1393/12/18 ۱۲:۲۸
دکتر هوشنگ دولتآبادی یکی از همکاران و دوستان نزدیک مرحوم استاد ایرج افشار، ایرانشناس و کتابشناس است که در سخنان خود درباره دوست دیرین خود به مجله «آینده» و تاثیر رفتار افشار بر مقبولیت این مجله تاکید کرد و گفت: بین مقبولیت مجله آینده و مقبولیت مدیر آن رابطهای است که نمیشود آن را از هم تفکیک کرد.
به نقل از مجله بخارا از صد و پانزدهمین شب از شبهای این مجله، دکتر هوشنگ دولتآبادی درباره استاد ایرج افشار و مجله «آینده» که بعد از دکتر محمود افشار پسر وی ایرج افشار مدیریت آن را بر عهده داشت گفت: به نظر میرسد در یک نکته با هم اتفاق نظر داشته باشیم که بین مقبولیت مجله آینده و مقبولیت مدیر آن رابطهای است که نمیشود آن را از هم تفکیک کرد. ایرج افشار دوست فوقالعاده خوبی بود. اصولا دلایل بسیاری وجود دارد برای اینکه ایرج افشار به دل مینشیند. در زمینه ادب و فرهنگ و ایراندوستی او شهسواری بود بیبدیل و در زمینه دوستی، دوستی بود استوار که هیچ وقت خلاف آنچه واقعاً اصل دوستی بود در او دیده نمیشد.
علم و اخلاق در نزد افشار
دولتآبادی در ادامه و در تعریف از علم و عالِم اظهار کرد: علم تاثیر زیادی بر مردم دارد ولی کسانی که عالِمند اصولاً علم را به دو صورت میبینند. بخشی هستند که علم را به صورت قبایی مرصع میبینند که باید آن را پوشید و در مقابل دیگران قرار گرفت و منتظر تحسین دیگران شد و از تحسینشان لذت برد و اگر مخاطبی نبود همین کار را در خانه و در مقابل آینه کرد. و هستند کسانی که علم را به صورت جزئی از وجود لایتناهی انسان میبیند و من تصور میکنم به جرأت بتوانم بگویم که ایرج افشار از این دسته آدمها بود.
دولتآبادی ادامه داد: هرگز ندیدم که ایرج افشار به علم تفاخر کند و چون میدانست که علم به علت آنکه مدام در حال کهنه شدن و زوال دائمی است، معتقد بود که باید در آن سرمایهگذاری کرد و سرمایهگذاری او در نسل جوان بود و او جوانهای نمونه را دور هم جمع میکرد و آنها را میپروراند و بدون آنکه بخواهد نظراتش را به آنها تحمیل کند. از آنها مقاله چاپ میکرد و به آنها اجازه بحث میداد و درباره بحثهایشان مقاله مینوشت و به آنها اجازه میداد رشد کنند و میبینیم که امروز درختان تناوری شدهاند.
دکتر دولتآبادی در ادامه به وجه دوستی ایرج افشار پرداخت و افزود: ایرج افشار دل بسیار بزرگی داشت. در این دل، یعنی در این باغ مصفا، جایی بسیار بود برای آدمهایی که سعادت این را داشتند که به این باغ دلگشا وارد شوند و در همین حال در این باغ نهانخانهای بود که هرکسی به آن راه نداشت. آقای مینوی یکی از این افراد بود، آقای یغمایی و همینطور آقای الهیار خان صالح از کسانی بودند که به این نهانخانه راه داشتند و بسیاری دیگر.
ایبنا
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید