مروري بر زندگي آيت‌الله شيخ احمد فريد‌الاسلام

1392/2/8 ۰۸:۱۷

 مروري بر زندگي آيت‌الله شيخ احمد فريد‌الاسلام

فريد اسلام ، خدمتگزار مردم/ مروري بر زندگي آيت‌الله شيخ احمد فريد‌الاسلام


در بهمن 1310 شمسي در خانواده‌اي روحاني، كودكي به دنيا آمد كه او را احمد نام نهادند. پدر اين كودك كه خود در زي روحانيت بود، پس از گذشت سالهاي اوليه زندگي او نسبت به تعليم و تربيت مراحل اوليه آموزش آن كودك اقدام كرد و او را طبق رسم متداول در آن زمان به مكتب خانه فرستاد. احمد در مكتب خانه پس از آموختن الفبا‌ي فارسي و عربي، به قرائت قرآن نزد ملاي مكتب پرداخت.
وي در هفت سالگي به مدرسه رفت و همراه ساير كودكان همسن و سال خود به تعليم دروس متداول در مرحله ابتدايي پرداخت. سال اول دبستان (1317) سال اوج بسط و گسترش قدرت رضاخان بود و رضاخان كه پس از مستقر شدن قدرت و سلطنت، خود را بي‌نياز از پشتيباني روحانيت مي‌ديد، بر خلاف اوائل ظهور سياسي خود، قدم به قدم از ايشان فاصله مي‌گرفت و به عناوين مختلف آنها را تحت تعقيب و اذيت و آزار قرار مي‌داد.
گرچه در مدت سلطنت كوتاه احمدشاه و همچنين نخستين سالهاي حكومت رضاشاه هنوز آثار مثبتي از انتقال قدرت مطلقه و استبدادي شاه به مجلس وجود داشت، اما هرچه بر استحكام پايه‌هاي پادشاهي رضاخان مي‌گذشت، بي‌اعتنايي او نسبت به قانون اساسي و صحت انتخابات مجلس و كوشش براي محقق كردن قوانين مصوبه كاسته مي‌شد تا جايي كه به سختي مي‌توانيم اثري از آثار آزادي‌بخش نهضت مشروطه و تحديد قدرت مطلقه پادشاهي ببينيم.
رضاخان نيز چون ساير مستبدان تاريخ براي رسيدن به قله استبداد و تصرف همه عرصه قدرت سياسي لاجرم بايد مراحل را طي مي‌كرد. از طرف ديگر مخالفان او اعم از روشنفكران ـ كه عمدتاً روزنامه نگار نيز بودند ـ و يا گروهي از روحانيان بيدار نظير مرحوم مدرّس گاه و بيگاه در مقابل اقدامات مستبدانه و لجام گسيخته او ايستادگي مي‌كردند. همين ايستادگي بود كه رضاشاه را به تدريج تبديل به يك شخص خونريز و بي‌رحم كرد و اين سفاكي و ستمگري او تا آخرين روزهايي كه بر اريكه سلطنت تكيه زده بود، ادامه داشت.
احمد كه در آن سالها به نام خانوادگي ظهوريان ناميده مي‌شد، در دوران مذكور مشغول آموختن دروس ابتدايي بود. در شهريور 1320، يعني سال اشغال ايران به دست متفقين و تبعيد رضاشاه از ايران و انتخاب فرزندش به عنوان پادشاه ايران توسط متفقين متجاوز مصادف به ده سالگي احمد ظهوريان بود؛ سالهايي كه او تا آخرين سال‌ عمر به روشني و با دقت جزئيات حوادث آن زمان را به خاطر مي‌آورد.
مرحوم شيخ كاظم ظهوريان ـ پدر احمد ـ براي مصون داشتن خانواده خود مجبور شد ايشان را از مشهد كه به اشغال كامل نيروهاي اتحاد جماهير شوروي (ارتش سرخ) درآمده بود، خارج كند و به يكي از دهات نزديك مشهد ببرد. پس از استقرار امنيت نسبي، خانواده مجدداً به مشهد بازگشت و زندگي به روال عادي خود در جريان بود.
سالهاي جنگ جهاني دوم مصادف با نخستين سالهاي شاه جوان بود كه به طور نسبي آزادي بيان و قلم در كشور وجود داشت. مطبوعات و مجلات در اين دوره با صراحت از خانواده سلطنتي انتقاد مي‌كردند و شاه جوان كه از تزلزل سلطنت خود به خوبي آگاه بود، دائماً سعي مي‌كرد بهانه‌اي به دست مخالفان خود ندهد.
پس از پايان جنگ جهاني دوم و ترك نيروهاي اشغالگر، احمد براي ادامه تحصيل علوم متداول ديني به مدارس موجود آن زمان اقدام كرد و با اشتياق فراوان به آموختن علوم پرداخت. او خود بارها از آن زمان به شيريني و شادي ياد مي‌كرد؛ زماني كه گرچه فقر مادّي در سفره ناهار و شام ايشان همراه با گرسنگي و قطعه‌اي نان و جرعه‌اي آب تقسيم مي‌شد؛ اما شدت تعشق به آموختن علوم ديني به حدي بود كه او را از اين مشكلات فارغ مي‌كرد.
احمد ظهوريان هنوز دوره نوجواني خود را به پايان نرسانده بود كه دروس مقدماتي حوزه را به پايان رساند و شروع به آموختن مرحله‌اي از علوم حوزوي كرد كه به آن اصطلاحاً «سطح» گفته مي‌شود. او هميشه به اين نكته توجه مي‌داد كه اساتيد دوره سطح در تعيين سرنوشت علمي دانشجو تأثيري بي‌مثال و ‌نظيرند. دانشجوي خوشبخت كسي است كه در نزد اساتيد مبرّز زانوي تلمذ به زمين نهاده باشد. يكي از بزرگترين اساتيد دوره سطح كه هميشه او با احترام و عظمت از او نام مي‌برد، مرحوم آيت‌الله حاج شيخ كاظم مهدوي دامغاني بود. ايشان مكرراً مي‌گفتند: «آيت‌الله دامغاني بي‌ترديد مجتهدي بود كه صلاحيت تدريس آخرين مرحله علوم حوزوي و فقهي (يعني درس خارج) را واجد بودند؛ ولي به لحاظ تواضع و همچنين توجهي كه به اهميت محكم بودن پايه‌هاي علمي طلاب داشتند، از روي لطف و مرحمت حاضر شده بودند به طلاب خود دروس سطح را بياموزند.»
در كنار فقه و اصول، ايشان از مجالس درس مرحوم آيت‌الله ميرزا مهدي اصفهاني (يعني كسي كه از او به عنوان مؤسس و پايه گذار مكتب معروف به تفكيك نام برده مي‌شود) بهره مي‌برد. در اينجا بايد از دو استاد بسيار اثرگذار در زندگي علمي ايشان نام ببريم كه عبارتند از: مرحوم آيت‌الله حاج شيخ مجتبي قزويني و مرحوم آيت‌الله حاج شيخ هاشم قزويني. اين دو دانشمند علاوه بر دروس متداول در حوزه، دانشجويان خود را به نحو خاصي با تفسير قرآن و معارف اهل بيت(ع) آشنا مي‌كردند.
يكي ديگر از خوش اقبالي‌هاي علمي ايشان حضور در درسهاي اديب شهير و بزرگوار، مرحوم اديب نيشابوري بود. اين درسها موجب شد كه او به خوبي با ظرائف و طرائف زبان و ادب عربي آشنا شود و اين آشنايي زمينه گامهاي بعدي او در باب مطالعه تفسير قرآن كريم را فراهم آورد.
از ديگر اساتيد ايشان بايد از مرحوم آيت‌الله سيد يونس اردبيلي و فقيه سبزواري نام برد؛ اما بيشترين بهره را وي از محضر آيت‌الله العظمي ميلاني برد؛ كسي كه به اعتقاد بزرگاني نظير علامه طباطبائي، در زمان خود به نسبت بسياري از مراجعي كه شهرت فراواني داشتند، اعلم بود. ايشان به خوبي به خاطر داشتند كه مرحوم آيت‌الله العظمي ميلاني درس فقه خود را با مبحث «اجاره» شروع كردند. همين درسها به خوبي تضلّع و تسلط ايشان را در مباحث فقهي بر كليه اهل فن آشكار مي‌كرد.
مرحوم آيت‌الله العظمي ميلاني حقيقتاً در ابواب گوناگون فقه صاحب نظر بود و نسبت به مباحث فقهي به راستي مستحضر بود. آيت‌الله العظمي ميلاني از مراجعي بود كه با مسائل سياسي و اجتماعي زمانه خود آشنا بود و به اين دليل بيت او جايي بود كه اساتيد مبرّز و دانشمند آن زمان نظير استاد محمد تقي مزيناني (پدر دانشمند مرحوم دكتر علي شريعتي) براي كسب معرفت بيشتر و گفتگو در باب مسائل اجتماعي و سياسي حاضر مي‌شدند.
مرحوم استاد شريعتي از جمله معدود اساتيدي بود كه به خوبي خطر گسترده حزب توده و تمايل روزافزون جوانان به اين حزب را دريافته بود و به اين دليل اقدام به تأسيس«كانون نشر حقايق اسلامي»كرد. در آنجا جوانان مي‌توانستند مباحث اسلامي را از منظري نو و با زباني فرهيخته و فاخر بياموزند.
يكي از حوادث مهم سياسي كه در دوره جواني ايشان اتفاق افتاد، كودتاي شاه عليه حكومت ملي مصدق بود. همچنين در اين زمان بايد از گسترش اقدامات «فدائيان اسلام» نيز نام برد. در اين دوره با وجود مراجع متعدد و مشهور، مرجعيت مطلقه مرحوم آيت‌الله بروجردي قطعيت يافته بود.
در حوزه مشهد مراجع و مجتهداني بودند كه هر يك مي‌توانستند معلمي بزرگ براي كساني باشند كه عمر خود را وقف آموختن علوم ديني، تفسير قرآن مجيد و مباحث كلاسي مي‌كردند. حضور در حلقه درس مرحوم آيت‌الله ميلاني موجب تشحيذ ذهن ايشان در حوزه مسائل فقهي و اصول گرديد. در كنار تحصيل، ايشان با مؤلفات ساير علما و مراجع در ابواب مختلف فقه و اصول نيز به تدريج آشنا مي‌شد. در بين مراجع متأخر به کتاب «نهايه الدرايه» مرحوم آيت‌الله العظمي اصفهاني نظري خاص داشت. ضمن اينكه شروح متعدد «كفايه» و «رسايل» را نيز مطالعه مي‌كرد.
حكومت محمدرضا پهلوي كه پس از توفيق در كودتا روز به روز بر دامنه اقتدار و استبداد خود مي‌افزود، به تدريج آثار سرزندگي و نشاط را از مطبوعات و نشريات ايران زدود و همچنين او نياز كمتري به جلب آرا و نظريات موافق روحانيان متنفذ در خود مي‌ديد و اين احساس غرور و استغنا، مخصوصاً پس از در گذشت مرحوم آيت‌الله العظمي بروجردي بالا گرفت و موجب اقداماتي از طرف شاه و مجلس شد كه از طرف روحانيان به عنوان اقداماتي ضد دين و شريعت شناخته مي‌شد.
همراه با امام
نخستين كسي كه به طور واضح و آشكار به مقابله تند و مستقيم با اين اقدامات پرداخت، مرحوم آيت‌الله‌العظمي امام خميني (ره) ـ پايه گذار جمهوري اسلامي ايران ـ بود. اين اقدامات نهايتاً موجب تبعيد ايشان و فرزندشان به تركيه و سپس عراق شد؛ اما قبل از اين تبعيد، علماي شهرهاي مختلف ايران براي اعلام پشتيباني از امام خميني(ره) به تهران سرازير شدند. يكي از كساني كه به قصد شركت در اين جلسات اعتراضي مشهد را ترك كرد، مرحوم آيت‌الله فريدالاسلام بود.
«فريدالاسلام» لقبي بود كه بعضي از اساتيد ايشان وي را به اين نام ملقب كرده بودند و لذا بين طلاب و اساتيد بيشتر به فريدالاسلام معروف بودند تا نام خانوادگي كه در شناسنامه درج شده بود. همين لقب فريدالاسلام موجبي بود براي اينكه ايشان اقدام كند كه نام خانوادگي از ظهوريان به فريدالاسلام تبديل شود. اداره ثبت احوال در آن زمان با اين درخواست مخالفت كرد؛ ولي با نام «فريدزاده» موافقت كردند. از آن زمان به بعد ايشان و فرزندانشان در شناسنامه و ساير اسناد رسمي به عنوان فريدزاده شناخته مي‌شدند؛ اما همچنان در محافل حوزوي و علمي ايشان را تا امروز به نام فريدالاسلام مي‌شناسند.
نسبت ميان دين و سياست
سفر اعتراضي به تهران و آشنايي دقيق‌تر با اوضاع ايران در آن زمان، دامنه توجه او را به مسائل سياسي و مخصوصاً مسئله نسبت ميان دين و سياست بيش از پيش معطوف كرد و بر اثر اين عطف توجه بود كه به تدريج با آثار نويسندگاني نظير سيد قطب، ابوالاعلي مودودي، اقبال لاهوري و سيد جمال‌الدين اسدآبادي و... آشنا شد. جلب توجه به وجه سياسي تعاليم اسلام در اين زمان بيشتر از قلم كساني نظير مرحوم آيت‌الله طالقاني، مرحوم مهندس بازرگان و مرحوم استاد تقي شريعتي مزيناني انجام مي‌پذيرفت.
پس از تبعيد مرحوم امام خميني(ره) ارتباط غير مستقيم با دفتر ايشان همچنان برقرار بود؛ ارتباطي كه در نهايت موجب شد تا يكي از فرزندان ايشان (محمد جمال فريدزاده) جزء نخستين كساني باشد كه در مشهد به درجه رفيع شهادت نائل آمد.
مرحوم آيت‌الله فريدزاده از سالها پيش با دقت مسائل مربوط به جنايات اسرائيل نسبت به مردم مظلوم فلسطين را پيگيري مي‌كرد. او كه جنگهاي اخير اسرائيل با كشورهاي عربي را به خوبي به خاطر داشت، هيچ گاه از توحش بي‌پايان صهيونيست‌ها نسبت به مسلمانان بي‌پناه آن سرزمين غافل نبود و در جلسات تفسير خود كه معمولاً شبهاي شنبه تشكيل مي‌شد، غفلت نمي‌كرد. اين جلسات در سالهاي اخير به صبح جمعه و قرائت دعاي ندبه مبدل گرديد.
از جمله اقدامات مهم ايشان، تدريش در مبحث فقه و اخلاق در دانشگاه فردوسي مشهد بود. كساني كه اقبال شركت در دروس ايشان را داشتند، به خوبي به توانايي علمي ايشان در حوزه فقه و صلاحيت عملي ايشان براي تدريس اخلاق واقف هستند. سالهاي آخر عمر اين فقيه ومفسّر قرآن كريم كه خود را هميشه نسبت به الطاف مواهب الهي، فقير و از ناحيه مخلوقات خدا مستغني مي‌دانست، بيشتر با تأملات در احوال نفس و تحقيقات در معاني دقيق آيات قرآن كريم مي‌گذشت. او يك بار در ملاقات با يكي از دوستان قديمي خود (كه خداوند به طول عمرش بيفزايد) گفته بود: «من اين روزها به تمرين مرگ مي‌پردازم.» جمله‌اي كه هرشخص آشنا با فلسفه را به ياد سخن معروف افلاطون مي‌اندازد، در جايي كه گفته: «فلسفه عبارت است از تمرين مرگ.» نسبت مرگ و تفكر و همچنين نسبت اين مطلب با استغناي از خلق خدا و توجه به فقر وجودي آدميزاد انکار ناشدني است. او آن جان (عاريتي) را كه به وي بخشيده شده بود، در شامگاه روز شنبه مصادف با شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله عليها و مطابق با 24 فروردين 1392، مشتاقانه به مالك حقيقي هستي باز پس داد؛ به طوري كه گويا اين ابيات را خطاب به خود تلقي مي‌كرد كه:
خوشتر از اين هيچ در جهان نبوَد كار:
دوست برِ دوست رفت و يار بر يار
آن همه اندوه بود، اين همه شادي
آن همه گفتار بود، اين همه كردار



 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: