1393/7/16 ۰۸:۲۸
آذربایجان آن چنان نقش ممتاز و ارزشمندی در تمامی طول تاریخ ایران در ابعاد مختلف نظامی و سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری در سرنوشت ایران و حفظ تمامیت ارضی و سیاسی آن داشته كه لازم است در ابعاد مختلف به آن بپردازیم. در این راستا ابتدا به سراغ آثار باستانی و فرهنگی آذربایجان و حوادث مهم اساطیری و تاریخی كه در این مكان رخ داده میرویم و در ادامه، مقولههای دیگر را مورد بررسی و كندوكاو قرار خواهیم داد
مقدمه: آذربایجان آن چنان نقش ممتاز و ارزشمندی در تمامی طول تاریخ ایران در ابعاد مختلف نظامی و سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری در سرنوشت ایران و حفظ تمامیت ارضی و سیاسی آن داشته كه لازم است در ابعاد مختلف به آن بپردازیم. در این راستا ابتدا به سراغ آثار باستانی و فرهنگی آذربایجان و حوادث مهم اساطیری و تاریخی كه در این مكان رخ داده میرویم و در ادامه، مقولههای دیگر را مورد بررسی و كندوكاو قرار خواهیم داد:
1ـ آثار باستانی و تاریخی آذربایجان:
نمادهای ایرانیت در آذربایجان فراوان است؛ آثاری كه در كنار خود قصهها و غصهها و رزمها و بزمهای فراوان به یاد دارند. بنابراین سخن از این مكان یادآور حضور ملت ایران است كه همچون شیر میغرند و از همبستگی و اتحاد سخن میگویند. از مهمترین آثار باستانی خطه آذربایجان محوطه باستانی تخت سلیمان است* كه در آن حضور اسطورههای ایرانی جلوهگری میكند: كیخسرو فرمانروای ایران سوار براسب درحالی كه آذرگشسب را برگرده اسب خود به ارمغان آورده، آن را در «شیز» كرسی باستانی آذربایجان تختنشین كرد و آتشكده آذرگشسب را فروزان نمود.
آذر گشسب ابتدا در كوهی كه اكنون «زندان سلیمان» نام دارد، روشن بود و سپس آن را در سه كیلومتری آن و در كنار دریاچه شیز قرار داد. «روایات مذهبی اوستایی از فروزان كردن این آتش به دست كیخسرو سخن گفتهاند.»1در روایات ملی و همچنین شاهنامه فردوسی نیز از این موضوع یاد شده است.
«در كنار آتشكده، دریاچه شیز یا خسرو یا همان دریاچه چئچست خودنمایی میكند كه داستانها و حماسهها در خود دارد.»2 وقتی از شهر شیز و دریاچه شیز سخن میگوییم، به یاد زرتشت ـ پیامبر باستانی ایران ـ نیز میافتیم كه در این شهر زندگی میكرد و در كوهستانهای این شهر با خدای خود راز و نیاز میكرد. شهر شیز محلی است كه «كینخواهی كیخسرو از افراسیاب ـ كشنده پدرش ـ در آن به وقوع پیوسته.» 3
شیز یا گنرك آنچنان مهم بوده و آذربایجان آنقدر در تاریخ ایران زمین دارای ارزش بوده است كه یكی از سه نسخه ارزشمند كتاب «اوستا» كه به فرمان گشتاسب با آب طلا نوشته شده بود، در معبد آذرگشسب در شیز نگهداری میشد. همچنین اردشیر بابكان پس از جلوس بر تخت شاهی (241 ـ 224 میلادی) دستور داد تا تنسر هیربد هیر بدان (موبد موبدان) تفسیر متون پراكنده عصر اشكانی را گردآوری كند و از زمان فرزندش شاهپور اول (273 ـ 241 میلادی) رونوشتی از اوستا را در آذرگشسب قرار دادند.4
كورش كبیر نیز بزرگترین گنجینه جهان را كه متعلق به كرزوس ـ پادشاه لیدی ـ بود، پس از فتح آن دیار، با خود به ایران آورد و نذر دریاچه شیز نمود و در آب این دریاچه انداخت و آن را به آناهیتا ـ ایزدبانوی ـ آب نیاز كرد.5 با توجه به بررسیهای تاریخی و باستانشناسی، حدس زده میشود كه در این منطقه آثار دورههای ماد و هخامنشی به طور گسترده به دست آید.
شیز ـ كرسی باستانی آذربایجان ـ در دوره اشكانی توسعه یافت و گرامیداشت توأمان آب و آتش كه نماد تقدس آناهیتا و آذر است، در این دوره به اوج خود رسید. در دوره اشكانی، آذربایجان با تازش نافرجام آنتنیوس ـ امپراتور روم ـ به شهر شیز روبرو بود. «در سال 38 قبل از میلاد آنتوانیوس با سپاه بزرگی به سوریه آمد و پس از ورود به آنجا، مشغول تكمیل قوای خود شد. او بدواً تصمیم داشت كه از همان راه كراسوس به ایران حمله نماید؛ اما شكست خورد و در سال 36 ق.م به آن سوی ارس گریخت.»6
در این جنگ آنتوان با مقاومت جانانه مردم ماد آتروپاتن در شیز مواجه شد و با هجوم سپاهیان پارتی كه از سایر نقاط ایران به كمك مردم ماد آمده بودند، رومیان به ارمنستان گریختند. این جنگ در زمان فرمانروایی فرهاد چهارم اشكانی (37 ق.م ـ 2میلادی) رخ داد.
در دوره ساسانی نیز آذربایجان و «شیز» (كرسی آن) به اوج اقتدار و عظمت خود رسید؛ چه، شاهان ساسانی همهساله برای زیارت و ادای نذر و راز و نیاز به این شهر میآمدند. همچنین در هنگام جنگ و قبل از آغاز نبرد برای ادای نذر و نیاز به شیز میآمدند؛ «چنان كه هنگامی كه خاقانِ چین و هپتالیان به خراسان حمله كردند و مرو را گرفتند، بهرام پنجم (بهرام گور) پیش از رفتن به جنگ، به شیز رفت و در آذرگشسب به راز و نیاز پرداخت و پس از پایان جنگ و پیروزی بر مهاجمان، مجدداً به شیز آمد و جواهرات و تاج به غنیمت گرفته شده را به آتشكده داد.» همچنین بهرام پنجم هنگامی كه دختر پادشاه هند را به زنی گرفت، برای تبرك، او را به این پرستشگاه آورد و او را به كیش زرتشتی درآورد.
نام شیز یا گنزك «یادآور سفرهای پی در پی خسرو انوشیروان (579 ـ 531م) فرمانروای ساسانی نیز هست. او پیش از رفتن به جنگ، به این آتشكده میآمد و به نذر و نیاز میپرداخت و بعد از جنگ نیز جهت سپاس به درگاه خداوند به این شهر میآمد.»8 خسرو پرویز (628 ـ 590م) نیز همواره به شیز میآمد.»9
شهر شیز و آتشكده آذر گشسب در سال 624 م مورد هجوم هراكلیوس ـ امپراتور روم ـ قرار گرفت و تخریب شد. او آتشكده را ویران كرده، تندیس بزرگ خسروپرویز را كه در آنجا قرار داشت، نابود ساخت.»10 آتشكده شیز تا اواسط قرن چهارم هجری قمری همچنان روشن و فروزان بود.
تخت سلیمان
از دیگر آثار باستانی منطقه تخت سلیمان (شیز)، آثار باستانی «زندان سلیمان» است كه با توجه به اكتشافات و قرائن محكم تاریخی، علمی و آنچه در روایات ملی و شاهنامه و روایات مذهبی آمده و بررسی فواصل جغرافیایی، میتوان مشخص كرد كه این كوه 110 متری و قله آن، همان محل اولیه قرار دادن آتش به دست كیخسرو است.
تخت بلقیس
از دیگر آثار باستانی این منطقه، كوه طاقدیس یا بلقیس است كه كاخ یا تخت معروف طاقدیس كه خسرو پرویز آن را مجدداً ساخت، در آنجا قرار داشت. این تخت از نظر ایرانیان بسیار ارزشمند بود و سابقهای اسطورهای داشت و ساخت اولیهاش را به فریدون نسبت میدهند كه پس از پیروزی ایرانیان بر ضحاك تازی، امر به ساختن آن داد.
«فردوسی در اشعار نغز و دلكش خود، جزئیات این ساختمان باشكوه و تخت نامبرده را در منطقه آذربایجان شرح داده است. پس از فریدون هر كدام از فرمانروایان ایران بر این تخت تزئینات و جواهراتی افزودند تا آنكه در هنگام حمله اسكندر، او دستور داد این تخت را آتش بزنند و این بنا را نابود سازند. هر كدام فرمانروایان اشكانی و ساسانی از جمله اردشیر بابكان(241ـ224م) كوشیدند تا آن را از روی طرح اولیه بسازند؛ اما موفق نشدند تا آنكه بالاخره خسرو پرویز امر به ساختن آن داد و آن را از نو ساخت.»11
شهر شیز و آتشكده معروفش پس از غلبه تازیان بر ایران و كشته شدن یزدگرد سوم (651ـ642م) در مرو،12 مورد هجوم قرار گرفت؛ در نتیجه «مردم شیز با فاتحان سازش كردند كه 800 هزار درهم بپردازند تا در امان باشند و معابدشان ویران نشود و به خصوص كسی مردم شیز را از مراسم مذهبی منع نكند.»13
به هر حال منطقه تاریخی «تخت سلیمان» یا «شهر باستانی شیز» یا «گنزگ» نماد بارز عظمت فرهنگی و تاریخی ایران در خطه آذربایجان است كه باید در جهت معرفی و شناخت آن تلاش كرد و در جهت حفظ و احیای آن و انجام كشفیات باستانشناسی و تحقیقات تاریخی در بارهاش، اقدامات اساسی انجام داد و به مردم بیشتر معرفی كرد.
از دیگر آثار مهم دوره ساسانی، تندیس و نقش اردشیر بابكان(241ـ224م) و شاهپور اول(273ـ241م)فرزند و جانشین او میباشد كه در منطقه سلماس میباشد. هیأتی غربی (مركب از كرپورنزه فلاندن، گسست، دمرگان و لمان هویث) از نقش برجستهای واقع در 30 كیلومتری سلماس (شاهپور پیشین) در دهكده «تخته خان» یاد میكند. این نقش برجسته متعلق به اوایل دوره ساسانی یعنی حدود سال 250م و در واقع حدود 1800 سال پیش است كه به نظر«زاره» از اردشیر بابكان و پسرش شاهپور اول است كه مورد تجلیل ارمنیها قرار گرفته است.»14
دژبَـذ
یكی دیگر از بناها و قلعههای مهم آذربایجان، بنای «قلعه جمهور» یا «دژبذ» در 50 كیلومتری شمال اهر و در 16 كیلومتری جنوبغربی كلیبر و بر فراز ارتفاعات غربی رود قرهسو است. برای رسیدن به دروازه دژ باید از معبر دالان مانندی به طول200 متر عبور كرد. مساحت این دژ به حدود 10 هزار متر مربع میرسد و زمان قطعی ساختش معلوم نیست، گرچه احتمال دارد مجموعه قلعه در دوره ساسانی ساخته شده باشد و از آنجا كه این مجموعه در قرن سوم یكی از پایگاههای مهم و مستحكم بابك خرمدین در مصاف با لشكریان خلفای عباسی بوده، تعمیرات و الحاقاتی نیز به آن افزوده شده است.»15
علاوه بر محوطههای باستانی كه تا كنون كشف گردیده و در این مقاله به پارهای از آنها اشاره شد، مسلماً در صورت انجام بررسیهای لازم و كشفیات باستانشناسی، آثار ارزشمند دیگری نیز از تمامی خطه آذربایجان به دست خواهد آمد كه این امر مستلزم پژوهش و مطالعات تاریخی و متعاقب آن، تعیین محل بنا و سپس انجام بررسیهای باستانشناختی و عملیات كاوش میباشد.
قلعه زنیتا
این جانب در مورد آثار باستانی ایران كه در كتب تاریخی از آنها یاد شده، بررسیهای جامعی انجام داده كه از جمله آنها مطالعه در مورد «قلعه زنیتا» (zenitha) است كه از قلاع مهم نظامی در عهد اشكانی و ساسانی بوده و در شرح وقایع نظامی و جنگهای هفتصدساله ایران و روم از آن یاد شده و رومیان همواره قصد تجاوز و اشغال این قلعه بزرگ را داشتند و ایرانیان نیز نسبت به مالكیت خود بر این دژ حساسیت فراوانی به خرج میدادند. «این قلعه در جریان جنگ نرسی(303ـ293م) با امپراتوری روم طبق قراردادی، به روم واگذار گردید (297 م) با روی كار آمدن شاهپور دوم(379ـ309م) و شكست رومیان در جنگ، این قلعه مجدداً در اختیار ایران قرار گرفت.»16
این جانب پس از انجام مطالعات تاریخی خود در مورد قلعه زنیتا و بررسیهای دقیق با توجه به كتابها و نوشتههای باستانی و نقشههایی كه فرانسویها از میدانهای جنگهای ایران و روم تهیه كرده بودند و وقوف بر این مطلب كه طبق آنچه در متون تاریخی آمده مردم ایران حساسیت بسیاری نسبت به حفظ این قلعه داشتند، متوجه این نكته مهم شدم كه زنیتا این دژ استوار و قلعه بزرگ كه در جریان جنگهای هفتصدساله ایران و روم مرتباً بین دو كشور دست به دست میگشت، در نهایت پس از گذشت 1700سال از این جنگها، در دست ایرانیان ماند و اكنون جزء مرزهای سیاسی كشورمان قرار دارد كه شرح اقدمات انجام شده در زیرنویس صفحات بعد خواهد آمد.
بناهای دوره اسلامی
لازم به ذكر است علاوه بر آثار باستانی مربوط به دوره قبل از اسلام، بناهای متعدد تاریخی دیگری نیز مربوط به دوره اسلامی در منطقه آذربایجان وجود دارد كه همگی حكایت از این دارد كه ایالت آذربایجان همواره ركن ركین ایرانیت بوده است كه از آن جمله میتوان به مساجد، كلیساها، پلها، كاروانسراها، ارگها و قلعهها و بازارها، حمامها و بناهای ارزشمند اشاره نمود كه تعدادشان فراوان است و پرداختن به هر كدام نیازمند مقالهای جداگانه است.
توجه به این نكته ضروری است كه بسیاری از این بناها مربوط به دوره سلجوقی و ایلخانی و خصوصاً صفویه و قاجاریه میباشد، یا در زمان صفویه و قاجاریه تعمیر و مرمت گردیده است، به طوری كه در هریك از شهرهای استانهای اردبیل، آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی میتوان این بناهای با ارزش را ملاحظه كرد. از جمله مقبرهالشعرای تبریز كه حمدالله مستوفی در نزههالقلوب مینویسد: «در مقبرهالشعرا سرخالب، انوری، خاقانی، ظهیرالدین فاریابی، شمسالدین سجاسی و فلكی شروانی، مدفون هستند.»17
شاعران و بزرگان بسیاری در سرخاب هستند كه عبارتند از: اسدی طوسی، قطران تبریزی، مجیرالدین بیلقانی، خاقانی شروانی، ظهیرالدین فاریابی، شاهپور نیشابوری، ذوالفقار شروانی، خواجه همام تبریزی، مغربی تبریزی، مانی شیرازی، لسانی شیرازی، شكیبی تبریزی و سید محمدحسین بهجت تبریزی (شهریار) و بزرگان دیگری مانند امامزاده سیدحمزه میرزا عیسی قائم مقام، ثقهالاسلام تبریزی و...
از دیگر آثار تاریخی مهم آذربایجان، مقبره شمس تبریزی در خوی است كه در سال 1386 مدفون بودن شمس تبریزی در این محل به اثبات رسید و در آبان ماه 1389 كنگره بینالمللی شمس تبریزی در خوی و ارومیه برگزار شد.با توجه به آثار باستانی و تاریخی و گمانههایی كه در مورد وجود آثار ارزشمند در منطقه آذربایجان وجود دارد، لازم است موارد زیر در مورد تحكیم و بیان عظمت فرهنگی ایران در خطه آذربایجان مورد بررسی قرار گیرد:
الف) توجه به انجام كاوشهای باستانشناسی كه متأسفانه تا كنون اقدام چندانی در این مورد انجام نگرفته و به پیشنهادهایی كه نتیجه تحقیقات و مطالعات انجام شده، میباشد نیز هیچ گونه توجهی نشده است كه از جمله میتوان به پیشنهاد این جانب در مورد كاوش در روستای قزقلعه خوی جهت بازیافتن قلعه نظامی زنیتا اشاره نمود كه نتیجه تحقیقات انجام شده در مورد این قلعه بوده و متأسفانه هیچگونه اقدامی از طرف مسئولان ذیربط در این مورد انجام نگردید.
ب) برپایی مراسم سالگرد رویدادهای تاریخی و فرهنگی مانند سالروز «حماسه چالدران» در سی و یكم مردادماه و گرامیداشت شهیدانش یا شهادت ثقهالاسلام تبریزی و یا سالگرد تولد و فوت مشاهیر و شعرای بزرگ این خطه. گفتنی است كه حماسهآفرینی دلاوران ایرانی در دشت چالدران در مقابل قوای متجاوز عثمانی و فداكاری سپاهیان ایرانی به فرماندهی شاهاسماعیل صفوی در 31 مرداد ماه سال 893 خورشیدی اتفاق افتاد كه مصادف با 23 اوت 1514 میلادی میباشد.
ج) برگزاری همایشهای ادبی، فرهنگی و تاریخی با حضور اندیشمندان نه تنها از ایران، بلكه با دعوت از همه دانشمندان حوزه ایران فرهنگی و جهان ایرانی مانند: تاجیكستان، افغانستان، پاكستان، كشمیر، آسیای مركزی و قفقاز (جمهوری آذربایجان، ارمنستان، داغستان و...).
د) در جهت عمران و آبادی و حفظ محیط زیست، پرآبی رودخانهها و احیای دریاچه ارومیه و نیز به موازات آن توسعه كشاورزی پایدار در تمامی خطه آذربایجان باید اقدامات لازم معمول گردد.
فهرست منابع و مأخذ
1ـ كریستین سن، كیانیان، ترجمه ذبیحالله صفا، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب چاپ دوم 1343، ص133.
2ـ علی محمدی، تكاب افشار، مؤلف، 1369، ص105.
3ـ شاهنامه فردوسی به تصحیح محمد رمضانی، تهران، مؤسسه خاور، جلد سوم، چاپ دوم 1354، ص100.
4ـ كریستین سن، ایران در زمان ساسانیان، رشید یاسمی، تهران، دانشگاه تهران، مهر ماه 1317 از روی چاپ اول كه در سال 1936 چاپ گردیده، ص320 و 329.
5ـ سایت جامع گردشگری ایران AnoBanini و علی محمدی پیشین، ص 102.
6ـ حسن پیرنیا، مشیرالدوله، ایران باستان، تهران، ابن سینا جلد نهم چاپ چهارم 1344، ص 2624.
7ـ غلامحسین مقتدر، جنگهای هفتصد ساله ایران و روم، تهران، دنیای كتاب 1362، ص 109.
8ـ شاهنامه فردوسی، پیشین، جلد سوم، ص389 و 390.
9ـ كریستین سن ایران در زمان ساسانیان، پیشین، صفحه 108 و شاهنامه فردوسی، ج5، ص 93.
10ـ ویكیپدیا، حسن انوری، آتشكده آذرگشسب، تهران، مؤلف 1341، ص24.
11ـ شاهنامه فردوسی، پیشین،ص 233.
12ـ رومان گریشمن ایران از آغاز تا اسلام، ترجمه محمد معین، تهران، شركت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ هشتم، ص371.
13ـ علی محمدی، پیشین، ص99.
14ـ لوئی و اندنبرگ باستانشناسی ایران باستان، ترجمه عیسی بهنام، دانشگاه تهران، 1345، ص119.
15ـ محمدعلی مخلص، فهرست بناهای تاریخی آذربایجان، نشریه شماره 14 سازمان میراث فرهنگی، سال 1371، ص142.
16ـ غلامحسین مقتدر، پیشین، ص75.
17ـ نزههالقلوب، حمدالله مستوفی، ص 78، تهران، دنیای كتاب 1362.
روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید