1390/2/1 ۰۴:۳۰
متن زیر بر سر مزار استاد فقید به مناسبت چهلمین روز درگذشت ایشان، ارتجالآً توسط آقای کاظم موسوی بجنوردی بنیانگذار مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی ایراد شده است.
متن زیر بر سر مزار استاد فقید به مناسبت چهلمین روز درگذشت ایشان، ارتجالآً توسط آقای کاظم موسوی بجنوردی بنیانگذار مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی ایراد شده است. صحبت کردن راجع به استاد بزرگ ایرج افشار از یک نظر مشکل است زیرا کارهایی که ایشان انجام داده است و نقشی که در فرهنگ ایران داشته است به قدری گسترده است که سخن گفتن دربارۀ آنها، بسی دشوار است و در این مجال نمیگنجد. فکر میکنم کارهای استاد افشار، برای دهها سال دستمایۀ پژوهشگرانی خواهد بود که در زمینۀ تاریخ و فرهنگ ایران کار میکنند، چون عموماً کارهای ایشان جنبۀ مرجعی داشته است و همۀ محققان بدانها نیازمندند. به همین سبب یقین دارم تا وقتی سخن از تاریخ و فرهنگ ایران در میان است، یاد استاد ایرج افشار زنده خواهد بود. البته ما هم وظیفه داریم یاد ایشان را زنده نگه داریم. زنده نگهداشتن او یعنی کوشش برای زنده نگهداشتن تاریخ و ادب و فرهنگ این سرزمین. بیاعتنایی به این معنی چیزی جز خفت و سقوط در پی نخواهد داشت. اگر عظمت و بزرگی خود و ایران را خواستاریم، باید یاد افراد بزرگی مانند ایرج افشار را زنده نگه داریم. باید به این نکته همواره توجه کنیم که وظیفۀ سنگینی برای احیاء آثار و مآثر بزرگان تاریخ و فرهنگ خود بر عهده داریم.در واقع باید مصمم باشیم و هستیم که آنچه را بر عهده شناختهایم انجام دهیم. ما طرحهای پژوهشی زیادی را شروع کردیم و استاد فقیدبا تمام وجود از آن طرحها و اندیشهها حمایت میکردند. ایشان چون دریافتند که ما اهداف ملی و فرهنگی داریم، صادقانه و سخاوتمندانه به کمک و همراهی ما برخاستند. موردی سرغ ندارم که چیزی را از استاد خواسته باشم و ایشان دریغ کرده باشند، در تمام جلسات، کمیتهها، و شوراهایی که از ایشان دعوت میشد شرکت میکردند. یعنی همین که احساس میکردند وجودشان مفید است و حمایتشان باعث دلگرمی و تشویق دیگران میشود،حضور مییافتند. موقعی که من در کتابخانه ملی مسئولیت پیدا کردم، به فکر این افتادم که یک هیئت عالی مشاورین مرکب از برجستهترین استادان و متخصصان هر رشته، تشکیل دهم. وقتی با مشاورین خود در آن سازمان صحبت کردم، اولین نفری که نام بردم آقای ایرج افشار بود؛ اما همه گفتند ایشان «نمیآیند». وقتی آقای ایرج افشار به دعوت من به کتابخانه آمد باعث شگفتی همه شد که اینطور دعوت بنده را پذیرفتند. همانطور که گفتم لطف او به من چنان بود که پیش نیامد من از ایشان چیزی بخواهم و ایشان دریغ کنند.احترامی که برای او قایلیم فقط به خاطر این نیست که ایشان کتاب و مقاله بسیار تألیف و تصحیح کردهاند، خصوصیات اخلاقی ایشان هم کم مانند بود و همین اخلاق و منش ایشان باعث شد که ایرج افشار، ایرج افشار شود. ما معتقد هستیم که بایدها و نبایدهای اخلاقی، مبنای عقلانی دارد و جهان شمول است؛ زیرا مبنای آنها حُسن و قُبح است که مسلماً پایۀ عقلانی دارند و اینطور نیست که ما دلمان بخواهد چیزی را خوب و یابد بدانیم، کسی که معتقد به این مبانی باشد و شخصیتش با این مبانی شکل گرفته باشد (البته بسیار مشکل است که ایشان بتواند خودش را اینطور تربیت کند) و چنان تهذیب نفس کند که واقعاً منطبق با این مبانی اخلاقی حرکت نماید و این یک تزکیه نفس و یک ریاضت روحی عالی میخواهد و شاید هر کسی نتواند این راه راتا آخر برود ولی استاد این راه را تا آخر رفت. سرانجام آنکه اگر بخواهم یک انسان بسیار وارسته راترسیم کنم، قطعاً نام شادروان استاد ایرج افشار در صف مقدم به ذهن خطور میکند. برای استاد فقید علو درجات و آمرزش عظیم آرزو دارم و ان شاءالله در جوار حضرت حق، و در کنار ائمه اطهار محشور خواهد شد.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید