گزارش هفتمین همایش روز ملّی علوم اجتماعی ایران

1399/9/15 ۱۲:۴۴

گزارش هفتمین همایش روز ملّی علوم اجتماعی ایران

جامعه شناسی یکی از علوم تاثیرگذار و مهم محسوب می شود که نیازمند توجه بیشتر و به کارگیری مباحث آن در سطح جامعه است؛ علمی که با افرادی که در آن هستند معرفی و تعریف می شود؛ افرادی که هر کدام به نوبه خود تاثیرگذار بوده و مباحثی از خود به یادگار گذاشته اند و اما در این میان افرادی هستند که در این عرصه نام آورد بوده اند که از جمله این افراد می بایست به چهره هایی همچون استادان فقید غلامعباس توسّلی، مهدی طالب و منوچهر آشتیانی اشاره کرد.

 

غلامعباس توسلی جامعه شناسی چند ساحتی و نظریه پرداز

شرکت کنندگان در پنل نخست همایش روز ملی علوم اجتماعی به بررسی میراث علمی استاد فقید دکتر غلامعباس توسّلی پرداختند.استادان و جامعه شناسان حاضر در این پنل از توسلی به عنوان جامعه شناسی چند ساحتی و نظریه پرداز نام بردند.

جامعه شناسی یکی از علوم تاثیرگذار و مهم محسوب می شود که نیازمند توجه بیشتر و به کارگیری مباحث آن در سطح جامعه است؛ علمی که با افرادی که در آن هستند معرفی و تعریف می شود؛ افرادی که هر کدام به نوبه خود تاثیرگذار بوده و مباحثی از خود به یادگار گذاشته اند و اما در این میان افرادی هستند که در این عرصه نام آورد بوده اند  که از جمله این افراد می بایست به چهره هایی همچون استادان فقید غلامعباس توسّلی، مهدی طالب و منوچهر آشتیانی اشاره کرد. این تاثیرگذاری و مهم بودن افراد باعث شده تا انجمن جامعه‌شناسی ایران، موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم و دبیرخانه دائمی روز علوم اجتماعی با همکاری دانشگاه بوعلی سینا، انجمن انسان‌شناسی ایران، انجمن مددکاران اجتماعی ایران و انجمن مطالعات فرهنگی و ارتباطات، هفتمین همایش روز ملّی علوم اجتماعی ایران را در روز پنجشنبه ۱۳ آذر به گرامی‌داشت میراث علمی این استادان اختصاص دهد. پنل نخست از این همایش به گرامی‌داشت میراث علمی استاد فقید غلام‌عبّاس توسّلی پرداخته است.

دکتر توسلی؛ شخصیت چندساحتی

«باقر ساروخانی» استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران با اشاره به دوره مختلف شخصیت و زندگی دکتر توسلی گفت: بیش از ۴۰ روز است که دست عجل از فرزندی وفادار را از خاندان دانشی گرفته است. او یکی از پایدارترین و وفادارترین چهره های این تبار بود. دکتر توسلی شخصیتی چندساحتی بود؛ از یک سو یک چهره علمی است؛ دهه ۴۰ تا دهه۹۰ به کار تولید دانش و آموزش می پرداخت. سپس این اندیشه بعد از ورود به ایران ادامه پیدا کرد و او چهره سیاسی شد. هرچند که چهره سیاسی شدن او از سوربن آغاز شد. من بارها می دیم که او مقابل مسجد مسلمانان تراکت پخش می کرد و در واقع به نوعی اندیشه های سیاسی را تبلیغ می کرد. او یک چهره مذهبی هم بود. او روایتی خاص در دانش دینی در عمل داشت و سپس در کلاس های جامعه شناسی دین ارایه می داد. در قرابت با اندیشه های دکتر شریعتی بود هرچند معتقد بود دین حماسی از آنِ شریعتی است اما خود او هم در عمل به این کار دست می زد. بنابراین دکتر توسلی شخصیت علمی، دینی، معلمی وارسته و والا و مبلغ دانش بود.

ساروخانی در ادامه سخنان خود بیان داشت: در عین حال دکتر توسلی شخصیت سازمانی نیز بود. ریاست دانشگاه اصفهان، ریاست دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، عضویت در هیات مییز دانشگاه در سال های زیاد. همه اینها قدرت مدیریت و سازمانی او را نشان می داد که هرکدام از این ساحت ها می بایست سیمیناری در موردش برگزار شود.

این استاد علوم اجتماعی در پایان سخنان خود به دانش و شخصیت علمی دکتر توسلی اشاره داشت و تصریح کرد: در حوزه دانش پنج مرحله وجود داشت؛ یک دریافت، که دکتر توسلی علوم اجتماعی را به خوبی فراگرفت. مرحله دوم انتقال بود که چیزی حدود ۶۰ سال در دانشگاه خدمت کرد. مرحله سوم نگه داشت، بود که بعد از انقلاب اسلامی دکتر توسلی به خوبی این کار ار انجام داد. مرحله چهارم پرداخت بود که دکتر توسلی تکیه گاهش این بود که جامعه شناسی از آکادمیست بیرون بیاید و دانشگاه بتواند وارد زندگی مردم شود و مرحله پنجم انتقال دانش بود که دکتر توسلی میراث خاصی برعهده داشت که نمونه آن کتاب و مقالات اوست.

بازشناسی میراث علمی دکتر توسلی

«سارا شریعتی» استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران با اشاره به بزرگداشت دکتر توسلی گفت: این بزرگداشت صرفاً یک آیین خداحافظی نیست بلکه این بزرگداشت به رسمیت شناختن میراث علمی آن است.

شریعتی بیان داشت: نام دکتر توسلی با نظریه های جامعه شناسی پیوند خورده است و تا مدت ها کتاب نظریه های جامعه شناسی جزو متون امتحانی و درسی جامعه شناسی بود. البته دکتر توسلی صرفاً در حوزه نظریه ها نبود و در حوزه های دیگر هم مطرح شدند و در برخی از این حوزه ها نخستین متون درسی را تهیه کرد مانند جامعه شناسی کار و شغل، جامعه شناسی آموزش و پرورش، جامعه شناسی شهری، اما حوزه ای که بیش از هر حوزه دیگر  وامدار میراث دکتر توسلی است جامعه شناسی دین است. اگر ما نخستین متن او را تعریف دین در نظر جامعه شناسان بدانیم این متن مربوط می شود به دهه ۵۰ خورشیدی و تا یکی از آخرین آخرین متن های او که جامعه شناسی  کشورهای اسلامی است، می بینیم در یک بازه ۳۰ الی ۴۰ ساله مداوم به دین پرداخته اند و مقالات و کتاب ها و سخنرانی های بسیاری دارند که می توان به ۱۰ مقاله و کتاب جامعه شناسی کشورهای اسلامی که مربوط به سال ۱۳۸۸ است، اشاره کرد.

این استاد جامعه شناسی در ادامه سخنان خود اظهارداشت: در خود جامعه شناسی دین دکتر توسلی تاکیدش بر جامعه شناسی اسلام است. امروز جامعه شناسان ترجیح می دهند به حوزه اسلام که حساسیت بالایی دارد نپردازند اما دکتر توسلی خلاف این عمل کرد و در حوزه جامعه شناسی دین تاکید خود بر جامعه شناسی اسلام گذاشت و در این بحث به سه سطح پرداخت؛ نخست در حوزه آموزه های اسلام بود که به نسبت اسلام با سرمایه داری اشاره دارد، سطح دوم نسبت اسلام با دموکراسی که جامعه شناسی کشورهای اسلامی و جنبش های اسلامی را بررسی می کند و در سومین سطح جامعه شناسان در کشورهای اسلامی بود که تاکید او بر نمونه دکتر شریعتی است. این خطوط سرخط و طرح کلی میراث دکتر توسلی در حوزه اسلام است.

توسلی؛ از شرح نظریه تا نظریه‌پردازی

«تقی آزاد ارمکی» استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران گفت: دکتر توسلی در جامعه دانشگاهی از طرف بعضی از دانشجویان و منتقدانش مورد یک سوال اساسی قرار گرفت و آن اینکه دکتر توسلی در جامعه شناسی کار بنیانی نکرده است و آن چیزی که مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته کتاب نظریه های جامعه شناسی اوست. بیشترین نقدهایی که بر دکتر توسلی وارد شده نقد به این کتاب است اما این کتاب نشان دهنده فهم و ساحت روشن دکتر توسلی بر حوزه نظریه ها است.

آزاد ارمکی در ادامه افزود: اما اینکه آیا دکتر توسلی به یک نظریه جامعه شناسی رسیده است یا نه یا اینکه ابزارها و مواد لازم را برای نظریه پردازی فراهم کرده است که نسل بعد اراده ای بکنند و یک نظریه ای براساس آن ارایه دهند؟ پس باید گفت که دکتر توسلی بیش از آن چیزی که من می گویم در جامعه شناسی انجام داد و تلاش ها و اقدام هایی و کمی هم تحت عنوان نظریه پردازی در جامعه شناسی داشته است اما آن چیزی که او را وانمی دارد که بر بحث نظریه پردازی اقدام کند، به زیست اجتماعی و حضور در آکادمی او بازمی گیردد. بنابراین باید دید که در مقابل چه سوالاتی قرار گرفته است. نخستین سوال در مورد چیستی و هویت جامعه شناسی در ایران است که نسل اول جامعه شناسی ناتمام باقی گذاشت. اما همچنان ماندگار و بدون پاسخ باقی مانده است. بنابراین دکتر توسلی تمام تلاش خود را برای سازماندهی و دفاع از هویت جامعه شناسی اختصاص می دهد و در کتاب های خود به آن می پردازد. 

توسلی و جامعه‌شناسی فرانسوی و امریکایی

«حمیدرضا جلایی‌پور» استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران آخرین سخنران پنل نخست همایش بود که به سابقه آشنایی خود با دکتر توسلی پرداخت و اظهار داشت: من از سال ۱۳۵۶ تا سال ۱۳۹۸ از نزدیک با دکتر توسلی آشنا بودم. قبل زا انقلاب او را دعوت می کردم برای مراسمی که دانشجویان در دانشگاه برگزار می کردند. بعد در دروه لیسانس و فوق لیسانس در دانشگاه تهران من ۲۰ واحد درسی را با دکتر توسلی گذراندم و بعد که من استاد دانشگاه تهران شدم حدود ۲۰ سال با دکتر توسلی همکار شدم. 

جلایی‌پور در ادامه سخنان خود به علم جامعه شناسی دکتر توسلی اشاره داشت و تصریح کرد: دکتر توسلی هم جامعه شناسی فرانسوی را خوب می دانست و هم جامعه شناسی آمریکایی و حتی در بحث های پارسونز هم شرکت کرده بود. لذا چون به فرانسه و انگلیسی احاطه داشت باعث شده بود که به این ۲ حوزه جامعه شناسی اشراف داشته باشد و این مسلط بودن دکتر توسلی در کلاس های درسش بهه خوبی نمایان بود و من می دیدم در کلاس ها که بحث هایی پیش می آمد به خوبی پاسخ سوالات دانشجویانش می داد.

 

مهدی طالب؛ جامعه شناسی صاحب نظر در حوزه مشارکت عمومی و کار جمعی

پنل دوم هفتمین همایش روز ملی علوم اجتماعی با محوریت گرامی داشت میراث علمی استاد فقید «مهدی طالب» عصر روز ۵  شنبه ۱۳ آذر با همکاری انجمن جامعه شناسی ایران، موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم و دبیرخانه دائمی روز علوم اجتماعی برگزار شد. اعضای پنل «حسین ایمانی جاجرمی» دانشیار گروه مطالعات توسعه اجتماعی دانشگاه تهران و رییس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران، «اسماعیل شهبازی» استاد دانشگاه شهید بهشتی، «زهرا فرضی زاده» عضو هیات علمی گروه برنامه ریزی اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و «اسدالله نقدی» دانشیار علم اجتماعی دانشگاه بوعلی سینا همدان بودند. همچنین دبیر این پنل اسدالله نقدی بود.

در ادامه برخی از مهمترین مشروح سخنرانی‌های آنها را می‌خوانید:

در ابتدای پنل، حسین ایمانی جاجرمی سخنرانی خود را با اشاره به کارنامه دکتر مهدی طالب شروع کرد و گفت: من هم شاگرد دکتر طالب بودم و هم از سال ۱۳۸۵ توفیق همکاری با ایشان داشتم. علایق ما هم راستا بود و تجارب مشترکی در پژوهش‌های مربوط به شهر و روستا داشتیم.

وی گفت: از کسانی که با طالب هم دوره بودند می‌توان به مصطفی ازکیا، علی اکبر نیک خلق و جواد صفی نژاد اشاره کرد. این افراد در دوره‌ای فعالیت می‌کردند که اصلاحات ارضی رخ داده بود و اگر به کارنامه این نسل نگاه کنیم متوجه می‌شویم که تحقیقات خود را با روستا شروع کرده‌اند و به جای تحقیقات کتابخانه‌ای به مطالعه میدانی آن پرداخته‌اند.

وی اشاره کرد: بخشی از فعالیت‌های مهم مهدی طالب مربوط به بازسازی مناطق زلزله زده رودبار بود. وی با همکاری‌هایی که با بنیاد مسکن داشت به این مناطق رفت و برای نخستین بار به مطالعه مشارکت مردم در بازسازی این مناطق پرداخت. علاوه بر مطالعه مشارکت مردم در مناطق زلزله زده،  وی مطالعات بسیای در خصوص مشارکت مردم در دوره‌های مختلف تاریخ داشت که بر این اساس هم توانست مدل‌هایی از مشارکت مردم ترسیم نماید. بخش دیگر کار طالب مربوط به تعاون است و کتابی درباه اصول و اندیشه‌های تعاون دارد همچنین وی فعالیت‌هایی در زمینه شهرسازی داشت و با همکاری وزارت مسکن و شهرسازی توانسته بود مطالعات بسیاری در روستاها و شهرها به سرانجام برساند. بطور کلی مهدی طالب، کارنامه موفقی دارد و در زمینه‌های بسیاری نظیر شهرسازی و مدیریت روستاها  نیز خوش درخشیده است. پرداختن به بیشتر این مسائل از دوران اصلاحات ارضی و با شروع مسائل و مشکلات مردم روستا آغاز شده بود و طالب با برقراری ارتباط مناسب و دوستانه با روستاییان توانسته بود مسائل، مشکلات و تجارب آنها را شناسایی کند.

سخنران دیگر زهرا فرضی زاده، عضو هیات علمی گروه برنامه ریزی اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران بود. وی در سخنرانی خود به کارنامه مهدی طالب اشاره کرد و گفت: مهدی طالب متولد ۹ مهر ۱۳۲۴ بود. تحصیلات  خود را در نهاوند  گذراند و سال آخر دیپلم را در یکی از مدارس تهران به اتمام رساند. وی مدرک کارشناسی خود را در رشته علوم اجتماعی از دانشگاه تهران  گرفت و پس از آن به مدت دو سال در سپاه دانش خدمت کرد.همچنین وی مدارک کارشناسی ارشد و دکترا را در رشته جامعه شناسی از دانشگاه میرال فرانسه اخذ نمود و پس از بازگشت به ایران مسوولیت‌هایی در بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، مسکن و شهرسازی داشت و به مدت ۴۵ سال در دانشگاه تدریس کرد.

فرضی زاده در ادامه گفت: طالب تربیت‌شده مکتب موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی است، یکی از همان چند نفری است که در ابتدای دهه ۱۳۴۰ در دوره تربیت محقق موسسه شرکت کرده و به عنوان محقق در بخش تحقیقات روستایی به کار پرداخت. وی پس از اخذ مدرک دکترا در سال ۵۷ در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران فعالیت کرد و در سال ۸۱ توانست به درجه دانشیاری برسد. در سال ۸۲ به گروه آموزشی توسعه دانشکده علوم اجتماعی منتقل و در سال‌های ۸۷ و۸۸ به عنوان استاد برگزیده انتخاب شد.

وی در ادامه افزود: موارد تدریس وی «اصول اندیشه های تعاونی»، «تامین اجتماعی»، «تامین و رفاه اجتماعی» و «زمینه ها و شیوه های همکاری درجا» (در مقطع کارشناسی) و «رهبری ومدیریت»، «روش تحقیق درتوسعه و رفاه اجتماعی»، «مدیریت روستایی»، «تحولات جامعه روستایی ایران»، «روش تحقیق درتوسعه»، «سازمان های مشارکتی روستایی»، «سیستم های اطلاعاتی مدیریت»، «طرح تحقیق»، «مدیریت روستایی» و «مطالعه تطبیقی تجارب توسعه در کشور» (در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری) بود. طالب در زمینه مدیریت روستایی، اعتبارات روستایی، روش تحقیق و... کتاب‌هایی تالیف کرده بود و برخی از کتاب‌های وی چندین بار تجدید چاپ شده است. از مهمترین کتاب‌های وی اصول و اندیشه‌های تعاونی است که به چاپ هفتم رسیده است. به علاوه وی در برخی از این کتب با استفاده از روش تاریخی به بررسی تحولات روستاها پرداخته است.

فرضی زاده در ادامه ضمن پرداختن به سمت‌های علمی و اجرایی مهدی طالب به عناوینی که از وی پس از مرگش در یادداشت‌هایی دوستان و همکارانش یاد شده،  اشاره کرد وگفت: روستاشناسی مجرب، صاحب نظر در حوزه مشارکت مردمی و کار جمعی، پژوهشگری خستگی ناپذیر و پر کار، دانش او دانش راهگشا و جامعه شناسی متعهد از جمله آنها هستند.

اسدالله نقدی آخرین سخنران این پنل از فرانسیس بیکن آغاز کرد و گفت اگر ما نسبت به نسل‌های پیشینمان از تجربه و دانش بیشتری برخوردار هستیم، به این خاطر است که بر شانه‌های آنها قرار گرفته‎‌ایم.هر چند در دوران تحصیل شاگرد مهدی طالب نبود اما به اندازه ده‌ها واحد از ایشان آموخته است. وی در سال‌های ۷۰ و ۷۱ که موسسه توسعه روستایی ایران توسط مهدی طالب و اسماعیل شهبازی شکل گرفت، به آنها پیوست و از نزدیک تجارب بسیاری از آنها آموخته است. این موسسه همچنان فعالیت دارد و به همت موسسین‌اش موفق عمل کرده است. دیدگاه‌های مهدی طالب در مورد روستاها همیشه توام با نوآوری و خلاقیت بود و چون وی در روستا متولد شده و بدر آنجا زرگ شده بود از این رو  علاقه بسیاری به رشد و توسعه روستا داشت.

وی در ادامه افزود: یکی از حوزه‌های طالب، حوزه شهری است و ضمن اینکه بسیاری وی را با عنوان پدر تعاون روستایی و مدیریت روستایی می‌شناسند، اما در زمینه مسائل شهری هم فعالیت‌ها و تجاربی داشت. وی اولین مشاور جامعه شناسی در وزارت شهرسازی و عمرانی بود و توانست مسائل اجتماعی را به بدنه شهرسازی وارد کند. به عبارتی می‌توان گفت طالب اجتماعیات را به عرصه برنامه ریزی، مدیریت و ساخت و ساز شری وارد کرده است. همچنین وی در کنار پرویز پیران، احمد اشرف و حبیب الله زنجانی توانسته است در زمینه نظریه‌های جامعه شناسی شهری نقشی موثر داشته باشد.او مرد میدان و مطالعات میدانی بود. روستاهای  نیشابور تا  نهاوند را می‌شناخت و نگاهی جامعه‌شناسانه نسبت به مسائل روستاها داشت. از مهمترین شاهکارهای وی نیز کتاب مدیریت روستایی است. کتابی که چندین بار تجدید چاپ شده و خوانندگان بسیاری دارد. 

 

منوچهر آشتیانی؛ جامعه شناسی آرمان خواه و پرشور

پنل سوم هفتمین همایش وبیناری روز ملی علوم اجتماعی با محوریت گرامی داشت میراث علمی استاد فقید «منوچهر آشتیانی » شامگاه پنجشنبه ۱۳ آذر با همکاری انجمن جامعه شناسی ایران، موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم و دبیرخانه دائمی روز علوم اجتماعی برگزار شد. اعضای پنل « محمد توکل» جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران، «میثم سفید خوش» استادیار دانشکده الهیات و ادیان دانشگاه شهید بهشتی، «رضا نساجی» جامعه شناس و «اسماعیل خلیلی » جامعه شناس وعضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی بودند. همچنین دبیر این پنل اسماعیل خلیلی بود.

بخشی از مهمترین موضوعات مطرح شده در این پنل به شرح ذیل است:

سخنران نخست این پنل محمد توکل بودکه گفت: منوچهر آشتیانی از پیشروان جامعه شناسی معرفت در ایران بود و از سال ۱۳۵۴ به این سو بیشترین تعداد کتابهایش منتشر شده است. گرچه قبل از آشتیانی کسانی مانند نراقی در زمینه جامعه شناسی معرفت فعالیت می‌کردند اما اولین کتاب در این حوزه را منوچهرآشتیانی در سال ۱۳۵۴ نوشت. هر چند وی پس از مدتی کتاب را به دلیل برخی نارسایی‌ها جمع کرد تا تکمله آن را منتشر کند. آشتیانی پس از کنار رفتن از دانشگاه شهید بهشتی بیشترین تعداد تالیفات را داشت و به نحوی این کنار رفتن برایش سبب خیر شد. به نحوی می‌توان گفت عمده آثار آشتیانی در ۲۰ سال اخیر به چاپ رسیده است. تالیفات وی با قلمی شیرین نوشته شده و از ویژگی‌های بارز وی پرکاری بود. کلاس‌های درسش پر شور و پر جاذبه بود و پس از سن ۷۰ سالگی و بازنشستگی کامل تالیفات وی حاکی از انرژی، علاقه و جدیت است.

وی همچنین گفت: آشتیانی علاقمند به دیالوگ و گفت و گو بود و طرف مقابل را مهم می‌انگاشت و در مورد تکالیف دانشجویان بادقت نکات لازم را پانویس می‌کرد و این خصلت برجسته‌ای است که اگر نگوییم نادر اما کمیاب است.با وجود تمام اوصاف من به آشتیانی نقدهایی نیز دارم که از آن جمله نقدهایی به دیدگاه وی است. وی دیدی علمی و لیبرالی نداشت بلکه دیدی در چارچوب چپ داشت. نقد دوم من به کارهای آشتیانی این است که جامعه شناسی شناخت که حوزه کار وی است همان جامعه شناسی معرفت نیست. زیرا جامعه شناسی معرفت چیزی فراتر از جامعه شناسی شناخت است و منظور از جامعه شناسی معرفت همان جامعه شناسی دانش یعنی  sociology of knowledge است در حالیکه جامعه شناسی شناخت  sociology of cognition است.نقد سوم من نسبت به مرحوم آشتیانی در این است که تسلط وی به زبان آلمانی بسیار بود و همین امر روی فکر ایشان تاثیر داشت. درست است که شکل گیری جامعه شناسی معرفت در آلمان بود اما بحث‌های مربوط بدان در فرانسه وآمریکا گسترش یافت که کمتر به چشم آشتیانی آمد.

دومین سخنران این پنل میثم سفید خوش بود. وی به مفاهیمی مثل فلسفه و جامعه شناسی اشاره کرد و گفت: جامعه شناسی معرفت منوچهر آشتیانی آمیزه‌ای از هر دو امر یعنی فلسفه و جامعه شناسی بود. وی فلسفه را مبنایی را برای جامعه شناسی و دانش خود قرار داده بود.آشتیانی به فلسفه علاقه داشت و کلام وی فلسفی بود. به نظر می‌رسید با مفاهیم فلسفی رابطه‌ای شخصی و رمانتیک داشت و حتی در خاطراتش از این ربطه صحبت کرده است. به عبارتی در نوشته‌هایش سعی کرده است دست فلسفه را رو کند. آشتیانی در نزد برخی از فیلسوفان زمانه‌اش فلسفه خواند. هم به آن می‌نازید و هم از دستاوردهای آن در فهم مسائل اجتماعی بهره می‌گرفت.وی در الیهات فوق العاده بود و به افکار الهیاتی با خوانشی مدرن توجه داشت. اما چیزی که در سویه‌های الهیاتی آشتیانی هویدا است این است که از سویی توجهات‌اش منتقدانه و از سویی با لحنی دلچسب سخن می‌گفت، گویی که از اعماق جانش برمی‌خاست.

رضا نساجی به عنوان سومین سخنران این پنل در خصوص منوچهر آشتیانی گفت: وی کسی بود که در دانشکده علوم اجتماعی درباره نقد علوم اجتماعی و وضعیت سیاسی ایران سخنانی پر شور داشت. دو مدرک دکترا داشت و در تلویزیون بارها درباره مسائل اجتماعی ایران صحبت‌هایی کرده بود. او در جوانی سیاست را رها کرده بود و تحصیلات‌اش را فشرده کرد تا زود فارغ التحصیل شود. در دوران انقلاب هم نقشی سیاسی نداشته است و یا اگر داشت بسیار محدود بود.او هیچ وقت کنشگر سیاسی نبوده و نمی‌توانست باشد. معتقد بود بی‌توجهی نسبت به علوم انسانی بسیار است.

منبع: ایرنا

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: