سرحدی زاده، آرمانخواهی آزاد از هرگونه تعلق دنیوی

1399/4/30 ۰۴:۳۰

سرحدی زاده، آرمانخواهی آزاد از هرگونه تعلق دنیوی

به همت مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی مراسم گرامیداشت ابولقاسم سرحدی زاده (وزیر اسبق کار و نماینده ادوار مجلس) عصر روز شنبه 28 تیر 1399، به صورت مجازی برگزار شد. در این مراسم که با حضور تعدادی از دوستان وبرخی از اعضای خانواده شادروان ابوالقاسم سرحدی زاده برگزار شد، کاظم موسوی بجنوردی (موسس و رهبر حزب ملل اسلامی و رئیس مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی) گفت: ابوالقاسم سرحدی‌زاده بزرگ مرد انقلابی بود که برای عدالت‌خواهی و مبارزه با استبداد جان خود را سخاوتمندانه عرضه میدان نبرد با ستمکاران نمود و چنان به مردم و ایران عشق می‌ورزید که هرگاه وطن عزیز به خطر میافتاد پریشان می‌شد و آماده برای هرگونه فداکاری بود.

 

 

 

به همت مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی مراسم گرامیداشت ابولقاسم سرحدی زاده (وزیر اسبق کار و نماینده ادوار مجلس) عصر روز شنبه 28 تیر 1399،  به صورت مجازی برگزار شد.

 

در این مراسم که با حضور تعدادی از دوستان وبرخی از اعضای خانواده شادروان ابوالقاسم سرحدی زاده برگزار شد، کاظم موسوی بجنوردی (موسس و رهبر حزب ملل اسلامی و رئیس مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی) گفت: ابوالقاسم سرحدی‌زاده بزرگ مرد انقلابی بود که برای عدالت‌خواهی و مبارزه با استبداد جان خود را سخاوتمندانه عرضه میدان نبرد با ستمکاران نمود و چنان به مردم و ایران عشق می‌ورزید که هرگاه وطن عزیز به خطر میافتاد پریشان می‌شد و آماده برای هرگونه فداکاری بود.

 

 

رئیس مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی در ادامه افزود: او مرد خدا بود و مسلماً یک انسان قدسی به شمار می‌رفت. او آنچنان در آرمانخواهی فرو رفته بود که آزاد از هرگونه تعلق دنیوی می‌زیست و همیشه آماده خدمت به فرودستان و زمین‌خوردگان بود. او آیتی بود که هرکس حتی چند ساعتی با وی مجالست و مصاحبت می‌کرد چنان شیفته رفتار و اخلاقش می‌شد که دیگر هیچگاه فراموشش نمی‌کرد.

 

او ادامه داد: با اینکه تمام دوران جوانی خود را در زندانها و زیر شکنجه‌های ستم شاهی سپری کرد ولی هرگز ننالید و هرگز خم به ابرو نیاورد و حتی هرگز شکوه‌ای نکرد. من در مدت پنجاه و پنج سالی که با هم رفاقت انقلابیگری داشتیم و در مدت نزدیک به چهارده سال در زندان و سلولها با هم بودیم من ترک اولا از او ندیدم و او چنان مرد سخاوتمند و اهل تهجد و سلوک عرفانی بود که همۀ کسانی که در جوارش بودند از او نیرو می‌گرفتند و در عمل معلم اخلاق و دیانت و وطن‌خواهی برای آنان بود.

 

موسس حزب ملل اسلامی با بیان اینکه سرحدی زاده معلم اخلاق، دیانت و وطن‌خواهی بود، عنوان کرد: سرحدی‌زاده همیشه آماده فداکاری و از خودگذشتگی بود و آنچنان بی‌پیرایه و بی‌ادعا بود که گوئی آب زلال و شفافی است که نمی‌توان حتی لکه ذره‌مانندی در آن یافت. اضافه بر همه اینها او چنان دلیر بود که دلی دریائی و صرفاً خدائی داشت هرگز نمی‌ترسید و هراس به دل راه نمی‌داد. او افسانه تقوی و انسانیت بود و چه زیبا آماده بود که در کوه و جنگل و هر جای دیگر با نیروهای اهریمنی به پیکار بی‌امان برخیزد و به مبارزه مسلحانه تحقق بخشد.

 

رئیس دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در پایان افزود: با یک دنیا اندوه از طرف خود و شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی و همۀ پژوهشگران و کارکنان آن و دیگر دوستان و همرزمان دوران مبارزه و به‌ویژه اعضای حزب ملل اسلامی سابق به حضرت حجت (عج) و ملت شریف ایران و خانواده آن عزیز از دست رفته تسلیت می‌گویم. از خداوند متعال برای این شادروان مجاهد علو درجات و برای همۀ بازماندگان أجر و شکیبائی مسألت دارم.

 

 

سرحدی زاده مقابل صاحبان قدرت حرفش را می‌زد

در ادامه علی اصغر قریشی (از اعضای حزب ملل اسلامی و سفیر سابق ایران در یمن)گفت: ابتدا درگذشت ایشان را خدمت خانواده و همرزمان ایشان در حزب ملل اسلامی تسلیت عرض می کنم.

قریشی درباره سرحدی زاده گفت: قبل انقلاب که او را بازداشت کردند و به دادگاه بردند، او جای دفاع از خود در آن دادگاه، از آرمان‌ها و عقایدش دفاع کرد وبا دفاع خود همۀ ژنرالهای آن دادگاه نظامی را تحقیر کرد. بعد از دادگاه دوم که نتایج رای دادگاه مشخص شد، از بین آن 55 نفر 13 نفر را که آقای سرحدی زاده هم جزو آنها بود، جدا کردندو به زندان عادی که شاید خطرناک ترین بند زندان بود فرستادند. ما نامه ای به مدیریت زندان نوشتیم مبنی بر اینکه 72 ساعت فرصت دارند ما را جابه جا کننید وگرنه اعتراض می کنیم و 48 ساعت نگذشته ما را زندان دیگری بردند که در آنجا با شهید محلاتی  و آقای انوری بودیم.

او ادامه داد: در روزهای اخیر که از درگذشت او می‌گذرد تقریبا تمام خبرگزاری ها و روزنامه ها درباره صفات و ویژگی‌های او زیاد نوشته اند. یکی از مهمترین ویژگی‌های اوکه در همان زمان تشکیل دادگاه مشخص شد، این بود که در برابر صاحبان قدرت حرفش را می‌زد و از آنها ترسی نداشت. مرحوم سرحدی زاده عمیقا به این روایت که «افضل الجهاد کلمةالحق عند السلطان  الجابر» اعتقاد داشت وعمل کرد.هم در دادگاه و هم بعد از انقلاب، در مواردی شجاعانه در مقابل صاحبان قدرت حرف خودش را می زد.

قریشی عنوان کرد: سرحدی زاده؛ اسطوره شرف، متانت و خستگی ناپذیری بود،نماد نام آشنای مردان ِ مردحکومت ستمشاهی ایران بود. بی منت و خالص، زبان به غیبت و تهمت نگشود. ساده زیستی و اخلاص بخشی از ذات وجودی او بود. او هیچگاه مخالف را تخطئه نمی‌کرد و همیشه آماده برای شنیدن و پذیرفت و حرمت نهادن به صدای مخالف بود. او همه عمر، خود را غمخوار جامعه کارگری می‌دانست. روح خود را نفروخت و تا پایان با باورهای خود و انسانیت زیست.

 

 

سرحدی زاده نگاه ابزاری به کارگر نداشت

احمد مسجدجامعی (عضو شورای شهر تهران و وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد) در این مراسم گفت: آنچه درباره ی گذشته ایشان در زندان می گفتند بعد از آن هم در تمام ساحات و حالات ایشان برقرار بود.سرحدی زاده از آن دسته کسانی بود که همانطوری که بود، ماند و تفاوتی در خلق و رفتارش ایجاد نشد. افرادی هستند که وقتی به قدرت می‌رسند تغییر می‌کنند، اما سرحدی زاده اینچنین نبود و همیشه مانند دوران مبارزه‌اش بود.

او ادامه داد: سرحدی زاده کارگر بود و به کارگر بودنش افتخار می‌کرد. وقتی وزیر هم بود منش خاکی خودش را داشت. همه جا برایش دفتر کار بود و هر جا می‌توانست مشکلی را حل کند، دریغ نمی‌کرد.

مسجدجامعی با اشاره به همکاری‌هایی که با مرحوم سرحدی زاده داشت، عنوان کرد: برخورد او در مورد مسائل مختلف سلوک و تفکر او را نشان می‌داد. زمانی طرحی ارائه شد که حاشیه‌نشینان را به شهرهایشان منتقل کنند. مرحوم سرحدی زاده عنوان کرد که آیا نمی‌شود با ایجاد تعاونی‌هایی به کار و زندگی آنها رونق داد؟ در واقع نگاه او کمک به افراد جای برخوردهای سلبی بود.

او ادامه داد: زمانی هست که نگاه به کارگر این است که شبیه بمب ساعتی است و باید مواظب بود آسیبی نزند. زمانی نگاه این است که کارگران بخشی از جامعه هستند و سهمی دارند. نگاه مرحوم سرحدی زاده نگاه دوم بود. در واقع او به کرامت انسانی افراد احترام می‌گذاشت و به کارگر به عنوان ابزار اقتصادی نگاه نمی‌کرد.

عضو شورای شهر تهران تاکید کرد: در هر برخوردی رعایت حرمت و کرامت افراد برای مرحوم سرحدی زاده اصل بود و آن را رعایت می‌کرد.

 

 

سرحدی زاده عاشق انسان بود

اصغر کورنگی (رئیس زندان قصر در رژیم گذشته واز دوستان ابولقاسم سرحدی زاده) در این مراسم با بیان خاطراتی از او، گفت: من زندانبان آقای سرحدی زاده و بجنوردی و قریشی بودم. برای شناسایی یک فرد این کافی است که ببینی در دوران سختی چگونه بوده و در دوران اوج قدرت و لذت چطور عمل کرده است. مرحوم سرحدی زاده در هر دو دوره یک حالت داشت. او عاشق انسان و عاشق خدمت به مردم بود. هیچ گاه از او تظاهر، غرور و تکبر ندیدم.

 

 

عدالت و آزادی آرمان سرحدی زاده بود

در ادامه این مراسم کیوان صمیمی (روزنامه‌نگار) با بیان اینکه آرمان سرحدی زاده عدالت و آزادی بود، خاطراتی از او در زندان در زمان قبل انقلاب ذکر کرد.

او گفت: سرحدی زاده حتی وقتی رئیس سازمان زندان ها بود، زندانی بود، همانطور که وقتی وزیر کار شد، کارگر ماند.

به گفته صمیمی؛ تجربه او از زندان به شناخت او از زندانیان کمک کرد و می‌دانست چطور باید با زندانیان برخورد کند و به همین دلیل زندانیان منش او را می‌پسندیدند.

او با اشاره به رابطه خوب سرحدی زاده با دگر اندیشان، بیان کرد: از این نظر او شبیه مرحوم آیت الله طالقانی بود، همانطور که در بخشش و استفاده از ظرفیت‌ها شبیه نلسون ماندلا بود و در سازمان زندان‌ها برای پیشبرد امور از کارکنان قدیمی زندان استفاده کرد.

صمیمی با بیان اینکه سرحدی زاده یک سوسیال دموکرات مذهبی بود، گفت: او عدالتخواه بود و هر جا می‌دید حقی ضایع شده است از مظلوم حمایت می‌کرد.

 

 

سرحدی زاده سرسلسله شجاعان بود

محمدجواد حجتی کرمانی (از اعضای حزب ملل اسلامی و امام جمعه اسبق کرمان) هم درباره سرحدی زاده گفت: دوست دارم خودم را روی مساله شجاعت و دریادلی و مردانگی ایشان متمرکز کنم.

او ادامه داد: در حزب ملل افراد شجاعی دور هم جمع شده بودند و سرحدی زاده سر سلسله شجاعان بود. او وقتی در دادگاه دوران شاه حاضر شد با شجاعت و بدون واهمه از عقاید خود دفاع کرد و حرفش را درباره صاحبان زور زد.

 

همچنین اسماعیل زمانی (ازاعضای حزب ملل اسلامی) او را یکی از حجت‌های الهی خواند و گفت: روز قیامت خداوند افرادی را به عنوان حجت به گناهکاران نشان می‌دهد. این حجت‌ها بین ما هستند. ممکن است آنها را بشناسیم یا نشناسیم. شناختی که من از مرحوم سرحدی زاده پیدا کردم این است که او یکی از این حجت‌ها بود.

زمانی تاکید کرد: در دنیا کسانی هستند که فریفته قدرت نمی‌شوند و قدرت آنها را ضعیف نمی‌کند. سرحدی زاده یکی از این افراد بود.

 

سیامک لطف اللهی (از دوستان سرحدی زاده) هم درباره او گفت: سرحدی زاده انسانی بسیار خاکی بود و حتا زمانی که وزیر بود با مردم می‌جوشید و دوست داشت در میان آنها باشد. وقتی بین مردم راه می‌رفتیم می‌گفت چه لذتی دارد میان مردم بودن.

 

فاطمه سرحدی زاده نیز در این مراسم با بیان خاطراتی از او و همچنین برجسته کردن صفات و ویژگی‌های او، یاد او را گرامی‌داشت.

وی به ذکر خاطره‌ای از خود در زمان زندانی شدن پرداخت و گفت: در بحبوحه زندان و زیر فشارهای شدید روزی ابوالقاسم به ملاقات من آمد. اینکه او که مقام و منصبی داشت اینطور سراغ من آمده، مرا دلگرم کرد و تحمل سختی را آسان کرد.

 

 

کسانی که دنبال عدالت می‌گردند نباید بی عدالتی ایجاد کنند

سیدرضا حسینی امین (از دوستان و همکاران سرحدی زاده) نیز در این مراسم با اشاره به مبارزه داوود و جالوت گفت: در این مبارزه فقط خود مبارزه و پیروزی مهم نیست، بلکه بعد از آن و جهاد با نفس هم مهم است.

او با تاکید بر اینکه در مبارزه رعایت عدالت بعد پیروزی مهم است، عنوان کرد: کسانی که دنبال عدالت می‌گردند نباید بی‌عدالتی ایجاد کنند. این سیره پیامبر و امامان ماست و مرحوم سرحدی زاده نیز تلاش می‌کرد چنین سیره‌ای را پیش بگیرد.

حسینی امین ادامه داد: سرحدی زاده یک انسان مقاوم جدی بود و در مقابل زور سرخم نکرد و اعلام عجز و لابه نکرد. بعد از مبارزه هم عقده‌گشایی نکرد و وقتی رئیس سازمان زندان‌ها بود، چون خود زندانی بوده؛ انتقام نگرفت.

او تاکید کرد: سرحدی زاده در مجلس و وزارت کار دنبال آب و نان خود نبود، بلکه به فکر محرومان بود. مرحوم سرحدی زاده واقعا مردمی بود. او قدرتی را که به دست آورده بود، از آن خدا می‌دانست و به‌همین دلیل از انقلاب سهم خواهی نکرد.

 

ابوالقاسم سرحدی زاده و پدیده ای به نام لحظه ورود به تاریخ

آخرین سخنران این مراسم، اسماعیل شمس(عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، مدیر طرح تدوین تاریخ و فرهنگ کرد و نویسنده کتاب «آن پنجاه و پنج نفر»، درباره اسناد و مدارک حزب ملل اسلامی) بود. به گفته او  در نگاه تاریخی هر آدمی دارای دونوع وضعیت اولیه یا طبیعی و وضعیت ثانویه یا تاریخی است. بسیاری از آدمها در طول تاریخ بشر به هر علتی در وضعیت اولیه مانده و وارد تاریخ نشده اند. آنان در روزی و روزگاری در  یک نقطه جغرافیایی از این جهان پهناور به دنیا آمده، برای سالهایی زیسته و در همان  نقطه یا جای دیگری از دنیا رفته اند، ولی هرگز وارد تاریخ نشده اند و تاریخ هم هرگز آنان را به یاد ندارد. بنابراین باید میان ورود به جهان یا لحظه تولد با ورود به تاریخ تفاوت قائل شد. ورود به جهان به مثابه ورود به تاریخ نیست.

 شمس اضافه کرد که آدمها پس از لحظه ورود به تاریخ یا گذشته خود را ادامه می دهند یا دارای تغییرات جزئی می شوند و یا تغییرات همه جانبه یا تحول را تجربه می کنند و یا به ضد خود، چه در شکل مثبت یا منفی آن، تبدیل می شوند.ایشان با این مقدمه بحث خود را به لحظه ورود مرحوم ابوالقاسم سرحدی زاده به تاریخ محدود کرد که از نیمه دوم سال ۱۳۴۲ یعنی عضویت در حزب ملل اسلامی به رهبری کاظم موسوی آغاز شد. این لحظه، نقطه فارقه ورود او به جهان از ورود او به تاریخ و نقطه تمایز زندگی ثانویه او از زندگی اولیه است. این لحظه تاریخی تا نیمه دوم سال ۱۳۴۴ که او به همراه یارانش و کاظم موسوی بجنوردی دستگیر شد ادامه داشت. شمس بحث از  دو سال نخست از زندگی تاریخی سرحدی زاده را  گزارشهای شهربانی معرفی کرد که اکنون در اختیار ماست و بخشهایی از آنها در کتاب آن پنجاه و پنج نفر به قلم نگارنده منتشر شده اند.

 

نویسنده ی کتاب آن پنجاه و پنج نفر افزود: همزمان با دستگیری کاظم بجنوردی در کوه دستگیر گردید در تحقیقات خود را فرزند علی‌اکبر دارای شناسنامه شمارۀ 2174 صادره از تهران متولد 1324 باسواد (ششم ریاضی) مجرد مسلمان تبعه ایران بیکار ساکن خیابان قصرالدشت کوچه دادگران پلاک 3 فاقد سابقه بازداشتی معرفی و بیان داشته از نیمه دوم سال 42 توسط عباسعلی مظاهری به حزب ملل اسلامی دعوت، نشریه‌ها و دستورات حزبی توسط عباسعلی به وی ارائه می‌شده، ضمناً سه نفر به نامان  اکبر اورامی ، محمد بابائی و داود رضائی، تحت سرپرستی وی بوده‌اند و نشریه‌ها و دستورات حزبی را به سه نفر مذکور که مسئول آنها بوده ابلاغ و تنظیم می‌نموده است.

بر اساس گزارشی دیگر ابوالقاسم سرحدی‌زاده از انقلاب و ایجاد حکومت اسلامی صحبت کرده و پیشنهاد جنبش انقلابی به اعضای کلاسش نموده و اظهار می‌نموده باید با دشمنان اسلام مبارزه کنند و یک بار نیز سوگند یاد نموده مطالبی را که می شنوند بازگو نکنند.

 

شمس به بحث خود  با این نتیجه گیری خاتمه داد که آنچه  در این لحظه و پس از شنیدن سخنان دوستان و یاران مرحوم ابوالقاسم سرحدی زاده و گفتگوها و برداشتهای خودم از آن مرحوم می توانم بگویم این است که  آن مرحوم پس از ورود به تاریخ تا خروج از آن  و لحظه درگذشتش هرچند از منظر حقوقی و سیاسی تحولات فراوانی را تجربه کرد، اما به لحاظ فکری و منش و روش تنها دچار تغییراتی جزئی شد. او تا لحظه خروج از تاریخ به مختصات لحظه نخست ورودش به تاریخ در ۵۷ سال پیش وفادار ماند و حضور همان دوستان ۵۷ سال پیش او و به ویژه رهبر حزب ملل اسلامی یعنی کاظم موسوی بجنوردی در کنار او نشانگر این موضوع است.

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: