تحقق صلح و عدالت در پرتو گفتگوی ادیان - بخش اول

1402/8/13 ۱۱:۳۴

تحقق صلح و عدالت در پرتو گفتگوی ادیان - بخش اول

میشل لولون، كشیش كاتولیك فرانسوی،از معروف‌ترین و فعال‌ترین شخصیت‌های فرهنگی، دینی و سیاسی اروپا بود. اهمیت او و نظراتش به دلیل موضع‌‌گیری‌های شجاعانه درباره مسائلی نظیر فلسطین و اسرائیل و گفتگوهای میان ادیان مختلف با مسیحیت است.

گفتگو با میشل لولون

مرضیه سلیمانی:  میشل لولون برای بهبود فهم غربیان از اندیشه مسلمانان، سخنرانی‌های زیادی ایراد كرده و مقالات و كتاب‌های متعددی نوشت. او تأكید می کرد  گفتگوی میان مسیحیت و اسلام، مهمترین راه‌حل برای تضمین صلح جهانی است و حل مناقشۀ اسرائیلی ـ فلسطینی به معنای از میان برداشتن بزرگترین دغدغه در مسیر صلح جهانی است. لولون كتابی دارد به نام «فاصلۀ ادیان، فاجعۀ فلسطین» و ابایی نداشت كه از مواضع محافظه‌كارانۀ واتیكان نیز تلویحاً انتقاد كند.

میشل لولون، كشیش كاتولیك فرانسوی،از معروف‌ترین و فعال‌ترین شخصیت‌های فرهنگی، دینی و سیاسی اروپا بود. اهمیت او و نظراتش به دلیل موضع‌‌گیری‌های شجاعانه درباره مسائلی نظیر فلسطین و اسرائیل و گفتگوهای میان ادیان مختلف با مسیحیت است. وی متوجه اهمیت مطالعات اسلامی جهت فهم صحیح مسائل مرتبط با سرنوشت یك‌و‌نیم‌ میلیارد تن از مردم جهان شده بود.

********

حدود هزار تن از رهبران مذاهب‌ مختلف در آستانه هزارۀ جدید میلادی، گرد هم آمدند و به بیان دیدگاه‌ها و نظراتشان پرداختند. نفس این موضوع نوید‌بخش دوره تازه‌ای از تعامل معنوی و گفتگوی تمدنی است.

گفتگوی تمدن‌ها، گفتگو و ارتباط ادیان و مذاهب نیز هست و بشارت انبیا و ادیان بزرگ الهی نیز با گفتگو و ابلاغ برای نفوذ در جان انسان‌ها بوده است. اگر پیروان مذاهب و دینهای مختلف در طول تاریخ به جنگ با یكدیگر رفته و منشأ خونریزی‌های بسیار شده‌اند، هیچ ربطی به جوهر و ذات ادیان ندارد. در واقع سوء‌تعبیر و سوء‌استفاده رهبران سیاسی و جمود برخی از رؤسای مذاهب باعث این فتنه‌ها شده است. صلح بزرگترین نیاز انسان امروز است. انسان برای تعمیق ایمانش نیازمند آرامش است و آرامش در پرتو صلح جهانی معنا می‌یابد.  این كه رهبران ادیان و مذاهب جمع شوند و در دیدار با یكدیگر، دربارۀ مسئولیت مؤمنان برای ایجاد صلح بین ملتها چاره‌جویی كنند، بسیار مهم و بلكه حیاتی است. با این حال باید توجه داشت كه پس از این گفتگوها، لازم است نتیجه‌ای حاصل شود؛ یعنی رهبران مذاهب این احساس مسئولیت را داشته باشند كه به فكر راه‌حل باشند و نه اینكه یكطرفه و برای توجیه و تبلیغ خودشان فقط وارد گفتگو شوند.

از نظر شما مهمترین زمینه‌های صلح چیست؟

«عدالت» شرط اصلی صلح است و اگر شرایط برابر و فرصت‌های مساوی وجود نداشته باشد، صلح واقعی و اعتقاد به آن وجود نخواهد داشت.

چه راه‌حلی را در این مورد پیشنهاد می‌كنید؟

راه‌حل‌های زیادی باید مورد توجه قرار گیرد، چراكه مشكلات متنوعی وجود دارد؛ اما به نظر من بسیار مهم است كه رؤسای ادیان بزرگ، به‌ویژه اسلام و مسیحیت، برای ایجاد دنیایی بهتر با یكدیگر مشاركت و تبادل‌نظر كنند؛ دنیایی كه در آن ارزش‌های اخلاقی و ایمان به خداوند شكوفا شود.  صلح یك مسأله اجتماعی است. اگر ما در محتویات تورات، انجیل و قرآن به دقت تأمل كنیم،‌ درمی‌یابیم كه خدا از طریق پیامبران، انسان‌ها را به قبول این امر كه آفریدۀ خدا هستند، آگاه می‌سازد. پس این عقیدۀ مشترك مبنای تفاهم در ادیان بزرگ است. به دنبال این اعتقاد، انسان‌ها درمی‌یابند كه بازگشت همۀ انسان‌ها نیز به سوی خداست. این امر نشان می‌دهد كه بشریت مسئولیت دارد و وظیفه‌ای از طرف خداوند بر دوشش قرار داده شده است تا عدالت برقرار شود. این موضوع اساس دعوت ادیان است؛ بنابراین چیزی كه خدا از طریق پیامبران از انسان‌ها می‌خواهد، این است كه همه باید مطابق با خواست الهی زندگی كنند. خواست الهی، انجام كار نیک است و ایجاد عدالت در میان مخلوقات و انسان‌ها.

اما عدالت برقرار نمی‌شود، مگر آنكه انسان‌ها نسبت به وظایف خود آگاهی داشته باشند و مهربانی را به عنوان مبنای روابط با دیگران بپذیرند. انسان‌ها باید بیاموزند كه مهربان باشند و گذشت و ایثار کنند. مردم، رهبران سیاسی و دینی، روشنفكران و روحانیون نیازمندند كه با هم كار كنند و به هم احترام بگذارند و نسبت به یكدیگر مهربان باشند تا عدالت در دنیا برقرار شود. دنیایی كه انسان‌ها دائماً در تضاد و خصومت با یكدیگرند، روی عدالت را نخواهد دید و صلح نیز برقرار نخواهد شد. عدالت، شرط اصلی صلح است و اگر عدالت نباشد، انسان‌ها برای رفع تبعیض و تحقیر و فقر و بیداد، با هم خواهند جنگید و آرامش و امنیت لازم برای صلح و تفاهم و كار مشترک به وجود نخواهد آمد.

دیدگاهی معتقد است تزاحم و تلفیق دین و سیاست موجب سوء‌تفاهم‌هاست و ایمان را آزاد از هرگونه تحمیل می طلبد.  از آن طرف هم سیاسیون محدودیت‌های دینی و اخلاقی را كمتر می‌پذیرند. اینها به تاریخ نزاع‌های دینی و جنگهای مقدس اشاره می‌كنند و نیز تفتیش عقاید و امثال آن كه موجب تحدید آزادی انسان‌ها شد.  آیا حتماً دین و سیاست دو سرنوشت متفاوت را دنبال می‌كنند؟

وظیفۀ سیاستمداران و علما متفاوت است؛ ولی لازم است كه میانشان صمیمیت و همكاری نزدیك وجود داشته باشد. تردیدی نیست كه دین نقش سیاسی دارد و مؤمنان می‌باید به‌گونه‌ای عمل كنند كه دنیای ما طبق ارزش‌های اخلاقی و معنوی، كه ایمان به خدا سرچشمۀ آنهاست، اداره شود. نباید بین دین و سیاست اختلاف و شكاف‌های بزرگ به‌وجود بیاید، ضمن آنكه هر كدام نقش خاص خود و روشهای مربوط به خود دارند. دین الهی نمی‌تواند به زیان انسان‌ها باشد یا موجب جنگها شود. اما این پیروان ادیان هستند كه با رفتار و تفسیر خود، موجب برخی مشكلات می‌شوند؛ بنابراین دینداران و علما باید تا جایی كه می‌توانند در زندگی سیاسی مشاركت كنند و به گونه‌ای رفتار نمایند كه نظر همۀ مردم به نقش مثبت و ضروری دین و ایمان جلب شود و همه ارزش‌های معنوی و اخلاقی را بپذیرند. این چیزی است كه دنیای ما اكنون به آن نیازمند است.

جهان گرفتار خلأ معنوی بزرگی است و اخلاق هم در زندگی بسیاری از آدمها فراموش شده است. این مسأله موجب بسیاری از مشكلات و فلاكت‌های بشریت است كه در مجموع باعث می‌شود بر رنجهای انسان‌ها افزوده شود و آنها در غیاب ایمان، از آرامش و امنیت خاطری كه محصول ایمان است بی‌نصیب شوند.

در تمدن غرب، نقش دین كم‌رنگ شده است. با این همه، طبیعت‌گرایی و انسان‌گرایی كه جایگزین ایمان به خدا شده بود، قادر به حل مشكلات اخلاقی و رفع نیازهای معنوی نشده است. انسان معاصر غربی  چگونه با این مشكلات روبرو شده است؟

حرف شما اساساً درست است؛‌ اما این تنها غرب نیست كه با مشكلات عمیق معنوی رویاروست. این مشكل مربوط به همه دنیاست؛ بنابراین با یك مسألۀ جهانی روبرو هستیم. اتفاقی كه در غرب افتاد، این بود كه همراه با نهضت رنسانس،‌ فرایند جدایی دین از حكومت رخ داد و این جدایی ‌به رغم نتایج منفی‌اش،‌ نتایج مثبتی نیز برای غربیان به همراه داشت. من به‌طور خاص دربارۀ سیاست و حكومت در غرب و برخورد آن با كلیسا صحبت می‌كنم. باید اعتراف كرد این امر باعث ایجاد فضای  فكری پرباری گردید كه تسامح بیشتری از آن حاصل شد. به نظر من وقتی دین كاملاً سیاست را زیر سیطرۀ خود بگیرد، ممكن است به خود مذهب لطماتی وارد شود. درسهای تاریخی در این زمینه بسیار گویاست. در گذشته و به‌ویژه در قرون وسطی، هم نزد مسیحیان و هم نزد مسلمانان.

البته منظورم ذات دین نیست. حكومت‌هایی به نام دین، امور خود را پیش می‌بردند و منظورم همین‌هاست؛ اما به هر حال دین و حكومت هیچ‌وقت از یكدیگر جدا نبوده‌اند. در غرب، اكنون شاهد جدایی دین و سیاست به‌طور كامل هستیم كه این امر نتایج نامطلوبی نیز به همراه داشته است. چون زمانی كه زندگی اجتماعی و سیاسی از حضور ایمان و ادیان تهی شود، مسلماً به ارزش‌های اخلاقی و معنوی كه مذاهب حامل آن هستند، لطمۀ جدی وارد می‌شود و حتی ممكن است در برخی جوامع به كلی نابود شوند. كاملاً مشخص است كه اكنون در غرب، كه مذهب جایگاه و شأن خود را از دست داده و جایی در زندگی سیاسی و اجتماعی انسان‌ها ندارد، ممكن است ارزش‌های معنوی و اخلاقی سخت به مخاطره بیفتد. این نگرانی ماست و به همین دلیل باید راهی یافت كه مذهب در زندگی اجتماعی افراد نقش داشته باشد تا احترام ارزش‌های اخلاقی محفوظ بماند.

به نظر می‌رسد در غرب، نوعی گرایش فردی به دین و معنویت،‌ بیش از گرایش‌‌های اجتماعی رواج دارد.

نمی‌توان به‌طور كلی در ‌این‌باره قضاوت كرد؛ اما همین علاقه و ایمان فردی است كه به نتایج اجتماعی و سیاسی منجر می‌شود. دین همیشه از ساختن فرد و ایمان و روح انسان‌‌ها آغاز می‌شود، بعد به‌تدریج وظایف اجتماعی و سیاسی به دلیل احساس مسئولیت مؤمنان بر آن افزوده شده است. منتها باید رابطۀ آن دقیقاً روشن باشد. ایمان انسان‌ها، مبنای بسیاری از حركت‌های مثبت است، اما وقتی دستگاه‌ها و نهاد‌های عریض و طویل پیدا می‌شوند، میل به قدرت‌نمایی و بهره‌گیری و سلطه‌طلبی پیدا می‌شود.

مثل حركت مبلغان مذهبی كه گاهی به استعمار خدمت می‌كردند.

بله،‌ شاید این موضوع درست باشد؛‌ اما همین حركت براساس وظیفۀ الهی آغاز شده بود...

آیا  این نوع تلقی كه مبلغان مذهبی در نقاط محروم انجام می‌دادند، خودش مبنای تفكر سلطه‌طلبانه نبود؟ نوعی توجیه شرعی به نام دین و مقدس كردن هدف برای حضور استعمار.

اگر چنین بوده،‌ قطعاً خلاف روح ادیان بوده است. لازم است به روش پیامبران توجه كنیم. آنها بر اساس ایمان به خدا، احترام به انسان‌ها و ازخودگذشتگی و ایثار عمل می‌كردند و به همین دلیل هم موفق می‌شدند. برخلاف پیامبران كه ایمان و مهربانی و برابری را دنبال می‌كردند، اینها موجب جنگ و گسترش نفرت میان انسان‌ها می‌شدند.

مسلما صلح با تحمیل و زورگویی به دست نخواهد آمد. برابری و عدالت شرط صلح جهانی است. پاپ نیز بارها در مورد مسائل مختلف و ازجمله در مورد لزوم رعایت عدالت در صلح میان فلسطینیان و طرفهای مخاصمه سخن گفته است. در مورد بیت‌المقدس و فلسطینی‌ها، كسانی كه مدعای صلح را مطرح می‌كنند و قراردادهایی را پیشنهاد می‌نمایند، بدون توجه به حقوق همۀ ملتها و پیروان همۀ ادیان،‌ به‌ویژه ملت فلسطین، موفق نخواهند شد. عدالت شرط برقراری صلح در این منطقه است و اگر كسی بخواهد چیزی را به مردمی كه در این منطقه زندگی می‌كنند، بدون توجه به حقوق و خواست‌ آنان تحمیل كند، شكست می‌خورد. این صلح، صلح راستین نمی‌تواند باشد. اگر ما می‌خواهیم در خاورمیانه صلح واقعی و پایدار به وجود آوریم، باید به همۀ ساكنان و افرادی ذی‌حق توجه داشته باشیم و برابری حقوقشان را معیار قرار دهیم.

این هدف تاكنون تا چه حد محقق شده است؟

متأسفانه تاكنون كه چنین نبوده است، چون عدالت در مورد ملت فلسطین و مردمانی كه مورد ستم واقع شده‌اند، اجرا نشده است. مواضع علمای ما در این زمینه،‌ به مواضع مسئولان بزرگ مسلمان نزدیك است و من از این مواضع مشترک بسیار خوشحالم.

پس رهبران ادیان و سیاستمداران می‌باید مقدم بر هر چیز، تفاوت میان صلح واقعی و صلح تحمیلی و نیز علل نابرابری و بی‌عدالتی را مورد توجه قرار دهند.

كاملاً صحیح است، وقتی صلح از سوی قوی‌ترها به ضعفا تحمیل می‌شود، صلحی واقعی نیست. هیتلر هم می‌خواست صلح كند و مدام دم از صلح می‌زد، ولی منظور و هدف او سلطه بود. «سلطه» با «صلح» تفاوت دارد و متضاد است. تا زمانی كه دولت‌ها عدالت را رعایت نكنند، صلح واقعی رؤیایی بیش نخواهد بود.

ادیان چقدر می‌توانند دربارۀ بحران اخلاقی و معنوی در جهان امروز، راهگشا باشند؟

این مسأله معلول علتهای متعددی است؛ اما اگر همه و به‌خصوص سیاستمداران،‌ پیام ادیان بزرگ الهی ـ به‌ویژه ادیان ابراهیمی ـ را گرامی می‌داشتند و بر مبنای آن عمل می‌كردند، امروز شاهد چنین مشكلات و فاجعه‌هایی در جوامع انسانی نبودیم. مسیحیت با تمام فرقه‌هایش و اسلام با تمام مذاهبش، دربرگیرندۀ بخش مهمی از جمعیت كنونی جهان هستند و به دلیل همین تأثیر و نقش عظیم در هدایت انسان‌ها و نیز منشأ و پیام‌های مشتركی كه دارند، مسئولیت بیشتری در این زمینه بر دوش دارند. من تصور می‌كنم كه برای حل مشكلات بشر باید همكاری عمیقی میان رهبران اسلام و مسیحیت طراحی و اجرا شود.

ادامه دارد

منبع: روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: