مصلحت درآیینه فقه

1393/12/16 ۱۰:۰۶

مصلحت درآیینه فقه

پویایی فقه اسلام به گونه‌ای است که متناسب با نیازهای جدید جوامع پاسخ‌هایی نو ارائه می‌کند. مصلحت نیز ازجمله کلیدواژه‌هایی است که پس از شکل‌گیری نظام جمهوری اسلامی ایران متناسب با نیازهای جدید در فقه شیعه مطرح‌شد چراکه تا قبل از این، فقه از حکومت فاصله داشت.براساس درک اهمیت این مفهوم، جهاد دانشگاهی دانشگاه‌ تهران، نشستی را با عنوان «جایگاه مصلحت در فقه سیاسی شیعه» در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران ترتیب داد تا مفهوم «مصلحت و جایگاه آن در فقه شیعه» را با حضور دکتر داوود فیرحی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، حجت‌الاسلام ابوالقاسم علیدوست، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و دکتر سید علی میر موسوی، پژوهشگر حوزه فقه، اصول و علوم سیاسی به چند و چون بگذارد.

 

 

  سینا نعمتی: پویایی فقه اسلام به گونه‌ای است که متناسب با نیازهای جدید جوامع پاسخ‌هایی نو ارائه می‌کند. مصلحت نیز ازجمله کلیدواژه‌هایی است که پس از شکل‌گیری نظام جمهوری اسلامی ایران متناسب با نیازهای جدید در فقه شیعه مطرح‌شد چراکه تا قبل از این، فقه از حکومت فاصله داشت.براساس درک اهمیت این مفهوم، جهاد دانشگاهی دانشگاه‌ تهران، نشستی را با عنوان «جایگاه مصلحت در فقه سیاسی شیعه» در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران ترتیب داد تا مفهوم «مصلحت و جایگاه آن در فقه شیعه» را با حضور دکتر داوود فیرحی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، حجت‌الاسلام ابوالقاسم علیدوست، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و دکتر سید علی میر موسوی، پژوهشگر حوزه فقه، اصول و علوم سیاسی به چند و چون بگذارد.

 

 مفهوم مصلحت در فقه اسلامی معنایی فراتر از «مصلحت دولت» دارد

دکتر داوود فیرحی در ابتدای این نشست، نخست برضرورت فرق میان درک عمومی از مفهوم مصلحت و درک تخصصی ازآن تأکید نهاد. به گفته او در ادبیات سیاسی رایج از این مفهوم با عنوان «مصلحت دولت» یاد می شود. او این نوع از برداشت را کاملاً متمایز از مفهوم مصلحت در فقه اسلامی دانست.

وی معتقد است که در فهم «مصلحت» نباید به سمت تعبیر ادبیات سیاسی رفت و آن را به «مصلحت دولتی» فروکاست چراکه مصلحت در پیوند با مصالح جامعه، معنا می‌یابد.

وی سپس در این زمینه به طرح چهار پرسش پرداخت: نخست اینکه آیا مصلحتِ برخاسته از درک عقلا می‌تواند مولد حکمی الزام‌آور و شرعی باشد؟

دوم اینکه آیا انسان مکلف می‌تواند مصالح نهفته در احکام شرعی را کشف کند و از طریق آن به احکام دیگر برسد؟

سوم، آیا مصلحت می‌تواند تعدیل‌کننده احکام باشد و چهارم اینکه این تعدیل‌کنند‌گی را می‌توان در حوزه‌ای اجرایی‌تر همچون صدور حکم قضایی و حکومتی به کار گرفت؟

فیرحی معتقد بود اگر بخواهیم به مفهوم مصلحت در فقه سیاسی شیعه بپردازیم ناگزیریم به این پرسش‌ها بیندیشیم.

 

 تعریف آگاهانه‌ای از مصلحت ارائه نداده‌ایم

در ادامـــــــــــــه حجت‌الاسلام ابوالقاسم علیدوست به تبیین مفهوم مصلحت پرداخت و آن را متفاوت از «منفعت» دانست و گفت: «منفعت و ضرر تابع جهان‌بینی نیست چراکه مفاهیمی کاملاً مادی هستند اما در مصلحت جهان‌بینی افراد در تعریف‌شان از مصلحت بسیار تعیین‌کننده خواهد بود.»

وی همچنین مفهوم فقه را نیز مورد مداقه قرار داد و به سه کاربست آن، در دوران معاصر اشاره کرد و گفت: «فقه گاه به معنای دانش فقه، مقابل دانش حقوق، شیمی، ریاضی و... قرار می‌گیرد که به نوعی کاشف شریعت است و گاه به معنای استنباط، فرآیند و تلاشی کاربردی است که اتفاقاً موضوع بحث من نیز از همین منظر است و دیگر اینکه فقه به معنای تعدادی گزاره از دانش فقه مورد بحث است.»

این استاد حوزه و دانشگاه با طرح این سؤال که «در 36 سال گذشته با مقوله مصلحت در فقه و تمام نهادهای قانونگذار چگونه برخورد کرده‌ایم؟» افزود: «برخورد ما با مصلحت در این سال‌ها یک برخورد کژدار و مریز بوده است و تعریف آگاهانه‌ای از آن ارائه نداده‌ایم. به همین دلیل نهادهای قانونگذار گاه به مفهوم مصلحت نزدیک و گاه از آن فاصله می‌گیرند. به طوری که وقتی بین مجلس و شورای نگهبان اختلاف نظری ایجاد می‌شود براساس مصلحت برخی موافقت و برخی مخالفت می‌کنند.»

علیدوست معتقد است در نسبت بین «فقه» و «مصلحت» بدون خارج شدن از انضباط فقهی می‌توان مصلحت را به عنوان یک نهاد تعریف شده در فقه تبیین کرد این در حالی است که نباید از تعریف مصلحت در حقوق نیز چشم پوشید.

 

 چیستی مصلحت در فقه سیاسی امروز

دکتر میرموسوی از زاویـــــه‌ای دیگر به بحث پرداخت و ضمن اشاره به اینکه مصلحت موضوعی مناقشه‌برانگیز در فقه سیاسی معاصر است، از «چیستی مصلحت در فقه سیاسی امروز» سؤال کرد؛ اینکه مفهوم مصلحت در واکنش به چه مسأله‌ای مطرح شد؟

وی در پاسخ گفت: «به دنبال تحولات دوران معاصر با پدیده‌ای با عنوان دولت مدرن روبه‌رو شدیم که در آن «نهاد»، جای «شخص» را گرفت و مصالح ملی مطرح ‌شد و «قانون» اصالت یافت. در پی این امر بود که جایگاه شریعت در تدوین قانون اهمیت پیدا‌ کرد.»

وی افزود: «در تئوری دینی، ما بر این بودیم که دولت، ابزاری برای اجرای شریعت است. اما پس از شکل‌گیری جمهوری اسلامی با این واقعیت روبه‌رو شدیم که دولت علاوه بر اجرای شریعت مسئولیت‌های دیگری مثل رفاه شهروندان، امنیت، مناسبات خارجی و... را نیز برعهده‌دارد که برخی از این مسئولیت‌ها با احکام اولیه شرع مغایرت داشت. اینجا بود که مفهوم مصلحت مطرح ‌شد.»این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه فقه و شریعت یک نظریه از دولت ارائه نمی‌دهند، گفت: «ما در فقه در رابطه با دولت یک نظریه مستقل را مطرح نکرده‌ایم، به همین دلیل از مصلحت نیز، تعبیری شخصی صورت گرفت. از این رو، باید با بهره جستن از دستاوردهای دانش سیاسی در راستای تدوین نظریه‌ای در باب دولت اقدام کنیم.»

دکتر فیرحی که به نوعی ریاست این نشست را برعهده‌داشت در پایان ضمن اشاره به اینکه در فقه اهل سنت، مصلحت برای تولید حکم به کار می‌رود، گفت: «از آنجا که فقه شیعه «شریعت سهله» است، این امر را نمی‌پذیرد. از این رو، نمی‌توان جاهای خالی را با حکم مصلحت پر کرد.»

روزنامه ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: