1399/6/19 ۰۴:۳۰
تفكیك سیمای آل احمد داستاننویس با آلاحمد روشنفكر، منتقد ادبی و هنری، روزنامهنگار، فعال سیاسی، مستندنگار، جستارنویس، مترجم و معلم و نیز مدرس دانشگاه چندان دشوار نیست. درك این معنی معطوف به مقایسه و تحلیل نشانهها و دلالتهای محتوایی و جهتگیریهای اجتماعی و اعتقادی در كلیت آثار آلاحمد است.
نگاهی به جهان ادبی جلال آلاحمد به مناسبت پنجاهویكمین سالمرگش
ابوالفضل نجیب: تفكیك سیمای آل احمد داستاننویس با آلاحمد روشنفكر، منتقد ادبی و هنری، روزنامهنگار، فعال سیاسی، مستندنگار، جستارنویس، مترجم و معلم و نیز مدرس دانشگاه چندان دشوار نیست. درك این معنی معطوف به مقایسه و تحلیل نشانهها و دلالتهای محتوایی و جهتگیریهای اجتماعی و اعتقادی در كلیت آثار آلاحمد است. این همسویی معنیدار از داستانهای آلاحمد در فصول مختلف زندگی او و از زمان بریدگی از خانواده و مذهب شروع و تا وابستگیهای سیاسی و تشكیلاتی و تا بریدگی از حزب توده و عكسالعملها و نوشتههای تند او علیه حاكمیت استالینی و رهبران حزب توده ادامه و در نهایت با مانیفست او علیه غرب و روشنفكران و حتی در سفرنامههای او ادامه و دنبال میشود. آنچه جهان و انگارههای ذهنی آلاحمد را فصلبندی و از هم منفك میكند قالبهای نوشتاری و همزمان لحن، فرم و شیوه بیان دغدغههای هر دوره زندگی و همزمان خاستگاههای اعتقادی متفاوت است.
نویسندهای در معرض قضاوتهای متفاوت
شاید به همین دلیل بسیاری اهالی ادبیات او را در زمره نویسندگان موثر و جریانساز ادبیات معاصر میشناسند. با این حال آلاحمد داستاننویس و سبك و سیاق داستاننویسی او محل منازعه و اختلافنظر بسیاری است. آنچنان كه برخی به دشواری او را داستاننویس میدانند. گاه اختلافنظرها آنچنان عمیق كه برخی مبلغ لمنیسم در داستاننویسی و برخی به آذرخش در دل تاریكی تشبیه میكنند. میتوان ادعا كرد منشا حداقل برخی این منازعات قلمی سایه سیاست و تعلقات حزبی و ایدئولوژیكی بوده و هست. نمونهها فراوان است و میتوان یك مورد را در ردّیهنویسی باقر مومنی بعد از مرگ آلاحمد یادآوری كرد كه درباره او مینویسد:
«چون میدان خالی بوده در نوشتهاش هم گاه انتقادهایی میكرد به دل سادهلوحان تشنه مینشست یخش میگرفت.» (روزنامه كیهان سهشنبه 14 دی ماه 1355)
واكنشها به این ردّیهنویسی هم همچنان از جنس و انگیزههای سیاسی نشان دارد. واكنش علی جوادی به باقر مومنی بر صراحت این معنی تاكید دارد:
«و آدمهایی كه برای نخستینبار و مدتها قبل از حضرت تیتو و جبلاس دیروز و مارشه و برلینگوئر و مائو و انور خوجه و غیره و غیره تا امروز دربرابر قدرت مطلقه استالینی برخاستند.» این سطح از اختلاف و دوگانگی و تضاد در داوری آلاحمد داستاننویس بیشك معطوف به شرایط خاص و دورانی است كه آلاحمد متاثر از تعلقات فكری و ایدئولوژیكی و همزمان فضای سنتی خانواده به نقد زمین و زمان و شرایط فرهنگی و سیاسی جامعه مشغول است. وضعیتی كه آلاحمد در مثلا «شرح احوالات» حال و هوای شخصی را كه به حال و هوای سیاسی هم معطوف میشود، قلمی میكند:
«و همین جوریها بود كه آن جوانك مذهبی از خانواده گریخته و از بلبشوی ناشی از جنگ و این سیاست بازیها سر سالم به در برده متوجه تضاد اصلی بنیادهای سنتی اجتماعی ایرانیها شد و با آنچه به اسم تحول و ترقی و... و در واقع به صورت دنبالهروی سیاسی و اقتصادی از فرنگ و امریكا دارد مملكت را به سمت مستعمره بودن میبرد و بدلش میكند به مصرفكننده تنهای كمپانی و چه بیاراده هم و هم اینها بود كه شد محرك غربزدگی سال 1341 -كه پیش از آن در سه مقاله دیگر تمرینش را كرده بودم. .... حاصل اندیشههای خصوصی و برداشتهای سریع اوضاع كلی زمانه و همین نوع مسائل استقلالشكن.»
از شوقمندیهای سیاسی تا عبور ازنگاه ایدئولوژیك
میشود با همین نشانهها به مهمترین جنبه زندگی و فكری آلاحمد در مقام یك داستاننویس پرداخت. وضعیتی كه او را از یكسو به سیاهه داستاننویسان متعهد دوران خود اضافه میكند و همزمان به داستاننویسی كه آثار او را جز در چارچوب باورهای جزمی و خشك نمیتوان داوری كرد. سوای داوریهای معمول اما در واقعیت امر داستانهای آلاحمد بهخصوص در دوره شتابزدگی و شوقمندیهای اولیه سیاسی به چیزی فراتر از ادبیات حزبی راه نمیبرند.
یك دلیل تاریخ مصرفدار شدن آثار داستانی آلاحمد را در مقایسه با سفرنامهها و خاطرهنگاریها میتوان در نوع نگرش آلاحمد به مقوله داستان تعبیر كرد. در مقایسه با آثار امثال صادق چوبك و بهرام صادقی و دیگرانی كه همان وضعیت اجتماعی را اما بدون دخیل كردن گرایشات سیاسی و ایدئولوژیكی و با نگاه واقعگرایانه تصویر و ثبت كردند. این میزان تفاوت در انعكاس واقعیت اجتماعی كه یكی مشمول زمان میشود و به بوته فراموشی میرود و دیگرانی كه آثارشان به بخشی از واقعیت و سند تاریخی تبدیل و ماندگار میشود، در گرو همین تفاوت نگاه به واقعیتی است كه یكی از دریچه و عینك ایدئولوژی روایت میكند و دیگری از منظر درد و رنج و آمالهای نوعی انسانی كه پیش از هر گرایش سیاسی و فكری خود را به نوعیت انسان متعهد میكند.
با این حال نباید این مهم را فراموش كرد كه داستانهای آلاحمد به موازاتی كه از تعلقات ایدئولوژیكی و سیاسی فاصله میگیرد به تناوب دچار تغییر و به داستاننویسی به مفهوم رایج نزدیك میشود. آنچه این تغییر را محسوس میكند فاصله گرفتن او از اغلب روایتهای تكگویانه و بعضا تفاخرگرایانه و مجال دادن به شخصیتها و آدمهای واقعیتر، قرار دادن آنها در موقعیتهای واقعی و باورپذیر است. شبیه آنچه در داستان بچه مردم شاهد هستیم. از این حیث و به عقیده منتقدان بچه مردم به لحاظ هنر داستاننویسی از بهترین آثار او محسوب میشود. از این زاویه شاید بتوان اتوبیوگرافی سنگی بر گوری را به مثابه گامی مهم و موثر در تحول منش و شخصیت بعضا خودشیفته آلاحمد تعبیر كرد، آنهم در جامعهای كه همچنان با گذشت نیم قرن هنوز «سنگی بر گوری» در آن اثری محل اعتنا و توجه است. آلاحمد داستاننویس را میباید در چنین بزنگاهی داوری كرد و مورد واكاوی قرار داد. دورهای كه او در تقابل و ستیز همزمان با تربیت و نگاه سنتی در یك خانواده تمام مذهبی و همچنین آشنایی با كسروی كه به نقد و پالوده كردن مذهب اهتمام دارد و بعد نزدیكی با هدایت كه اساسا نگرش رادیكالتر به مذهب و اما جهتگیری مایوسكننده دارد و در نهایت خلیل ملكی كه میتوان از او به مثابه تاثیرگذارترین آدم در شكلگیری نگرش سیاسی و ایدئولوژیك آلاحمد نام برد. اینها از آلاحمد معجونی میسازد در نقد و بعد نفی مذهب موروثی و درنهایت رجعت همزمان ایدئولوژیكی و فرهنگی به پایگاه سنتی خود.
داستانهایی در میانه تاثیرات كسروی،هدایت و ملكی
در نظر داشته باشیم اغلب داستانهای آلاحمد در این زمان و در تلاقی و آشنایی و تاثیرپذیری از این سه تن نوشته میشود. از این منظر شاید بتوان مجموعه دید و بازدید را به مثابه نمونه كاملی از تلاقی و تلفیق این تاثیرات سه جانبه در كارنامه آلاحمد مورد اشاره قرار داد. در این مجموعه با آلاحمدی مواجه هستیم كه به فقر، خرافه و سنتهای غلط و دست و پاگیر و شكافهای طبقاتی نگاهی توامان حسی و شتابزده و در عین حال نقادانه دارد. شاید آنچه به این مجموعه در زمانه خود جذابیت میدهد سبك و سیاق و نثر و نوع روایت آمیخته با طعن و طنز و هم زاویه دیدی است كه به نویسنده امكان میدهد هر آنچه را میخواهد در قالب مونولوگ و به زبان ساده بر قلم جاری كند. روال و سبكی كه به دلیل ارتباط با لایههای مختلف اجتماعی توانست خود را تثبیت و به یكی از مهمترین مولفههای او نهتنها در داستاننویسی كه به دیگر آثار سرایت پیدا كند. فراموش نكنیم آلاحمد در زمان نگارش این مجموعه و هم نمونههایی مثل زیارت و افطار بیموقع در اوج فعالیتهای سیاسی است. در این داستانها اغلب شاهد سركشی شخصیتهای مذهبی علیه وضع موجود و همزمان آدمهایی هستیم كه به تاكید آلاحمد به دلیل جزمیتهای كور بر دفاع و استمرار از آن پافشاری میكنند. در داستان افطار بیموقع آمیرزا برای باز كردن روزهای كه توان گرفتن آن را ندارد ناچار به مسافرت به كرج و باز كردن روزه خود میشود. هزینه چهار تومانی این گریز متشرعانه برای باز كردن روزه به منازعه و درگیری او با همسر میانجامد كه درگیر فقر و نداری است. این نگاه نقادانه به باورهای مذهبی را میتوان به نوعی در داستان سه تار و دید و بازدید ردیابی كرد. در سه تار عشق مرد جوان به سه تار باعث ترك تحصیل و فراگیری و از طریق كرایه گرفتن سه تار و نواختن وسیله كسب درآمد او میشود. اما درست در زمانی كه موفق میشود با خرید سه تار و نواختن در میهمانیها به استقلال برسد سه تار او توسط جوان عطرفروش درب مسجد شاه شكسته میشود. در بخش پایانی سه تار هر چند ردی از آلاحمد سیاسی و ایدئولوژیك نمیبینیم، اما همچنان میتوان نشان و سیمای هدایت عاصی و برآشفته علیه خرافههای تحمیل شده را دنبال كرد:
«هیچكس نفهمید چطور شد. خود او هم ملتفت نشد. فقط وقتی كه سه تار او با كاسه چوبیاش به زمین خورد و با یك صدای كوتاه و طنیندار شكست و سه پاره شد و سیمهایش، در هم پیچیده و لوله شده، به كناری پرید و او مات و متحسر در كناری ایستاد و به جمعیت نگریست. پسرك عطرفروش كه حتم داشت وظیفه دینی خود را خوب انجام داده است، آسوده خاطر شد. از ته دل شكری كرد و دوباره پشت بساط خود رفت و سروصورت خود را مرتب كرد و تسبیح به دست مشغول ذكر گفتن شد.»
نگاه كنایی به تقدیر و نقد خرافهها
«از رنجی كه میبریم» شاید اشاره كنایهآمیزی باشد به تقدیر و سرنوشت محتوم شخصیت اصلی سه تار كه شاید از ناگزیری روی به شاگردی بنایی آورده؛ كه در ادامه باعث ارتقای نگاه او به شرایط اجتماعی و ورود به عرصه مبارزات سیاسی و در نهایت به دستگیری و تبعید منجر میگردد. آلاحمد در این داستانها همزمان به نقد خرافههای مذهبی و هم شرایط سیاسی حاكم بر جامعه میپردازد. در داستان بچه مردم نگاه نقادانه او متوجه شرایط زنان در جامعه سنتی است و شاید بتوان از این حیث بچه مردم را متفاوت و نگاه آلاحمد را در مقایسه انسانمحور تعبیر كرد. هرچند این نگاه همچنان میتواند متاثر از فرهنگ سنتی حاكم بر مناسبات اجتماعی باشد. اما در مقایسه كمتر رنگ و بوی طبقاتی و سیاسی دارد.
این داستانها در روند واكاوی سیمای آلاحمد بیشتر به پازلهایی میماند كه میتوان از برهمگذاری و مقایسه آنها به سیمای یك مولف در آثار او دسترسی پیدا كرد. در نظر داشته باشیم از رنجی كه میبریم بعد از جدایی آلاحمد از حزب توده و انقطاع كامل سیاسی و ایدئولوژیكی او نوشته میشود. زمانی كه بخشی از رهبران حزب توده متواری و سمپاتها و زیر مجموعههای تشكیلاتی را با شدیدترین وضعیت امنیتی تنها میگذارند. سیمای آلاحمد داستاننویس هر چند با این داستانها كمرنگ و به تدریج محو میشود اما آنچه باقی میماند كماكان دغدغههای پیشین او در هیبت یك روشنفكر اجتماعی و به تدریج دینی است. موقعیتی همان اندازه كه باعث محبوبیت او در میان نیروهای مذهبی، باعث انزوای او در میان نحلههای روشنفكری میشود.
تجمیع نگرشهای داستاننویس در یك اثر تحلیلی
شاید از جهاتی بتوان در خدمت و خیانت روشنفكران آلاحمد را به نوعی تجمیع و واگویه تمامی داستانهای او تلقی كرد.
مواضع و دیدگاههای او درباره لایههای مختلف سنتی و اجتماعی و نحلههای فكری و نهادهای مذهبی و كاركرد اجتماعی آنها بیش از هر چیز بر همسویی و جهتگیری سنتمدارانه او تاكید دارد. در خدمت و خیانت روشنفكران با سیمای آلاحمد در مقام یك روشنفكر و مصلح اجتماعی مواجه هستیم. با روحیهای سرخورده از مسیر پیچ و تاب خوردهای كه حالا قرار است با خود و جامعه تعیین تكلیف كند. آنچه در خدمت و خیانت مشهود و محسوس است عقبنشینی گاه مصلحتاندیشانه از عصبانیتهای دوران جوانی نسبت به فرهنگ سنت مدار مذهبی و به همان نسبت سماجت و لجاجت گاه غیضآلود علیه نحلههای روشنفكری است. همین نگرش گاه افراطی را میتوان در غربزدگی آلاحمد دنبال كرد. مانیفستی كه كمی پیشتر آلاحمد در رمان نفرین زمین علیه هرگونه نوآوری و شبهمدرنیسم بهزعم او تحمیل شده و وارداتی اعلام برائت میكند.
ترجمان «غربزدگی» در «نفرین زمین»
اگر غربزدگی را به نوعی مانیفست آلاحمد در مواجهه با مدرنیسم افسارگسیخته و هستی برباد ده تلقی كنیم، نفرین زمین ترجمان همان نگاه و موضع از قلم آلاحمد داستاننویس است. جایی كه با آمدن آسیاب موتوری به جای آسیاب آبی و به تناوب ورود سایر مظاهر و نشانههای شهرنشینی و آمدن تكنولوژی تمامی مناسبات گذشته كه بر پایه نظام ارباب و رعیتی نهادینه است، متلاشی و درنهایت منجر به تغییر تمامی مناسبات و در یك كلام استحاله ارزشهای سنتی میشود. آنچه آلاحمد در نفرین زمین تاكید دارد، نه الزاما ضدیت با مدرنیسم كه تاكید بر پیامدهای ناگزیر آن در مناسبات و سنتهای اجتماعی است كه میتواند به ویرانی تمامقد ارزشهای سنتی و بومی منجر گردد. از این زاویه نفرین زمین را میتوان واكنشی صریح و سیاسی و در عین حال شتابزده به تحولات و پیامدهای ناشی از انقلاب سفید تلقی كرد و به همان نسبت میتوان شكاكیت و بعضا ضدیت آلاحمد در غربزدگی با روشنفكران امثال تقیزاده را آن روی سكه و ترجمان اندیشههای آلاحمد داستاننویس در حوزه اجتماعی قلمداد كرد.
آنچه امروز در حوزه واكاوی و داوری درباره آلاحمد داستاننویس شاهد هستیم، بخشی وامدار سنت رمانتیسم انقلابی و بخشی در نقد و تقابل با آن موضوعیت دارد. با این توضیح كه آلاحمد نیز همچون صمد بهرنگی در میان داستاننویسان معاصر این شانس را داشت كه با مرگ شائبهبرانگیز به نوعی خود را ورای ارزشهای قائم به ذات به بخشی از تاریخ سیاسی این دیار ضمیمه كند. در این میان آلاحمد از این شانس مضاعف برخوردار بود كه در میان اكثر روشنفكران طرد شده قبل از انقلاب به دلایلی ازجمله تغییر موضع سریع سیاسی-ایدئولوژیكی و بازگشت سریع به پایگاه سنتی خود و از سویی موضعگیری در قبال غرب و جریان روشنفكری و به علاوه نگاه تساهلگرایانه به نهادهای مذهبی و نقادی اردوگاه كمونیسم و... و در عین حال زمینههای خانوادگی و هم برخی روابط و حشر و نشرها، به یكی از نمادهای روشنفكری دینی تبدیل و شناخته شود.
داستانهای آلاحمد به موازاتی كه از تعلقات ایدئولوژیكی و سیاسی فاصله میگیرد به تناوب دچار تغییر و به داستاننویسی به مفهوم رایج نزدیك میشود. آنچه این تغییر را محسوس میكند فاصله گرفتن او از اغلب روایتهای تكگویانه و بعضا تفاخرگرایانه و مجال دادن به شخصیتها و آدمهای واقعیتر، قرار دادن آنها در موقعیتهای واقعی و باورپذیر است. شبیه آنچه در داستان «بچه مردم» شاهد هستیم.
منبع: روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید