1393/8/19 ۰۸:۱۲
به نظر راقم این سطور، جنگ در حقوق اسلامی «ضرورتی» برای ایجاد صلح است و آشكار است كه به «ضرورت» به اندازه لازم روی آورده میشود. اصل شمردن و هنجاری دانستن جنگ، مخالف منطق ضرورت است. از سوی دیگر در قواعد فقهی تقریر شده است كه اصل در اشیا، اباحه است؛ اصل، خالی بودن از تكلیف است، اصل، برائت ذمه است. از این رو شایسته نیست كه «اصل» را «جنگ» بدانیم؛ زیرا علاوه بر تعارض با قواعد فقهی مزبور، این اصل با نفس دعوت به توحید آن هم برای پذیرش بدون اكراه و اجبار آن، منافات دارد.
نظر نهایی نگارنده
این نكته نیز شایان ذكر است كه قاعدة «اصل صلح» در شرع مخالفی ندارد؛ اما قاعدة «اصل جنگ» معارض دارد. تردیدی نیست كه ادیان آسمانی برای برقراری امنیت و آرامش، ایجاد صلح و سِلم، از بین بردن منازعات و خصومات و رفع اختلافات و كشمكشهای میان مردم آمدهاند و روح حقیقی قانون اسلامی نیز همین امور است.81 لازم به ذكر نیست كه كلمه «اسلام» از ریشه صلح (سِلم،سَلم، سلام) مشتق شده است. این كلمه متضمن مفهومی از تسلیم به اراده و خواست الهی با اشاره ضمنی به رضایت و آرامش است. همچنین در قرآن، هدایت اسلامی به مثابه نوری رهنمون كننده از تاریخی به صراط صلح و آرامش(سُبُل السَّلام) تصویر شده است. 82
فراموش نكنیم كه یكی از صفات مقدس و اسمای مبارك خداوند، «سلام» است. این نام در كتاب خدا و بسیاری از احادیث، بارها و بارها ذكر شده83 و در خلال نماز در طی روز، چندین بار ادا میشود. 84 حتی در ادعیه اسلامی، تكرار واژه «سلام» از بسامد بالایی برخوردار است؛ مثلاً در یكی از دعاهای مشهور، خداوند با این كلمات مورد خطاب قرار میگیرد: «الهی، تو صلح و مسالمت هستی و صلح از جانب توست. مبارك و بلند مرتبهای؛ ای دارای جلال وجبروت.»85
دقت در زندگی روزمره مسلمانان، به وضوح نمایان میسازد كه چگونه معنا و مفهوم«صلح و سلام» در میان آنان رواج دارد: عبارت «سلام علیكم» سلام و تحیتی است كه میان مسلمانان تا عصر حاضر معمول بوده و هست و آنان با رواج این روحیه آرامش و فرهنگ صلح، امید میبرند كه به بهشتی در آیند كه براساس آیات بسیار قرآن، محل صلح یا «دارالسلام» است.86 مسلمانان حتی زمانی كه از پیامبران الهی یاد میكنند، نام وی را بلافاصله با عبارت «علیه السلام» همراهی میكنند تا نشان دهند نسبت به تمامی ادیان توحیدی، مواجههای مسالمت آمیز دارند.
شواهد قرآنی
كلمه «صلح» و مشتقات آن در جای جای قرآن ذكر شده، در حالی كه كلمه جنگ(حرب) و افعال مشتق از آن، فقط در شش آیه آمده است.87 حدود صد آیه در قرآن كریم وجود دارد كه مسلمانان را به سوی صلح دعوت میكند و جنگ را جز در موارد دفاع از نفس یا دفاع از دین جایز نمیشمرد. برخی از این آیات بدین قرارند:
الف) سوره بقره، آیه 208:«یا ایها الذین آمنوا ادخلوا فیالسلم كافّه و لا تتبعوا خُطوات الشیطان انّه لكم عدوٌ مبین: ای مؤمنان! همگی از در ایمان و اطاعت(اسلام) در آیید و از گامهای شیطان پیروی مكنید كه او دشمن آشكار شماست.» این آیه به عموم مؤمنان فرمان داده است كه از در مسالمت و آشتی درآیند و به سلم و سازگاری داخل شوند.
ب) سوره انفال، آیه 61: «و ان جنحوا للسّلم فاجنح لها و توكل علیالله انّه هو السمیع العلیم: اگر جانب آشتی را گرفتند، تو نیز جانب آن را بگیر و به خداوند توكل كن كه او شنوای داناست.»
ج) سوره نسا، آیه 94: «یا ایها الذین آمنوا اذا ضربتم فیسبیلالله فتبینوا و لا تقولوا لمن القی الیكم السلام لست مؤمنا. تبتغون عرض الحیاه الدنیا فعند الله مغانم كثیره. كذلك كنتم من قبل فمنّ الله علیكم فتبینوا ان الله كان بما تعملون خبیرا: ای مؤمنان! در هنگام سفر [در برخورد با مردم] تحقیق كنید و به كسی كه به شما سلام میكند [و از این رهگذر تظاهر به اسلام میكند]، مگویید كه: مؤمن نیستی! به خاطر مال دنیا (با آنها، مجنگید)، برای شما نزد خداوند غنیمنتهای فراوان است. شما قبلاً چنین بودید [كه برای مال دنیا میجنگیدید] خداوند بر شما منت نهاد[وهدایتتان كرد]؛ بنابراین تحقیق كنید؛ خداوند به آنچه عمل میكنید، آگاه است.»
این آیه به مؤمنان چنین دستور میدهد كه با آغوش باز، آنهایی را كه اظهار ایمان میكنند، بپذیرند و هرگونه بدگمانی و سوءظن را نسبت به اظهار ایمان آنها كنار بگذارند؛ بنا بر این آیه، باید نخستین اظهار ایمان را از طرف دشمن پذیرفت و به ندای صلح او پاسخ گفت. طبق بیان فاضل مقداد: «كلمه اسلام (لا اله الا الله) در هر حالی كه گفته شود، خون و مال را حفظ میكند.»88
د) سوره نساء، آیه90: «الا الذین یصلون الی قوم بینكم و بینهم میثاق او[...] فان اعتزلوكم فلم یقاتلوكم و القوا الیكم السلم، فما جعلالله لكم علیهم سبیلا: اگر از شما كناره گرفتند و با شما كارزار نكردند و از در سازش وارد شدند، خداوند به شما اجازه مبارزه با آنان نمیدهد.»
آن چنان كه از آیه بر میآید، این آیه كه بخشی از آیه 90 سوره نساء است، با آوردن كلمه «الا» متضمن استثنایی است از قاعدهای كه در آیه قبل از آن آمده است. آیه قبل (یعنی آیه89 ) میفرماید: «ودّوا لو تكفرون كما كفروا فتكونون سواء فلا تتّخذوا منهم اولیاء حتی یهاجروا فی سبیل الله. فإن تولّوا فخذوهم واقتلوهم حیث وجدتّموهم ولا تتخذوا منهم ولیاً ولا نصیرا: همانگونه كه خودشان كافر شدهاند، آرزو دارند [كه شما نیز] كافر شوید، تا با هم برابر باشید. پس زنهار، از میان ایشان برای خود، دوستانی اختیار مكنید تا آنكه در راه خدا هجرت كنند. پس اگر روی برتافتند، هركجا آنان را یافتید، به اسارت بگیرید و بكشیدشان و از ایشان یار و یاوری برای خود مگیرید.»89
دقت در آیه اخیر نشان میدهد كه گروهی از كفار، اصرار بر كافر كردن و منحرف ساختن مسلمانان را داشتهاند. قرآن حكم شیوه مواجهه مسلمانان با این گروه از كفار را قتال میداند، و سپس در آیه 90 به ذكر موارد استثنا میپردازد: ابتدای این آیه، همپیمانان را از تعرض مصون میدارد و نیز كسانی را كه اصل بیطرفی را رعایت میكنند و در انتهای آیه ـ كه ما به عنوان شاهد آوردهایم ـ تأكید میكند كه در صورت بركناری كفار از معارضه با شما و رعایت حالت بیطرفی و پذیرش صلح، مسلمین اجازه تعرض به آنها را ندارند. این نظر را صاحب المیزان نیز پذیرفته است و بیان نموده كه آیه فوق، دو گروه همپیمان و بیطرف را از شدت عمل، مستثنی میداند.89
هـ) سوره نساء، آیه 128: «والصّلح خیر: صلح بهترین است». این آیه در مقام بیان شیوه حل اختلاف میان زوجین است و ربط مستقیمی به آیات جهاد ندارد؛ اما در عین حال، لحن این بخش از آیه در عبارت كوتاه و رسای «والصلح خیر» بیانگر این قانون كلی، عمومی و مطلق قرآن است كه در همه زمانها و همه مكانها، اصلِ نخستین در رفتار و گفتار و كردار باورمندان به تعالیم و ارزشهای اسلام؛ صلح، صفا، دوستی و سازش بوده و نزاع، كشمكش و جدایی برخلاف طبع سلیم انسانی و در تضاد با مقتضای زندگی آرامبخش اوست و لذا جز در موارد ضرورت و استثنایی نباید به آن متوسل شد.
و) سوره بقره، آیه 190: «قاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونكم ولا تعتدوا إن الله لا یحب المعتدین» یعنی «با كسانی كه با شما آغاز كارزار میكنند، در راه خدا كارزار كنید، ولی تجاوزگر (و آغازگر) نباشید؛ چرا كه خداوند متجاوزین را دوست ندارد». در المیزان آمده است: «مراد از قتال، كوشش مرد در كشتن كسی است كه سعی در كشتن او دارد... و نهی از اعتدا، مطلق است... و شامل قتال قبل از دعوت به حق و ابتدا به قتال و كشتن زنان و كودكان و... میشود.»90
پینوشتها:
81ـ در آیات قرآن تصریح شده است: «لیحكم بین الناس فیما اختلفوافیه... ادخلوا فی السّلم كافّه».
82ـ سوره5(مائده)، آیه 15 و 16 «یهدی بهالله من اتبع رضوانه سبلالسلام و یخرجهم منالظلمات الی النور باذنه و یهدیهم الی صراط مستقیم».
83ـ سوره(حشر)، آیه23 «هو الله الذی لا اله الا هو الملك القدوس السلام».
84ـ سلامهای پایانی نماز
85ـ «اللهم انت السلام و منك السلام تباركت یا ذالجلال و الاكرام»، الجامع الصغیر، ج1، شماره2011.
86ـ سوره6(انعام)، آیه127؛ سوره 10 (یونس)، آیه25 «لهم دارالسلام عند ربهم... و الله یدعوا الی دارالسلام».
87ـ سوره 2(بقره)، آیه279؛ سوره5(مائده)، آیه33 و 64، سوره 9(انفال)، آیه57؛ سوره8(توبه)، آیه107؛ سوره47(محمد)، آیه4.
88ـ السیوری، همان، ج1، ص372.
89. المیزان، همان، ج5، صص29ـ 28.
90. طباطبایی، سیدمحمدحسین، همان، ج2، صص62-61.
روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید