به شاعر تاجیک / محسن احمدی

1398/2/17 ۱۰:۱۹

چندی پیش سرود زیبایی به گویش تاجیکی (سرودۀ بازار صابر) در برخی از کانال های فضای مجازی پخش شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت. من چنین می اندیشم که علت، آن بود که در این سرود از نمادهای فرهنگی ایران مانند: سیاوش، آتش زرتشت، فردوسی، سپید جامگان، توس و... یاد شده بود. در واقع در این سرود تاجیکان از فرهنگ دیرین و مشترک خود با ایرانیان سخن رانده بودند.

چندی پیش سرود زیبایی به گویش تاجیکی (سرودۀ بازار صابر) در برخی از کانال های فضای مجازی پخش شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت. من چنین می اندیشم که علت، آن بود که در این سرود از نمادهای فرهنگی ایران مانند: سیاوش، آتش زرتشت، فردوسی، سپید جامگان، توس و... یاد شده بود. در واقع در این سرود تاجیکان از فرهنگ دیرین و مشترک خود با ایرانیان سخن رانده بودند. گفتنی است که خاندان "سامانی" که تاجیک ها امروزه آن را بسیار عزیز می دارند، در طول تاریخ ایران «آغازگر علاقه، در حفظ فرهنگ گذشته ایران» دانسته شده اند.1

جای بسی شادمانی است که امروزه در گوشه ای دور از سرزمین اصلی ایرانیان، مردمانی هم تبار با ما، در سرود خویش از فرهنگ مشترک خود با ایرانیان سخن می گویند. باشد تا ایرانیان نیز بدانان پاسخی شایسته دهند.

اینک : نخست سرود تاجیکان و سپس در پاسخ شعر کوتاه من:

«از خون سیاووشیم / هم خون سیاووشیم

از جامه سپیدانیم / هر جامه نمی پوشیم

هم سال اوستاییم / هم آتش زردشتیم

ما آتش زردشتیم / ناکشته نمی کشتیم

اسماعیل سامانی / دیوار بخارا بود

ما هم وطن اوییم / او هم وطن ما بود

هم کوهی خاراییم / دیوار بخاراییم

یک طایفه از لاهور / یک طایفه از توسیم

هم وارث قاموسیم / هم وارث ناموسیم

هم شهری فردوسی / هم شهری اقبالیم

هم شهری به ناموسیم / هم شهری به اقبالیم»

به شاعر تاجیک:

گفتی « از خون سیاووشی / هم خون سیاووشی»

پس: هم کیش ما هستی / هم خویش ما هستی

ما زاده ایرانیم / از نسل دلیرانیم

از رستم و از سهراب / از آرش و ساسانیم

هم اهل نشابوریم / هم اهل بخاراییم

دلدادۀ شیرینیم / هم میهن فرهادیم

از خون سیاووشیم / در سوگ سیاووشیم

نالیم از این قصه / گرییم و بخروشیم.

پی نوشت:

1. فرای، ر. ن، تاریخ ایران کمبریج، جلد چهارم، ترجمه حسن انوشه، تهران، 1394 ش