1399/5/21 ۰۴:۳۰
بیستم مرداد، یکصدویکمین زادروز عباس زریاب خویی است. او که نادره دوران بود. هم در حوزه درس خوانده بود و هم در دانشگاه. هم در تاریخ صاحبِ نظر بود و هم در فلسفه صاحبِ اثر و جز این؛ در ادبیات فارسی و عربی و زبانشناسی هم استاد بود. هم ترجمه میکرد و هم تالیف و تصحیح.
«رضا شعبانی»، افشارشناس و استاد تاریخ دانشگاه شهید بهشتی، عباس زریاب خویی را بیش از یک تاریخنگار، فیلسوفِ تاریخ میداند و معتقد است: عرصه اصلی فعالیت علمی او، بیش از تاریخ، فلسفه بود و باید او را اندیشمند تاریخ بدانیم.
بیستم مرداد، یکصدویکمین زادروز عباس زریاب خویی است. او که نادره دوران بود. هم در حوزه درس خوانده بود و هم در دانشگاه. هم در تاریخ صاحبِ نظر بود و هم در فلسفه صاحبِ اثر و جز این؛ در ادبیات فارسی و عربی و زبانشناسی هم استاد بود. هم ترجمه میکرد و هم تالیف و تصحیح. در آلمان، با ایرانشناسان نامدار روزگار خود، مانوس بود و شاگردیشان را کرده بود. جز آنکه استادی دانشگاه تهران را تجربه کرد، نخستین رئیس کتابخانه مجلس سنا هم شد. با رضا شعبانی، افشارشناس و استاد تاریخ دانشگاه شهید بهشتی که در محضر زریاب شاگردی کرده است، گفتوگو کردیم.
این متخصص تاریخ دوران افشاریه گفت: مرحوم دکتر عباس زریاب خویی، پیش از آنکه به وادی علوم متداول گام گذارد، در علوم حوزوی درس خوانده بود و به میرزا عباس شهرت داشت. اما وقتی کت و شلوار بر تن کرد و به کسوت دانشگاهی درآمد، به آلمان رفت. در رشتههای فلسفه و تاریخ دکتری گرفت.
شعبانی اضافه کرد: زریاب چون در حوزه درس خوانده بود، به عربی مسلط بود. آلمانی را چون در آلمان تحصیل کرده بود میدانست. انگلیسی هم که نیاز روز بود. اما نمیدانستم بر زبان فرانسه هم تسلط دارد تا آنکه در کنگره خاورشناسی که سال ۱۳۵۲ در پاریس برگزار شد و خودِ من هم در آنجا حاضر بودم، درباره بابک خرمدین، با فرانسویِ فصیح سخن گفت.
او را بیش از یک تاریخنگار، فیلسوفِ تاریخ دانست و گفت: عرصه اصلی فعالیت علمی او، بیش از تاریخ، فلسفه بود و باید او را اندیشمند تاریخ بدانیم. زیرا او تاریخ را علم ثانویه خود لحظا کرده بود. اگرچه دقت و حوصله تامل و تفکر در علم تاریخ را هم داشت. چون کسیکه در دریای تاریخ غور میکند و تن به آب میزند، میداند که باید از عجله و داوری نادقیق پرهیز کند.
این استاد دانشگاه درباره فارسیدانیِ حیرتانگیزِ زریاب اظهار کرد: وقتی ترجمه «لذات فلسفه» اثر ویل دورانت را به قلم او میخوانید، درمییابید که چقدر بر فارسی مسلط بود و با آن، چه برگردانی غنی بهدست داده است. یا وقتی نثر منقح ترجمه تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان اثر تئودور نولدکه، ایرانشناس آلمانی را با آن متن سنگین میخوانید به این اشراف پی میبرید. او چون قوت بیان داشت، در گزینش کلمات دقیق بود و میدانست هر عبارت را باید کجا بنشاند. جز این، او، الصیدنه فی الطب ابوریحان بیرونی را تصحیح کرد و با آئینه جام، شرحی بر مشکلات دیوان حافظ نوشت که همه و همه نشان از همان ذوابعاد بودن زریاب دارد.
او سپس به آشنایی خود با این استاد فقید هم پرداخت و گفت: زریاب خویی از سال ۱۳۴۵ تدریس در گروه تاریخ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران را آغاز کرد و من افتخار داشتم در مقطع فوقلیسانس، دانشجوی ایشان باشم. پایاننامهام درباره لشکرکشی نادرشاه به هندوستان را هم با راهنمایی مرحوم دکتر زریاب در سال ۱۳۴۶ نوشتم.
این تاریخنگار درباره ویژگیهای اخلاقی و علمی استاد خود گفت: نگاه بسیط و بدیعی داشت. برخلاف برخی استادانِ همدوره خود، در کلاس درس، سختگیر و دلسوز بود و به واقع از همه اقران متمایز بود. سلامت نفس و مناعت طبع و سعه صدر داشت. بزرگمنش و صاحب روحی بزرگ بود. به ایران عشق میورزید و ایرانیگری، جزئی از خوی او بود. آگاهیهای بیمانند وسعت دانشش زبانزد خاص و عام بود اما مردی چنین فاضل، بی هیچ ادعایی، حتی در برابر منِ دانشجو، در نهایت خضوع رفتار میکرد.
منبع: ایرنا
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید