1393/10/23 ۰۹:۴۰
ستون «تحقیقات آکادمیک در آیینه ایران» معرفی تحقیقات و پژوهشهای آکادمیک محققان ممتاز معاصر را وجهه همت خود قرار داده تا از این رهگذر بتواند همچون حلقهای واسط، خوانندگان غیر متخصص را از چند و چون تحقیقات آکادمیک و محققانه آگاه کند؛مقالاتی که در مجلاتی چون سخن، نشر دانش، معارف و غیره به چاپ رسیدهاند که از قضا عنوان «علمی ـ پژوهشی» را هیچگاه بر تارک خود نداشتهاند و در برههای از زمان انتشار(مثلاً نشر دانش و معارف در دوره ریاست دکتر نصرالله پورجوادی) مجال جولان نویسندگان و پژوهندگانی بودهاند چیره دست و براستی «اهل دانش و فضل»؛ محققانی چون عبدالحسین زرین کوب، ، فتحالله مجتبایی، اسماعیل سعادت، نصرالله پورجوادی، حسین معصومی همدانی و معدودی دیگر(1) که فقط پس از تحقیقات دراز دامن و مفصل به نگارش کتاب یا مقالهای ـ حتی مقالهای موجز ـ دست مییازیدند/می یازند و بیش از آنکه سودای افزودن بر رتبههای به اصطلاح علمی و مبتذل شده دانشگاهی میداشتند/داشته باشند مشتاق کشف حقیقت بودهاند و دلمشغول فضل و فرهنگ.
مهران نیکخواه: ستون «تحقیقات آکادمیک در آیینه ایران» معرفی تحقیقات و پژوهشهای آکادمیک محققان ممتاز معاصر را وجهه همت خود قرار داده تا از این رهگذر بتواند همچون حلقهای واسط، خوانندگان غیر متخصص را از چند و چون تحقیقات آکادمیک و محققانه آگاه کند؛مقالاتی که در مجلاتی چون سخن، نشر دانش، معارف و غیره به چاپ رسیدهاند که از قضا عنوان «علمی ـ پژوهشی» را هیچگاه بر تارک خود نداشتهاند و در برههای از زمان انتشار(مثلاً نشر دانش و معارف در دوره ریاست دکتر نصرالله پورجوادی) مجال جولان نویسندگان و پژوهندگانی بودهاند چیره دست و براستی «اهل دانش و فضل»؛ محققانی چون عبدالحسین زرین کوب، ، فتحالله مجتبایی، اسماعیل سعادت، نصرالله پورجوادی، حسین معصومی همدانی و معدودی دیگر(1) که فقط پس از تحقیقات دراز دامن و مفصل به نگارش کتاب یا مقالهای ـ حتی مقالهای موجز ـ دست مییازیدند/می یازند و بیش از آنکه سودای افزودن بر رتبههای به اصطلاح علمی و مبتذل شده دانشگاهی میداشتند/داشته باشند مشتاق کشف حقیقت بودهاند و دلمشغول فضل و فرهنگ.
دکتر فتحالله مجتبایی دارای مدرک دکتری ادیان از دانشگاه هاروارد، استاد ممتاز بازنشسته دانشگاه تهران، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی و... یکی از این دست محققان است و نام او نزد آنها که دستی در پژوهشهای ادیان هند و عرفان و ادب پارسی دارند همواره تداعیگر پژوهندهای سترگ و محققی چیره دست است که البته باوجود دانش وسیع در زمینههای مذکور و به نسبت سالیان دراز تحقیق و تتبع کمتر دست به قلم میبرد و در تألیف کتاب و مقاله بسیار بر خود سخت میگیرد و به هیچ روی جانب دقت را فرو نمیگذارد. با این همه هرگاه که قلم به دست میگیرد، حتی در مقاله و یادداشتی کوتاه، اغلب نکتهای طرفه و مطلبی بدیع را مجال طرح میدهد.
در این مکتوب مختصر، که نخستین گفتار از ستون «تحقیقات آکادمیک در آیینه ایران است»به معرفی یکی از مقالات ایشان میپردازیم که نخستین بار در مجله نامه فرهنگستان(دوره پنجم، شماره سوم، اردیبهشت 1381) و سپس در کتاب ارزشمند ایشان، بنگاله در قند پارسی (به کوشش شهریار شاهین دژی، تهران، سخن، 1392) به چاپ رسیده است.
٭ ٭ ٭
در مثنوی مولانا جلال الدین، بزرگ خداوندگار عرفان ایرانی ـ اسلامی، داستانی آمده است که بر اساس آن، فیلی در خانه تاریک جای میگیرد و هندوان به دیدن آن میروند (پیل اندر خانه تاریک بود/عرضه را آورده بودندش هنود) اما به سبب تاریکی و نبود نور، هر یک از آنان یکی از اندام فیل را لمس کرد و طبیعتاً فقط بر همان جزئی که پساویده بود واقف شد و از همین روی جمع هندوان از شناخت حقیقت فیل محروم ماندند و هر یک آرای گوناگونی در باب شکل و هیأت فیل عرضه کردند (هم چنین هر یک به جزوی که رسید/فهم آن میکرد هر جا میشنید/از نظرگه گفتشان شد مختلف/آن یکی دالش لقب داد آن الف).
پر واضح است که در این داستان فیل نمادی است از «حقیقت» و مقصود از «هنود» ما انسان هاییم که در راه پر سنگلاخ شناخت حقیقت گام بر میداریم.
همان طور که دکتر مجتبایی بخوبی نشان دادهاند این داستان اصل و منشأیی هندی دارد که در آثار دینی و عرفانی هندویی و بودایی و جاینی از روزگاران بسیار دور به چشم میخورد. شهرت این داستان نزد هندوان تا آنجا است که به عنوان «قاعده پیل و کوران»ضرب المثل شده است(نک: مجتبایی ص429).
دکتر مجتبایی بر این باوراست که قدیمیترین روایت این داستان همان روایتی است که در مجموعه اودانه بودایی، که در بردارنده پارهای از گفتارهای منسوب به بودا است و گویا در سده سوم پیش از میلاد جمعآوری و تحریر شده، آمده است (قس: ناس، ص174، که معتقد است این داستان نخستین بار در ادبیات آیین جاین روایت شده است). ذکر این نکته ضروری مینماید که داستان مذکور با برخی تفاوتها در جزئیات، در آثار عربی و سپس فارسی راه یافته و بجز مولانا، مؤلفانی چون ابوحیان توحیدی در المقابسات، محمد غزالی در احیاء العلوم و کیمیای سعادت، سنایی غزنوی در حدیقه الحقیقه، عزیزالدین نسفی در کشف الحقایق و الهی سیمابی در منازل القلوب (شرح رساله قدس روزبهان بقلی) این داستان را آوردهاند (نک: مجتبایی، ص430 ـ 431؛دانش پژوه، ص414؛موسیپور، 260).
نکته شایان توجه و بدیعی که دکتر مجتبایی در این مقاله بدان اشارت کرده این است که در همه روایتهای این داستان ـ بجز روایتی از آنکه در مثنوی تقریر شده است ـ فیل نه در خانه تاریک بلکه در میان کوران است (برای نمونه، نک: سنایی غزنوی، ص69: بود شهری بزرگ در حد غور/و اندر آن شهر مردمان همه کور/چند کور از میان آن کوران/بر پیل آمدند زان غوران... ).
در این روایتها جان کلام ناتوانی حواس ظاهر است در شناخت حقیقت اشیا و نادرستی پندار کسانی که بخش کوچکی از حقیقت را دریافته و گمان بردهاند که بر تمامی آن دست یافتهاند (نک: مجتبایی، ص431).
اما در روایت مولانا، که معروفترین روایت آن نیز هست، آغاز داستان تغییر کرده و همان طور که گفتیم فیل نه در میان کوران که در خانهای تاریک قرار گرفته است. تاکنون هیچ یک از محققانی که در این باب قلم زدهاند این سؤال را طرح نکرده بودند که «این تغییر در آغاز داستان چرا و چگونه روی داده و مولانا از چه روی صورت اصلی داستان را دگرگون کرده و کوران را از صحنه بیرون رانده و پیل را در خانه تاریک جای داده است».
دکتر مجتبایی در پاسخ به این پرسش بر این باور است که این تغییر از سوی مولانا در آغاز داستان نه اتفاقی و از سر بیاطلاعی از اصل و منشأ آن ـ (اتفاقاً مولانا بر خلاف سنایی که محل داستان را «غور» گفته است، میدانسته که داستان اصلی هندی دارد) ـ بلکه کاملاً آگاهانه صورت گرفته است. مولانا در پی این است تا اختلافات پیروان ادیان و مذاهب را دستامد اختلاف در نظر گاه نشان دهد و طرفه آنکه به داستان محل اشاره در شرح این بیت معروف استشهاد کرده است:
از نظرگاه است ای مغز وجود/اختلاف مؤمن و گبر و یهود
باری، در این قسمت از مثنوی، بحث دایر مدار «نظر» و «نظرگاه» است و همه اختلافات و منازعات حاصل اختلاف در نظرگاه(2). «شک نیست که در مقامی که سخن از نور و ظلمت و نظر و نظرگاه است، کور و کوری نمیتواند شاهد مثال و مصداق معنا باشد. سخن از وسعت دامنه دید و رفع حجابهای ظلمانی است. جوینده حقیقت سالک کور نیست، بلکه کسی است که میکوشد تا از ظلمت جهل به انوار معرفت برسد و برای وصول به این مقصد بصیرت و بینایی و داشتن چشم و چراغ شرط است
واصلان را نیست چشم و چراغ/از دلیل راهشان باشد فراغ.»
پی نوشتها:
1. معرفی مقالات نسل اول محققان بزرگ ایران همچون محمد قزوینی، بدیع الزمان فروزانفر، حسن تقیزاده، محمد علی فروغی مجالی دیگر میطلبد
2. جان هیک، نظریه پرداز مشهور پلورالیسم دینی نیز در آثار خود از داستان مولانا برای توصیف و توضیح نظریهاش بهره برده است.
منابع: دانش پژوه، محمد تقی، (گردآورنده)، روزبهان نامه، تهران، 1347؛مجتبایی، فتحالله، بنگاله در قند پارسی، به کوشش شهریار شاهین دژی، تهران، 1392؛ موسیپور، ابراهیم، «بررسی روایت ابو حیان توحیدی از ماجرای فیل شناسی کوران و نسبت آن با کثرتگرایی دینی»، مجله مقالات و بررسیها، زمستان 1381، شماره 72؛ناس، جان. ب، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، تهران 1372.
روزنامه ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید