تا تفکر اصلاح نشود زبان نیز پرورده نمی‌شود

1402/3/8 ۰۹:۴۴

تا تفکر اصلاح نشود زبان نیز پرورده نمی‌شود

فرزند استاد رضا داوری اردکانی گفت:معتقد است تا تفکر اصلاح نشود زبان نیز پرورده نمی‌شود. چرا که زبان و عقل جلوه‌های حقیقت واحد می‌داند. زبان وقتی اعتلا پیدا می‌کند که تفکر تعالی داشته باشد.

فکر شاعرانه استاد داوری برگرفته آرای هایدگر فیلسوف آلمانی است

سید مهدی ناظمی در نشست دو روزه «داوری» در ترازوی داوری که به همت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی صبح روز ششم خرداد ماه در تالار تمدن این پژوهشگاه آغاز به کار کرد؛ گفت: فکر شاعرانه در بیان دکتر داوری هر چند ملهم از آرای مارتین هیدگر فیلسوف آلمانی، است اما نظر به امکانات گسترده شعر در زبان فارسی وجوه متنوع دیگری هم می‌تواند داشته باشد به نظر می‌رسد یکی از وجوه تفکر شاعرانه و اصلاً انس با زبان، شعر تعدیل جریان اصلی تفکر تاریخی امروز، یعنی تفکر بصری است.

وی ادامه داد: تفکر بصری در سرآغاز خود در فرهنگ، یونانی با اعراض از سنت شعر یونانی و تحقیر آن و در مقابل التفات به وجهی از وجود انسان نضج گرفت که طالب فهمی صریح و آینه گون بود این نحوه از فهم که به تدریج مبدل به نوع محوری تفهم در تاریخ، شد از اساس با پذیرش هر نوع چند معنایی، تضمن و استعاری بودن، فاصله دارد و در مقابل در پی آن است که هستی را به صورت صریح و شفاف رو در روی خود بفهمد.

ناظمی با تاکید بر اینکه چنین تفکری را باید با استعاره‌های بصری تفسیر کرد ادامه داد: این همان کاری است که افلاطون و ارسطو و دکارت و دیگران انجام داده اند هر چند باید دقت داشت که نفس استفاده از استعاره‌های بصری برای توصیف چیزی به معنای تفکر بصری نیست. تفکر بصری دانش نظری یعنی فلسفه و سپس علم را دچار دگرگونی‌های بسیاری کرد و سپس در هنر و بالاخره رسانه و سیاست، استیلای تمام یافت.

وی ادامه داد: آنچه امروز به عنوان سیاست تصویری یا محوریت یافتن تام و تمام تصویر دررسانه و سیاست مطرح، است بسط همین تفکر بصری است. تفکر بصری حتی هنر را که اساس آن توجه به شاعرانگی حیات آدمی است تحت تأثیر خود قرار داده است. سینما را باید مهمترین ظهور تفکر بصری در هنر دانست. شعر در مقابل همانجایی است که استعاره خلق می‌شود. با استعاره معنای زندگی آدمی بسط پیدا می‌کند و از بن بست رهایی می‌یابد.

ناظمی افرود:زیست شاعرانه به معنای انس با معانی در فیمابین سایه روشن هستی و تلاش برای دریافت چند معنایی چیزهاست این چنین انسی جز از طریق گوش استعاری ممکن نمی‌شود همچنان که چشم، استعاری جهانی تصویری خلق کرده است، در انس با گوش استعاری و تلاش برای نیوشایی، آن می‌توان امید به ظهور راه‌های نارفته یا فهم جدید از راههای رفته داشت، این نه اینکه با هنر و ادبیات جدید ناممکن باشد ولی درست به دلیل همین سیطره تصاویر و طبعاً فهمی عمومی از این گرایش به تصویر که رسانه مقوم آن است محدود می‌شود.

وی در پایان گفت:تفکر شاعرانه هر چند در لغت می‌تواند بیانگر رویکردی ذوقی و انفعالی باشد اما در اصل سعی شگرف انسان برای گذار از روزمرگی‌ها و ناکامی‌های بزرگ است. در واقع و در پس خلوت تفکر شاعرانه جلوتی از حیات و روشنایی پیش رو است که می‌تواند بیانگر طرحی نو در زندگی انسان باشد.

تا تفکر اصلاح نشود زبان نیز پرورده نمی‌شود

نگار داوری فرزند استاد رضا داوری اردکانی در نشست «داوری» در ترازوی داوری که به همت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی صبح امروز ششم خرداد ماه در تالار تمدن این پژوهشگاه آغاز به کار کرد، گفت: نوشتن درباره فیلسوفی که بیش از شصت سال به تفکر پرداخته کار دشواری است علاوه براینکه نقش پدر را داشته باشد. یکی از سوال‌های ما به عنوان فرزند از پدر در خصوص فایده فلسفه است. ایشان می‌گفتند، فلسفه مادر علوم است و بدون فلسفه نمی‌توان زندگی کرد. در یکی دو دهه در عالم هنر بحث‌هایی قرار گرفته که آیا پژوهش‌های هنری در قضاوت ما نسبت به آن تأثیر دارد یا نه؟

وی با اعلام این نکته که استاد داوری در زندگی و خانه چطور بوده است، ادامه داد: هیچ زمانی نبود که او را بدون کتاب و قلم و کاغذ دیده باشیم هنوز هم منوال برآن است مگر زمان‌هایی به صرف چایی. هنوز هم وقتی پدر شعری می‌خواند، به یک بحث فلسفی می‌انجامد. توجه به فلسفه رسمی صرف میراث مشهور نیست او به فلسفه حقیقی توجه دارد که در واقع پرسش به مسائل زمان است و دردش درد زمانه است. او بر این گمان است که در قرون اخیر فیلسوفان به هنر و علم و شعر توجه نکردند. سیاست نظر دارد و به سیاست نظرش به این نبود که چه کسی حکومت می‌کند بلکه سیاست‌ها را در نظر آورده دارد. اینکه اقتضای طبع سیاست چیست و به کجا می‌رود را مد نظر قرار داده و در آنجا زبانش سیاست نیست. اما وقتی سیاست وجود بشر را به مخاطره می‌اندازد از جمله چیزهایی که راه نجاتی بگشاید هنر است چون با هم بودن آدمیان با زبان آغاز شده و زبان با شعر پدید می‌آید. دغدغه به زبان و شعر در تصحیح غلط عبارات مشهود بود و در آثار او به صورت بیشتری مطرح شده است.

وی با اعلام اینکه تورقی بر آثار داوری دغدغه وی را نسبت به مساله زبان و شعر به خوبی نشان می‌دهد و چهار اثر او که به طور خاص به زبان و هنر پرداخته است مرور م. کنیم اظهار داشت: توجه فیلسوف به زبان و شعر عجیب نیست و همزبانی فیلسوف با مخاطبش را ضروری می‌داند و بر همین اساس در کتاب فارابی فیلسوف فرهنگ می کوشد زمان و زبان فارابی را درک کرده و با او همزبان شود.

دختر این فیلسوف برجسته ادامه داد: رضا داوری نحوه زبان را موجب آشفتگی ذهن دانسته و در کتاب فارابی فیلسوف فرهنگ زبان فارابی را درک کرده با مخاطبش همزبان شود داوری بر آن است که آدمی از ابتدا زبان داشته است و آن طور نیست که به مرور زمان بهتر و کارآمد تر شده باشد. او به ویژه در خصوص زبان شعر تاکید می‌کند که کمال این زبان در طی تاریخ تحقق نیافته بلکه این زبان هم آغاز و هم کمال زبان است.

وی افزود: داوری دستیابی به مفهوم تاریخی بودن تفکر و اندیشیدن به زبان برهان را مرهون تلاقی دو فرهنگ در اندیشه او می‌داند. او بیگانگی با زبان گذشته را مانع درک قلمداد می‌کند او طرح زبان را پرسش از زبان بشر دانسته و بر این عقیده است که آدمی زبان اصیل خود را از دست داده و این همه برای گذراندن معاش است.

نگار داوری اردکانی ادامه داد: او می‌افزاید هرچه زبان ما زنده‌تر باشد استعاره تر است. و بر گفتمان قالب بر جهان امروز تأثیر می‌گذارد. در نظر داوری زبان اصیل زبان اشاره و شعر است. زبان با شعر آغاز می‌شود و چون با هم بودن با زبان و شعر آغاز می‌شود زبان دوستی و راستی است؛ او شعر را حاصل هنر و حافظ طبیعت قلمداد می‌کند.

وی بیان کرد: داوری در خصوص عهد از دست رفته ابراز تأسف می‌کند که منتهی به عقل جزئی و عقل مشترک شده است و جای همزبانی و هم داستانی را گرفته است. او یکی از اوصاف شعر شادی بخش بودن آن می‌داند چون درد را آزاد می‌کند. در شعر تفکر و زبان یگانه است. او می‌گوید در شعر مولوی زمانی که دست عرفان غلبه می‌کند شعر سست می‌شود او معتقد است نباید در شعر در جستجوی کار کرد آن بود.

دختر این فیلسوف برجسته ادامه داد: او توضیح می‌دهد که زبان رسمی به قصد و مرسوم است زبانی که در او قصد نباشد به چیزی گرفته نمی‌شود از نسبت متفاوت آنها سخن می‌گوید. وحدت صورت مضمون از زبان علم و عرفان کمتر است. زبان‌های شعر و فلسفه و علم را از جمله زبان‌های بی قصد و غرض می‌داند. و آن را در مقابل زبان سیاست قرار می‌دهد.

نگار داوری اردکانی افزود: نقطه مقابل شعر از منظر داوری، زبان دروغ است. در حالیکه سخن شاعران حقیقی سخن بی قصد و غرض است زبان دروغ را قصد مند توصیف می‌کند. دروغ برای پوشاندن حقیقت و فضیلت عقلی باشد.

وی ادامه داد: در مجموع این فیلسوف معاصر ساختن و توانا کردن زبان را یک سودا می‌داند و این امر زبان را از منظر کلان می‌نگرد و معتقد است تا تفکر اصلاح نشود زبان نیز پرورده نمی‌شود. چرا که زبان و عقل جلوه‌های حقیقت واحد می‌داند. زبان وقتی اعتلا پیدا می‌کند که تفکر تعالی داشته باشد. در نظر داوری سیر تاریخی بشر عادت و تقلید غلبه پیدا کرده و تفکر معنوی مورد غفلت قرار کرده است. شاعران هستند که با کنار زدن عادت‌ها و تقلید به تفکر معنوی دست پیدا می‌کنند.

او ادامه می‌دهد: داوری زبان شعر را زبان ازلی معرفی می‌کند بدین سان زبان شعر را از بند واژه‌ها فارغ می‌کند و اینجاست که شعر بستر حاصل وحدت زیبای معنا قرار می‌گیرد.

وی در پایان گفت: او معتقد است که زبان سیاست بر زندگی مردم غلبه کرده و دروغ امری عادی شده و سیاست امروز کل زندگی اجتماعی را در بر گرفته بر نظر این فیلسوف در جهانی که غایت آن تملک و تصرف و قدرت است همه چیز از جمله زبان در خدمت غلبه در می‌آید و دست آخر این پرسش را مطرح می‌کند اگر زبان خادم غلبه باشد چگونه می‌تواند ملتزم به راستی شود؟

داوری تنها فیلسوف امروز نیست بلکه فیلسوف آینده نیز هست

محمد اکوان در نشست دو روزه «داوری» در ترازوی داوری که به همت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد گفت: داوری تنها فیلسوف امروز نیست بلکه فیلسوف آینده نیز هست و تفکر داوری شایسته تأمل برای همه گروه‌ها و رشته‌های تحصیلی است.

وی درباره «همزبانی با گذشته»، «تذکر تاریخی» و «توجه به آینده» گفت: این سه بنیادی در اندیشه رضا داوری اردکانی دانست که بدون توجه عمیق به آنها و امکان راهیابی به عمق تفکر او دشوار خواهد بود. هنگامی که از گذشته همزبانی با آن سخن گفته می‌شود می‌توان سه وجه برای آن در نظر آورد.

اکوان بیان داشت: وجهی با فرهنگ و وجهی با تاریخ و وجهی نیز با زبان نسبت وجود دارد. فرهنگ، تاریخ و زبان به انسان و جهان انسانی تعلق دارد و هیچ موجود دیگری از این سه موهبت برخوردار نیست یا بهتر بگوییم با آن نسبتی ندارد انسان موجودی است که زبان دارد و تاریخ ساز و بنیانگذار فرهنگ است با تاریخ وجود خودش را پایدار می‌کند و با زبان و همزبانی با گذشته تذکر تاریخی پیدا می‌کند و همین تذکر و تاریخی است که انسان را متوجه آینده می‌سازد اما انسان در نسبت با گذشته توجه به آینده با محدودیت‌ها و موانعی مواجه می.شود تنها راه شکستن این محدویت ها و موانع فرهنگ است؛ یعنی با زندگی فرهنگی، نه زندگی به مثابه رفع حوائج، زیستی می‌تواند از این محدودیت‌ها و موانع رهایی یابد.

این استاد دانشگاه بیان کرد: فرهنگ سازی با اختیار و نه قصد تحقق می‌یابد و با اختیار است که امکان درک و فهم آینده فراهم می‌گردد و با این درک و فهم می‌توان آینده را به درستی تصویر کرد و البته این تصویر درست آینده در نسبت با اختیار و نه، قصد است که مسیر تحول و تغییر را امکان پذیر می‌سازد اگر فرهنگ گذشته ما به درستی درک و فهم نشود امکان همزبانی با آن دشوار و شاید خواهد بود فقدان همزبانی سبب غفلت از تذکر تاریخی می‌شود در این صورت تصویر ما از آینده مبهم خواهد بود و آینده انسان را پریشان می‌کند برای رهایی از این پریشانی تذکر تاریخی که حاصل همزبانی با گذشته و فهم درست، آینده، است اهمیت دارد همزبانی با گذشته شرط امکان درک مسائل و طرح درست آنهاست. همزبانی ساحتی از مبهم وجود ماست اما گاهی ممکن است از ما پوشیده شود ولی منفک از ما نیست.

وی افزود: ما همزبانی را اکتساب نمی‌کنیم بلکه ذات انسان در همزبانی است. این همزبانی به معنای ستایش گذشته و میل به بازگشت به گذشته نیست، بلکه مایه تذکر تاریخی است و تذکر تاریخی با نقد وضع موجود ملازم است. همزبانی گونه‌ای تجدید عهد است، اما تجدید عهد بازگشت به زمان گذشته نیست، بلکه رهایی از قیدوبندهای زمان حال است و در هیچ دوره‌ای متوقف نمی‌شود و مستلزم تعلق خاصی به هیچ دوره‌ای از تاریخ نیست.

اکوان گفت: فرهنگ از نظام ثابتی بهره مند است اما در سرشت آن یک نوع پویایی وجود دارد که ربطی به نظام ثابت آن ندارد.

اندیشه‌های داوری متأثر از سیاست است

روحانی در نشست «داوری» که به مناسبت نودمین سال روز تولد دکتر داوری اردکانی از سوی پژوهشکده مطالعات اجتماعی و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد اظهار داشت: مارتین هایدگر در بند آخر کتاب هستی زمان به جای روش از کلمه راه استفاده می‌کند و حتی از واژه اثر هم برای آثار خود بهره نمی‌برد. اندیشیدن یک ماجراجویی است ماجراجویی که حد یقف ندارد.

وی افزود: بهتر است برای اتلاق واژه فیلسوف برای داوری از واژه تفکر برای ایشان استفاده شود چرا که تفکر یک ویژگی در راه بودن را دارد درحالی که فلسفه چنین معنایی را ندارد. بنابراین تفکر داوری به معنای در راه بودن است که در گذر زمان دچار تتور و دگر دیسی می‌شود. آیا این گردیدن و شدن به معنای باری به هر جهت است؟ اصلاً چنین نیست. داوری متفکری است که به بنیاد فکری باور دارد ایده اصلی ایشان در باب مواجه با جهان غرب و فلسفه غربی است.

این پژوهشگر و محقق با بیان اینکه اندیشه داوری را می‌توان به دو مرحله متقدم و متاخر تقسیم کرد گفت: داوری متقدم داوری است که از آثار هایدگر برای پردازش افکار خویش بهره می‌گیرد و این به معنای مقلد بودن نیست بلکه خوانشی به معنای از خود کننده است. اگر هایدگر می‌آید کانت را در خدمت پروژه فکری خود می‌گیرد داوری هم در زمان خود چنین می‌کند تا جایی که داوری بسیار خط کشیده شده صحبت می‌کند و می‌گوید باید به جنگ عالم غرب رفت تا عالم دیگری را جایگزین غرب کنیم. اگر داوری در یک مواجهه اراده گرایانه به جنگ می‌رود این سوال مطرح می‌شود آیا او گرفتار غرب می‌شود؟ داوری را نمی‌توان به ساکریب تویز محکوم کرد.

آقای روحانی ادامه داد: نکته بعدی که مطرح است آیا داوری اندیشه اش در دوره متقدم به صورت آنی متولد می‌شود یا به اصطلاح دیگر اندیشه‌ای است که در خلأ متولد می‌شود؟ اصلاً چنین نیست اندیشه داوری در دوره متقدم فرزند زمان و زمانه خودش است. در اوایل انقلاب اسلامی که گفتمان انقلابی است دیدگاه داوری متأثر از زمانه خود دیدگاهی اراده گرایانه است بر همین اساس سعی می‌کند با همین دیدگاه بر جهان غرب فائق آید.

وی افزود: داوری در دوره متاخر نیز اندیشه اش تحت زمانه خود بود تا جایی که در دوره سازندگی و اصلاحات داوری از فضای دوره متقدم فاصله گرفته و در فضای دوره متاخر قرار می‌گیرد در این دوره بیشتر مواجهه منتظرانه است. اندیشه و منظومه داوری در این دوره دچار تتور و دگر دیسی می‌شود. اگر داوری در دوره متقدم غرب را تجسم دیو سیرت می بیند اما در دوره سازندگی و اصلاحات لحنش نسبت به غرب ملایم‌تر می‌شود و دیگر مواجهه انتقادی ندارد.

این پژوهشگر و محقق در پایان خاطرنشان کرد: در نهایت این اتهام که داوری از سیاست دور بوده است باید گفت این اتهام کاذب بوده و اندیشه‌های او متأثر از سیاست است. داوری در دهه اول انقلاب کاملاً یک نگاه سیاسی داشت و این سیاست را اراده گرایی تعریف می‌کرد و در دوره متاخر بحث‌های وی بیشتر رویکرد هستی شناختی دارد. شاید یک متفکر بدون اینکه خودش متوجه باشد تابع زمانه باشد و داوری نیز چنین بود.

منبع: مهر

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: