1393/11/6 ۱۰:۰۴
کودکی که در 18 آوریل سال 1927 میلادی درنیویورک به دنیا آمد، بعدها واضع یکی از بحث برانگیزترین نظریهها در حوزه مناسبات تمدنها شد. نام ساموئل هانتینگتون اکنون در کنار نظریه پردازان و تحلیلگران جهانی همچون فرانسیس فوکویاما، هانس مورگنتا، هنری کیسینجر، آنتونیو گرامشی و لئو اشتراوس بهعنوان مجموعهای از شاخصترین نظریه پردازان اندیشههای راهبردی در حوزه سیاست بینالمللی ثبت شده است. هانتینگتون در دانشگاههای ییل و شیکاگو تا مرحله کارشناسی ارشد تحصیل کرد، سپس دکترای علوم سیاسی را از دانشگاه هاروارد گرفت و در همان دانشگاه به تدریس پرداخت. وی از سال 1989 و تا سن 70 سالگی ریاست مرکز مطالعات استراتژیک دانشگاه هاروارد را برعهده داشت.
دوستان و دشمنان تمدن
آذین آقاجانی: کودکی که در 18 آوریل سال 1927 میلادی درنیویورک به دنیا آمد، بعدها واضع یکی از بحث برانگیزترین نظریهها در حوزه مناسبات تمدنها شد. نام ساموئل هانتینگتون اکنون در کنار نظریه پردازان و تحلیلگران جهانی همچون فرانسیس فوکویاما، هانس مورگنتا، هنری کیسینجر، آنتونیو گرامشی و لئو اشتراوس بهعنوان مجموعهای از شاخصترین نظریه پردازان اندیشههای راهبردی در حوزه سیاست بینالمللی ثبت شده است. هانتینگتون در دانشگاههای ییل و شیکاگو تا مرحله کارشناسی ارشد تحصیل کرد، سپس دکترای علوم سیاسی را از دانشگاه هاروارد گرفت و در همان دانشگاه به تدریس پرداخت. وی از سال 1989 و تا سن 70 سالگی ریاست مرکز مطالعات استراتژیک دانشگاه هاروارد را برعهده داشت.
هانتینگتون در عرصه تحقیقات دانشگاهی، کارنامهای پر بار داشت اما حوزه تأثیر او محدود به محیط آکادمیک نبود و نهادهای پژوهشی وابسته به دولت امریکا را نیز تغذیه میکرد. از جمله اینکه سالها دستیار تحقیقات امور دفاعی در مؤسسه مطالعاتی بروکینگز، هماهنگ کننده دفتر طرح و برنامهریزی شورای امنیت ملی امریکا در دوره برژینسکی، تحلیلگر امور دفاعی و استراتژی در وزارت دفاع و خارجه امریکا و بنیانگذار مجله «سیاست خارجی» بوده است.
در میراث مکتوب این نظریهپرداز، آثاری چون «سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی، «موج سوم دموکراسی در پایان سده 20»، «چالشهای هویت در امریکا» و «چند جهانی شدن- گوناگونی فرهنگی در جهان کنونی» به چشم میخورد که تقریباً تمامی آنها با محوریت تلاطمات تمدنی عصر جدید به نگارش درآمده است. با این همه، مشهورترین کتاب او «برخورد تمدنها و تغییر جهان »است که ابتدا در قالب یک مقاله به همین نام در سال 1993 در مجله «فارن افرز» به چاپ رسید و بعدها شکل کمال یافته و پیراسته آن به صورت کتاب منتشر شد، کتابی که نام ساموئل هانتینگتون را بیش از پیش بر سر زبانها انداخت و موجهای فراگیری از منازعات نظری را آفرید و دامن زد.
به باور او در فضای پس از جنگ سرد، برخورد هفت تمدن از 9 تمدن موجود دنیا نزاع اصلی جهان آینده را رقم خواهد زد: تمدن غرب (امریکا و اروپا)، تمدن ژاپنی، تمدن کنفوسیوسی (چین، تمدن اسلامی (همه کشورهای مسلمان)، تمدن اسلاو- ارتدوکس (روسیه و بخشی از کشورهای بلوک شرق سابق)، تمدن امریکای لاتین (همه کشورهای امریکای جنوبی و مرکزی) و نهایتاً تمدن آفریقایی که البته به دلیل ضعف در ساختار و ایدئولوژی، نقش آفرینی جدی ندارد. هانتینگتون معتقد است دو تمدن اسلام و غرب، به دلیل تفاوتهای ماهوی، روی گسل زلزله دهشتناک جنگ قرار گرفتهاند. به باور این نظریه پرداز، در آینده نزدیک تمدن کنفوسیوسی دست در دست تمدن اسلامی خواهد نهاد و مشترکاً جبهه جنگ جدید و فراگیری علیه غرب تشکل خواهند داد. هانتینگتون به بحران بالکان و آرایش جنگ کشورهای اسلامی در دفاع از مسلمانان بوسنی و نیز جنگ امریکا و عراق در سال 1991 اشاره کرده است و این رویدادها را شواهدی برای اثبات نظریه برخورد تمدنها به شمار آورده است.
به گمان هانتینگتون در دوران پس از جنگ سرد، تقسیم بندی کشورها نه بر حسب نوع نظام سیاسی یا اقتصادی آنها بلکه براساس شاخص فرهنگ و تمدن صورت میگیرد. در همین راستا وی «تمدن» را بالاترین سطح در طبقهبندی جوامع میداند که هویتها براساس آن تعریف میشوند. طبق تحلیل او هویت تمدنی به شکلی فراگیر در تحولات آتی بشر اهمیت اساسی خواهد یافت و مناسبات جهانی تا حد زیادی تحت تأثیر کنش و واکنش بین هفت یا هشت تمدن بزرگ شکل خواهد گرفت.
اما چرا این تمدنها محل نزاع شدهاند؟ دلایل ساموئل هانتینگتون در این عرصه، محور اساسی نظریه«برخورد تمدن ها» را شکل میدهد وی وجوه اختلاف میان تمدنهای مختلف را نه تنها واقعی بلکه امری اساسی میداند و مؤلفههایی چون تاریخ، زبان، فرهنگ، سنت و بویژه دین را از جمله موارد اختلافی میان تمدنها ارزیابی میکند. به زعم او تحولات سریع جهانی شدن و نیز تغییر و دگرگونی مرزها، روند مدرنیزاسیون و تحولات اقتصادی و اجتماعی، موقعیت ممتاز غرب (اوج قدرت و چیرگی هژمونیک بر دیگر تمدن ها)، اختلافات فرهنگی و رشد منطقهگرایی اقتصادی از جمله مؤلفههای اساسی در بروز اختلاف میان تمدنهای جهانی است.
تحولات جهانی پس از طرح نظریه برخورد تمدنها از سوی هانتینگتون به گونهای رقم خورد که طرفداران او را متقاعد میکرد نظریه مزبور از صحت و اتقان برخوردار است. حامیان نظریه برخورد تمدنها حتی امروز هم که 7 سال از مرگ هانتینگتون میگذرد، رخدادهای تلخ و خونین در مناسبات اسلام و غرب را مؤیدی بر این امر میدانند که نظریه مزبور همچنان بهترین تبیین برای مناسبات جهانی است. رشد روز افزون و همزمان بنیادگرایی درغرب و خاورمیانه و اخیراً ماجرای کاریکاتور تحریککننده نشریه فکاهی «شارلی ابدو» با مضمون توهین به پیامبر اسلام(ص) مصداق عینی رویارویی یا برخورد تمدنهای هانتینگتون تلقی میشود. در مقابل، بسیاری از تحلیلگران نیز برخورد تمدنها را نه یک نظریه علمی بلکه تحلیلی عمدتاً ایدئولوژیک بهشمار میآورند که در صدد توجیه سیاستهای منطقهای ساکنان کاخ سفید است.
بهعنوان مثال، سمیر امین، اقتصاددان و نظریهپرداز برجسته چپگرای مصریالاصل، هانتینگتون را تا حد یک کارمند دون پایه مراکز اطلاعاتی و امنیتی امریکا تقلیل داده است. بسیاری دیگر از منتقدان هانتینگتون هم دیدگاههای وی را در راستای سیاست خارجی تهاجمی نو محافظهکاران امریکا ارزیابی میکنند. در ایران هم سید محمد خاتمی رئیسجمهوری اصلاحطلب اسبق ایران با طرح نظریه «گفتوگوی تمدنها» از جمله منتقدانی بود که با طرح بدیلی برای نظریه هانتینگتون در کانون توجه جهانیان قرار گرفت.
روزنامه ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید