1391/11/7 ۰۱:۲۷
مقالات همایش خویشاوندی در ایران و کشورهای همسایه3
به گزارش مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی ، همایش خویشاوندی در ایران و کشورهای همسایه در تاریخ 2 مرداد ماه سال 1387 در این مرکز برگزار شد و مقالات ارائه شده در این همایش در زمینه های ادامه خویشاوندی و آینده ی آن در شرایط مهاجرت ، نمود و تصور خویشاوندی بود به قرار زیر است راهکارهای زناشویی جوانان افغان :تأثیرات مهاجرت از ایران تا اروپا آزیتا بطحائی دانشگاه پاریس ده، نانتر موضوع پژوهش بررسی مردم شناختی مهاجرت و خط سیر جوانان افغان از مرز ایران به سوی اروپاست. این جوانان مهاجر به اروپا، پیشتر همراه خانوادههاشان، چندین سال در ایران و یا در پاکستان به سر بردهاند. پس اینان نسل دوم مهاجران افغان را از زمان اشغال این کشور توسط شوروی تشکیل میدهند. درچارچوب تحقیقات خود دریافتم مسألۀ ازدواج و پیوند زناشویی موضوعی اساسی است. بدین ترتیب محور مطالعات خود دررا طی چنینبار اقامت در ایران، بر این موضوع قرار دادم تا راهکارهای ازدواج جوانان افغان متعلق به نسل دوم مهاجرین را بهتر دریابم. در جمعیت افغانها، اکثر ازدواجها از نوع درونهمسری (endogamie) است و در تمامی مراحل، پدر و مادرها حضوری بارز دارند از جمله مرحلۀ انتخاب همسر، نحوۀ برپایی مراسم یا تعیین میزان مهریه و جهیزیه. اما بخش بزرگی از جوانان نسل دوم بزرگ شده ی ایران، رشته ی خود را با این سنن گذشته و اعمال پدران و مادران خود گسستهاند و مایلند مانند جوانان ایرانی، خود همسرشان را انتخاب و در مسائل مربوط به ازدواج مداخله کنند. بدین جهت مسألۀ حیاتی ازدواج ممکن است سرچشمۀ بروز اختلافات جدی میان جوانان و اولیاشان بشود. به علاوه، دراثر مهاجرتی موفق به اروپا، جوانان امکان آن را مییابند که ضمن بالابردن سن ازدواج و چانه زدن بر سر میزان مهریه و جهیزیه، همسرشان را نیز خود انتخاب کنند. از طرفی، مهاجرت به اروپا، باعث میشود تا جوان، جایگاه «پسر ارشد» را به دست آورده و به نفع خواهران خود وارد مذاکره شود. برسی تطبیقی روابط خویشاوندی و قومی در دو گروه مهاجر افغان در لندن و پاریس سوفی دسولیر بیست و پنج سال جنگ و ناآرامی در افغانستان، مهاجرت اجباری، آوارگی و تبعید را در سرنوشت هر خانواده افغانی رقم زده است. تحقیق حاضر بر اساس مطالعاتی قوم نگاشتی است که بر روی تعدادی از خانوادههای مهاجر از شهر میمنه افغانستان انجام شده است. گروهی از این خانوادهها به لندن و گروه دیگری به پیشاور پاکستان و مزار شریف افغانستان مهاجرت کردهاند. بررسی تفاوت رابطههای خویشاوندی و قومی در این دو دسته مهاجر نتایج جالب توجهی را در بر دارد. نمود و سامان خویشاوندی در محیطهای شهری و روستایی منطقۀ سمرقند:تشکیل الگوهای مشخص آرنو روفیه در این مقاله میکوشیم توصیفی از دو شکل و عمل نظام خویشاوندی ارائه دهیم: یکی در محیط شهری شهر سمرقند و دیگری در نواحی روستایی پیرامون این شهر. بررسی خویشاوندی در دو محیط اجتماهی و اقتصادی یادشده، حاکی از وجود دو تخیل imaginaires متایز است. نوع روستایی نشان دهندۀ مفهوم شاخۀ پدرتبارانه است و نوع شهری حاکی از ابهامی از نوع مادرتباری است کمااین که برای ایجاد گروه خویشاوندی از سلسلۀ دودمان استفاده میشود. همچنین مشاهده میشود که تخیل مادرتباری نزد زنان روستایی گاهی حضور بارزتری دارد حال آن که مردان تخیل خویش را از خویشاوندی در ارتباط با شاخۀ پدرتبارانه تعریف میکنند. این دو تخیل شهری و روستایی از خویشاوندی، با وجود تفاوتیهایی چند در منطقهای ساختاری، به طور کامل نازسازگار نیستند. عواملی مشترکی آنها را به هم نزدیک میسازد و امکانگذار متقابل در جابجایی فردی از یک فضای اجتماعی به فضای اجتماعی دیگر را فراهم میآورد. بدین ترتیب اگر مثلاً در شهر، چند گروه اکسکال aksakal از یک محله دیگر همانند روستا، از یک دودمان نیستند اما حضورشان در شهر یادآور وضعیت روستاست. مفهوم پویای کودو (گروه فامیل یکی از دو همسر) در شهر همچون روستا وجود دارد.... همچنین به گروههای گذار نیز بر میخوریم که عمل و تخیلی دوگانه دارند. هم چون دوزبانه بودن، تاجیکی و ازبکی، گروههای ساکن در شهر و روستا وجود دارند که قادرند در قالب هر دو صورت تخیل خویشاوندی اعمال مربوط به آن قرار گیرند. با این وجود، گرچه بعضی اعمال شادمانۀ نمادین در هر دو محیط مشترک است، اما تفاوتهای محسوسی نیز وجود دارند که مرزهای فضای بازشناسی محلی را فراهم میسازند. منطقهای اقتصادی و سیاسی اجتماعی بی ارتباط به ایجاد این نوع نظام خویشاوندی نیست و سعی ما بر درک برخی از منطقهایی است که این تمایز تخیلها را برقرار میکنند. سرانجام به پویایی اجتماعی مؤخرتر خواهیم پرداخت و از خود خواهیم پرسید آیا در برخی اشکال نظام خویشاوندی ظاهراً سنتی منشاء تغییراتی ست یا نه. خویشاوندی به مثابه داغ یک زخم جنوب شرق آناتولی در سریالهای تلویزیونی ترکیه کلمانس اسکالبر یوچل چندسالی است که سریالهای تلویزیونی بیشماری که از مهمترین شبکههای خصوصی ترکیه پخش میشوند و از جمله پربینندهترین برنامههایند، «مجموعۀ متنوع قومی آناتولی» را به تصویر میکشند. از محیط، موضوع و شخصیتهای کولی، لاز یا کرد به کرات استفاده میشود. این سریالها، به عنوان پدیدههای واقعی جامعه، از همان تصویری ارتزاق میکنند که شهروند متوسط ترک از جمعیتهای گوناگون ترکیه در ذهن دارد و در عوض نمودهای تصویر مزبور را اصلاح و سپس پخش میکنند. در این سخنرانی کوشیدهایم به بررسی چگونگی ارائۀ تصویر کردها و سرزمینهای کردنشین ترکیه در سریالهای مورد نظر بپردازیم. در سریال سیلا (FM Yapim، ATV، 2007، قسمت پنجم)، قهرمان فیلم میگوید: «ترکها، کردها، آشوریها، سنیها، علویها و یزیدیها قرنهاست که در کمال اخوت در کنار یکدیگر در منطقه (در اینجا ماردین) زندگی کردهاند». درگیریای که دهها هزار کشته به همراه داشت، کاملاً نادیده گرفته شده است. اخوت یاد شده میان این گروهها نیز امکان وجود تنش یا درگیریهای بین قومی و در نهایت وجود هرگونه بعد قومی را از میان میبرد. در سیلا، همچون دیگر سریالهای پیشین، صحنهپردازی منطقه، منحصراً حول محور مضامین زیر میگردد: عشق، خانواده، عشیرهگرایی و عرف. عشق اکثراً به موانعی برمیخورد که از سوی قانون عرف (تؤره) ایجاد شده که زندگی خانواده بر اساس آن قرار گرفته و غالباً در حد عشیره بسط مییابد. مسأله خویشاوندی و البته جایگاه زن در دل روابط خویشاوندی اهمیت خاصی مییابد: جنوب شرقی آناتولی به عنوان منطقهای معرفی میشود که نظام عشیرهای و قانون عرف هنوز در آن حاکم است و دولت غایب. گرچه هر فردی از آن رنج میبرد اما زن نخستین قربانی است. لحن آموزنده و نیز هنجاری سریال، خواهان تغییر (تجدد) روابط خویشاوندی و در عین حال در روابط قدرت است ـ یعنی خواهان امحاء قانون عرف و برقراری دولت و حکومت است. ما از طریق کار میدانی در کنار تهیهکنندگان، کارگردانان و فیلم نامه نویسان، کوشیدیم دریابیم چرا و چگونه امروزه تصویر خویشاوندی به صورت سنتی، کهنه و اسارت بار برای فرد، معرفی میشود و برای نمایاندن مناطق و جوامع کرد ترکیه از همین تصویر استفاده میشود. آیا پس از درگیری علنی سالهای 1990، دوباره شاهد بازگشت گفتمان «تجددخواهی» ـ یا تقریباً مستشرقانۀ ـ دهههای نخستین برقراری جمهوری هستیم؟ در کار پژوهشی حاضر در نظر است از چارچوب تولیدات تلویزیونی فراتر رفته و گذاری داشته باشیم به اهمیتی که امروزه جامعۀ ترکیه برای مسائل مربوط به خویشاوندی در کل، قائل است، مسائلی که حقیقتاً داغ زخمی است بر جنوب شرق کشور. مطالعه پيامهاي فرهنگي آگهيهاي بازرگاني تلويزيوني با تأکيد بر تعريف انسانشناختي خانواده درايران فاطمه سيارپور فارغالتحصيل کارشناسي انسانشناسي دانشکده علوم اجتماعي دانشگاه تهران «آگهيهاي بازرگاني تلويزيوني» از متداولترين برنامههايي است که در سراسر جهان، زمان زيادي از تماشاي تلويزيون را براي مخاطب پوشش ميدهند. زيرا برخلاف بسياري از برنامهها براي سازمانهاي متولي از منابع اصلي تأمين درآمد محسوب ميشود.از اينرو چشمپوشي از پخش آنان غيرقابل امکان است. در ساخت اين آگهيها معمولاً از روايات ادبي، داستانکها، نشانهشناسي و ساير فنون استفاده ميشود تا کالا يا خدمات موردنظر را براي «مخاطب» با هدف تبديل شدن او به «خريدار»جذاب کند. در کنار آن، تکرار آگهيها، آنها را به مثابه کالايي مورد قبول و در بسياري موارد، مورد نياز جلوه ميدهد و يا آن که الگويي براي خريد را در ذهن وي ميسازد. در مواردي هم خود آگهيها تبديل به کالايي ميشوند تا براي مخاطب نياز جديدي را تعريف کنند. بنابراين در اين مکانيسم، ناخودآگاه او وارد فرايندي ميشود که هر ناممکني را ممکن خواهد ديد. پس مطالعه اثرات فرهنگي توليد شده در آنها براي مخاطب از نگاههاي مختلف ،در انسانشناسي حائز اهميت است. از ميان مفاهيم و نيازهايي که اين آگهيها خودآگاه يا ناخودآگاه بازتوليد ميکنند، مقالۀ حاضر قصد داشته که با پيشفرض «تأکيد بر مفهوم انسانشناختي خانواده در ايران» به اين سئوال پاسخ دهد که اين آگهيها چه قدر توانستهاند بازتاب همان مفهوم باشند؟ اين آگهيها چه تعريف يا تعاريف ديگري از خانواده را براي مخاطب ممکن ميسازند؟ اين آگهيها چه نياز جديدي را به داشتن انواع ديگر خانواده براي مخاطب بازنمايي ميکنند؟ و يا در عبارتي کليتر «الگوهاي ارزشي بازتاب يافته در اين آگهيها تا چه حد با الگوهاي فرهنگي قالب ما دربارۀ خانواده،در تضاد يا تطابق است؟» در تحليل دادهاي اتنوگرافيک حاصل از ضبط و محدود کردن تعداد آگهيها دريک دورۀ زماني ده روزه ـ فقط آگهيهاي ميان سريالهاي تلويزيوني شبانۀ شبکه اول بررسي شدهاند ـ با استفاده از فنون تحليل محتوا، تجزيه داستانکها، روايتشناسي و انسانشناسي نمادين و همچنين استفاده از تئوريهاي فرهنگ مصرف و شي وارگي فرهنگي به سئوالات فوق پاسخ دادهايم. کليد واژگان: آگهيهاي بازرگاني تلويزيوني، خانواده، انسانشناسي خانواده، انسانشناسي نمادين و در آخر ایجاد انجمن بین المللی انسان شناسی ایران بحث و گفتگو درباره ی وضعیت آن و انتخاب رئیس و اعضای شورا
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید