این رستنی در پنداشت بیشتر مردم جهان تقدس بخشیده است و آن را مادر زمین و زهدان طبیعت و مظهری از برکت و باروری و فراوانی و جاودانگی دانسته‌اند.

مهرگان منسوب به ایزد مهر است

تاریخ‌پژوهان و اسطوره‌شناسان می‌گویند که مهرگان منسوب به ایزد مهر است. ایزدان بزرگ ایرانی مانند ایزد سروش و ایزد آناهیتا مربوط به پیش از دین زرتشت هستند. برای این ایزدان جشنی سراغ نداریم که مربوط به پیش از زرتشت باشد. هر چه هست آیین‌هایی محسوب می‌شود که منسوب به آنان است. بعدها با ظهور دین زرتشت، در متون اوستایی مثل مهریشت و کتاب کهن وندیداد، جشن‌هایی به این ایزدان اختصاص پیدا می‌کند.

مهرگان با آنکه نقطه مقابل نوروز است اما با آن مشترکاتی دارد. ضمن اینکه هر دو جشن‌های فصلی هستند، هر دو دارای جشن‌های بزرگ و کوچکند. ما جشن نوروز بزرگ را داشته‌ایم و نوروز کوچک مردم در جشن مهرگان به دیدن همدیگر می‌رفتند و به هم هدیه می‌دادند. جشن مهرگان همواره در آیینه سروده‌های چکامه‌سرایان پارسی‌گوی آمده و نشان می‌دهد که چکامه‌سرایان پارسی‌سرا تا چه اندازه به این آیین چشم داشته‌اند. فلسفه جشن مهرگان سپاسگزاری از خداوند به دلیل نعمت‌هایی است که به انسان ارزانی داشته و استواری، دوستی و مهر میان انسان‌هاست. بی گمان ادبیات ما و به دنبال آن چکامه‌سرایان ایرانی از نیاکانمان و گذشته با شکوه‌شان و از تاریخ و فرهنگ باستانی پندها و اندرزهای فراوانی گرفته و در اندیشه ژرف خود توصیف‌هایی را به وجود آورده‌اند که جشن مهرگان نیز یکی از آنهاست.

نیایش مهریشت کهن‌ترین بخش اوستا

«مهر را ستایش می‌کنیم که دارنده دشت‌های فراخ است، نگهبان کشورهای آریایی (ایرانی) است و در این کشورها آرامش و دارش پدیدار می‌سازد و کارهای دشوار را چاره‌گری کرده، نیکبختی و پیروزی برای مردمان می‌آورد. چون اوست دلیر و کسی که در همه جا هست و همواره در خور ستایش و بزرگداشت است. مهر دارنده دشت‌های فراخ از تمیزکارهایی که مردم انجام می‌دهند به خوبی آگاه است. هزارگوش برای شنیدن و هزارچشم برای دیدن دارد و از فرازنای آسمان، هموار بیدار و دیده‌بان کارهای مردمان است. مهر تنها ایزد روشنایی و پیمان نیست، بلکه ایزد جنگ و پیروزی است. چون در پهنه نبرد، دو صف پیکار روبه‌روی هم بایستند مهر به آن گروه یاری می‌کند که از روی پاکی اندیشه و زودتر، وی را بخواند و او را نیایش نماید، آنگاه است که مهر برای یاری به سوی آن جنگاوران روی می‌آورد.» (بخشی از مهریشت)

منبع: ایبنا 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: