گفت‌وگو با علی‌اصغر سلطانی نویسنده و مدرس مباحث «نگارش دانشگاهی»

1399/9/22 ۱۲:۵۹

گفت‌وگو با علی‌اصغر سلطانی نویسنده و مدرس مباحث «نگارش دانشگاهی»

علی‌اصغر سلطانی: در زمینه ضعف نگارش، من دانشجویان را چندان مقصر نمی‌دانم. به این دلیل که از اساس درسی در این زمینه به آن‌ها ارائه نشده و آن‌ها با چگونگی نگارش آشنا نشده‌اند. به طور کلی در کشور ما به نگارش توجه نشده و ریشه‌های این عدم توجه فراتر از دانشگاه است.

 

جای درس «اصول نگارش» در نظام آکادمیک ما خالی است

انتشارات دانشگاه مفید قم اخیراً چاپ تازه‌ای از کتاب «اصول و روش نگارش دانشگاهی» نوشته سید علی‌اصغر سلطانی را منتشر کرده است. سلطانی که پیش و پس از نگارش این کتاب، سال‌ها به تدریس «اصول نگارش دانشگاهی» در محافل آکادمیک مشغول بوده است، در سال‌های اخیر مباحث این کتاب را در یک مجموعه سه‌جلدی بسط داده است. مجموعه‌ای که جلد آخر آن یعنی «نگارش دانشگاهی: پژوهش‌نویسی» هنوز منتشر نشده و آن‌گونه که سلطانی در همین گفت‌وگو بیان می‌کند به‌زودی در نشر لوگوس منتشر خواهد شد. با علی‌اصغر سلطانی زبان‌شناس و استاد دانشگاه باقرالعلوم که مدیر انتشارات لوگوس نیز هست، درباره مقوله نگارش دانشگاهی و آثار او در این زمینه گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه می‌توانید بخوانید:

 

**********

از انتشار اولین کتابی که از شما در حوزه اصول نگارش منتشر شد، حدود ده سالی می‌گذرد. پرداختن به مسئله اصول نگارش برای شما با همان کتاب ختم شده یا این مسئله برای شما پروژه‌ای بوده که در طی سالیان به آن پرداخته‌اید؟

مسئله اصول نگارش برای من دغدغه‌ای قدیمی‌ است. من تقریبا از اوایل دهه هفتاد این بحث را دنبال می‌کنم. رشته تحصیلی من زبان انگلیسی بود و برای رشته‌های مختلف مرتبط با این زبان نگارش درس می‌دادم و آشنایی من با لزوم ترویج علمی اصول نگارش در فضای ایران از همین کلاس‌ها آغاز شد. چرا که من مشاهده می‌کردم که کتاب مناسبی که بتواند نیاز افراد به شناخت این اصول را رفع کند به فارسی وجود ندارد. البته تک و توک کتاب‌هایی بود که برخی استادان نوشته بودند اما دقیق به این مباحث نپرداخته بودند. بعد از آن در حدود ده سال پیش دانشگاه مفید کتابی از من منتشر کرد با نام «اصول و روش نگارش دانشگاهی» و بعد از آن من محتوای هر یک از فصول آن کتاب را در آثار جداگانه‌ای بسط و گسترش دادم که انتشارات لوگوس آن‌ها را از بعد از سال 1396 منتشر کرده است. یعنی فصل مربوط به پاراگراف در آن کتاب به کتابی جداگانه تبدیل شد و بحث مقاله هم کتابی جداگانه شد و در حال حاضر هم مشغول نوشتن کتابی درباره پژوهش‌نویسی هستم.

 

در طی این مدت روند اثرگذاری آثارتان در این حوزه را چگونه دیده‌اید؟

کتاب‌هایی که در این حوزه نوشته‌ام برای من منفک از کارگاه‌های متعددی که در باب اصول نگارش برگزار کرده‌ام نبوده است. من بیش از صد کارگاه‌ در دانشگاه‌های مختلف برای اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی درباره اصول نگارش برگزار کرده‌ام. در حال حاضر می‌توانم بگویم خوشبختانه بعد از ده پانزده سال تلاش اقبال و توجه به این مسئله مناسب شده است. هم کتاب‌های خودم مورد اقبال قرار گرفته و مشاهده کرده‌ام که به کتاب درسی تبدیل شده است و هم اساتید دیگری در وادی گام گذاشته‌اند و مشغول تدریس هستند. مخصوصا امسال این توجه جالب توجه بوده است و چند استاد در چند دانشگاه این مباحث را رسما تدریس کرده‌اند. بازخوردهایی هم که شخصاً به من ارائه شده بسیار عالی بوده است.

 

هدف کتاب‌هایی که شما نوشته‌اید و به‌ویژه کتاب «اصول و روش نگارش دانشگاهی» تاثیرگذاری بر کیفیت مقالات و رساله‌های دانشگاهی بوده است. در حال حاضر ارزیابی خودتان از کیفیت این مقالات و رساله‌ها از منظر توجه به اصول نگارش چگونه است؟

وضعیت افتضاح است. چه در پایان‌نامه‌ها و چه مقالات. من در بسیاری از مجلات داور هستم و دائم مقالات را داوری می‌کنم و می‌توانم ببینم که وضعیت بسیار بد است و البته در این زمینه دانشجویان را چندان مقصر نمی‌دانم. به این دلیل که از اساس درسی در این زمینه به آن‌ها ارائه نشده و آن‌ها با چگونگی نگارش آشنا نشده‌اند. به طور کلی در کشور ما به نگارش توجه نشده و ریشه‌های این عدم توجه فراتر از دانشگاه است.

 

حال اگر بخواهیم در همین حیطه‌ دانشگاه متوقف شویم، از اساس به گمان شما آن‌چه پس ذهن سیاستگذاران آموزش عالی است که باعث می‌شود علی‌رغم احساس نیاز آشکار به تدریس اصول نگارش در سطوح آموزشی مختلف اراده‌ای برای چاره‌اندیشی در این زمینه نداشته باشند چیست؟ شما هم در این زمینه تجربه عملی دارید و هم به این مسئله اندیشیده‌اید و بنابراین جوابتان به این سوال می‌تواند قابل اعتنا باشد. چه ذهنیتی باعث می‌شود در ساخت تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری برای آموزش در ایران به مسئله نگارش اصولی توجه چندانی نشود؟

به گمان من در دانشگاه دو مشکل وجود دارد. یکی این است که نگارش و مسئله نوشتن تبدیل به یک مسئله نشده است و از اساس سیاست‌گذاران نظام آموزشی تا جایی که من اطلاع دارم با این مباحث چندان آشنا نیستند و به همین دلیل این مباحث در نظام آموزشی هم دیده نشده است. دومین مسئله این است که نگاه‌ها به تولید علم کمّی بوده است و چندان به کیفیت پرداخته نشده است. به ویژه از دوران ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد به این سو توجه کمّی به تولید علم و اهمیت آمارسازی در این زمینه، رقابتی را برای تولید هر چه بیشتر پدید آورد که این رقابت ضربه اساسی خود را به اصول کیفی تولید مقاله وارد آورد. به عنوان نمونه نظام تشویقی اساتید در دانشگاه رویکردی کمّی و مبتنی بر تعداد مقالات و کتاب‌ها دارد و توجهی به کیفیت این آثار نمی‌شود و در چنین شرایطی نمی‌شود انتظار توجه کافی به اصول کیفی را داشت. اما من گمان نمی‌کنم در این زمینه سوءنیتی وجود داشته است. مشکل از کم‌اطلاعی تصمیم‌گیران بوده است و علی‌رغم نیت‌های خوب این کم‌اطلاعی ضربه زننده بوده است. البته در سال‌های اخیر تا حدودی در وزارت علوم دوره جدید مقداری جلوی نگاه کمّی گرفته شده ولی همچنان معیارهای ارزیابی کمّی است و این نگاه تاثیر اساسی در عدم کیفیت آثار دارد.

 

در دیگر ساخت‌های آموزشی ایران وضعیت چگونه است؟ آموزش‌وپرورش هم همین مسیر را می‌رود؟

در آموزش‌وپرورش در ده پانزده ساله اخیر کارهای بنیادی خوبی انجام شده است. کتاب‌های فارسی «بنویسیم» در دوره ابتدایی و درس نگارش در دوره دبیرستان که زیرمجموعه درس فارسی است نمودهای خوبی از این توجه است ولی این روند باید در دانشگاه هم تداوم داشته باشد. در حال حاضر در دانشگاه‌ها اساتیدی که به آموزش نگارش می‌پردازند، تحت عنوان زبان فارسی به این مسئله توجه می‌کنند، در حالی که درس زبان فارسی هدف دیگری دارد و جایگاه خودش را دارد و مبحث نگارش، مبحثی است که زیرساختی برای تمامی رشته‌هاست و یکی از پیش‌نیازهای توفیق در پژوهش و آموزش در رشته‌های مختلف محسوب می‌شود و از این منظر باید به صورت مستقل مورد توجه قرار بگیرد.

 

در مبحث توجه به نگارش در سطح آموزش‌وپرورش ما به عنوان نمونه در آمریکا مشاهده می‌کنیم که توجه بسیار زیادی به گونه نگارشی جستار یا اِسِی در سطح آموزش دبیرستانی وجود دارد و دانش‌آموز را برای نگارش متون مختلف کاملا آماده می‌کنند. این روند تازه‌ای که فرمودید در آموزش‌وپرورش ایران شکل گرفته است تا چه حد توانایی نزدیک شدن به چنین رویکردی را داشته و از اساس چه مسیری را در پیش گرفته است؟

در کشورهایی که سنت غربی دارند توجه به نگارش امری عادی است به این دلیل که از یونان باستان به این موضوع توجه بوده و حتی در قرون وسطی نیز توجه به نگارش از اصول اصلی بوده است. در دوران روشنگری هم توجه به جستارنویسی بسیار اهمیت یافت و اولین کسانی که تعریفی از جستار ارائه دادند، یعنی امثال میشل مونتنی در این دوران زیست می‎کردند. طبیعی است که با چنین پیشینه‌ای این موضوع در دانشگاه‌ها و مدارس غربی به مقوله اصول نگارش توجه جدی می‌شود و این نوع نگارش کمکی به همه درس‌های محصلان تلقی می‌شود. در ایران ما در این زمینه هنوز در ابتدای مسیر هستیم و نمی‌توان این گام‌های اولیه را با مسیری که در غرب طی شده مقایسه کرد.

 

اصول نگارشی که در پروژه شما ترویج می‌شود تا چه میزان بر پایه استانداردهای بین‌المللی اصول نگارش است که ما به عنوان نمونه در بخش رایتینگ آزمون‌های بین‌المللی زبان انگلیسی با آن مواجه بوده‌ایم و چه میزان برآمده از یک سنت بومی و ایرانی نگارش است؟

بحث نگارش به شکلی که من آن را دنبال می‌کنم چند مرحله دارد. مرحله اول آن توجه به نگارش عمومی است. عمومی به معنای پایه‌ای و بنیادی به معنایی که بتواند به نیازهای نگارشی هر فرد باسوادی پاسخ بدهد. در دو کتاب اولی که از بسط کتاب «اصول و روش نگارش» پدید آمدند یعنی «نگارش دانشگاهی: پاراگراف‌نویسی» و «نگارش دانشگاهی: مقاله‌نویسی» به همین سطوح عمومی نظر داشته‎ام. مرحله سوم این رویکرد به مقوله «پژوهش‌نویسی» توجه می‌کند. این رویکرد مبتنی بر علم رتوریک است. رتوریک به معنای علم استفاده بهینه از ابزارهای زبانی‌ برای اثرگذاری بر دیگران است و این علم از جهات مختلف به نگارش یاری می‌رساند و از جمله بحث سازمان‌دهی به ساختار مطالب از سطح جمله تا پاراگراف و بعد سطح مقالات کوتاه یا اِسِی و بعد مقالات بلندتر و مقالات علمی‌پژوهشی و کتاب. در این علم آنچه که به زبان‌های خاص مربوط می‌شود در سطح جمله متوقف می‌شود. یعنی تا سطح جمله ساخت دستوری زبان فارسی با ساخت دستوری زبان انگلیسی متفاوت است و این باید مورد توجه ما در زمینه اصول نگارش باشد. اما در سطح پاراگراف‌نویسی و مقاله‌نویسی و پژوهش‌نویسی، بحث متفاوت می‌شود. در این سطوح، قواعد و اصول به هیچ فرهنگ خاصی مرتبط نمی‌شوند که بخواهیم آن‌ها را بومی کنیم. منطق رتوریک منطقی بشری است که غربی و شرقی ندارد. مثلاً این موضوع که در ابتدای پاراگراف استدلال را به شکل شفاف بیان نمائیم و پس از آن در قالب توصیف و مثال و... استدلال را تبیین نمائیم امری نیست که بومی یا غیربومی باشد. این برآمده از تجربه سالیان بشری برای یافتن بهینه‌ترین وجه اثرگذاری بر مخاطب است.

 

در عناوین آثار شما تاکیدی بر نگارش دانشگاهی وجود دارد. دلیل این تاکید بر دانشگاهی بودن چیست. به ویژه در دو حوزه پاراگراف‌نویسی و مقاله‌نویسی چه تفاوتی بین نگارش دانشگاهی و غیردانشگاهی وجود دارد؟

در گام‌های پاراگراف‌نویسی و مقاله‌نویسی بحث صرفاً به نگارش دانشگاهی محدود نمی‌شود. پاراگراف پایه هر متنی است و مقاله‌نویسی هم در حوزه‌های مختلف چه دانشگاهی و چه غیردانشگاهی از جمله مقالات ادبی، ژورنالیستی و... کارکرد دارد. گام سوم از پروژه من که پژوهش‌نویسی است مربوط به نگارش دانشگاهی می‌شود. چون هدف نهایی پروژه من این گام بوده است این اسم را برای کلیت پروژه انتخاب کردم.

 

چشم‌انداز آینده توجه به اصول نگارش در ایران را چگونه می‌بینید؟ آیا در آینده شاهد این خواهیم بود که اصول نگارش به عنوان یک واحد درسی در ساخت نظام آکادمیک مورد توجه قرار بگیرد؟

من امیدوارم این ضرورت را سیاست‌گذاران نظام آموزشی درک کنند. ما حداقل به دو واحد درسی در هر یک از سه مقطع تحصیلات تکمیلی نیاز داریم که بحث اصول نگارش را مورد توجه قرار دهند و تا این موضوع به صورت واحد آموزشی مورد توجه قرار نگیرد، نمی‌توان امیدوار بود که کیفیت نگارشی مقالاتی که در سطح دانشگاه ارائه می‌شود به حد مطلوب برسد. پرداختن به این موضوع برای شخص من یک پروژه بوده و خواهد بود اما چشم‌انداز بهتر شدن کیفیت نگارش دانشگاهی در ایران بسته به نوع سیاست‌گذاری در این زمینه در سطح آموزش عالی است.

منبع: ایبنا

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: