روند نشر و مسائل اصلی آن درگفت و گو با عبدالحسین آذرنگ

1393/11/29 ۰۹:۳۰

 روند نشر و مسائل اصلی آن درگفت و گو با عبدالحسین آذرنگ

نشر، که قطعاً مقصودتان نشر کتاب است، چون نشر سایر مطالب، که هر کدام برای خود ماجرای جداگانه ای دارد، از زمان عباس میرزا قاجار تا کنون چندین مرحلۀ متفاوت را پشت سر گذاشته است. در دورۀ عباس میرزا و پسرش محمد شاه، نشر کتاب هدایت شده بود و دولت با توجه به مقاصد مختلفش، از جمله تقویت بنیۀ نظامی، نوسازی و مدرن کردن کشور، آثاری را برای ترجمه برمی گزید، دستور ترجمه و انتشار می داد.

                         

 کار نشر در ایران بیش از دویست سال قدمت دارد سیر این صنعت را طی دویست سال و به خصوص دو دهه‌ی اخیر چه طور می‌بینید؟

پرسش سختی است. نمی دانم به قول شما 200 سال (البته به سال قمری) را چگونه می توان در مطلبی کوتاه بیان کرد که حق مطلب از بین نرود. ناگزیرم این پرسش را در حدی پاسخ بگویم که به نکته های اصلی اشاره شود. نشر، که قطعاً مقصودتان نشر کتاب است، چون نشر سایر مطالب، که هر کدام برای خود ماجرای جداگانه ای دارد، از زمان عباس میرزا قاجار تا کنون چندین مرحلۀ متفاوت را پشت سر گذاشته است. در دورۀ عباس میرزا و پسرش محمد شاه، نشر کتاب هدایت شده بود و دولت با توجه به مقاصد مختلفش، از جمله تقویت بنیۀ نظامی، نوسازی و مدرن کردن کشور، آثاری را برای ترجمه برمی گزید، دستور ترجمه و انتشار می داد. بعضی کتاب ها هم مطالب خواندنی و سرگرم کننده و پسند طبع شاه و شاهزاده و درباریان بود و به این علت ترجمه و منتشر می شد. برای مثال، هزار و یک شب، با ترجمۀ عبداللطیف طسوجی از عربی به فارسی، که از شاهکارهای ترجمه در زبان فارسی است، از جملۀ کتاب هایی نیست که در زمرۀ منابعی قرار بگیرد که به روند مدرن شدن کشور کمک می کرده است، یا منابع مذهبی که در دو دورۀ پدر و پسر انتشار یافتند. میرزا آغاسی، صدر اعظم محمد شاه، دستور داده بود که با توجه به هدف های نوسازی، تعدادی منابع خارجی از فرنگ تهیه کنند تا به فارسی ترجمه شود. پس از محمد شاه که عصر ناصری آغاز شد،  از دو دورۀ مهم در نشر یاد باید کرد: 1) دورۀ صدارت امیرکبیر که سیاست های جدی و پیگیری برای ترجمه و انتشار داشت، اما قتل او مانع از آن شد که هدف های نوسازی اش محقق شود؛ 2) دورۀ فعال مدرسۀ دارالفنون و دارالترجمۀ ناصری. دارالترجمه به مدیریت اعتمادالسلطنه و محمد حسین میرزای فروغی، کتاب های بسیاری به فارسی ترجمه و با تهذیب(به اصطلاح امروز ویرایش) به فارسی منتشر کرد. به موازات این نهادها، شماری از دگر اندیشان، مستقل از دولت، و گاه نیز در تقابل با دولت، به تالیف، ترجمه و انتشار آثاری دست زدند که دامنه و عمق تاثیر آنها به حدی است که زبان کتابی و زبان ترجمۀ امروز ما در تداوم آن است، مانند نوشته ها و ترجمه های میرزا ملکم خان؛ میرزا حبیب اصفهانی؛ میرزا آقا خان کرمانی، یوسف خان مستشارالدوله؛ طالبوف و چند تن دیگر. دورۀ ناصری مهم ترین و تاثیر گذار ترین دورۀ نشر کتاب در تاریخ قاجار، و نیز از مهم ترین دوره ها در تاریخ نشر ایران است.

       در دورۀ مظفری و مشروطیت نشر غیر دولتی، نشر آثار دگراندیشان، نشر منابع سیاسی مشروطه طلبان و آزادی خواهان و تجدد گرایان، نشری که با سرمایۀ خصوصی اداره می شد و مردم علاقه مند محصولات آن را می خریدند، به طرز تازه ای شکل گرفت. در ضمن، ترجمه و انتشار نمایشنامه و اجراهای نمایشی به مرحلۀ تازه ای در جامعۀ آن روز ایران راه یافت. شرکت سهامی طبع کتاب، شرکتی خصوصی که نواندیشان و آزادی خواهان تاسیس کرده بودند، و محمد علی فروغی و عبدالوهاب قزوینی، در عنفوان جوانی شان، در آنجا ویراستاری، نمونه خوانی و برخی کارهای انتشاراتی می کردند، در دورۀ مظفری تاسیس شد و چند سال فعالیت کرد. این شرکت، نخستین شرکت انتشاراتی به سیاق موسسه های انتشاراتی فرنگی در ایران است و کتاب هایی که انتشار داده است، از چند نظر، به ویژه از دیدگاه روشنگری و نواندیشی، جایگاه ممتازی در تاریخ نشر دارد.

       در دورۀ کوتاه حکومت محمد علی شاه، که با زد و خورد، اختناق، استبداد، نا امنی، جنگ های داخلی رو به رو بود، بیش از چند کتاب انتشار نیافته است و در مجموع، دورۀ با اهمیتی در تاریخ نشر ایران نیست.

       در دورۀ احمد شاه شماری کتاب، بیشتر به سیاق کتاب های عصر ناصری، انتشار یافته است، اما فقر و ادبار این دوره، اشغال و تقسیم ایران، وقوع جنگ جهانی اول، فقر، ناامنی ولایات، قحطی، شیوع بیماری و صد بد بختی دیگر، این دوره را به یکی از سیاه ترین دوره های تاریخی ایران تبدیل کرد و مجالی برای فعالیت های فرهنگی و انتشاراتی  باقی نگذاشت.

       دورۀ پهلوی اول، به لحاظ وسعت گرفتن برنامه های آموزشی، افزایش دبستان ها و دبیرستان ها، تاسیس دانشگاه تهران و چند موسسۀ آموزش عالی، نشر منابع درسی و آموزشی تحت نظارت دولت تقویت شد. کتاب هایی که وزارت معارف(بعداً به نام وزارت فرهنگ) برای دبستان ها و دبیرستان ها منتشر کرد، چه از جنبۀ صورت، و چه از لحاظ محتوا، ویرایش، زبان و بیان و هنر و فن تولید کتاب، بسیار با اهمیت است. اگر روزی نمایشگاهی از این منابع برگزار شود، معلوم خواهد شد که نشر منابع رسمی آموزشی در آن دوره از چه ویژگی هایی برخوردار بوده است. شماری از بهترین چاپ و صحافی های آن دوره را در میان این کتاب ها می توان یافت.

 اما سال های حکومت پهلوی اول دورۀ اختناق شدید، نظارت دولتی، امنیتی، و پلیسی بر همۀ شئون زندگی مردم بود. سرشت نشر البته با این چیزها سازگاری ندارد و به همین علت، منابعی که ناشران آزاد در آن دوره منتشر کردند، از بیم نظمیه و مکافات های از پی آن، آثاری است کاملاً بی ضرر، و طبعاً بی اثر. تا دلتان بخواهد در آن دوره داستان های رمانتیک پرسوز و گداز و تاریخی منتشر شده است، آن هم در دورۀ پس از جنگ جهانی اول، پیش از وقوع جنگ جهانی دوم، که از دوره های فوق العاده درخشان در تاریخ ادبیات و هنر مغرب زمین است و جنبش های ادبی و هنری و فکری فراوانی در همان دوره به راه افتاده بود. همین بس که صادق هدایت از بیم سانسور و نظمیه به هند رفت و بوف کور را در شماری نسخۀ معدود و با هزینۀ شخصی در هند منتشر کرد و آن نسخه ها را فقط به دوستان نزدیک و بعضی آشنایان محرم داد. تا سقوط رضا شاه و دورۀ آزادی پس از شهریور 1320، بوف کور در ایران منتشر نشد.  کتاب ایام محبس علی دشتی، که آن هم پس از سقوط و برکناری رضا شاه انتشار یافت، می تواند فضای اختناق هولناک آن دوره را برای ما به خوبی محسوس و ملموس کند. به هرحال، همان طور که گفتم، نشر آزاد نمی تواند زیر سیطرۀ اختناق رشد کند. در دورۀ پهلوی اول هم به همین سبب رشد نکرد، و آن دورۀ تقریباً 20 ساله فقط از لحاظ انتشار منابع آموزشی و بعضی منابعی که سازمان های دولتی برای مقاصد خاص خودشان منتشر می کردند، حائز اهمیت است.

       از شهریور 1320 تا انقلاب 1357، نشر کتاب چند دورۀ متفاوت را سپری کرده است که مهم ترین آنها این دوره هاست:

       ـ از 1320 تا 1330(دورۀ نسبی آزادی پس از حدود 20

          سال استبداد و اختناق دورۀ پهلوی اول).

       ـ از 1330 تا 1332(دورۀ حکومت ملی، دورۀ آزادی

          مطبوعات و انتشارات).

       ـ از 1333 تا 1349(دورۀ افزایش تدریجی درآمدهای کشور،

          اجرای طرح های زیرساختی،رشد تدریجی نشر و مهم ترین

          سال ها در تکوین جنبه های مختلف نشر ایران).

       ـ از 1350 تا 1357(دورۀ افول نشر).

از انقلاب به بعد هم چند دورۀ متمایز داریم، مانند دورۀ انقلاب تا جنگ؛ دورۀ جنگ؛ دورۀ پسا جنگ؛ دورۀ اصلاحات؛ دورۀ 8 سالۀ سکون و افول نسبی نشر؛ و دورۀ اخیر که نشانه های رونق تازه ای به تدریج دارد آشکار می شود.

           البته اگر بخواهیم خیلی فنی به جزئیات تفاوت ها بپردازیم، همین دوره ها را می توان به دوره های فرعی تری هم تقسیم کرد، اما جای طرح آن اینجا نیست.

 

واقعیت این است که نشر ایران در طی عمر دویست ساله خود نتوانسته به شرایط مطلوب و تیراژی معقول برسد دلایل آن چیست؟

شاید نتوان این طور کلی حکم کرد. شمارگان(تیراژ) به قول شما«معقول»، شمارگانی است که تقاضا و عرضۀ کتاب در نقطه ای تلاقی پیدا کنند و آن نقطه در حالت تعادل جامعه باشد، نه در دوره های بحرانی. در تاریخ نشر ایران، نقطه های تعادل کم نبوده است. تاریخ نشر ما که سراسر بحران نیست، دوره های نسبی رونق هم داشته است.

 

دولت از آغاز بر نشر ایران سیطره داشته، این نقش چگونه می‌تواند کاهش یابد، تأثیرات آن چیست؟

دولت همیشه بر نشر سیطره نداشته است. در دورۀ مشروطه و مظفری، دورۀ احمد شاه،  سال های 1320 تا 1333 ش، سال های 1356 تا  1359سیطره ای در کار نبوده است. بلی، دورۀ پهلوی اول، و از 1350 تا اواسط 1355 را می توان دوره های سیطرۀ دولت نامید. از این گذشته، دولت را نمی توان در عرصۀ نشر بی نقش کرد. مگر می شود؟ نشر، زیر ساخت لازم دارد و ایجاد زیرساخت ها وظیفۀ اساسی دولت هاست. نشر، مسائل حقوقی و بین المللی دارد. مگر می شود نقش دولت را در این عرصه ها به نهادهای دیگری واگذار کرد؟ دولت باید باشد، باید حمایت کند، باید تسهیلات فراهم بیاورد، باید ضمانت هال لازم را تامین کند، اما بر اساس «اصل حداکثر حمایت و حداقل دخالت». این حالت هم به دست نخواهد آمد، مگر با رشد تشکیلات صنفی، نهادهای جامعۀ مدنی، و رسیدن به مرحلۀ تعیین مرزها، و احترام به حریم قلمروها و قایل شدن حق برای هر قلمروی، و دخالت نکردن هیچ قلمروی در قلمرو دیگر.

 

در تاریخ نشر ایران، تقریباً هیچ ناشری تبدیل به یک برند معتبر نشده، یا تعطیل شده یا تعطیلش کرده‌اند،‌ چرا؟

درست است که ما از جامعۀ جهانی همیشه فاصله می گرفتیم و جزو کشورهایی نبودیم که با معیارهای رایج جهانی فعالیت های خودمان را بسنجیم. سال ها جزو کشورهای فقیر، با درآمد سرانۀ پایین و در زمرۀ کشورهای واپس مانده به شمار می آمدیم، اما از دوره ای که درآمد نفت افزایش یافت و برنامه های زیر ساختی به اجرا در آمد و سطح دانش، آگاهی و تخصص در این کشور بالا رفت، ناشرانی ظهور کردند که از همتایان خود در کشورهای در حال توسعه چیزی کم نداشتند. برای مثال، امیرکبیر، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، بنیاد فرهنگ ایران، کتاب های جیبی، نیل، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، ابن سینا، خوارزمی، انتشارات دانشگاه تهران، و شماری دیگر از افتخارات تاریخ نشر ایران هستند و از ناشران مشابه خود در خاورمیانه، شرق آسیا، و آمریکای لاتین چیزی کم ندارند. ناشران این کشورها را می توان با هم مقایسه کرد. نباید ناشران کشورهای در حال توسعه را با غولناشران کشورهای توسعه یافتۀ صنعتی بسنجیم که هزینه های سالانۀ آنها از بودجۀ کل سالانۀ بعضی کشورهای آفریقایی بیشتر است.این گونه مقایسه ها واقع بینانه نیست.

 

نقش نهادهای مردم نهاد نشر را تا چه حد در سیاست‌های راهبردی نشر موثر می‌دانید؟

نمی دانم مقصودتان از «نشر مردم نهاد» چیست. اگر مراد، نشری است که خود مردم راه بیاندازند و اداره کنند و دولت در آن دخالتی نداشته باشد، خوب، نشر آزاد و خصوصی با سرمایۀ مردم و مدیریت خود آنها اداره می شود. سیاست های راهبردی نشر به سیاست های کلی و عمومی گفته می شود که دولت با توجه به همۀ متغیرهای تاثیر گذار و تاثیر پذیر تدوین می کند و ناشران کشور هم از طریق اتحادیه های صنفی خود در آن دخالت و مشارکت دارند. البته چنین سیاستی تا کنون، و تا جایی که من اطلاع دارم، تدوین نشده است. امیدوارم روزی تدوین شود، همۀ ناشران ما در آن سهم داشته باشند و اجرای این سیاست در بلند مدت به توازن نشر ما کمک کند.

 

نشر ایران بشدت از نبودن دانش در برنامه‌ی خود رنج می‌برد علت آن و راه برون رفت از آن را چه می‌دانید؟

متاسفانه همین طور است که شما می گویید. کشور ما برنامه های آکادمیک برای نشر نداشته است. به تازگی چند موسسه برنامه هایی را به اجرا گذاشته اند که البته خبرهای رسیده از آنها رضایت بخش نیست و امیدوارم مسئولان از هم اینک که آغاز کار است، به هشدارها توجه و خطاها را اصلاح کنند،  وگرنه چند سال که بگذرد، بحرانی بر بحرانی موجود افزوده خواهد شد. نشر ما در اصل از دل کتابفروشی های سنتی و چاپخانه ها زاده شد، و چون دانش تئوریک به آنها راه نیافته بود، به صورت تجربی و با آزمون و خطا به تحول خود ادامه داد. حالا، که عصر انقلاب های اطلاعاتی، ارتباطاتی و الکترونیکی است، و نشر در جهان به سرعت در حال تغییر شکل و مسیر است، بدون دانش های فنی اخیر و جدید، نمی توان نشری زنده و پویا داشت. اگر ناشران ما خودشان را به دانش های فنی روز، و از آن مهم تر به بینش و نگرش متناسب با عصر تحولات نشر مجهز نسازند، با تهدیدهایی رو به رو خواهند شد که متوجه بقا و تداوم کار آنهاست. امیدوار بودم در انتخابات اخیر اتحادیۀ ناشران، مشارکت گسترده باشد، و از دل مشارکت گستردۀ ناشران، امکانات همکاری گسترده تری زاده شود تا زمینه را برای انتقال دانش فنی روز و آموزش های اساسی در عرصۀ مدیریت نشر، پخش گری، کتابفروشی، اقتصاد و صنعت نشر، مخاطب شناسی، و جنبه های پژوهشی نشر فراهم بیاورد. مشارکت نازل ناشران در انتخابات صنفی خودشان، بسیاری، از جمله مرا، سرخورده و نومید کرد.

 

نهاد کتابفروشی در ایران چندان دچار تحول و تغییر نشده،‌ چرا؟

حق با شماست، نشد. علت اصلی اش عمدتاً اقتصادی است. کتابفروشی به اصطلاح نظامی ها، به منزلۀ خط تماس است،  یعنی جایی که عرضه و تقاضا با هم رو به رو می شوند. فروش کتاب در کتابفروشی باید از لحاظ اقتصادی صرف داشته باشد. اگر نداشته باشد، مثل سینماها تعطیل یا تغییر کاربری پیدا می کند. مردم باید کتاب بخرند، تا کتابفروشی بچرخد، و بخش بیشتر درآمدهای فروش به نشر باز گردد و عامل بازتولید کتاب بشود. مردم موقعی کتاب می خرند که دو چیز آنها را به کتابفروش بکشاند: نیاز، و قدرت اقتصادی خریدن کالاهای فرهنگی. اما این دو، به سبب مشکلاتی، از جمله مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، روان شناسی اجتماعی و مشکلات دیگر، ضعیف شده است. تا این مشکلات از سر راه برداشته نشود، پای مردم به کتابفروشی ها باز نخواهد شد، در نتیجه خون تازه به پیکر کتابفروش ها و نشر راه نخواهد یافت، و رونق و رشدی که مد نظر شماست، رخ نخواهد داد.

 

سیستم توزیع کتاب در ایران ناکارآمدی بسیار دارد، تلاشی هم برای تحول در آن صورت نمی‌گیرد چه راهکاری دارد؟

همین نگرانی شما را عده ای دارند و سامانۀ پخش گری کتاب را عامل اصلی، یا یکی از عامل های اصلی بحران نشر می دانند. بنده چنین عقیده ای ندارم و نتیجۀ مشاهدات و مطالعاتم را در این زمینه چند مدتی پیش در مقاله ای در جهان کتاب به اطلاع خوانندگان علاقه مند رسانده ام. اگر نشر سودآور باشد، تردید نداشته باشید که شبکه های کارآمدی به سرعت برای پخش گری کتاب ایجاد خواهد شد. سود، به ویژه سود مناسب و متناسب، مجاز و قانونی، چنانچه با انگیزه های دیگری، مثلاً انگیزه ای اجتماعی و فرهنگی، همراه شود، می تواند مانند آهن ربایی معجز آسا استعداد ها و توانایی های بسیاری را به سمت خود جذب کند. بنابراین، برای مداوای سامانۀ معیوب پخش گری، لازم است انگیزه های اقتصادی نشر تقویت شود. اینها به جای خود محفوظ، اما سطح نازل دانش فنی در عرصۀ پخش، راه نیافتن پژوهش و مطالعه به این عرصه، دور ماندن پخش گری از تحولات جهانی را نباید از نظر دور داشت. پخش گری کتاب در ایران از آن عرصه هایی است که به مغز، قلب، خون ، چشم و نگاه و بازوهای پرتوان تازه ای نیازمند است. به گمانم اگر نشر به دورۀ رونق تازه ای راه بیابد، پخش گری ناگزیر به خانه تکانی اساسی خواهد شد.

 

در حال حاضر با توجه به مشکلات اقتصادی موجود در جامعه،‌ آیا صنعت نشر ایران را دچار بحران می‌بینید؟ اگر بله، راه خروج از آن چیست؟

با توجه به پرسش و پاسخ هایی که گذشت، هرچه در اینجا گفته شود، در واقع به منزلۀ همان گویی است.

 

 

نشر ایران حالا دویست سال قمری است که تاریخ دارد. نقاط برجسته و ضعف آن را به اجمال برشمارید؟

نشر ما امکانات بالقوۀ فراوانی دارد. این امکانات به اندازه ای است که می تواند به نشری بین المللی تبدیل شود. جامعۀ ما به لحاظ موقعیت جغرافیایی، راهبردی، ارتباطی، زبانی، و فرهنگی به سهولت می تواند تولید کننده و صادرکنندۀ بزرگی در زمینۀ کتاب باشد. تنی چند از اعضای اتحادیۀ ناشران که به کشورهای همسایه سفر کرده اند، به این جنبه از نزدیک پی برده و در گزارش های انتشار یافته ای به این نکته ها اشاره کرده اند. اگر روزی به انتشار مطلبی در این باره علاقه مند شدید، گفت و گو با آنان می تواند روشنگرانه باشد.

       اما رسیدن به مرحله ای که جامعۀ ما بتواند چنین نقشی را به عهده بگیرد، به عامل های متعددی نیاز دارد که شناسایی دقیق آن به پژوهشی خاص ومستقل نیاز دارد. اجمالاً بر اساس تاملاتی در این باره، نه بر پایۀ مطالعات دقیق، شاید فعلاً بتوان از این عامل ها یاد کرد:

       ـ نخست از همه، دست یافتن به تصویری واقع بینانه از نشر خود در میان نشر جهان و شناسایی توانایی ها و ناتوانی ها و کمبودها.

 باید در گام نخست ببینیم چه داریم و چه چیزهایی لازم است که نداریم، و برای نداشته هایمان ناگزیریم آموزش و پژوهش در نشررا نه جدّی، که حیاتی تلقی کنیم.

ـ مجهز شدن به دانش فنی  و فنّ آوری های روز در عرصۀ نشر؛

ـ داشتن سامانه های آموزشی در سطوح مختلف و برای تخصصهای مختلف نشر، تخصص های لازم که در عین حال نشر کم رمق ما از عهدۀ پرداخت هزینه ها و دستمزدهایش بر بیاید؛

ـ داشتن سامانۀ پژوهشی نشر و پذیرفتن این اصل که هر تصمیمی به ناگزیر باید بر نتایج پژوهشی استوار باشد. دست کم ناشران بزرگ ماچاره ای ندارند جز آنکه در تشکیلاتشان هسته های مطالعاتی مبتنی بر روش های علمی تشکیل دهند و تصمیم ها و برنامه ریزی ها و آینده نگری ها را بر مبنای یافته های پژوهشی

قرار بدهند؛

ـ تغییر در نگاه و روش دولت. اعمال سیاست حداکثر حمایت وحداقل دخالت در همۀ عرصه های فرهنگی؛ استفادۀ عملی تر از دانش و تجربۀ متخصصانی که در دورۀ 8 ساله آنها را خانه نشین و از عرصه ها دور کردند؛

ـ تغییر در ساختار و در نگرش و روش اتحادیۀ ناشران. این اتحادیه برای ایفای نقش جدیدش باید به علمی ترین، فنی ترین و آگاه ترین نهاد نشر کشور تبدیل شود. در عین حال، همۀ ناشران را با انواع گرایش ها زیر چتر خود جای دهد، حافظ منافع عمومی هم ناشران در سراسر کشور و منافع کلی نشر کشور باشد. این نهاد باید بتواند با سازمان های آموزشی، پژوهشی و مطالعاتی، اقتصادی، صنعتی، ارتباطی و خدماتی کشور کار کند و برای برداشتن انواع مانع ها از سر راه آمادگی و نیروی تربیت شده داشته باشد.

    ـ و بالاخره نقش مطبوعات، مطبوعاتی نظیر شما، که با طرح مطالب و جلب کردن توجه جامعه به مسائل و راه حل های آنها، به سان جریان های پیش ران، کشتی نشر را به سمتی براند که ساحل رونق و رشد و تعالی در چشم انداز آن باشد. امیدوارم شما و من چنان روزی را ببینیم. هرچه نشر بیشتر رشد کند و توسعه بیابد، به سان نیرویی محرک، پشتوانۀ آفرینش های هنری و ادبی، پژوهش، آموزش و همۀ فعالیت های فکری، عاطفی و احساسی جامعه خواهد شد. وقتی گفته می شود نشر توسعه یافته از اهرم های اصلی توسعه و پیشرفت است، گزافه گویی نیست. اگر امثال شما از نشر حمایت می کنند، علتش  منافع شخصی نیست. نه شما ناشرید نه من. ما هیچ گونه منافعی در نشر نداریم. نشر هر قدر ثروتمند تر شود، از آن ثروت چیزی عاید شما و من نخواهد شد. در حقیقت همۀ علاقه مندان به رشد فکری و فرهنگ جامعه به نشر توجه دارند، چون خوب می دانند آن رشد، بدون رشد نشر میسر نخواهد شد.

 (ماهنامۀ آزما، شمارۀ بهمن و اسفند 1393)

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: