ابوالقاسم سرحدی زاده و پدیده ای به نام لحظه ورود به تاریخ / اسماعیل شمس

1399/4/30 ۰۴:۳۰

ابوالقاسم سرحدی زاده و پدیده ای به نام لحظه ورود به تاریخ / اسماعیل شمس

یکی از مباحث مهمی که در تاریخ کمتر به آن پرداخته شده است، لحظه ورود آدمها به تاریخ است. در نگاه تاریخی هر آدمی دارای دونوع وضعیت اولیه یا طبیعی و وضعیت ثانویه یا تاریخی است. بسیاری از آدمها در طول تاریخ بشر به هر علتی در وضعیت اولیه مانده و وارد تاریخ نشده اند. آنان در روزی و روزگاری در یک نقطه جغرافیایی از این جهان پهناور به دنیا آمده، برای سالهایی زیسته و در همان نقطه یا جای دیگری از دنیا رفته اند، ولی هرگز وارد تاریخ نشده اند و تاریخ هم هرگز آنان را به یاد ندارد.

 

یکی از مباحث مهمی که در تاریخ کمتر به آن پرداخته شده است، لحظه ورود آدمها به تاریخ است. در نگاه تاریخی هر آدمی دارای دونوع وضعیت اولیه یا طبیعی و وضعیت ثانویه یا تاریخی است. بسیاری از آدمها در طول تاریخ بشر به هر علتی در وضعیت اولیه مانده و وارد تاریخ نشده اند. آنان در روزی و روزگاری در  یک نقطه جغرافیایی از این جهان پهناور به دنیا آمده، برای سالهایی زیسته و در همان  نقطه یا جای دیگری از دنیا رفته اند، ولی هرگز وارد تاریخ نشده اند و تاریخ هم هرگز آنان را به یاد ندارد. بنابراین باید میان ورود به جهان یا لحظه تولد با ورود به تاریخ تفاوت قائل شد. ورود به جهان به مثابه ورود به تاریخ نیست، اما ورود به تاریخ ،خواه ناخواه، لحظه ورود آدمها به جهان را هم برجسته می کند.هر آن کس که وارد تاریخ شد، زندگی پیش از لحظه ورود او هم به تاریخ برای تاریخنگاران  برجسته می شود. این نکته را هم اضافه کنم که  لحظه خروج آدمها از تاریخ با لحظه خروج آنها از جهان یکی نیست. چه بسا که برخی آدمهای در تاریخ، پس از مدت کوتاهی از ورود به تاریخ از آن بیرون رفتند یا بیرونشان کردند، اما تا سالهای متمادی زندگی کردند، فراموش شدند و تاریخ هم هرگز از زندگی طبیعی و غیر تاریخی آنها حرفی نزد و مرگ آنها را هم گزارش نکرد. خیلی ها هم هستند که تا لحظه مرگ همچنان در تاریخ می مانند و لحظه حروج آنها از تاریخ با لحظه خروج آنها از دنیا یکی است.

انسانهای تاریخی از لحظه ورود به تاریخ تا خروج از آن و به عبارت دقیق تر از لحظه تولد تا مرگ، تابع فرایندهای تداوم، تغییر، تحول و تبدیل در تاریخ می شوند. برخی آدمها ورودشان به تاریخ آگاهانه و برای تداوم بخشیدن به افکار و برنامه های خود و عمومی کردن آنهاست. برخی دیگر ناخودگاه و بی برنامه قبلی، اما با اختیار خود  وارد تاریخ می شوند و برخی نیز به شکلی کاملا تصادفی و بدون هیچ گونه اختیار و انتخابی وارد می شوند. با وجود این همه این آدمها پس از لحظه ورود یا گذشته خود را ادامه می دهند یا دارای تغییرات جزئی می شوند و یا تغییرات همه جانبه یا تحول را تجربه می کنند و یا به ضد خود، چه در شکل مثبت یا منفی آن، تبدیل می شوند. به نظر می رسد بررسی آدمیان با این چارچوب نظری بتواند کمک بزرگی به گسترش آگاهی تاریخی در جامعه ما بنماید.

من در سخنرانی امروز  تنها از لحظه ورود مرحوم ابوالقاسم سرحدی زاده به تاریخ می گویم که از نیمه دوم سال ۱۳۴۲ یعنی عضویت در حزب ملل اسلامی به رهبری کاظم موسوی آغاز شد. این لحظه، نقطه فارقه ورود او به جهان از ورود او به تاریخ و نقطه تمایز زندگی ثانویه او از زندگی اولیه است. این لحظه تاریخی تا نیمه دوم سال ۱۳۴۴ که او به همراه یارانش و کاظم موسوی بجنوردی رهبر حزب دستگیر و زندانی شد، ادامه یافت.

بنابراین  بحث من تنها به این دو سال نخست از زندگی تاریخی ابوالقاسم سرحدی زاده اختصاص دارد و شامل مقاطع بعدی نمی شود. منبع من برای این مبحث هم گزارشهای شهربانی است که اکنون در اختیار ماست و بخشهایی از آنها در کتاب آن پنجاه و پنج نفر به قلم نگارنده منتشر شده اند.

در این گزارشها که در این جا تنها متن بازجویی های مرحوم سرحدی زاده درباره خودش و یارانش درباره او ارائه می شود تصویر دقیقی از گذشته آن مرحوم و خانواده اش پیش از ورود به تاریخ، لحظه ورود او به تاریخ، مختصات آن لحظه و فرایند تداوم آن تا زمان دستگیری ارائه شده است. ذکر این نکته ضروری است که محتوای این بازجویی ها پیشر به  رویت آقای سرحدی زاده رسیده و ایشان صحت آنها را تٱیید کرده است. در آغاز متن بازجویی ایشان و سپس یاران او آورده می شود.

 

گزارشهای شهربانی:

ابوالقاسم سرحدی زاده

مشارالیه که همزمان با دستگیری کاظم بجنوردی در کوه دستگیر گردید در تحقیقات خود را فرزند علی‌اکبر دارای شناسنامه شمارۀ 2174 صادره از تهران متولد 1324 باسواد (ششم ریاضی) مجرد مسلمان تبعه ایران بیکار ساکن خیابان قصرالدشت کوچه دادگران پلاک 3 فاقد سابقه بازداشتی معرفی و بیان داشته از نیمه دوم سال 42 توسط عباسعلی مظاهری به حزب ملل اسلامی دعوت، نشریه‌ها و دستورات حزبی توسط عباسعلی به وی ارائه می‌شده، ضمناً سه نفر به نامان  اکبر اورامی ، محمد بابائی و داود رضائی، تحت سرپرستی وی بوده‌اند و نشریه‌ها و دستورات حزبی را به سه نفر مذکور که مسئول آنها بوده ابلاغ و تنظیم می‌نموده و به جز مظاهری مسئولش و اعضاء زیردست خود اشخاص دیگر را نمی‌شناخته تا اینکه روز 25 مهر ماه سال جاری مظاهری به وی اظهار داشته که حزب فاش شده و تصمیم می‌گیرند به اتفاق اعضاء زیردست خود فرار نمایند و به همین منظور عصر روز مذکور به شمیران عزیمت، پس از مدت کوتاهی مظاهری آنها را ترک و سپس با یک نفر دیگر که او را فرمانده (موسوی بجنوردی) معرفی می‌نماید به آنها ملحق و لحظۀ بعد نراقی و یک نفر دیگر به جمع آنان پیوسته و طبق دستور فرمانده به کوههای شاه‌آباد عزیمت و فرمانده به آنها اظهار می‌‌دارد اگر شما در منازلتان می‌ماندید مأمورین شما را دستگیر می‌کردند؛ با توجه به این امر هرکس که می‌خواهد به شهر برگردد که یک نفر همان شب و دو نفر هم صبح روز بعد به شهر مراجعت می‌نمایند و علاوه می‌کند غیر از رهبر حزب ، عباسعلی مظاهری نیز یک قبضه اسلحه همراه داشت که پس از محاصره شدن توسط مأمورین در کوه ، فرمانده فرار و آنان دستگیر می‌شوند.

پس از ذکر بازجویی های سرحدی زاده ابتدا به گفته های مسئول تشکیلاتی او عباسعلی مظاهری عمرانی پرداخته می شود و سپس اعضای زیردستش

 

عباسعلی مظاهری عمرانی:

نامبرده بالا روز 8/8/44 توسط مأمورین دستگیر متولد 1323 بیکار باسواد (دیپلمه ریاضی) ساکن خیابان اسکندری در حدود دو سال و پنج ماه قبل توسط سیدمحمد طباطبائی قمی عضویت حزب ملل اسلامی را پذیرفته که پس از یک سلسله فعالیت و دعوت 1. سیدمحمد میرمحمد صادقی 2. ابوالقاسم سرحدی‌زاده  و چند نفر دیگر را دعوت به حزب کرده است.  سرحدی زاده دومین نفری بوده است که توسط مظاهری به حزب دعوت شده است. نامبرده به افراد خود ابلاغ ‌نموده بود پول شرکت یخ را واقع در خیابان کاج که توسط اتومبیل جیپ حمل می‌شده به چپاول و یغما ببرند و حسین سرحدی‌زاده- ابوالقاسم سرحدی‌زاده - حسین روانپاک - ناصر نراقی - یوسف رشیدی - سلطانی - قریشی مأمور این سرقت بودند لکن به علت مخالفت اکثریت آنان این نقشه عملی نگردید، ضمناً یک دستگاه ضبط صوت متعلق به حسین روانپاک را با طرح نقشه قبلی به این صورت ابتداء روانپاک شیشه پنجره را شکسته که به افراد خانواده خود چنین وانمود کند که سرقتی انجام شده و ضبط صوت را خود شخصاً از منزل خارج به حسین و ابوالقاسم سرحدی‌زاده داده که توسط مشارالیه به حزب داده می‌شود. 

به گفته مظاهری در حدود ساعت 8 بعدازظهر شخصی که بعداً شناخته حسن حامد عزیزی است به درب منزل وی مراجعه و با گفتن شمارۀ حزبی با او تماس و سؤال می‌نماید تازه چه خبر چون اطلاعی نداشته اظهار می‌نماید هیچ و متفقاً به انتهای کوچه میروند در آنجا با دو نفر دیگر که معلوم می‌شود کاظم بجنوردی و مولوی عربشاهی نام دارند برخورد که کاظم به وی اظهار می‌دارد طباطبائی را دستگیر نموده‌اند بیا فرار کنیم که متفقاً به درب منزل علی‌اکبر صلاحمند و ابوالقاسم سرحدی‌زاده می‌روند و آنها را از دستگیر شدن افراد و کشف حزب به وسیله مأمورین مطلع سپس به منزل کاظم بجنوردی واقع در خیابان صفاری مراجعه شب را در آنجا بیتوته می‌‌نمایند. روز بعد کاظم بجنوردی به مشارالیه بیان می‌دارد آن دسته از افراد را که احتمال می‌دهی در معرض خطر باشند بین ساعت 30/9 تا 10 شب به ایستگاه نیاوران بیاورد تا به کوه بروند که مشارالیه هم ابوالقاسم و حسین سرحدی‌زاده ، اکبر اورامی ، رضائی ، بابائی و نراقی را به محل معینه برده سپس به کوههای شاه‌آباد می‌روند، البته نورصادقی هم با آنها بوده لکن همان شب نورصادقی به تهران مراجعت می‌نماید و قرار بر این می‌گردد که شب بعد مجدداً به کوه مراجعه نماید و صبح روز بعد بابائی و رضائی نیز از آنان جدا شده به خانه‌های خود مراجعت می‌نمایند و حسین سرحدی‌زاده هم برای آوردن آذوقه به شهر می‌آید که پنجشنبه مراجعت کند، شب بعد در کوه اکبر اورامی و نراقی و ابوالقاسم سرحدی‌زاده می‌خوابند که مشارالیه و کاظم بجنوردی و مولوی عربشاهی در کنار آتشی نشسته و نگهبانی می‌نمایند. ناگهان شلیک تیر پلیس و صدای آنان را مبنی بر تسلیم خود می‌شنوند و بجنوردی با اسلحه‌ای که همراه داشته چند تیر شلیک و درصدد فرار برمی‌آیند که مشارالیه با سرحدی‌زاده و اکبر اورامی و نراقی و عربشاهی به طرفی فرار میکنند لکن چون در بین راه اورامی قلبش میگیرد، سرحدی زاده و اورامی از آنان جدا در نتیجه سه نفری فرار می نمایند

 

 اکبر اورامی:

نامبرده خود را فرزند محمود دارای شناسنامه شمارۀ 26698 صادره از کرمانشاه متولد 1321 مسلمان تبعه ایران شغل دیپلمه ذخیره سپاه دانش ساکن سه راه طرشت معرفی و بیان می‌دارد مدت نه ماه است عضویت حزب ملل اسلامی را پذیرفته، مشوّق و معرّف او عباسعلی مظاهری بوده است.  پس از مظاهری، ابوالقاسم سرحدی‌زاده با وی تماس حاصل ، مسئول او شده و به جز خودش دو نفر دیگر هم در کلاس حزبی شرکت می‌نموده‌اند که نام آنها را نمی‌داند، در مورد اینکه دیگر چه اشخاصی از اعضاء حزب را می‌شناسد از مشارالیه تحقیق، اظهار می‌‌دارد کاظم موسوی بجنوردی را که شب قبل از آنکه به کوههای شاه‌آباد متواری شوند شناخته و نحوه فرار به ارتفاعات شاه‌آباد را چنین ذکر می‌نماید : روز 26/7/44 ابوالقاسم سرحدی‌زاده به منزل وی مراجعه و اطلاع می‌دهد یکی از اعضاء حزب دستگیر شده ممکن است آنان نیز تحت تعقیب قرار گیرند، لذا باید به پیک نیک بروند که همان شب به اتفاق او به شمیران عزیمت در آنجا با مظاهری و ناصر نراقی و کاظم بجنوردی و یک نفر دیگر که نمی‌شناسد برخورد، متفقاً به ارتفاعات شاه‌آباد می روند . در این موقع متوجه می‌گردد کاظم بجنوردی دارای دو قبضه اسلحه کمری است و در هنگامی که وی و نراقی و سرحدی‌زاده می‌خوابند در اثر صدای تیراندازی بیدار، و متوجه می‌گردد رفقای وی نیستند که متفقاً مخفی می‌گردند و پس از  قطع شدن صدای شلیک تیر تسلیم مأمورین می‌شوند.

اکبر مزبور همچنین اظهار می‌دارد روزنامه خلق را چندی از مظاهری و سپس از سرحدی‌زاده دریافت می نموده است.

 

محمد بابائی:

مشارالیه روز 1/8/44 دستگیر در تحقیقات خود را فرزند اسمٰعیل متولد 1324 محصل سال ششم دبیرستان مروی معرفی و بیان می‌دارد عضویت حزب ملل اسلامی را از یک ماه قبل توسط ابوالقاسم سرحدی‌زاده پذیرفته و در جلسات حزبی که در منزل اکبر اورامی و سرحدی‌زاده تشکیل می‌شد شرکت می‌نموده است.

 

داود رضائی:

نامبرده روز 1/8/44 دستگیر از وی تحقیقات خود را فرزند علی اصغر اهل قزوین ، محصل سال ششم ریاضی دبیرستان دکتر نصیری ساکن خیابان سپه غربی معرفی و بیان می‌دارد نه ماه قبل توسط ابوالقاسم سرحدی‌زاده به عضویت حزب ملل اسلامی درآمده نشریه‌های حزبی و روزنامه خلق را از مسئول خود دریافت و پس از مطالعه مسترد می‌داشته است.

 

احمد روحی:

نامبرده روز 1/8/44 توسط مأمورین دستگیر در تحقیقات خود را فرزند علیجان متولد 1324 محصل سال پنجم طبیعی دبیرستان دکتر هوشیار ساکن خیابان هاشمی ، مشارالیه ابتدا از ابراز حقیقت امتناع لکن در اثر تذاکرات لازم معترف گردید به وسیله ابوالقاسم سرحدی‌زاده از چهار ماه قبل عضویت حزب ملل اسلامی را پذیرفته نشریه‌های حزبی و روزنامه خلق را از سرحدی‌زاده مسئول خود دریافت و چنانچه اشکالاتی در مورد حزب داشته به منزل او مراجعه می‌نموده

 

ابوالحسن افتخاریان:

نامبرده نیز که اسم وی به رمز در دفتر گزارشات حزبی نوشته شده بود روز 29/7/44 دستگیر از وی تحقیق، خود را فرزند سید رضا دارای شناسنامه شمارۀ 21 متولد 1325 صادره از شاهرود محصل سال دوم دبیرستان یادگار ساکن خیابان سلسببل، چهارراه قصرالدشت ، شناسائی سرحدی‌زاده و اورامی را تأیید، قبول عضویت در حزب ملل اسلامی را منکر، لکن معترف است ابوالقاسم سرحدی‌زاده از انقلاب و ایجاد حکومت اسلامی صحبت کرده و پیشنهاد جنبش انقلابی به وی نموده و دو بار به منزل وی رفته و او را تحریک و اظهار می‌نموده باید با دشمنان اسلام مبارزه کنند و یک بار نیز سوگند یاد نموده مطالبی را که شنیده بازگو نکند، ابوالحسن مذکور نیز اعتراف می‌نماید یک بار به اتفاق سرحدی‌زاده به منزل او مراجعه نموده و در آنجا صحبت از انقلاب بوده است . نامبرده نیز طبق قرار بازپرسی مربوطه بازداشت گردید.

 

بوالحسن فلاحتی:

مشارالیه خود را فرزند محمد اسمعیل دارای شناسنامه شمارۀ 12 صادره از رشت متولد 1322 مسلمان تبعه ایران محصل سال چهارم ریاضی ساکن خیابان هاشمی معرفی منکر عضویت حزب ملل اسلامی بوده و علاوه می‌کند ابوالقاسم سرحدی‌زاده را می‌شناسد و توسط وی به او پیشنهاد شده به عضویت حزب مذکور درآید.

 

علی‌اکبر صلاحمند:

مشارالیه روز 2/8/44 دستگیر خود را فرزند حسین متولد 1323 مسلمان تبعه ایران مجرد باسواد شغل مرغداری ساکن قصرالدشت معرفی عضویت در حزب ملل اسلامی را معترف و علاوه می‌کند از اواخر سال 43 توسط ابوالقاسم سرحدی‌زاده به حزب دعوت و در کلاسی که زیر نظر عباسعلی مظاهری اداره می شده شرکت داشته است.

 

ناصر نراقی:

مشارالیه اجباراً روز 9/8/44 خود را به این اداره معرفی از وی پیرامون فعالیت در حزب و چگونگی مخفی شدن در ارتفاعات تحقیق خود را فرزند اصغر متولد 1322 شغل بیکار باسواد (ششم طبیعی) ساکن انتهای خیابان هاشمی در حدود دو سال قبل توسط عباسعلی مظاهری عمرانی که از دوستانش بوده عضویت حزب ملل اسلامی را قبول و در جلساتی که هفته‌ای یک بار در منزل عباسعلی مذکور تشکیل می‌شده شرکت و نشریه‌های حزبی را قرائت و از اعضاء حزب ملل اسلامی ابوالقاسم و حسین سرحدی‌زاده، و تعدادی دیگر را می‌شناسد ، در مورد چگونگی فرار خود و رفقایش به ارتفاعات شاه‌آباد مدعی است عصر روزی که به اتفاق رفقای حزبی خود به کوه فرار نمودند مظاهری به منزل وی مراجعه و اظهار می‌دارد حائری توسط مأمورین دستگیر گردیده و به وی پیشنهاد فرار به کوه را می‌نماید که مشارالیه نیز قبول و به اتفاق شخص دیگری که بعداً معلوم می‌گردد محمد کاظم موسوی بجنوردی است به طرف شمیران حرکت و قرار می‌گذارند مظاهری هم بعداً به آنها ملحق شود، پس از اینکه در شمیران مظاهری ، بابائی ، ابوالقاسم و حسین سرحدی‌زاده و اکبر اورامی به آنان می‌پیوندد به کوههای شاه‌آباد متواری و در کوه‌ ، نورصادقی هم به آنان ملحق می‌شود و در آنجا کاظم موسوی بجنوردی خود را فرمانده معرفی و جریان افشاء حزب را به آنان اطلاع می‌دهد لذا در همان شب نورصادقی و صبح روز بعد رضائی و بابائی و حسین سرحدی‌زاده و مشارالیه جهت خرید آذوقه برای رفقای خود که در کوه مانده بودند همراه آنان به شهر مراجعت و پس از سرکشی به منزل خود به منظور کسب اطلاع و تهیه غذا مجدداً به کوه برگشت می‌نماید و هنگام شب شخص دیگری به نام عربشاهی در کوه به آنان ملحق می‌شود و پس از صرف غذا وی و ابوالقاسم سرحدی‌زاده و اکبر اورامی خوابیده ولی با صدای شلیک تیر بیدار، به اتفاق مظاهری و عربشاهی فرار می‌نمایند و پس از خروج از حلقه محاصره مأمورین و رسیدن به جاده در چیذر توقف در آنجا متوجه می‌گردد عربشاهی دارای اسلحه می‌باشد که پس از صرف صبحانه عربشاهی و مظاهری با یکدیگر قرار ملاقات گذاشته که محل وعده‌گاه آنها را متوجه نمی‌گردد و عربشاهی از آنان جدا سپس وی به اتفاق مظاهری به طرف شهر حرکت و در حوالی سفارت آمریکا از یکدیگر جدا می شوند

نکته مهمی که باید به آن اشاره کرد این است که مرحوم سرحدی زاده همراه با خود سه نفر دیگر از اعضای خانواده اش را وارد تاریخ کرد.که در ادامه لحظه ورود آنها هم  بر پایه گزارشهای شهربانی توضیح داده می شود، بنابراین از نظر خانوادگی خانواده سرحدی زاده پرتعداد ترین اعضا را در میان حزب ملل داشتند علاوه بر خود او دو برادر و خواهرش فاطمه هم عضو حزب ملل بوده است که البته در ادامه حضور در تاریخ راههای متفاوتی را تجربه کردند.

 

محمدحسین سرحدی زاده:

نامبرده که نامش در دفتر گزارشات حزب ملل اسلامی نوشته شده روز 2/8/44 به وسیله مأمورین دستگیر از وی تحقیق خود را فرزند اکبر دارای شناسنامه شمارۀ 1412 متولد 1321 مسلمان تبعه ایران شغل آموزگار فرهنگ کرج قلعه میر شهریار ساکن سلسبیل قصرالدشت کوچه دادگران پلاک 3 بدون سابقه بازداشتی معرفی عضویت حزب ملل اسلامی را معترف و اضافه می‌نماید پنج ماه قبل توسط برادرش ابوالقاسم به حزب ملل اسلامی وارد مسئول خود را عباسعلی مظاهری معرفی و علاوه می‌کند که خود نیز شخصاً مسئول خواهرش به نام فاطمه سرحدی‌زاده شده

 

محمد سرحدی زاده:

نامبرده نیز که نامش جزء اعضاء حزب ملل اسلامی در دفتر گزارشات حزبی ثبت شده بود روز 30/7/44 دستگیر از وی تحقیقات لازم معمول، خود را فرزند علی‌اکبر دارای شناسنامه شمارۀ 22354 صادره از تهران تبعه ایران مسلمان متأهل باسواد شغل کارگر روزمرد کارخانه علاءالدین ساکن خیابان قصرالدشت کوچه دادگران پلاک 3 بدون سوابق کیفری معرفی و بیان داشته از سه ماه قبل توسط برادرش محمد حسین، آموزگار فرهنگ شهریار به عضویت حزب مزبور درآمده است

 

فاطمه سرحدی زاده:

چون ضمن بررسی اوراق و مدارک مکشوفه از کمیته مرکزی حزب ملل اسلامی و اعتراف متهمین بازداشت شده معلوم گردید که فاطمه سرحدی‌زاده نیز از اعضاء حزب مذکور می‌باشد لذا به فرموده به شوهر نامبرده اطلاع داده شد که عیال خود را به این اداره معرفی نماید، در نتیجه روز 20/8/44 مشارالیه در این اداره حاضر از وی تحقیق خود را فرزند علی‌اکبر دارای شناسنامه شمارۀ 679 صادره از تهران متولد 1320 مسلمان تبعه ایران متأهل خانه‌دار ساکن کوی یوسف‌آباد میدان فرهنگ خیابان شیبانی خیابان ایران منزل تقوی بدون سابقه بازداشتی معرفی، عضویت در حزب ملل اسلامی را معترف و مدعی است مدت سه ماه است به معرفی و تشویق برادرش محمدحسین سرحدی‌زاده عضویت حزب مذکور را پذیرفته و فقط یک شماره از روزنامه خلق را دریافت و مطالعه نموده است و اشخاص دیگری از اعضاء حزب را نمی‌شناسد و حتی اطلاع نداشته که برادران دیگرش هم عضو حزب باشند.

چون نامبرده دارای دو طفل دو ساله و شش ساله بود و از طرفی به تازگی عضویت حزب مذکور را پذیرفته و فعالیتی از خود بروز نداده لذا به فرموده با اخذ تعهد و التزام مبنی بر معرفی خود در موقع احضار از طرف مقامات قضائی مرخص گردید.

آنچه که در این لحظه و پس از شنیدن سخنان دوستان و یاران مرحوم ابوالقاسم سرحدی زاده و گفتگوها و برداشتهای خودم از آن مرحوم می توانم بگویم این است که  آن مرحوم پس از ورود به تاریخ تا خروج از آن  و لحظه درگذشتش هرچند از منظر حقوقی و سیاسی تحولات فراوانی را تجربه کرد، اما به لحاظ فکری و منش و روش تنها دچار تغییراتی جزئی شد. او تا لحظه خروج از تاریخ به مختصات لحظه نخست ورودش به تاریخ در ۵۷ سال پیش وفادار ماند و حضور همان دوستان ۵۷ سال پیش او و به ویژه رهبر حزب ملل اسلامی یعنی کاظم موسوی بجنوردی در کنار او نشانگر این موضوع است.

دکتر اسماعسل شمس؛ عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، مدیر طرح تدوین تاریخ و فرهنگ کرد و نویسنده کتاب «آن پنجاه و پنج نفر»، درباره اسناد و مدارک حزب ملل اسلامی

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: