1391/11/7 ۰۱:۲۷
ابعاد عرفانی و ادبی مولانا جدایی ناپذیرند
ائرةالمعارف بزرگ اسلامی همایش بزرگداشت مولانا را با حضور پنج کشور خارجی برگزار میکند؛ همایشی که در آن ابعاد گسترده کار این شاعر بزرگ ایرانی بررسی خواهد شد. برای کسب اطلاعات درباره این همایش سراغ سید کاظم موسوی بجنوردی، ریاست دائرةالمعارف بزرگ اسلامی رفتیم. بحث کمی گسترده شد و وی به برخی از فعالیتهای دیگر این مرکز هم اشاره کرد. بجنوردی سال 1321 در خانوادهای روحانی در نجفاشرف زاده شد. پدرش مرحوم آیتالله سید حسن بجنوردی از دانشمندان و مراجع بلندپایۀ تشیع بود و مادرش نوادۀ مرحوم سیدابوالحسن اصفهانی، مرجع بزرگ شیعه در نجف اشرف به شمار میرفت. سیدکاظم در همان شهر رشد کرد و به تحصیل علم پرداخت. وی همزمان علوم قدیم و جدید را فراگرفت و بهویژه در حوزۀ نجف از محضر استادان بهره میبرد و از همان ایام به علوم عقلی و فلسفی علاقۀ وافر نشان میداد. فعالیتهای سیاسی او منجر به دستگیری او و قریب به 14 سال زندان شد. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی از زندان آزاد شد. و پس از مدت کوتاهی فعالیت در مشاغل بلندپایۀ دولتی و نمایندگی مردم در مجلس قانونگذاری ایران را برعهده گرفت. علاوه بر این اوقات خود را به مسایل فرهنگی اختصاص داد و مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی را بنیان نهاد. اقبال دانشمندان و دانشپژوهان ایرانی و غیرایرانی و نیز محققان اسلامشناس غربی به این دائرةالمعارف، نشاندهنده نقش و تأثیر آن است. دائرةالمعارف بزرگ اسلامی به دو زبان فارسی و عربی منتشر شده و میشود و ترجمۀ انگلیسی آن هم در دست تدوین است. مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی بنا بر طرحها و پیشبینیهای بجنوردی علاوه بر تدوین دائرةالمعارفهای عمومی و تخصصی مربوط به ایران و اسلام، به تحقیق و تألیف آثار بزرگ مستقل مانند تاریخ اسلام و تاریخ ایران نیز اشتغال دارد. از او مقالات متعددی در دائرةالمعارف و نشریات ایران به چاپ رسیده است. علاوه بر این، بجنوردی مدتی ریاست کتابخانه ملی ایران را هم برعهده داشت. زندگینامۀ سیاسی و فرهنگی کاظم موسوی بجنوردی با عنوان «مسی به رنگ شفق»، به چاپ رسیده است. برپایی بزرگداشت مولانا در گفتوگو با سیدمحمدکاظم موسوی بجنوردی آقای بجنوردی، برنامهای که امسال برگزار میشود چگونه شکل گرفته است، اهدافش چه بوده و چه چشماندازی را در نظر دارد؟ کار مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی برگزاری همایشهای علمی نیست. برگزاری این همایشها بخشی از کار است و ما در نظر داریم که حاصل کار را به صورت کتاب منتشر کنیم. البته باید اضافه کنم که بخش عمده کار این مرکز نوشتن دائرةالمعارفهای اسلامی، عمومی و تخصصی و گاه کتابهای سطح بالای آکادمیک است. مانند «تاریخ جامع ایران» که ما آن را نوشتهایم و تقریباً به پایان رسیده و در حال طی کردن مراحل چاپ و سیزده چهارده جلد است. این تردید در تعداد جلدها هم به دلیل این است که این مجموعه هنوز صفحهبندی نشده است یا نمونه دیگر کتابهای منتشر شده توسط مؤسسه ما، جغرافیای جامع ایران است که در چهار جلد نوشته شده و تقریباً به پایان رسیده است. کارهای دیگری هم در دست انجام داریم مانند «دائرةالمعارف بزرگ اسلامی» که به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی است یا «دانشنامه ایران» که یک دائرةالمعارف عمومی در سی جلد است یا دانشنامه خلیج فارس در هشت جلد، دانشنامه بزرگ تهران در شش جلد، دانشنامه فرهنگ عامه ایران در 10 جلد که بسیار اهمیت دارد، چون دانشنامه فولکلور ایران است که در واقع جوهر فرهنگی ملت را نشان میدهد. اما در کنار انتشار این کتابها شما پژوهشهایی هم برگزار میکنید و همایش سال گذشته درباره کوروش هم در این راستا بود... بله. ما پروژههای زیادی در دست انجام داریم و از جمله کارهایی که ما سالی یکبار انجام میدهیم برگزار کردن یک همایش مهم است که نخستین همایشی که ما برگزار کردیم همایش خلیج فارس بود و دومین آن همایشی درباره کوروش هخامنشی (ذوالقرنین) بود که بسیار مورد استقبال قرار گرفت. از 26 و 27 آذرماه هم همایش بینالمللی مولانا را داریم. ما برای انتخاب در شورایعالی علمی اولویتها را در نظر میگیریم. مثلاً انتخاب موضوع خلیج فارس با کارشناسی همراه بود. این موضوع ذبرای ما وجهه ملی میداشت؛ یعنی این که ما ایرانیان از نظر ملی بسیار آزرده بودیم. برای ما بسیار ناراحتکننده بود که حقوق ما را به طور علنی در مورد خلیج فارس پایمال میکنند. خلیجفارس در ایران پهناور گذشته مانند حوضچهای در داخل خاک ایران بود و به همین دلیل بخشی از فرهنگ و تمدن ایرانی در اطراف این حوضچه شکل گرفت و برای ما یک خاطره شیرین تاریخی است. ضمن این که بخشی از تاریخ و فرهنگ ما از آنجا نشأت گرفته و ریشه در فرهنگ این منطقه دارد. بعد رسیدیم به کوروش که بنیانگذار فرهنگ ملی ماست. پایهگذاری فرهنگ ایران در واقع با کوروش و به نام کوروش شروع شده و چون ایرانیان موحد بودند، اسلام را با جان و دل پذیرفتند و اسلام بسط طبیعی فرهنگ ایرانی بوده و به همین دلیل است که ایرانیان در استحکام و شکلگیری فرهنگ و تمدن اسلامی نقش برتر و برجستهای داشتند. شما اگر ایرانیان را از تمدن اسلامی کنار بزنید چیز اندکی باقی میماند. تمام فرهنگ عظیمی که به ویژه در چهار قرن اولیه و سپس تا قرن شش وجود دارد نقش ایرانیها را بسیار برجسته نشان میدهد. با توجه به اینکه ذوالقرنین مورد خطاب خداوند قرار گرفته و ما مستندات بسیار قوی داشتهایم که ذوالقرنین همان کورش است و حتی در تورات بارها نام کوروش با قداست برده شده و همان علمای یهود بودند که از پیغمبر اکرم پرسیدند که ذوالقرنین کیست و این آیهها دقیقاً منطبق با کوروش است زیرا تمام شواهد و قرائن نشان میدهد که ذوالقرنین مورد خطاب خداوند در قرآن کریم کوروش ماست و اگر این واقعاً قابل اثبات باشد پل مستحکمی است بین فرهنگ اسلامی و فرهنگ ملی ما و باعث استحکام وحدت ملی ما میشود و باعث استحکام نظام جمهوری اسلامی میشود و در واقع کسانی را که نسبت به فرهنگ ملی بیتوجه یا کم لطف هستند با کسانی که به فرهنگ ملی توجه دارند ولی به فرهنگ اسلامی کم لطفی میکنند با هم آشتی میدهد و به هم نزدیک میکند و بنابراین این هدفی که ما در همایش بزرگ کوروش هخامنشی و ذوالقرنین داشتیم در واقع اهداف ملی را تعقیب میکرد. فکر میکنم همایش مولانا هم در همین ارتباط باشد چون او هم به گونهای پیوند دهنده فرهنگ و ادبیات اسلامی و ایرانی است. بله. این مطلب را هم میتوانیم با ادبیات دیگری عنوان کنیم. مولانا تأثیر زیادی بر فرهنگ و تاریخ اندیشه ایرانیان دارد، به ویژه این که در وجوه مختلف فرهنگی تأثیرگذار بوده است. مولانا شکلدهنده بینش عرفانی ماست و در بینش ما ایرانیان و حتی در کل منطقه تأثیر داشته و فراتر از مرزهای ملی بوده است و امروز مثنویمعنوی به انگلیسی ترجمه شده و صدها هزار نسخه از آن بین مردم پخش شده و مورد استقبال مسیحیان قرار گرفته و میشود گفت حتی در اندیشه عرفانی بشر تأثیر گذار بوده است. بخشی از باورهای ما از مولانا متأثر است. حتی بخش عظیمی از فولکلور ما متأثر از اوست. مسأله آن چوپان و راز و نیازی که با خداوند میکند در واقع فولکلور و فرهنگ عامه مردم ایران است. یعنی تأثیرش در یکسری از باورهای ما چه باورهای مردمی و چه باورهای عقلانی و باورهای مستدل که افراد سطح بالا به آن معتقدند متأثر از اندیشههای عرفانی مولاناست. ما در زمانی زندگی میکنیم که میشود گفت به نحوی گریز از ایمان وجود دارد یعنی جهان درهم تنیده شده و فرهنگهای مختلف و بینشهای متفاوت از طریق وسایل جمعی مانند اینترنت، تلفن و ماهواره و با شیوههای گوناگونی و رفت و آمدهای زیاد با هم در ارتباط هستند. پیش از این همه امکان سفرهای امروزی را نداشتند. اما امروز همه جام جهاننمایی دارند و همهچیز را میبینند و همهچیز را میدانند. این یک جنبه بسیار مثبت دارد و آن این است که سطح دانایی را بالا میبرد و باعث میشود تعامل مردم بسیار گسترده شود زیرا دانایی زاییده تعامل است. اگر تعامل نباشد و کسی فقط درس بخواند دانایی او بالا نمیرود. شما حتی یک بقال را در نظر بگیرید که ممکن است تحصیلات دانشگاهی نداشته باشد ولی به دلیل تعاملی که با مردم دارد دارای معرفت و دانایی است. اما بخش مهمی از این اطلاعات به واسطه کتاب حاصل میشود... همه کسانی که با اطراف خود تعامل زیاد دارند کسب معرفت پیدا میکنند و در واقع کسب اطلاعات میکنند، چون در بحثها تعامل وجود دارد. ما مرتباً اطلاعات میدهیم و اطلاعات میگیریم. به طور حتم بخش مهمی از این تبادل اطلاعات در کتابها و آثار مکتوب منتشر میشود. این اطلاعات مرتباً در کانالهای ذهنی ما پردازش میشود و سطح دانایی ما را بالا میبرد. در چنین دنیایی که تقریباً همهچیز را همه میدانند، آفاتی هم وجود دارد و آن گریز از ایمان است، یعنی همیشه جوانان ما در خطر از دست دادن ایمان هستند. از وسایل بسیار مؤثر در حفظ ایمان یا حتی بازگشت به ایمان، اشعار مولوی است. مولانا با این ظرافت بسیار بسیار زیبایی که عالیترین مفاهیم خداپرستی و تعریف هستی را بیان میکند، هر جوانی را مجذوب میکند و به آن ایمان میبخشد. بنابراین میشود مسأله را از این زاویه نگاه کنیم که توجه جدید به مثنوی فواید زیادی دارد. جنبههای دیگری هم هست. اشعار مولوی در ساختار ارزشی ما مؤثر است. در واقع بخشی از ساختار ارزشی ما درباره مفاهیم مثنوی معنوی و شمس تبریزی به وجود آمده است و نمیتوان از این حقیقت غافل بود و این را بیان نکرد. میدانید که این ساختار ارزشی تا حدود زیادی کارهای ما را تنظیم میکند، پس در رفتار ما مؤثر است. این مهم است که ما ایرانیان مفتخر هستیم مولوی ایرانی و اشعارش به زبان شیرین فارسی است، بنابراین ما خود را بیش از دیگران صاحب این فرهنگ و مفاهیم میدانیم. این میراث بسیار بزرگی است که چنین میراث عظیمی در دست ماست و ما باید از این بهره بگیریم و به همین دلیل است که معتقدیم هر چند که درباره مولانا تا به حال بسیار تحقیق شده است، باز هم کتابها و مقالات زیادی باید درباره او نوشته شود. آن قدر دامنه مفاهیمی که مولانا در دنیا عرضه کرده گسترده و عمیق است که جا دارد در این زمینه بحث و گفتوگو و نکات تاریک آن روشن و جنبههای دیگری از آن شناخته و بازگو شود و از این طریق ما فرهنگ خداشناسی خود را غنیتر و بارور کنیم. منبع :کتاب هفته
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید