اختلاف مکی و بهار بر سر «یادداشت‌های شهریور»/مقاله‌ای که مکی در روزنامه آزاد نوشت و بلافاصله توقیف شد

1393/9/18 ۱۲:۰۶

اختلاف مکی و بهار بر سر «یادداشت‌های شهریور»/مقاله‌ای که مکی در روزنامه آزاد نوشت و بلافاصله توقیف شد

17 آذرماه برابر با سالروز درگذشت حسین مکی است. از درگذشت این سیاستمدار و مورخ 15 سال می‌گذرد. وی در برخی مصاحبه‌ها با تاریخ‌پژوهان که به صورت مقاله منتشر شده به شرح زندگی و رویدادهایی پرداخته که خود در آن نقش داشته است.

 

 

17 آذرماه برابر با سالروز درگذشت حسین مکی است. از درگذشت این سیاستمدار و مورخ 15 سال می‌گذرد. وی در برخی مصاحبه‌ها با تاریخ‌پژوهان که به صورت مقاله منتشر شده به شرح زندگی و رویدادهایی پرداخته که خود در آن نقش داشته است.

سرمقاله‌ای که مدیر روزنامه آزاد به مکی سفارش داد

یکی از مقاله‌های شماره یک «فصلنامه مطالعات تاریخ معاصر ایران» در سال 76 به مصاحبه مرتضی رسولی‌پور با حسین مكی تحت عنوان «گفتگو با حسین مکی، (کوتای 1299، دولت مصدق، نفت و تاریخ)» اختصاص دارد که در بخشی از این مقاله درباره منابع نگارش تاریخ معاصر ایران اشاره شده و آمده است: «این یادداشت‌ها در واقع یك دفتری بود حدود 40 صفحه‌ای از شخصی به نام (احمد شهریور) كه كارمند وزارت خارجه بود و با خط خودش نوشته بود. او وقایع را آن‌طور كه در افواه مطرح بود و می‌شنیده می‌نوشته. ورقه این یادداشت‌ها را به ملك‌الشعراء دادند بین من و مرحوم ملك‌الشعراء بر سر همین یادداشت‌ها اختلاف پیش آمده.»

مکی درباره اختلافی که با بهار پیدا کرده نیز توضیح می‌دهد؛ اختلافی که منجر به قطع رابطه با وی می‌شود. وی می‌گوید: «ایشان وقتی تاریخ احزاب سیاسی را تمام كرد یك روز من به او گفتم من «یادداشت‌های شهریور« را می‌خواهم. او گفت شما كه همه چیز را می‌خواهید، پس چه چیزی را برای من باقی می‌گذارید؟ من هم خوشم نیامد و قطع رابطه كردیم و همدیگر را ندیدیم تا روزی كه من در دفتر روزنامه مهر ایران نزد هاشمی و حائری و شیخی نشسته بودم. آن زمان وقتی به دفتر روزنامه می‌رفتم همان جا مطلب را می‌نوشتم و آنها می‌بردند كه چاپ كنند. ملك وارد شد. همه بلند شدیم و احترام كردیم. به من گفت آیا این سید انگلیسی را می‌خواهند بیاورند كه چه بلایی سر مملكت بیاورند؟! (منظورش سید ضیاء بود) شما چرا در این مورد چیزی نمی‌نویسید؟ گفتم آقا شما استاد هستید، دود از كنده بلند می‌شود شما استاد ما هستید شما شروع كنید تا شاگردان هم دنبال شما بیایند.»

 

ایرانی هستم و وطنم را دوست دارم

دیدار دوباره با بهار و پیشنهادی که به مکی می‌دهد سبب می‌شود که این مورخ با نوشتن مقاله‌ای درباره (اعمال نفوذ انگلیس با سرکار آوردن چهره‌های دست نشانده تبعاتی را به همراه داشته باشد. وی درباره این اتفاقات در این مقاله می‌نویسد :«خلاصه این مطلب گفته شد تا اینكه رفت. فردا صبح، من عبدالقدیر آزاد را توی لاله‌زار دیدم. او یك روزنامه نیم ورقی به نام آزاد داشت به من گفت چند تا سر مقاله می‌خواهم برای (روزنامه آزاد) بنویسید چون می‌خواهم از سبزوار وكیل شوم. آن وقت من عضو هیات عالی بازرسی بودم و مامور شده بودم به سه وزارتخانه كشاورزی و پیشه‌ و هنر و كشور بروم.

مقاله‌ای در روزنامه آزاد نوشتم كه بلافاصله توقیف شد در آن مقاله شدیدا به انگلیسی‌ها تاخته بودم. دكتر نخعی، كه رئیس دفتر سهیلی نخست‌وزیر وقت بود، می‌خواهند با شما ملاقات كنند. وقتی وارد اتاق سهیلی شدم گفت آقای مكی شما مقاله روزنامه آزاد را نوشتید؟ گفتم بله، گفت می‌دانید این مقاله چه مشكلاتی برای ما ایجاد كرده؟ سفیر انگلیسی به آن اعتراض كرد. به او گفتم من دو شخصیت دارم و آن ایرانی است كه ایرانی هستم و وطنم را دوست دارم. مطلبی كه نوشتم مربوط به این جنبه است. سهیلی گفت نمی‌گویم شما دست از نویسندگی بردارید ولی چرا با امضا؟ انتقاد ایشان این بود كه چون شما با امضا مقاله نوشتید چنان می‌كنید شما كارمند نخست‌وزیری هستید در صورتی كه بازرس نخست‌وزیری ارتباطی با شما، كه عضو هیات عالی بازرسی هستید، ندارد. بعد هم آزاد آمد و گفت این چه مطلبی بود شما نوشتید؟ گفتم شما گفتید هرچه مسائل روز است بنویسم من هم همین كار را كردم. گفت نه به این شدت.»

 

دخل و تصرف روزنامه (نجات ایران) در زندگینامه مدرس

اسماعیل جمشیدی، روزنامه‌نگار در دیداری که با مکی داشته است به گفت‌وگو با وی درباره فعالیت‌های سیاسی و تاریخ‌نگاری آن پرداخته که این مقاله با عنوان (25 سال پس از شكست سكوت دیدار با حسین مكی سرباز وطن) در شماره 85 مجله بخارا بهمن- اسفند 1390  منتشر شده است. مکی با اشاره به شرایط کشور در سال‌های نزدیک به شهریور 1320 می‌گوید: «در سال‌های پیش از شهریور 1320 (شاید ناگزیر) پیش‌تر فعالیت‌ قلمی داشتم و در زمینه ادبیات می‌نوشتم، چند كار ادبی تنقیح و تصحیح انجام دادم از جمله روی تصحیح «دیوان عاشق اصفهانی» و «مشتاق اصفهانی»، دو شاعری كه سبك هندی را رها كردند و به سبك عراقی بازگشتند كار كردم. تالیف و گردآوری (گلزار ادب) نیز مربوط به سال 1319 است.»

در ادامه این مقاله نماینده دوره پهلوی دوم درباره آغاز نگارش زندگینامه‌های بزرگان ایران می‌نویسد: «پس از شهریور 20 به نوشتن مقالات سیاسی و زندگی‌نامه‌های شخصیت معاصر روی آوردم. نخستین كار من در زمینه نگارش زندگینامه «مدرس» بود شاید جایی خوانده باشید و یادتان بیاید آقای مدرس یك اعلی مقامه و یكی از شخصیت‌های عالیقدر دوره مشروطیت بوده و یكی از كسانی است كه با سردار سپه درگیر شده و مبارزه كرده است، در شرایطی كه وكیل مجلس بود به وسیله عمال شهربانی سردار سپه ترور شد و جان به در برد، ولی از مرگ نترسید و دست از مخالفتش برنداشت به خراسان تبعیدش كردند و آنجا بر سجاده نماز بر سرش ریختند و عمامه‌اش را به گردنش انداختند و خفه‌اش كردند، زندگی‌نامه مدرس را اول به روزنامه «نجات ایران» داده بودم، چون در آن تصرفاتی كردند ادامه ندادم، بعد ملك‌الشعراء بهار كه خود از مومنین به مدرس و نیز در اقلیت مجلس با هم همراه بودند از من خواست اسناد و مداركی كه درباره مدرس جمع‌آوری كرده بودم در اختیار وی بگذارم، ملك‌الشعرا هنگام نگارش (احزاب سیاسی) در روزنامه‌های (ایران) و (مهر ایران) از آن استفاده كرد، در پایان احزاب سیاسی وعده داد كه به زودی تاریخ كودتا را حسین مكی خواهد نوشت.

 

حسین مکی در یک نگاه

در کتاب «دانشنامه مشاهیر یزد» به تدوین میرزامحمد کاظمینی درباره مکی آمده است: «حسین مکی فرزند باقر میبدی، در سال ۱۲۹۰ در میبد یزد متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه سلطانی و دوره متوسطه را در دارالمعلمین و مدرسه معرفت تا کلاس دهم گذراند. سپس به شهر یزد رفت و به پیشنهاد رئیس فرهنگ یزد در اداره فرهنگ این شهر به عنوان معلم کلاس ششم استخدام شد.

مکی مدت دو سال به معلمی پرداخت و پس از آن به تهران آمد و تحصیلات خود را نزد معلمین خصوصی ادامه داد. چندی ادبیات فارسی، صرف و نحو عربی، منطق و عرفان تحصیل کرد. در طول خدمت وظیفه، در زمینه‌های مختلف ادبی تتبع کردد و موفق به تصحیح و چاپ دیوان «عاشق اصفهانی، گلزار ادب» و «دیوان مشتاق اصفهانی» شد. وی پس از تشکیل نیروی هوایی به ارتش پیوست و درجه استواری را دریافت کرد، اما به دلایلی از خدمت در نیروی هوایی برکنار شد. او پس از مدتی در اداره راه آهن اشتغال یافت و به سمت مدیرکل این اداره رسید. 

 

آغاز كار فعالیت های اجتماعی و مطبوعاتی

پس از شهریور 1320 دیكتاتوری رضاخان فرو پاشید و بحران و آشفتگی سیاسیِ ناشی از حضور سربازان بیگانه در ایران آغاز شد؛ در این دوران، فضای باز سیاسی در كشور به وجود آمده و مطبوعات رونق یافته و دموكراسی به معنای واقعی آغاز شده بود. مكی در همین زمان، رسما فعالیت‌های روزنامه ‌نگاری و مطبوعاتی خود را آغاز كرد. وی نخست در روزنامه «مهر ایران» به روزنامه­‌نگاری پرداخت.

نوشته‌های تاریخی، تحقیقی و ادبی او بخش مهمی از مندرجات روزنامه‌های درجه اول تهران بود. انتشار زندگی نامه «احمدشاه قاجار» و «میرزا تقی خان امیركبیر» و جلد اول «تاریخ 20 ساله» در مدتی كوتاه، تحسین و تقدیر مطبوعات را در پی داشت و نویسندگان معروفی چون ملك‌­ا‌لشعرا بهار، عبدالرحمان فرامرزی، ارسلان خلعتبری و عمیدی نوری بر آن تقریظ نوشتند و فعالیت­‌های فرهنگی ‌اش را ستودند. همچنین اشتغال در حرفه روزنامه‌­نگاری و تحقیق در مسائل اجتماعی - سیاسی، اسباب آشنایی او با رجال تراز اول مملكتی را فراهم آورد و راه را برای پیشرفتش هموار ساخت.

 

سرانجام كار

مكی پس از كودتای 28 مرداد برای همیشه از سیاست كناره گرفت و درخواست مقام‌های‌مختلف را برای حضور سیاسی اجابت نکرد و مسیر زندگی خود را به سوی تاریخ‌نگاری معاصر تغییر داد. او پس از 88 سال زندگی در بامداد جمعه سال 1378 به دلیل سرطان ریه در بیمارستان آزاد تهران، چشم از جهان فرو بست و در مقبره هنرمندان دفن شد.

خبرگزاری ایبنا

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: