بازنمایی عقاید قوم بدان گونه كه هست / امیرحسین حاتمی*

1401/6/14 ۱۰:۲۹

بازنمایی عقاید قوم بدان گونه كه هست / امیرحسین حاتمی*

امروزه بسیاری از پژوهشگران شرقی و غربی، وجه ممیزه تاریخنگاری مدرن و سنتی را محتوا و ماهیت تجربی، عقلانی و انتقادی تاریخ‌نگاری مدرن می‌دانند و عموما تاریخ‌نگاری سنتی و پیشامدرن را فاقد این محتوا و ماهیت قلمداد می‌كنند.

امروزه بسیاری از پژوهشگران شرقی و غربی، وجه ممیزه تاریخنگاری مدرن و سنتی را محتوا و ماهیت تجربی، عقلانی و انتقادی تاریخ‌نگاری مدرن می‌دانند و عموما تاریخ‌نگاری سنتی و پیشامدرن را فاقد این محتوا و ماهیت قلمداد می‌كنند. بر این مبنا، این باور عام وجود دارد كه تاریخ‌نگاری اسلامی نیز به مثابه گونه‌‌ای از تاریخ‌نگاری سنتی و پیشامدرن، مستثنی از این قاعده نیست. چرا كه مورخان مسلمان اغلب آثاری پدید آورده‌اند كه عموما دارای ماهیتی ادبی و دینی هستند و با روشی روایی نگاشته شده‌اند. در تاریخ‌نگاری‌های عربی، آثار تاریخ‌نگارانه غالبا به‌شدت تحت‌تاثیر معارف اسلامی (حدیث، فقه، اخلاق و كلام) و روش محدثان (اِسناد) قرار گرفته‌اند. در تاریخ‌نگاری‌های فارسی نیز آثار تاریخ‌نگارانه به همان شدت تحت‌تاثیر ادبیات و بلاغت ادبی بوده‌اند. با این وصف نمی‌توان در سنت تاریخ‌نگاری اسلامی، نشانه‌های بارزی از محتوای عقلانی، تجربی و انتقادی یافت. گرچه باور فوق، یكسر نادرست نیست و تا اندازه‌ای منطبق با واقعیت‌های موجود در بخشی از تاریخ‌نگاری اسلامی است، اما تدقیق و تامل در گستره تاریخ‌نگاری اسلامی، محقق را در پذیرش عمومیت این مساله دچار تردید می‌كند. در واقع سنت تاریخ‌نگاری در جهان اسلام، هرگز یكدست و یكپارچه نبوده است. اگر بخشی از آن تحت‌تاثیر علوم دینی و ادبی بوده، بی‌شك بخش قابل توجهی از آن نیز، از دانش‌هایی دیگر از قبیل جغرافیا، علوم طبیعی و علوم عقلی به شكلی جدی متاثر بوده است. آثار پدیدآمده در بخش اخیر به دست مورخانی جست‌وجوگر، مشاهده‌گر و منتقد نگاشته شده و نشان از وجود ماهیتی تجربی و انتقادی در آنها دارد. این مورخان برخلاف مورخان آن بخش دیگر، پژوهش و جست‌وجوی خود را محدود و محصور به مدارس و كتابخانه‌ها نكردند و به مشاهده و معاینه و تجربه شخصی دست زدند. درست در همینجاست كه می‌توان از افق‌های تجربه‌گرایانه در تاریخ نگاری اسلامی سخن گفت. افق‌هایی كه در آثار مورخانی نظیر ابوریحان بیرونی به وضوح قابل جست‌وجو و ردیابی است. بیرونی با خروج از كنج مدرسه و كتابخانه، به مشاهده و تجربه شخصی روی آورد كه حاصل آن نگارش آثاری بود كه به وضوح متمایز از بسیاری از آثار تاریخ‌نگارانه اخلاف و اسلافش است. در واقع بیرونی نمونه اعلای یك مورخ تجربی در سنت تاریخ‌نگاری اسلامی است. آنچه بیش از همه و صراحتا روش و رویكرد تجربی بیرونی را تایید می‌كند، مقدمه‌ای است كه بر كتاب تحقیق ماللهند نگاشته است. بیرونی در توضیح چگونگی تالیف كتاب، جمله‌ای دارد كه خواننده را به روشنی به یاد جمله مشهور لئوپولد فون رانكه مورخ كلاسیك و تجربی آلمانی می‌اندازد: یعنی جست‌وجوی تاریخ آنگونه كه واقعا بوده. او در مقدمه كتاب تصریح می‌كند كه كتاب را تالیف كرده «بی‌آنكه بهتانی زنم به خصم یا باكی داشته باشم از نقل كلام باطل او كه شنیدن آن به نزد غیراهل آن فظیع است، از آن رو كه همی خواستم كه عقاید قوم بدان گونه كه هست بازنمایم» (بیرونی، 1362: 4) بیرونی در اینجا با نظرگاهی عینیت‌گرا به صراحت تاكید می‌كند قصدش «حكایت محض» است، «بی میل به سوئی یا مداهنتی». اما بیرونی چگونه می‌خواهد به این تاریخ «واقعی» دست پیدا كند؟ او در همین مقدمه، از دو روش مورد استفاده در تحقیقات تاریخی صحبت می‌كند یكی خبر (روش روایی ـ نقلی) و دیگر عیان (روش مشاهده) . سپس با برشمردن عیوب و نواقص جدی روش نخست، از تكیه و اعتماد صرف بدان فاصله می‌گیرد: «این سخن راست گفته‌اند كه خبر چون عیان نیست. از آن روی كه عیان اندریافتِ دیده بیننده است، مر ذات دیده را در زمان وجود و مكان حصول آن ... خبر به گونه‌ای یگانه در معرض صدق و كذب است و این هر دو بر آن عارض گردند. كه همت‌ها دیگرگونند و ستیزه‌جویی بر مردمان غالب». (بیرونی، 1362: 1) بیرونی در ادامه «دروغ‌» را مهم‌ترین آفت خبر برمی‌شمرد؛ چرا كه در زنجیره راویان كسانی از روی «شرارت» و «خبث» و «نادانی» دروغ می‌گویند.بیرونی همچنین توضیح می‌دهد در روایت اخبار هر دروغ‌زنی «مقلد است مر دیگر دروغ آورندگان را. كه هرچند كه بالجمله افزون باشند و فرق آنان به تواتر رسند، او و آنان واسطه‌هایی باشند به میانه شنونده و آنكه نخست به عمد دروغ گفت و چون این وسائط از میان برگیری، آنكه نخست دروغ زد، یكی باشد از آن دروغ‌زنان كه حال آن بازنمودیم» (همان: 2) . توضیح بیرونی نمایشگر آن است كه به باور او شایسته نیست میان راوی خبر و اصل خبر، حایل و واسطه‌ای باشد. چه اگر در میان زنجیره راویان یك واسطه دروغ‌زن باشد، راویان بعدی نیز بدان دروغ پایبند خواهند بود. از همین روست كه او به روش مشاهده و تجربه به مثابه یك روش بی‌واسطه روی آورده است. درست از همینجا تفاوت واضح روش بیرونی با طبری آشكار می‌شود. طبری در آغاز كتاب تاریخ خود تصریح كرده كه اخبار و آثار را با استناد به خبر راویان نقل كرده، «كه علم اخبار گذشتگان به خبر و نقل به متاخران تواند رسید، نه استدلال و نظر و خبرهای گذشتگان كه در كتاب ما هست و خواننده عجب داند یا شنونده نپذیرد و صحیح نداند، از من نیست، بلكه از ناقلان گرفته‌ام و همچنان یاد كرده‌ام». (طبری، 1383: 1/6) البته بیرونی نیز یكسر خبر را كنار نمی‌نهد، بلكه به‌شدت بدان نگاه انتقادی دارد «نزدیك‌ترین سبب كه مرا به آنچه از من پرسیده‌اند، می‌رساند شناسایی اخبار امم سالفه و تواریخ قرون گذشته است و بیشتر این احوال عادات و اصولی است كه از ایشان و نوامیس ایشان باقی مانده و این كار را از راه استدلال به معقولات و قیاس معقول به محسوس نمی‌توان دانست و منتها راه موجود این است كه از اهل كتب و ملل و اصحاب آرا و نحل كه اینگونه تواریخ مورد استناد آنهاست تقلید و پیروی كنیم و آنچه آنان برای خود مبنا قرار داده‌اند ما نیز چنین كنیم. «و پس از آنكه فكر خود را از عوامل زیان‌آوری كه بدان معتاد شده از قبیل تعصب و غلبه و پیروی از هوا و ریاست‌طلبی كه سبب هلاك بسیاری از مردم است و مانع دیدار حق و حقیقت، پاك ساختیم باید آرا و گفته‌های ایشان را در اثبات این مقصود به یكدیگر بسنجیم» (بیرونی، 1363: ج). با استناد به متن بالا، تفاوت روش بیرونی با روش طبری در استفاده از اخبار مشخص می‌شود. اگر طبری بدون نقد و بررسی همه آنچه از راه خبر به دست آورده را ذكر می‌كند و مسوولیت درستی و نادرستی آن را به دوش ناقلان آن اخبار می‌اندازد، بیرونی تلاش دارد با خالی كردن ذهن، از پیش‌فهم‌ها، پیش‌فرض‌ها و پیش‌داوری‌هایی كه «مانع دیدار حقیقت» است و نیز با سنجش و مطابقه اخبار، به واقعیت تاریخی دست یابد؛ چرا كه «اكثر آنچه در كتاب‌ها مسطور است، مجهول است و آمیخته درهم و آشفته و بلاتهذیب» (بیرونی، 1362: 3).روش تجربی و مشاهده‌گرانه بیرونی، سبب شده تاریخ‌نگاری او واجد ویژگی‌های خاص و گاهی منحصر به فردی در سنت تاریخ‌نگاری اسلامی شود. نقد و تحلیل تجربی، رد و نقد تعصب، و رد و انكار خرافات و افسانه‌های تاریخی از جمله این ویژگی‌هاست.

1- بیرونی، ابوریحان، (1362)، تحقیق ماللهند، ترجمه منوچهر صدوقی سها، تهران: موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی

2- بیرونی، ابوریحان، (1363)، آثار الباقیه، ترجمه اكبر داناسرشت، تهران: امیركبیر

3- طبری، محمدبن جریر، (1383)، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران: اساطیر

*عضو هیات علمی دانشگاه قزوین

منبع: روزنامه اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: