1400/9/8 ۱۲:۲۹
زبان فلسفی شیخ اشراق، زبان نمادها و استعارههای اشراقی است. در این میان واژهی نور از ویژگی خاصی برخوردار است. نور و واژهی مقابل آن ظلمت، با ظرفیت معنایی زیاد خود بسیاری از معانی ناظر به خارج و اعتبارات مربوط به آن در فلسفهی رسمی (مشایی) را در خود جای داده است
چکیده: زبان فلسفی شیخ اشراق، زبان نمادها و استعارههای اشراقی است. در این میان واژهی نور از ویژگی خاصی برخوردار است. نور و واژهی مقابل آن ظلمت، با ظرفیت معنایی زیاد خود بسیاری از معانی ناظر به خارج و اعتبارات مربوط به آن در فلسفهی رسمی (مشایی) را در خود جای داده است؛ معانی وجود، شیئیت، حقیقت و واقعیت در نور و معانی عدم، امکان، ماهیت و اعراض در ظلمت قابل اندراجند، اما آن چه در این جا مهم است دو مسأله است، اول اینکه با توجه به دیدگاه مشهور سهروردی – که وجود را از اعتبارات ذهن دانسته – آیا مراد او از نور یک معنای اعتباری (یعنی ساختهی ذهن) است؟ و به همین ترتیب در معنای ظلمت نیز این سؤال تکرار میشود؛ دوم اینکه آیا نور تنها استعارهای ناظر به معنای واقعیات خارجی است یا در مورد فاعل شناسا و جریان شناسایی (یعنی علم) هم به کار رفتهاست؟ این مقاله ضمن بررسی معانی و کاربردهای نور به این دو مسأله پاسخ گفتهاست: در پاسخ سؤال نخست این مطلب مورد بحث قرار میگیرد که نور نزد سهروردی ظهور واقعیت است و نه تصور یا مفهوم واقعیت. و پاسخ سؤال دوم این است که نور با دو لحاظ هستی شناختی و معرفت شناختی مورد توجه سهروردی بوده و به همین دلیل شناخت (یعنی علم) و فاعل شناسا (یعنی نفس آدمی) هم با همان نور تعریف میشوند.
اندیشه دینی تابستان 1390 شماره 39
دریافت مقاله
منبع: پرتال جامع علوم انسانی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید