1398/4/1 ۰۹:۱۴
ریشهشناسی ترجمۀ واژۀ Etymology است و بحث بسیار مهمی در دانش زبانشناسی تاریخی برای فهم خاستگاه و چگونگی تغییر صورت و معنای واژه در طی زمان است. زبانشناسان پس از بازسازی زبانهای اولیه مانند هندو اروپایی و خواندن زبان سنسكریت، لاتین و غیره و با استفاده از شیوههای تطبیقی بین زبانها و در نظر گرفتن تحولات آوایی و معنایی، صورتهای اصیل و اصلی واژهها را از این طریق بازسازی و به ریشههای بسیاری از واژهها دست یافتند.
ریشهشناسی ترجمۀ واژۀ Etymology است و بحث بسیار مهمی در دانش زبانشناسی تاریخی برای فهم خاستگاه و چگونگی تغییر صورت و معنای واژه در طی زمان است. زبانشناسان پس از بازسازی زبانهای اولیه مانند هندو اروپایی و خواندن زبان سنسكریت، لاتین و غیره و با استفاده از شیوههای تطبیقی بین زبانها و در نظر گرفتن تحولات آوایی و معنایی، صورتهای اصیل و اصلی واژهها را از این طریق بازسازی و به ریشههای بسیاری از واژهها دست یافتند. بر این اساس میتوان بسیاری از واژههایی را كه امروزه در زبان فارسی به كار میروند با پژوهشهای ریشهشناسی مرتبط كرد و معنای آنها را بهتر دریافت. البته نباید فراموش كرد كه دانش ریشهشناسی به تنهایی قادر نیست كه بافت فرهنگی و اجتماعی یك واژه را نیز بشناسد و این كار نیاز به پژوهشهای جدیتر و بهرهگیری از علوم دیگر مانند اسطورهشناسی و مطالعات فرهنگی دارد. در اینجا به ریشهشناسی واژۀ « ایزد» و برخی واژههای مرتبط با آن پرداخته داده شده است
«ایزد» صورت فارسی به معنی « خدا» از yazata- اوستایی « ستوده» است. سی یزته در اوستا برای روزهای ماه به کار رفته است. واژۀ - yazata صورت ماضی از بن yaz- به معنی «ستودن» ( سنسكریت yajata « ستودنی، نیایش»، هندو اروپایی jag «ستودن») است. این بن فعلی در فارسی باستان به صورت yad- میآید و در نام ماه هفتم نیز به صورت bāgayādi « جشن ستایش بغ»؛ یا در تركیب āyadana- « معبد، پرستشگاه» به كار رفته است. واژۀ «بغ» نیز که در فارسی باستان به همان معنی «خدا» به کار رفته و اهورا مزدا بغ بزرگ خوانده میشود به تدریج با اصطلاح یزته كنار رفته است. در اوستا ریشۀ فعلی -yaz بسیار پربسامد است و در زمانها و وجوه گوناگون صرف شده است مثلا yazamaide «میستاییم» در وصف ایزدان گوناگون آمده است: می ستاییم میترا؛ تیشتر؛ اهورا مزدا، آب، آتش، سروش و ... اسم مصدر این بن yasna « نیایش» است؛ برای نمونه در عبارتی از سروش یسن كه در آنجا ایزد سروش ستوده میشود آمده: sraošah ašiiehe yasnem( 6/13) Paitiš mazdaiias « بكوشید ای مزدیسنان ستایش سروش اشی دوست را ». همین صورت در میراث جنبی فارسی باستان در صورت *yasnaka- برگرفته از yasna- نیز دیده شده كه به نظر بنونیست از yazna- هم میتواند باشد، در ترکیب دیگری برگرفته از میراث جنبی فارسی باستان صورت yasnamanga«قربانی ستایی» نیز به کارر فته است. واژۀ manga برگرفته از اوستایی mang « پیشكش یا قربانی» است (هینس 1975:273). در فارسی میانه نیز صورتهای yazad «ایزد» وyazdān « یزدان، مینوها» باقی مانده، مانند عبارت Pad nam yazdan « به نام یزدان»، كه برخی از متنهای پهلوی مانند یادگار بزرگمهر، درخت آسوریك و خسرو قبادان و ریدك با این عبارت آغاز شده است. نكتۀ درخور توجه این عبارت صورت جمع واژۀ یزدان در معنای مفرد است كه تاكنون دلیل آن بررسی و تفسیر نشده است.
برخی واژههای همریشه و مربوط
از واژههای همریشه با ایزد، یسن و یشت اوستایی است كه نام بخشهایی از كتاب اوستا به معنی «پرستش و ستایش» است . یشتها سرودهایی هستند كه معمولا به ستایش خدایان قدیم ایرانی مانند مهر، ناهید و تیشتر اختصاص دارند. یسنها یا سرودهای دینی برای مراسم قربانی مزدیسنی، امروز هم هنوز از آغاز تا پایان، هنگام نماز اصلی پارسیان خوانده میشود. مانند یسن 52 در ستایش اشه (راستی). دیگر واژۀ مركب مزدیسنیmazda-yasna « ستایش مزدا، پیرو آیین مزدیسنی» است، كه این صورت در فارسی معاصر باقی مانده است .
درفارسی ارتباط ریشهشناسی ایزد با واژۀ جشن ( در فارسی میانه صورت yašta نیز jašn «جشن گرفتن»)، و نام شهر یزد بر جا مانده است.
منابع
تفضلی، احمد، 1376، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، تهران، سخن
سروشیسن: بررسی متن اوستایی، یسن پنجاه و هفت از محمد تقی راشد محصل، تهران: پژوهشگاه علوم انسانس و مطالعات فرهنگی، 1382.
نیبرگ، هنریك ساموئل، 1382، دینهای ایران باستان، ترجمۀ سیفالدین نجمآبادی ، كرمان دانشگاه شهید بهشتی باهنر كرمان.
Abaev V.I.( 1958-1995) Istorika- etimologicheski slovar' osetinskogo yazyka, I-V Moskva-
Leningrad.
Baily H.W(1979) Dictionary of Khotan Saka, Cambridge.
Bartholomae Chr. (1940) Altiranisches Wörterbuch, Strassburg.
Hinz Walter ( 1975) Altiranischenes Sprachgut der Nebenüberlieferrungen, Harrassowitz Wiesbaden.
Kent R.G.( 1953) Old Persian ( Gerammar-Texts-Lexicon), New Haven.
Mackenzie D.N.( 1971) A Concise Pahlavi Dictionary, Oxford.
Nyberg H.S ( 1969-1974) A manual of Pahlavi, I-II, Wiesbaden.
منبع: انسان شناسی و فرهنگ
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید