1402/8/10 ۱۰:۴۴
نگین یاوری دانشآموخته تاریخ سدههای میانه از دانشگاه كلمبیا و عضو انستیتو تحقیقات عالی دانشگاه لایپزیك و نویسنده دو كتاب بسیار مهم درباره تاریخ سیاسی ایران در سدههای میانه است.
نگاهی به دو كتاب «اندرز به سلطان» و «آینده در گذشته ایران» نوشته نگین یاوری
محسن آزموده: نگین یاوری دانشآموخته تاریخ سدههای میانه از دانشگاه كلمبیا و عضو انستیتو تحقیقات عالی دانشگاه لایپزیك و نویسنده دو كتاب بسیار مهم درباره تاریخ سیاسی ایران در سدههای میانه است. نخست كتاب «آینده در گذشته ایران: نظامالملك در آینه تاریخ» كه با ترجمه محمد دهقانی در سال جاری به همت نشر تاریخ ایران منتشر شده است. دوم كتاب «اندرز به سلطان: نصیحت و سیاست در اسلام قرون میانه» چهار سال پیش توسط همان نشر با ترجمه دكتر دهقانی منتشر شده بود. در نگاه نخست شاید به نظر برسد كتابهای مربوط به ایران سدههای میانه، در این وانفسا چه اهمیتی دارند و چرا باید آنها را خواند؟ این روزها به واسطه تحولات سیاسی، درست یا غلط، بحث از شاهی یا شاهنشاهی یا سلطنت ایرانی در افواه رواج یافته و «سلطنت طلبان» صدایشان بلند شده و برخی از طرفداران آگاهانه و ارادی یا ناخواسته و نادانسته این جریان تحت عناوینی چون «اندیشه ایرانشهری» از شاهنشاهی یا سلطنت ایرانی سخن میگویند. به این علت توجه به آثاری دانشگاهی كه با رویكردی عالمانه و آكادمیك به تحلیل موضوع بپردازند، ضرورت پیدا كرده است. به خصوص كه این دو اثر به اندرزنامههای ایرانی و به ویژه سیرالملوك یا چنان كه شهرت یافته، سیاستنامه خواجه نظام الملك میپردازند. پیش از پرداختن به دو كتاب مذكور، بد نیست به این اشاره كنیم كه تاریخ شاهان و سلسلههای ایرانی چه ارتباطی با اندرزنامهها دارد؟
تاریخ شاهان در دو عرصه عمل و نظر
تاریخ سیاسی را در یك معنای خاص، تاریخ دولت در نظر میگیرند. بر این مبنا، تاریخ سیاسی ایران تا پیش از مشروطه عموما تاریخ پادشاهی یا شاهنشاهی یا سلطنت است، یعنی تاریخ آمد و شد سلسلههای شاهنشاهی و شاهان. بعد از مشروطه با تولد مردم از دل رعیت و ورود رسمی آنها به تاریخ، نظم قدیم پیشین دچار گسست و كشاكشی میان استبداد و مشروطه آغاز شد. با اینهمه نمیتوان حضور صدها ساله شاهان و سیطره ایشان بر حیات و ممات سیاسی سرزمین را نادیده گرفت.
برای توضیح و فهم این تاریخ سیاسی به دو دسته آثار میتوان رجوع كرد، بسته به اینكه منظر تاریخنگار چه باشد و سیر تحولات دولت در ایران را در چه سطحی بخواهد توضیح دهد.
1- آثار تاریخی بیانگر واقعیت عینی سیاسی: آثار تاریخی روایتی از وقایع و تحولات عینی ارایه میكنند، رویدادهایی كه فیالواقع به وقوع پیوسته است. برای مثال جنگها و نبردهای شاهان، به قدرت رسیدن ایشان، نقل زندگانی آنها، نحوه جانشین شدن پادشاهان و در نهایت مرگ و افول آنها. آثاری چون تاریخ بیهقی و تاریخ جهانگشای جوینی و تاریخ گردیزی و تاریخ عالم آرای عباسی و تاریخ عالم آرای امینی از این دستهاند. در این آثار تاریخ ظهور و سقوط سلسلهها و شاهان را میخوانیم و با فراز و فرود و كرد و كار آنها در جهان آشنا میشویم.
2- اندرزنامهها بیانگر اندیشه سیاسی: اگر مورخ یا علاقهمند به تاریخ بخواهد با شاهی یا شاهنشاهی ایرانی در سطح یك ذهنیت و ایده آشنا شود، باید به اندرزنامهها و سیرالملوكها و نصیحتنامهها مراجعه كند. در آثاری چون سیرالملوك خواجه نظام الملك و نصیحهالملوك غزالی و حتی شاهنامه فردوسی و قابوسنامه و كلیله و دمنه و ... میتوان با اندیشه سیاسی در عصر سیطره شاهان یا پادشاهان یا امرا یا سلاطین آشنا شد.
در دسته اول با تاریخ آنچه فیالواقع و از نظر تجربی رخ داده آشنا میشویم و در دسته دوم با آنچه باید رخ میداده یا قرار بوده رخ دهد یا دستكم فرهیختگان و دانایان دوست داشتند به وقوع بپیوندند. البته شك نیست كه این دستهبندی، چندان سفت و سخت نیست و عناصر و ویژگیهایی از هر یك از این دو دسته به دیگری راه یافته. مثلا در آثار اصطلاحا تاریخی هم خطبهها و نوشتارها و فصلها و حكایتها و اندرزهای فراوانی میخوانیم و چنین نیست كه در این آثار صرفا با گزارشی طابقالنعل بالنعل و مطابق با مشاهدات و شنیدهها و خواندههای مورخ از وقایع مواجه باشیم، همچنان كه در آثار دسته دوم یا اصطلاحا اندرزنامهای هم فراوان حكایات و داستانهای تاریخی از آنچه واقع رخ داده، روایت شده است.
اندرز به سلطان
دیدیم كه اندرزنامهها گونهای از متون هستند كه در آنها اندیشه سیاسی بازتاب یافته، یعنی شاهی و شاهنشاهی، چنان كه باید باشد. كتاب «اندرز به سلطان» نوشته نگین یاوری از همین منظر به این آثار میپردازد. كتاب در وهله اول میكوشد جایگاه اندرزنامهها را به عنوان متونی در زمینه اندیشه سیاسی تثبیت كند. سپس نشان میدهد كه این قبیل آثار، مختص به فرهنگ و تمدن ایرانی نیست و اصولا قرابتی آشكار میان اندیشه سیاسی در شرق و غرب وجود دارد. به این منظور در فصل اول سرالاسرار ارسطوی دروغین و چندین اندرزنامه اسلامی و اروپایی مورد بررسی قرار میگیرد. صوانالحكمه منسوب به ابوسلیمان سجستانی، سیرالملوك خواجه نظامالملك، كونفسیو آمانتیس از گاوئر، خردنامه از مولف یا مولفانی گمنام، دینكرد، قوتادغو بیلیك نوشته یوسف خاص حاجب و الادبالكبیر نوشته ابن مقفع از آثاری هستند كه در این فصل تحلیل میشوند. از نظر نبوی، «از جمله محبوبترین و در نتیجه موثرترین متون» در قرون وسطا بودند كه در آنها درستی شیوه فرمانروایی نشان داده میشود. از دید نویسندگان این متون «عقل فقط رام كردن بخت (گردش روزگار) را به شهریار نمیآموزد، بلكه راهنمای اوست تا بداند كه سیاست، مثل همه امور انسانی گذراست و شهریار نیك تنها از راه تسلیم به بخت (گردش روزگار) بر آن چیره میشود.»
یاوری در فصل دوم مبانی انتزاعی حكومت خوب در كلیله و دمنه را مورد بررسی قرار میدهد. به نوشته او ستون اصلی فرمانروایی از دید كلیله، عقل یا خرد است و «حكایات پی در پی نشان میدهند كه محور حكومت پایدار و اساس زندگی خوب ذكاوت سیاسی است نه تعهد عقیدتی. اخلاق سیاست و نه سیاست اخلاقی، داستان گوناگون كتاب را در روایتی منسجم به هم پیوند میدهد.» مولف در فصل سوم شگردهای روایی در اندرزنامهها را تحلیل میكند و به این منظور آثاری چون آرتاشاسترای از مجموعههای هندی معروف قرون وسطا درباره دانش كشورداری را با آثاری چون الحكمهالخالده مسكویه و آدابالملوك ثعالبی و رسائل اخوالالصفا میسنجد. از دید نویسنده «اندر در جوهره اصلی خود، قدرت سلطان را دستكم میگیرد و اندرزدهنده را در محظوری دایمی میگذارد... . اندرز لازم است زیرا بدون وجود مشاوران، شاهان نمیتوانند عادلانه حكومت كنند.»
«در فصل چهارم كتاب، اسلام به عنوان یك زبان سیاسی عرفی، با تمركز بر رهنمونهای عام درباب حكومت، مورد بررسی قرار گرفته است.» نویسنده در این فصل نشان میدهد كه در اندرزنامهها، با ارایه حكایتها و سرمشقهای تاریخی فراوان، هدفی سیاسی را دنبال میكنند. در فصل پنجم در هم آمیختگی مفاهیم متضاد در اندرزنامهها بحث میشود. از دید نویسنده «مفهوم اندرز در نصیحتالملوكهای قرون وسطا سرشار از دوگانگی و تضاد است. فضایل اخلاقی و صفات والای دیگر فرار و دست نیافتنیاند. پادشاهان هم یكسره به مشاوران خود وابستهاند و هم از مقاصد آنان بیمناك.» او در فصل ششم به مساله آشتی دادن تضادها در اندرزنامهها میپردازد و نشان میدهد كه مساله اصلی در اندرزنامهها، سیاست بود و به این دلیل، در این آثار اختلافهای عقیدتی و فرهنگی و قومی و قبیلهای، در پرتو مناسبات قدرت و روابط سیاسی قابل درك است.
نگین یاوری در فصل پایانی به این پرسش میپردازد كه آیا تبیین جهانبینی حاكم بر قرون وسطا از خلال خوانش اندرزنامهها امكانپذیر است؟ روشن است كه پاسخ او به این پرسش مثبت است. او در این فصل به نقد رویكردهایی میپردازد كه اندرزنامهها را نادیده میانگارند یا آنها را صرفا به عنوان آثاری ادبی مطالعه میكنند.
نظامالملك در آینه تاریخ
«آینده در گذشته ایران: نظامالملك در آینه تاریخ، پژوهشی انتقادی درباره نظام الملك (485-405ه.ق.) و پرهیب پرقدرت و اقتدار این وزیر مشهور دنیای اسلام در آینه تاریخ است.» این كتاب بدون اغراق مهمترین و جدیدترین اثری است كه با نگرشی دانشگاهی و با رعایت اصول پژوهشی به بررسی زندگی و اندیشهها و كتاب خواجه نظامالملك میپردازد. در دو دهه اخیر در ایران و به خصوص بعد از تكنگاری مشهور سید جواد طباطبایی كه در آخرین ویراست با عنوان «خواجه نظام الملك طوسی: گفتار در تداوم فرهنگی ایران» منتشر شد، نام این سیاستمدار فرهیخته و مقتدر بر سر زبانها افتاد. اما عمده توجه به خواجه نظام در پرتو نگاه ناسیونالیستی یا «ایرانشهری» دكتر طباطبایی صورت گرفت. طباطبایی در آن كتاب میكوشید خواجه نظام را ادامهدهنده سنت فرهنگی ایرانشهری معرفی كند و شاگردان و طرفداران او در مطبوعات نیز تلاش كردند با ادامه دادن این مسیر، چهره یك «ناسیونالیست» (به معنای خاصی كه از ناسیونالیسم مد نظر داشتند) باستانگرا را از خواجه نظام ترسیم كنند.
نگین یاوری اما در این كتاب رهیافت متفاوتی به خواجه نظامالملك دارد. از دید او نظامالملك «مرد میدان سیاست بود و به همین سبب نمیتوانست از الزامات قدرت و اقتدار نظامی دست بشوید. او نه اندیشهورز كه مرد عمل هم بود و اگر موقعیت اقتضا میكرد از اعمال قدرت رویگردان نبود و درست در همین جاست كه تواناییاش در جلب ستایش متفكرانی از طیفهای مختلف به چشم میآید؛ آنهم متفكرانی كه از آلودگیهای میدان سیاست و قدرت بر كنار و از آسیب روزگار ایمن بودند. نظامالملك هم در عرصه سیاست كامروا بود و هم تا به امروز مظهر فرمانروایی استوار بر عدل شناخته میشود.
مولف در پیشگفتار كتاب درباره منابع تاریخی درباره خواجه نظام و دوران سلجوقیان بحث میكند. او معتقد است در دوران سلجوقیان گسستی در تاریخ ایران رخ داده است. «طی این گسست «سپهر تمدنی» عقیدتی و فرهنگی ایران به سوی شرق گسترش یافت و به تدریج در كالبد فرهنگی سرزمینهایی كه امروز به نام آسیای غربی و مركزی میشناسیم، نفوذ كرد؛ سرزمینهایی كه زبان مشترك آنها فارسی بود و سلسلههای ترك و مغول تا قرن نوزدهم میلادی (در هند) و تا اوایل قرن بیست میلادی در ایران و افغانستان و آسیای میانه بر آنها حكومت كردند.»
نگین یاوری در فصل اول كتاب پیش از بحث از اطلاعات زندگینامهای راجع به خواجه نظام، به بررسی ژانر زندگینامه در دوران پیشامدرن میپردازد و تفاوتهای آن با تاریخنگاری به معنای جدید را نشان میدهد. او در این فصل با بررسی چند زندگینامه از سدههای میانه مثل زندگینامه عمر ابن عبدالعزیز و زندگینامه شارلمانی نوشته آینهارد نشان میدهد كه این آثار با رویكردی عرفی و غیرمذهبی كاركردهایی سیاسی دارند و با اهدافی مشخص نوشته شدهاند. او در فصل دوم كتاب با عنوان ریشهها، به بحثی مفصل پیرامون تحولات سیاسی و اجتماعی و مذهبی در ایران در قرن پنجم هجری میپردازد. این زمینهسازی در كنار بحث فصل اول، زمینه تاریخی و جغرافیایی و اجتماعی و فرهنگی مناسبی برای بحث از زندگی خواجه و كتابش فراهم میآورد. یكی از جالبترین موضوعات این فصل، بحث مفصل از خاستگاه تاریخی و جغرافیایی تركان است. نویسنده با بررسی آخرین آثار در این زمینه نشان میدهد كلیشههای رایج در مطالعات تركان را باید كنار گذاشت.
فصل سوم سیمای نظامالملك نام دارد. حسن در سال 408 در خانوادهای از «دهقانان» یا اشراف زمیندار توس به دنیا آمد. از كودكی رفتار و گفتاری پخته داشت. در نوجوانی ایام خود را به تحصیل و خواندن گذراند و در فقه و حدیث سرآمد شد و به خدمت دولت غزنوی در آمد. اما سرانجام غزنویان را رها كرد و به دربار سلجوقیان پیوست و به خدمت ابوعلی شاذان حاكم بلخ در آمد. ابن شاذان حسن را قابل اعتماد و معتمد یافت و به او دل بست و به هنگام مرگ سفارش او را به آلپ ارسلان، ولیعهد و پسر چغری بگ كرد. آلپ ارسلان آن زمان حكومت خراسان را به عهده داشت و حسن را به خدمت گرفت. بعد از مرگ طغرل، آلپ ارسلان بر تخت سلطنت نشست و نظامالملك وزیر او شد. او در سراسر حكومت آلپ ارسلان وزارت او را به عهده داشت و پس از مرگ او وزیر ملكشاه، مقتدرترین سلطان سلجوقی شد و تقریبا تا چند ماه قبل از مرگ ملكشاه در سال 485 ه.ق، وزارت او را به عهده داشت.
نگین یاوری در فصل چهارم كتاب مفهوم دیگری و دیگری اندیشی از نظر نظام الملك را بررسی میكند. او بدین منظور به سیرالملوك كه به نظر او «وصیتنامه نظامالملك» است میپردازد و نشان میدهد كه مراودات و روابط خواجه با دیگریها از جمله صوفیان، اسماعیلیه، علویان، ملحدان، خلفا و ... نه بر مبنای وابستگیها و علقههای مذهبی یا قومی یا فرهنگی، بلكه بر مبنای ترجیحات سیاسی است. یكی از نكات جذابی كه یاوری درباره نگاه خواجه به صوفیان مینویسد، با توجه به تحولات بعدی و قدرت گرفتن اهل تصوف و نقشآفرینی آنها به ویژه در عصر صفویه، قابل توجه است: «در قرن هفتم نهضتهای صوفیانه به عنوان مهمترین نهادهای دینمحور در سپهر عمومی دنیای اسلام جایگزین مكاتب فقهی شده بودند و اینچنین بود كه وزیر آیندهنگر در حافظه نسلهای بعد به عنوان الگوی مقتدری از حكومت خوب آمیخته با پارسایی ماندگار شد».
نظامالملك در آینه تاریخ، فصل پایانی كتاب است. نگارنده در این فصل ضمن پرداختن به كارها و دستاوردهای خواجه، به تصویر او در آثار معاصران و پسینیان او میپردازد. به نظر او «حضور نظام الملك به صورت شخصیتی ماندگار و تمامعیار در سرفصل مباحث سیاسی، به ویژه در ایران، نشاندهنده تحولی بنیادی در امر سیاسی است و خبر از ظهور ملتی میدهد كه مسلح به گذشته خویش است... . تاریخ اندیشه سیاسی مدرن در ایران با نظامالملك، وزیر نامبردار آغاز میشود.»
كوتاه سخن آنكه در دو اثر نگین یاوری، تصویری دانشگاهی و تا سر حد امكان غیرسوگیرانه از تاریخ سیاسی سدههای میانه در ایران و اندرزنامههای نوشتهشده در این دوره ارایه میشود. این تصویر بیش از آنكه نمایانگر رویكردهای ایدئولوژیكی چون اندیشه ایرانشهری باشد، نشان میدهد كه ساختار سیاسی در ایران پیشامدرن مبتنی بر نوعی پادشاهی یا سلطنت یا شاهنشاهی بود كه در آن تقسیم قدرت به شكلی سلسلهمراتبی صورت میگرفت. در این تقسیم بندی، مردم جز به عنوان رعیت حضوری جدی نداشتند و تاثیرگذاری ایشان از طریق جنبشهای اجتماعی و شورشها و نارضایتیها در مواقع بحرانی و در لحظات ضعف حاكمیتها به وقوع میپیوست. ارتباط مردم با قدرت از طریق شبكههایی از وفاداری مبتنی بر تامین منافع و محاسبه سود و زیان برقرار میشد و لاجرم حرف اول و آخر را قدرت و مناسبات آن میزد، قدرتی كه به علت فقدان مشاركت فعالانه (و نه منفعلانه) گروهها و طبقات اجتماعی، عمدتا مبتنی بر زور فیزیكی و حامیپروری بر مبنای منافع بود و كمتر مبنایی ایدئولوژیك و فرهنگی داشت.
منبع: روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید