1393/10/24 ۰۸:۳۹
به بهانه انتشار چهار مجلد از تاریخ شفاهی ایران معاصر محسن آزموده: نگرش امروزین ما به تاریخ دگرگون شده است. دیگر تاریخ تنها روایت تخت و گزینش شده و یكدست زندگی شاهان و قدرتمندان نیست كه در قالب آنچه به غلط تاریخ سیاسی خوانده میشود، عرضه شود. در سایه تحولات گسترده فرهنگ و دانش بشری از یكسو و تغییرات در عرصههای گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و علمی و تكنولوژیك از سوی دیگر، امروز مورخان تنها دبیران و دیوانیان دربارها نیستند كه آنگونه كه شاهان میخواهند به برآمدن و سقوط سلسلهها میپردازند. امروز مورخان میكوشند با روشها و نگرشهای نوین از گذشته بشری صداهای متفاوت، متكثر و متنوعی را ضبط كنند كه روایت زندگی انسانهایی است كه با حیات پر فراز و نشیب خود سرنوشت بشری را رقم زدهاند.
به بهانه انتشار چهار مجلد از تاریخ شفاهی ایران معاصر
محسن آزموده: نگرش امروزین ما به تاریخ دگرگون شده است. دیگر تاریخ تنها روایت تخت و گزینش شده و یكدست زندگی شاهان و قدرتمندان نیست كه در قالب آنچه به غلط تاریخ سیاسی خوانده میشود، عرضه شود. در سایه تحولات گسترده فرهنگ و دانش بشری از یكسو و تغییرات در عرصههای گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و علمی و تكنولوژیك از سوی دیگر، امروز مورخان تنها دبیران و دیوانیان دربارها نیستند كه آنگونه كه شاهان میخواهند به برآمدن و سقوط سلسلهها میپردازند. امروز مورخان میكوشند با روشها و نگرشهای نوین از گذشته بشری صداهای متفاوت، متكثر و متنوعی را ضبط كنند كه روایت زندگی انسانهایی است كه با حیات پر فراز و نشیب خود سرنوشت بشری را رقم زدهاند.
تاریخ شفاهی چیست؟
در میان این روش و رویكردهای نوین به تاریخ همچون تاریخ اقتصادی، تاریخ اجتماعی، تاریخ اقلیتها، تاریخ فرودستان و... تاریخ شفاهی احتمالا از بقیه جذابتر است. این رویكرد تاریخی بر گفتوگوهایی برنامهریزی شده با افراد درباره خود ایشان، خانوادهها، رخدادهای مهم یا زندگی روزمره مبتنی است. این گفتوگوها با افرادی صورت میگیرد كه در رخدادهای تاریخی مشاركت داشتهاند یا شاهد رویدادها بودهاند. رشد تكنولوژی، دسترسی آسان و كم بودن هزینههای تهیه چنین مصاحبههایی از مهمترین دلایل گسترش تاریخ شفاهی در دهههای اخیر معرفی شده است. تاریخ شفاهی نخست در دانشگاه كلمبیا در ایالات متحده توسط آلان نوینس با تاسیس موسسه تاریخ شفاهی كلمبیا آغاز به كار كرد و از آن به بعد به تدریج گسترش یافت، برای مثال موسسه تاریخ منطقهیی در سال ١٩٥٤ در دانشگاه كالیفرنیا آغاز به كار كرد اما دوران شكوفایی تاریخ شفاهی را باید دهه ١٩٧٠ خواند. در سال ١٩٦٧ مورخان شفاهی امریكایی موسسه تاریخ شفاهی را تاسیس كردند و مورخان بریتانیایی نیز دو سال بعد در ١٩٦٩ به این اقدام دست زدند. هماكنون در جهان موسسات مهم متعددی به تاریخ شفاهی اختصاص یافته است.
سابقه تاریخ شفاهی در ایران
تا جایی كه به ایران مربوط میشود، پروژه تاریخ شفاهی نخستینبار به ابتكار حبیب لاجوردی، مدیر پروژه تاریخ شفاهی ایران در مركز مطالعات خاورمیانه دانشگاه هاروارد آغاز شد. لاجوردی كه مدرك كارشناسی خود را از دانشگاه ییل و كارشناسی ارشد را از دانشگاه هاروارد اخذ كرده بود، برای دریافت دكترای اقتصاد به دانشگاه آكسفورد رفت. او سالها پس از فارغالتحصیلی در سال ١٣٥٩ به پیشنهاد یكی از اساتید دانشگاه هاروارد اقدام به نوشتن طرح اولیه تاریخ شفاهی ایران كرد و در طول ١٠ سال در مركز مطالعات خاورمیانه دانشگاه هاروارد با همكارانش مصاحبههایی را با بیش از ١٣٠ نفر از شخصیتها و چهرههای شناخته شده تاریخ معاصر ایران بین سالهای ١٢٩٩ تا ١٣٦٠ صورت داد كه برخی از آنها به زبان فارسی و برخی نیز به زبان انگلیسی است و شماری از آنها در فارسی منتشر شده است. نمونه دیگر مجموعه تاریخ شفاهی ایران است كه از سال ١٩٨١ به همت بنیاد مطالعات ایران در امریكا توسط دهها مصاحبهكننده كه توسط خود این موسسه آموزش تاریخ شفاهی دیدهاند، تهیه شده است و هماكنون حاصل كارشان از طریق اینترنت قابل دسترسی است. روشن است كه حاصل كار این دو موسسه به دلیل اینكه خارج از ایران قرار دارند، در ایران قابل عرضه و انتشار نیست. اما در سالهای اخیر موسسات و وب سایتهای تاریخی اقدام به نشر آثاری تحت عنوان تاریخ شفاهی در زمینههای مختلف مثل ادبیات، سینما و سیاست كردهاند كه البته با توجه به اینكه در ایران تاكنون آموزش دانشگاهی در زمینه تاریخ شفاهی وجود نداشته است، نتیجه كارشان با وجود ارزشمندیها، خالی از نقصان و ایراد نیست. ضمن آنكه در سالهای اخیر آثار متعددی با محوریت گفتوگو با چهرههای سیاسی و فرهنگی تاریخ معاصر منتشر شده كه اگرچه صراحتا ادعا نداشتهاند كه تاریخ شفاهی هستند اما در روشنگری برخی زوایای تاریخ معاصر از یكسو و شناخت نقش و شخصیت خود افراد مصاحبهشونده از سوی دیگر نقش موثری داشتند. نمونه جنجالبرانگیز مصاحبه با پرویز ثابتی نفردوم ساواك در دوران محمدرضا پهلوی بود كه سال گذشته توسط عرفان قانعی فر منتشر شد و به دلیل ادعاهای مطرح شده در آن بحثها و جنجالهایی را برانگیخت. نمونه مهم و قابل ذكر پیش از آن كتاب گفتوگوی هما سرشار با شعبان جعفری بود كه بسیار مورد اقبال اهالی تاریخ معاصر واقع شد. بهطور كلی فرم مصاحبهیی تاریخ شفاهی كه به آن زندگی و پویایی میدهد، روان بودن و گفتاری بودن مطالب آشكار شدن ناگفتهها و زوایای پنهانی كه به دلایل مختلف در سایر منابع نیامده، آمیختگی مباحث با لحن نویسنده و مطایبه و كنایه و... از مواردی است كه باعث جذابیت تاریخ شفاهی میشود.
تاریخ شفاهی مبتنی بر حافظه مصاحبه شونده از یكسو و زیركی و آگاهی مصاحبهگر از سوی دیگر است. به همین خاطر مورخان برای استنادات مبتنی بر تاریخ شفاهی بسیار محتاط هستند، گو اینكه یك متن مصاحبه پیش از آنكه روشنگر واقعهیی تاریخی باشد، نشانگر منش و شخصیت فرد مصاحبه شونده و نوع نگرش و جهانبینی اوست. در هر صورت و به ویژه برای ایرانیان كه فرهنگی شفاهی و مبتنی بر یادهای سینه به سینه دارند و به دلایل مختلف تاریخشان بیش از آنكه آشكار باشد، مكتوم و پنهان در نهانخانههای جان است، تاریخ شفاهی یكی از جذابترین ژانرهای تاریخ نگاری است كه همواره از سوی مخاطبان فارسی با اقبال فراوان مواجه شده است.
یك تاریخ شفاهی جدید
انتشار چهار مجلد از تاریخ شفاهی عصر پهلوی توسط سازمان اسناد كتابخانه ملی ایران به كوشش حسین دهباشی كه قرار است تا دهها مجلد بعدی ادامه یابد، البته رخداد مهم و قابل توجهی است و حرف و حدیثهایی كه از همین ابتدا درباره چند و چون تهیه مصاحبهها، نحوه انتشار آنها و... صورت گرفته قابل درك است. خود حسین دهباشی در گفتوگوی مختصری كه با او در این مورد انجام دادهایم، تاكید كرده كه « هرجا چند كلمه یا عبارتی به اقتضای ممیزیهای رایج حذف شده، محل و دلیل آن در پاورقی همان صفحه آمده است. در مجموع میزان حذفیها در هر كتاب بیش از دو یا سه هزار كلمه نیست كه كاش همین مقدار هم نبود. » با این همه بحثها درباره این مجموعه كه انصافا با چاپ مناسب و به شكل مصور انتشار یافتهاند، باید توسط متخصصان و محققان تاریخ معاصر صورت بگیرد. ضمن آنكه با برخی چهرهها همچون علینقی عالیخانی یا سید حسین نصر پیش از این نیز در مجموعههای پیشین گفتوگوهایی صورت گرفته بود كه خواه به شكل تاریخ شفاهی (تاریخ شفاهی بنیاد مطالعات ایران، گفتوگو با غلامرضا افخمی) و خواه به شكل گفتوگو (گفتوگوی سید حسین نصر با رامین جهانبگلو در كتاب در جستوجوی امر قدسی) منتشر شدهاند. اما از آنجا كه تاریخ شفاهی امری پویا و زنده است و بسیار بستگی به وضعیت مصاحبه شونده و پرسشهای مصاحبهگر و شرایط گفتوگو دارند، قطعا هر یك از این گفتوگوها زوایایی منحصربه فرد و قابل توجه را در بر میگیرند. برای مثال گفتوگوی سید حسین نصر با حسین دهباشی، دربرگیرنده فعالیتهای او در سالهای پایانی دوره پهلوی، رابطه او با چهرههایی چون شهید مطهری و دكتر شریعتی و... و رویكرد او نسبت به جریانهای سیاسی و فرهنگی است كه آن را بارها از مصاحبه این استاد فلسفه با رامین جهانبگلو كه عمدتا بر فعالیتهای فكری او مبتنی است، متمایز میكند. گواینكه انتشار آثار جدید و آگاهی مصاحبهگر از اسناد تازه یاب و نوشتهها و گفتههای نو سبب میشود كه در گفتوگوهای فعلی بر اطلاعاتی تمركز شود كه پیش از این مغفول ماندهاند. در هر صورت باید منتظر ماند و دید كه بازتاب این آثار تازه منتشر شده در عرصههای فكری، فرهنگی و سیاسی به چه شكل خواهد بود.
حكمت و سیاست
سیدحسین نصر (١٣١٢ تهران) استاد علوم اسلامی دانشگاه جرج واشنگتن برای اهالی فرهنگ ایرانی نامی آشناست، فرزند سید ولیالله نصر، پزشك و «رییس كل فرهنگ در اواخر دوره قاجاریه» و نواده شیخ فضلالله نوری كه در دانشگاههای امای تی و هاروارد تحصیل كرد و در بازگشت در كنار فعالیتهای متعدد علمی و پژوهشی سمتهای مختلفی از جمله معاونت دانشگاه تهران، رییس دانشگاه آریامهر (صنعتی شریف)، رییس دانشكده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، بنیانگذار و رییس انجمن سلطنتی فلسفه ایران و رییس دفتر فرح پهلوی را بر عهده داشته است. عهدهداری هر یك از این سمتها به ویژه دو مورد اخیر در طول بیش از سه دهه گذشته همواره باعث حرف و حدیثها و انتقادات از نصر شده است. حضور نصر در جو فرهنگی سالهای پایانی نظام پهلوی و ارتباطش با جریانها و شخصیتهای فرهنگی از دیگر مواردی است كه خاطرات او را بسیار جذاب میكند. گفتوگوهای حسین دهباشی با این فیلسوف برجسته معاصر ایرانی ٢١ نوبت از تاریخ ٢١ ژانویه ٢٠٠٩ تا ١٤ مارس ٢٠٠٩ در محل كار او در واشنگتن صورت گرفته است. پیش از این رامین جهانبگلو؛ استاد فلسفه و نویسنده ایرانی و صاحب آثار متعدد گفتوگویی، كتاب گفتوگویی با عنوان در جستوجوی امر قدسی (نشر نی) در گفتوگو با نصر منتشر كرده بود كه عمدتا به سالهای جوانی و تحصیل نصر و اشتغالات فكری و فلسفی او اختصاص داشت. در سالهای اخیر نیز در برخی نوشتهها و گفتوگوهای نصر به برخی تعلقات سیاسی او و روابط اجتماعی و سیاسیاش اشاراتی شده بود. در كتاب حاضر اما بهطور مفصل دیدگاهها و خاطرات نصر از چهرههایی چون علامه طباطبایی، شهید مطهری، رضا قطبی، احمدفردید، جلال آل احمد و نگرش او به تحولات اجتماعی و سیاسی سالهای منجر به انقلاب پرداخته شده است.
فرماندهی و نافرمانی
پهلویها هر دو خاستگاهی نظامی داشتند و نظامیگری و تاكید بر مدرنیزاسیون ارتش ایران از شاخصههای اصلی رویكردشان به تجدد بود. شاید به همین دلیل است كه آشنایی با دیدگاههای فرماندهان نظامی محمدرضا پهلوی و آشنایی از درون با سیستم نظامی ایران و نوع روابط فرماندهان نظامی با شاه همواره برای تاریخپژوهان و علاقهمندان به تاریخ معاصر ایران جذابیت داشته است. سپهبد عبدالله آذر برزین (١٣٠٨، خرم آباد) دوره تخصصی خلبانی و مدرسی این رشته را در امریكا گذراند و پس از بازگشت به ایران سمتهای مهمی چون فرمانده پایگاه هوایی دزفول، معاونت عملیاتی و جانشین فرمانده نیروی هوایی را به عهده داشت. او پس از انقلاب نیز در دوره كوتاهی به عنوان فرماندهی نیروی هوایی ارتش منصوب و سپس زندانی و به توصیه مهندس بازرگان آزاد شد و هماكنون در بورلی هیلز زندگی میكند. گفتوگو با آذربرزین در بیست و یك نوبت در سال ١٣٨٨ انجام شده است. خواننده در این كتاب از نزدیك و درون با سیاستهای نظامی پهلوی دوم آشنا میشود. در بخشی از یادهای آذربرزین میخوانیم: «نخستین باری كه (شاه) تصمیم گرفت نخست وزیر نظامی بگذارد، نظر شاه این بود كه اویسی را بگذارد. اویسی در دفترش نشسته بود منتظر بود شاه احضار كند. روزی كه قرار بود اویسی را نخست وزیر كند، كه شب قبل هم صحبتهایش را كرده بود و كارهایش را كرده بود، اول وقت صبح، سفیر امریكا آمد به كاخ، سفیر امریكا و سفیر انگلیس یك روز در میان ملاقاتهایی با شاه داشتند و معمولا ساعت ١٠ میآمدند. حضور سالیوان در كاخ و و اجازه گرفتن از شاه، در روزی بود كه قرار بود اویسی بیاید فرمانش را بگیرد. قبل از اینكه اویسی بیاید فرمانش را بگیرد، یعنی ساعت ٩ صبح، سالیوان آمد و تقاضای ملاقات اضطراری كرد. رفت داخل به شاه گفت این به اسم قصاب ١٣٤٢ معروف شده، حالا شما دارید این را نخستوزیر میگذارید؟ ما داریم مساله را از طریق سیاسی حل میكنیم، شما با این كار مانع آن میشوید. اویسی رفت كنار، ازهاری را آوردند و نخست وزیر كردند. یارو داشت از پلهها میآمد پایین به خیالش كه اینجا اروپاست. (خبرنگار) پرسید برنامه شما چیست؟ (خنده) گفت من برنامهیی ندارم (فقط) میخواهم اغتشاش و بلوا را بخوابانم...»
آیندگان و روندگان
سیاستگذاران فرهنگی در سالهای پایانی رژیم پهلوی چه كسانی بودند و چگونه میاندیشند؟ داریوش همایون (١٣٠٧ تهران- ١٣٨٩ ژنو) بیشك یكی از بهترین چهرهها برای پاسخ به این پرسش است. او دكترای حقوق خود را از دانشگاه تهران اخذ كرده بود. همایون دورهیی طولانی و متنوع به فعالیت سیاسی از جمله عضویت در حزب پان ایرانیسم، حزب ملت ایران، حزب سوسیالیست ملی كارگران (سومكا) و قائم مقامی حزب رستاخیز را در كارنامه خود دارد. وی همچنین سردبیر سرویس خارجی روزنامه اطلاعات و تاسیس روزنامه آیندگان و سمت وزیر اطلاعات و جهانگردی را در سوابق خود دارد. گفتوگوها با داریوش همایون در ١٢ نوبت در سال ١٣٨٧ در ژنو صورت گرفته است. همایون در این گفتوگوها روایت دست اولی از چهرهها و گروههای فرهنگی و سیاسی ارایه میكند. همایون در این كتاب درباره تاثیر افزایش قیمت نفت میگوید: « (بعد) از چهار برابر شدن قیمت نفت، دولتهای خارجی درصدد بر آمدند كه شاه را گوشمالی بدهند. نه اینكه بردارند». او در پایان گفتوگو در پاسخ به نگرش خود در طول این ٨٠سال زندگی میگوید: «انسان نباید هیچوقت راضی باشد، نمیتواند برای اینكه همیشه میتوانسته است بهتر هم عمل بكند و از این بابت نه! راضی نیستم كه بهترینم را نتوانستم نشان بدهم در این جهان. بیشترینی كه از عهده (آن) بر میآمد، نشد. این بلكه ولی ضمنا نگاه میكنم میبینم كه در كشوری كه من به دنیا آمدم و زندگیام را گذراندم و فعالیتم هنوز در بیرون از ایران هم باز در (راستای) همان كشور میگذرد، خیلی نمیشد انتظار داشت. ما سراسر با كمبود به جهان آمدیم و بزرگ شدیم و ما نه تنها بازیگر میدان بودیم مثل همه آدمیان، بلكه میدان را هم باید میساختیم؛ وظیفه خیلی سختی بود و ضمنا حالا نمیگویم من پیش از موقع به جهان آمدم. برای اینكه آدمی كه من بودم و عقایدی كه من داشتم با آن جامعهیی كه در آن بزرگ میشدم سازگاری نداشت. انسان در كشاكش با جامعه خودش بسیار بیشتر به زحمت میافتد تا همراه جامعهاش برود جلو.»
اقتصاد و امنیت
درباره مدرنیزاسیون ایران و روند توسعه كشور به خصوص در دهه ١٣٤٠ و در نهایت بالا رفتن قیمت نفت در اوایل دهه ١٣٥٠ و تاثیر آن در اقتصاد ایران بحثهای متنوعی صورت گرفته است. بسیاری از توسعه ناهمگون حرف میزنند و عدهیی از تاثیر ناصواب سیاست در اقتصاد. در این باره البته بهتر از هر كسی كارگزاران اقتصادی و فعالان این حوزه در آن سالها میتوانند اظهارنظر كنند، به ویژه اگر تحصیلاتشان نیز در زمینه اقتصاد باشد. علینقی عالیخانی (١٣٠٧ ابهر) از خانوادهیی متمول بر آمده بود و پس از پایان تحصیلات در دانشگاه تهران به فرانسه رفت و از دانشگاه پاریس مدرك دكترای اقتصاد گرفت. او بعد از بازگشت به ایران در نخستوزیری و شركت ملی نفت ایران به كار مشغول شد و همزمان مشاور اتاق بازرگانی تهران هم بود. عالیخانی از بهمن ١٣٤١ به مدت هفت سال تصدی وزارت اقتصاد و همچنین ریاست دانشگاه تهران را به مدت دو سال به عهده داشت. گفتوگو با عالیخانی در ٢٤ نوبت در سال ١٣٨٨ در ویرجیانای امریكا صورت گرفته است. او در این گفتوگوها روایت دست اولی از مشاهدات خود در مباحثی چون جداسازی آذربایجان از ایران، احمد كسروی، محمد مسعود، برنامههای اقتصادی پهلوی دوم، ایجاد زیرساختهای صنعتی و تجاری، حمایت از صنایع و كشاورزی، اصلاحات ارضی و نتایج آن، رابطه با نخستوزیران و شاه، گزارش ساواك مبنی بر اختلاس و فساد مالی در وزارت اقتصاد، لایحه كاپیتولاسیون، وضعیت جامعه علمی ایران و دانشگاه تهران و تشریح رویدادهای زمینهساز ظهور انقلاب را ارایه میكند. در بخشی از كتاب به روایت او میخوانیم: «قیمت نفت هم كه بالا رفت، تبلیغات ایران این بود كه این موفقیتی است كه شاه به دست آورده. یك مقدار كمی میتوانستید این حرف را بزنید، برای اینكه شاه طرفدار بالا بردن قیمت (نفت) بود و (از آن) دفاع میكرد اما (از آن طرف) هم وقتی كمپانیهای بزرگ خصوصی به او فشار میآوردند كه در اوپك مخالفت بكنید و نگذارید قیمت بالا برود، او هم جا میزد، میگفت خیلی خب و قیمت بالا نمیرفت؛ بنابراین قیمت محض خاطر ایشان بالا نمیرفت، یك مقدار به خاطر این بود كه نفت احتیاج بود، ما هم نفت داشتیم اما باید میگفتیم (دلیلش) فقط و فقط ایشان بودند، هیچ چیز دیگر هم نبود!»
روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید